سه شنبه 15 شهریور 1390   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


خواندنی ها و دیدنی ها
بخوانید!
پرخواننده ترین ها

انتخابات "آزاد" و سراب دموکراسی در ایران، سیاوش عبقری

abghari.jpg
پروژه تشکیلاتی و مبارزاتی که میتواند رهنمود موثر و کارآمدی برای سکولار دموکرات های آزادیخواه و حق طلب ایران باشد، نمونه آفریقای جنوبی است. یک نمونه ی موفق گذر از نظام استبدادی به دموکراسی. در آفریقای جنوبی نظام آپارتاید-نژادی بود، و در ایران امروز، رژیم تمامیت گرای آپارتاید مذهبی-جنسیتی.

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


ویژه خبرنامه گویا

رژیم ولایت فقیه در ایران، در پی نمایش انتخاباتی سال هشتاد وهشت، و برگماشتن دوباره احمدی نژاد بر مسند ریاست جمهوری، با بزرگترین و گسترده ترین چالش سیاسی حیات پر بحران خود روبرو گردید. جوانان به ستوه آمده از، استبداد، بیکاری، فساد، تحقیر و نبود آتیه و چشم انداز یک زندگی انسانی، این بار ، انتخابات مهندسی شده را بهانه قرار داد و پرده از چهره ی نظام برکشیدند، و ماهیت انسان خوار و جنایت کارانه آن را به جهانیان نمایان نمودند. نشان دادند که، رژیم دیگر بار، با برابر قرار دادن ریاکارانه ی "صندوق" رای، با "دموکراسی"، قادر به ادعای مشروعیت و مقبولیت مردمی، بویژه در سطح جهانی نخواهد بود!

باری، شاهد بوده ایم و همچنان مشاهده می کنیم که، نظام فرمانفرمایی ی آخوندی، همیشه در درون خود "آپوزیسیون" سازی کرده است و مردم را به انتخاب بین "بد" و "بدتر"، که هردو نیز از غربال نظارت استصوابی نظام گذر کرده اند را، قرار داده است!

آری، افزون بر آن، این را هم مشاهده کرده ایم وهمچنان پس از جنبش سال 88 مشاهده می کنیم، که افراد و یا گروه هایی از کنشگران سیاسی در برون مرز، که در درازای این سه دهه، نتوانسته اند، با بهره گیری از فضای آزاد و دموکراتیک خارج از ایران، خود را متحول و از مخالف بودن، به آپوزیسیون رژیم ارتقا دهند، اما، اینان همیشه با هدف پیشبرد پروژه "دموکراسی"، از تشویق مردم به هواداری از یک مهره ی سیاسی جناحی ی رژیم ، و یا، آن

دیگری کوتاهی ننموده اند و خط مماشات با رژیم را تقویت و به پیش برده اند!

باری، هم اکنون مشاهده می کنیم که، در این برش تاریخی از مبارزات مردمان ایران برای آزادی، دموکراسی و حق طلبی، این طیف از مخالفین، شعار و کمپین "آنتخابات آزاد" را بعنوان یک خواست محوری و استراتژیک برای رسیدن به "دموکراسی" ارائه میدهند! در این نوشتار به ارزیابی این پروژه "انتخابات آزاد" و مماشات، پرداخته میشود.

آری، نخست به رابطه ی انتخابات و دموکراسی پرداخته میشود، سپس پیش شرط های یک انتخابات آزاد و منصفانه معرفی میشود، و سر انجام به بررسی کارزار "انتخابات آزاد" در ایران اسلام زده ی- ولایت فقیهی، بعنوان یک شعار تاکتیکی- استراتزیک، ارائه شده توسط افراد وگروه های سیاسی مماشات گرا، پرداخته میشود.

در یک جامعه آزاد و دموکرات انتخابات وسیله ای است از روند دموکراسی برای انتخاب نمایندگان ملت، تشکیل دولت و مشروعیت بخشیدن به امر جدید سیاسی و حاکمیت ملت. انتخابات یکی از پایه های درونی اجرای دموکراسی است، و به تنهایی، نمیتوان آنرا با دموکراسی برابر دید. انتخابات یک وسیله و ابزار در بخش مرکزی یک نطام دموکراتیک است، و با دموکراسی، هم معنی نیست.

باری، انتخابات یک گزینه است در مقابل خشونت برای تشکیل دولت، توسط احزاب سیاسی که در انتخابات شرکت میکنند. بنابراین برای جلوگیری از درگیری خشونت آمیز سیاسی، لازم است که، انتخابات منصفانه، شفاف و معتبر باشد. وقتی که روند انتخاباتی غیر منصفانه، و فاسد باشد، مانند آنچه که در دوران حاکمیت نظام ولایت فقیه "اصلاح" ناپذیر شاهدش بوده ایم، مشروعیت سیاسی خود را از دست میدهد و افراد و گروه های آزادی خواه و دموکرات باید، خارج از روند انتخاباتی کنترل شده توسط نظام، اهداف سیاسی خود را پی گیری و بدست آورند.

آری، لازم است که نخست مهمترین شاخصه های یک انتخابات آزاد و منصفانه را برشمریم:

یک-. آزادی مطبوعات نوشتاری، دیداری و شنیداری، و آزادی تبلیغیات برای تمام احزاب سیاسی با استفاده از این وسایل ارتباطات عمومی.
دو- آزادی تشکل و تحزب.
سه- وجود یک نظام قضایی ی مستقل برای حفاظت حقوق بشری وقانونی شهروندان.
چهار- حق شرکت شهروندان در انتخابات، بدون هیچگونه ممانعت و بازخواست. شهروندان حق دارند که آزادانه رای بدهند و یا ندهند، در سیاست شرکت بکنند و یا نکنند، بدون اینکه هیچ گروه و نیرویی بتواند آنان را زیر فشار و پی گرد قرار دهد.
پنج- هیچ فردی را نمیتوان بدلایل اعتقادی، مذهبی، قومیتی، ملیتی، نژادی و غیره از انتخاب کردن وانتخاب شدن محروم کرد.
شش- قانون انتخاباتی قابل قبول و شفاف. فقط محکومین جنایی و جنایت کاران، از شرکت در انتخابات محرومند.

هفت- مخفی بودن آرا و باز بودن پروسه ی انتخابات برای تمام احزاب رقابتی.

اصول برشمرده در بالا، پیش شرط های لازم برای برگزاری انتخابات منصفانه و آزاد است. باری، پیش تر اشاره شد که، انتخابات وسیله ای است در نظام های دموکراتیک و مردم سالار، برای انتقال قدرت سیاسی از یک فرد و حزب سیاسی به فرد و حزب سیاسی دیگر. در یک نظام دموکراتیک است که، انتخابات به شهروندان جامعه این فرصت را میدهد که از میان برنامه های مختلف اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی ارائه شده توسط احزاب و افراد، نامزدهای مقام های انتخابی را، آزادانه انتخاب کنند.

باری، در کشورهای استبدادی، چون، ایران با حاکمیت ولایت فقیه و نظارت استصوابی، که هیچ یک از شاخصه های بر شمرده در بالا وجود خارجی نداشته و ندارد، ارائه ی طرح انتخابات

"آزاد" بعنوان یک شعار تاکتیکی-استراتژیک بوسیله ی افراد و گروهای مماشات گرای مخالف جمهوری اسلامی، توهم گستری، تنزل و فرو افکندن دموکراسی به "انتخابات" است! این پدیده ای است در کشورهای استبداد زده و در "دموکراسی"های سرطان زده ای، مانند عراق و مصر، که صدام حسین و حسنی مبارک، در هر دوره با اکثریتی بالای نود(90) درصد رای می آوردند، و یا بن علی در تونس برای پنجمین دوره با هشتاد و نه(89) در صد آرا انتخاب میشود! و، در نظام شهشیخی خامنه ای، که در درون خود و از میان خودی ها "آپوزیسیون" سازی می کنند، و مردم را با ترفندهای گوناگون به پای "صندوق" می کشانند و با درصدی بالا، خود و یا نمایندگان خود را از"صندوق" بدر می کشند و ادعای دموکراسی و مشروعیت نظام خود را دارند! زیرا که، "صندوق" و " انتخاباتی" در کار بوده، و درصد بالایی از مردم در آن شرکت کرده اند، و بنابراین از دموکرات ترین نظام ها در جهان اند! و، تا بدانجا پیش میروند که، به کشورهای دموکرات و آزاد نیز پند و اندرز دموکراسی میدهند، و آماده برای فرستادن ناظران انتخاباتی به آن کشورهای غربی ی مهد دموکراسی! این تنزل دادن و فرو افکندن دموکراسی به "انتخابات است! کمپین "انتخابات" آزاد در این نظام و با وجود این نظام ،کمکی به ارتقا و پیشبرد جنبش آزادی خواهانه ی مردمان ایران نمی کند، بلکه باز تولید و تداوم حاکمیت با جهان نگری اسلامی است!

هاشمی رفسنجانی می گوید "انتخابات آزاد"، خاتمی و میرحسین موسوی می گویند "انتخابات آزاد"، مخالفین نظام ولایت مطلقه، این هم آوازی، هم نوایی و تقلیل دادن دموکراسی را به "صندوق" ، به یک " ابزار"، را، چگونه توجیه می کنند؟!

انتخابات بوسیله ی قوانین داخلی و بین المللی حقوق بشر اداره میشوند. مخالفین نظام ولایت فقیه که پروژه ی "انتخابات آزاد" را میخواهند به پیش ببرند، این انتخابات مورد نظر خود را بر مبنای کدامین قوانین و مقررات میخواهند اجرایی کنند!؟ این توهم آفرینی در جنبش آزادی خواهانه و حق طلبانه ی مردمان ایران نیست؟

انتخابات آزاد، بخشی از روند اصلاحات دموکراتیک پس از گذر ازاین نظام است که معنا دار میشود. در آن زمان، انتخابات وسیله ای است برای آغاز روند سیاسی جدید و بمنظور تشویق و توسعه سیاست های دموکراتیک، برای انتخاب نمایندگان، تشکیل دولت و مشروعیت بخشیدن به امر جدید سیاسی است. اگر انتخابات ، بد طراحی شود، بدهنگام، و بد، برگزار شود، در واقع صدمه زدن به روند پیشرفت و پیشبرد دموکراسی و تنش زدایی، استقرار آرامش و صلح در کشور است. در جامعه ای که آزادی های فردی و گروهی در بیان خواست های غیر سیاسی وجود ندارد، و حتی جوانان برای "آب بازی" در پارک دستگیر و زندانی میشوند، چگونه میتوان خواسته های سیاسی را تبلیغ و ترویج نمود که انتخاباتی سالم و آزاد انجام شود؟

نظام انتخاباتی آزاد، در پی گذر از نظام آپارتاید مذهبی-جنسیتی حاکم است که، زمینه را، برای تشریک قدرت سیاسی میان گروه های رقیب سیاسی فراهم می کند و نه قبل از آن، با وجود این نظام، و در این نظام!

بسیار ساده انگارانه است که، دموکراسی را برابر با انتخابات بگیریم!

دموکراسی در فرای انتخابات، برای تحقق اصول دموکراتیک اداره ی مملکت و تعامل و تعادل نیروهای اجتماعی در جامعه است. دموکراسی درباره ارزش ها و رفتارها در یک رقابت منصفانه، و تحمل نظریات مقابل و شکست سیاسی میان احزاب و رقبای سیاسی است. بهر نحو که دموکراسی را تعریف، توضیح، بیان و تفسیرکنید، دموکراسی خود وسیله ای برای رسیدن به هدف است، نه اینکه، خود یک هدف باشد. دمکراسی ترکیبی از آزادی ها، انتخاب ها، گزینه ها و مسئولیت هایی است برای به واقعیت درآوردن آرزوهای مردم با خواست ها و منافع متفاوت و مشترک. برای رسیدن به این آمال و آرزوها، دموکراسی یک وسیله است، و انتخابات، ابزاری است در دموکراسی، که به شهروندان یک جامعه این فرصت را میدهد که از میان برنامه های مختلف و سیاست های ارائه شده بوسیله ی احزاب و افراد نامزدهای مقام های انتخابی ، آزادانه انتخاب کنند که، کدامین فرد وافرادی، و از کدامین حزب، از سوی آنان نمایندگی خواهند داشت که آمال و آرزوهای آنان را متحقق کنند. مبتکران پروژه "انتخابات آزاد" در نظام فرمانفرمایی آخوندی، آمال و آرزوهای مردمان و یک ملت کهنسال را، به دموکراسی که هیچ، بلکه به "انتخابات"، و "صندوق"، یک ابزار تقلیل و تنزل میدهند!!! این تنزل گرایی دو درجه، و فرو افکندن آمال و آرزوهای مردمان ایران، به، "انتخابات" با وجود این نظام، توهم گستری نیست؟! آیا نقش روشنگرانه ای در این برهه ی تاریخی برای خود متصور هستید؟ رژیم که از ابتدای تولد خود، با هزینه کردن بخش کلانی از ثروت مملکت، در داخل و خارج ایران، توهم آفرینی و خرافه را ترویج نموده است! شمایان چرا؟!

باری، پروژه ی "انتخابات"، در عمل، ماندن و تداوم جهنم کده ی حاکمیت اسلامی است با بیشترین هزینه برای مردمان ایران، و نه " دروازه" ی خروج از نظام ! نگاهش به بالا و به قدرت است، و نه به اکثریت مردم فقرزده ی ایران! سوی حرکت اش مماشات و شرکت در قدرت است، نه متحقق کردن آمال و آرزوهای سرکوب شده مردمان ایران! ماندن در گردونه ی باطل حاکمیت اسلامی است، نه تحول جنبش آزایخواهانه ی مردمان ایران بسوی حاکمیت ملی و دموکراسی! این "انتخابات آزاد"، پروژه ی "سراب" دموکراسی برکویرنمک زار است!

اما، چرا و چگونه؟

خمینی، در نخستین روز خیزش خود به سکوی قدرت وخلافت در بهشت زهرا، با شعار "ما آب و برق را مجانی می کنیم، اتوبوس را مجانی می کنیم، معنویت شما را عظمت میدهیم، شما را به مقام انسانیت می رسانیم"، میدانست که برای رسیدن به اهداف خود، اقشار پائینی ی جامعه را چگونه بسیج و در صحنه سیاسی ماندگارشان کند. گرچه، میدانیم، که آن شعارها تزویر و فریبکارانه بود. با جهشی به زمان کنونی، و در سال هشتاد و هشت، مشاهده می کنیم که، احمدی نژاد با توزیع کیسه ده کیلویی "سیب زمینی" در میان اقشار فقیر و تهی دستان جامعه، آنان را به "صندوق" انتخاباتی کشانده و حامی خریداری می کند! این گرسنه گان، میخواهند زنده بمانند و با این کالای اهدایی از کیسه ی "خلیفه" میتوانند ده روز ارتزاق کنند و زنده بمانند! یا، در همین ماه به مناسبت روز"قدس" پابرهنگان را به نمایش ریاکارانه حمایت ازفلسطینی یان می کشانند و به آنها ساندیز و "دمپایی" میدهند!

باری، در نظام ولایت فقیهی ی حاکم، بحران تمام حوزه های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و روابط بین المللی را فراگرفته است. بیش ازدواز ده ملیون بیکارهستند و سالانه یک ملیون نفر به خیل بیکاران افزوده میشود. چهارده ملیون نفر زیر خط فقر زندگی می کنند! پانزده ملیون نفر در شرایط اقتصادی شکننده ای زندگی می کنند، بطوریکه با کمترین حادثه به خط فقر و با زیر آن پرتاب مبشوند! شصت در صد کارکنان دولت زیر خط فقر زندگی میگذرانند! بسیارانی برای زنده ماندن، فرزندان، کلیه و اعضای بدن خود را میفروشند! نرخ متوسط بیکاری و تورم هر یک، حدود بیست و پنج درصد است! کل مصرف هشتاد درصد خانوارها ی مملکت برابر است با مصرف بیست درصد باقیمانده از خانواده های با در آمد بالا!

آری، این است جامعه ی دو قطبی ی ایران ولایت زده ی، امت پرور! که، شکاف طبقاتی آن، مرتب ژرفای بیشتری یافته است و می یابد. از یک سو اقشار و گروه های درونی و حاشیه ای این نظام رانت خوار و رانت پرور را داریم، با تمامی امکانات رفاهی در ایران و هرکجای جهان که خواسته باشند. این، بدوران رسیده گان در این نظام، بربام تهران در رستوران گردان برج میلاد، با "بستنی طلایی" 250 دلاری پذیرایی میشوند، و، خواهان انتخابات آزاد و دموکراسی نیستند. زیرا نمیخواهند این جایگاه ویژه ای را که این نظام برای آنان فراهم کرده از دست بدهند. اینان و وابستگان نزدیک شان با برخورداری از تمامی امکانات رفاهی و تفریحی در درون ایران، وچه در خارج کشور، خواهان تغییر این نظام نیستند. اقشار و طبقه اجتماعی متوسط و رو ببالا هستند که، با برخورداری از رفاه نسبی اقتصادی، خواهان آزادی، حق طلبی، حقوق انسانی و دموکراسی میشوند، نه، اقشار و طبقه ی فقرزده ی جامعه که اکثریت جامعه را شامل میشوند!

پروژه "انتخابات آزاد"، افق دیدگا ه اش، حاکمیت و اقشار متوسط به بالای جامعه است، و هیچ پیام جذابی برای اقشار فقیر و تهی دست جامعه، که اکثریت هستند را، ندارد و نمیتواند داشته باشد.

از دیدگاه اقتصاد سیاسی، آزادی و دموکراسی برای اقشار تهی دست، یک کالای فانتزی و لوکس است. افراد و اقشار جامعه در پی، و پس از برآورده شدن نیازهای اولیه زندگی و افزایش در آمد است، که می توانند خواهان کالای های لوکس و از آن جمله، سفرهای تفریحی، آزادی و دموکراسی بشوند. برای اکثریت جامعه ی فقر زده ایران، "انتخابات آزاد"،آزادی و دموکراسی، مانند "بستنی طلایی" 250 دلاری، در برج میلاد تهران است! در مخیله ی آنان این گونه کالاهای فانتزی جایگاهی ندارد.

فقرزده گان و تهی دستان جامعه، نخست بفکر زنده ماندن هستند تا "انتخابات آزاد". بفکر کار، نان، سرپناه، تن پوش، سلامتی و بهداشت خود و خانواده هستند، تا "انتخابات". بنابراین، این دیدگاه "صندوق"، اکثریت مردمان ایران را، آگاهانه و یا ناآگاهانه از روند پیشبرد آزادی و دموکراسی به بیرون پرتاب میکند. اکثریتی که، بدون مشارکت فعال آنان، امکان هیچگونه تحول بنیادین وجود نخواهد داشت. این را تاریخ تحولات در کشورهای دیگر به ما می آموزد. این پیام انقلاب سال 1357 و دلیل افت جنبش رنگین کمان در سال 88 است! در پی پیوستن تهی دستان و کارگران صنایع مختلف، بویژه کارگران و کارکنان صنعت نفت بود که نظام پادشاهی فروریخت. و، جنبش سبز سال 88 به پیروزی نرسید و نمی توانست برسد، زیرا که نتوانست و رهبران نمادین آن نمی خواستند با طرح خواست ها و نیازمندی های اقشار تهی دست و بیکاران، با این اقشار پیوندی بزنند و آنان را وارد کارزار مبارزاتی کنند. آنان میخواستند با چانه زنی و مماشات در بالا، به دوران سرخ و سیاه خمینی که "طلایی"اش می خواندند، برگردند! و، نتیجه آن شد که اینک شاهدش هستیم! بنابراین پروژه ی "انتخابات" برای گذر از نظام، یک طرح سیاسی ورشکسته و از نمونه ی ورشکستگی به "تقصیر" است! این توهم آفرینی است!

باری، ایران بحران زده در تمامی دوران سی وسه ساله ی حاکمیت اسلامی، آبستن یک انفجار سیاسی و دگرگونی است! آتشفشانی بزرگ در زیر خاکستر و آماده ی انفجار با یک جرقه !

آری، خامنه ای، شاه شیخ جماران در پیام اخیرش به حامیان نظام اخطار میدهد که "امروز سرنوشت روحابیت و اسلام در این سرزمین وابسته به سرنوست نظام اسلامی است. نظام اسلامی اندک لطمعه ای ببیند یقینن خسارت آن برای روحانیت و اهل دین و علمای دین از همه آحاد مردم بیشتر خواهد بود"! این پیام آماده باش برای تقابل و خشونت است! نه مماشات با مخالفین!

بدون آماده کردن شهروندان برای تمرین دموکراسی در انتخابات، مشروعیت وارزش برگزاری انتخابات برای آزادی خواهان سکولار- دموکرات پوچ و بیهوده است!

آزادی خواهان سکولار دموکرات، قبل از این که دیر شود و این فرصت تاریخی سوخته گردد، باید از تمامی امکانات خود برای سازمان دهی، تشکل و تدارک استراتژی و برنامه گذر از نظام، بهره گیری کنند.

باری، به گمان نویسنده، پروژه تشکیلاتی و مبارزاتی که میتواند رهنمود موثر و کارآمدی برای سکولار دموکرات های آزادیخواه و حق طلب ایران باشد، نمونه آفریقای جنوبی است. یک نمونه ی موفق گذر از نظام استبدادی به دموکراسی. در آفریقای جنوبی نظام آپارتاید-نژادی بود، و در ایران امروز، رژیم تمامیت گرای آپارتاید مذهبی-جنسیتی.

در آفریقای جنوبی، آزادی خواهان خود را در"کنگره ملی آفریقای جنوبی" سازماندهی و متشکل کردند، و توانستند بعنوان یک آپوزیسیون با برنامه، و مطرح در سطح جهانی، رژیم آپارتاید را برکنار کنند و یک نظام دموکراتیک در کشورشان بنیان گذاری کنند. در این کشور، ابتدا برای جلوگیری از دخالت عوامل رژیم آپارتاید در روند انتخاباتی سالم، در سال 1993 "شورای موقت اجرایی" تاسیس گردید. این شورا موظف گردید که زمینه را برای برگزاری انتخابات آزاد و شرکت تمامی احزاب سیاسی آماده و فراهم سازد. ابتدا تمامی موانع قانونی برداشته شد، و شرایط برای ایجاد و پیشبرد مطبوعات مستقل و آزاد که یکی از اجزای مهم یک انتخابات آزاد و منصفانه است، آماده گردید. ابتدا "کمیسیون انتخابات آزاد" ایجاد شد که بر انتخابات نظارت و مدیریت داشته باشد. این کمیسیون متشکل از شانزده(16) نفر از افراد خوشنام آفریقای جنوبی و شخصیت های معروف حقوق بشری بود. این کمیسیون نخست برای ناظران انتخاباتی و کلیه رای دهندگان کلاس های آموزشی بر گزار، و در سال 1994 اولین انتخابات عمومی تاریخی آفریقای جنوبی با موفقیت برگزار گردید، و یک نظام دموکراتیک بنیان نهاده شد.

در همسایگی ایران و در دو سوی آن، نمونه های عراق و افغانستان را داریم، که پس از برکناری رژیم های صدام و طالبان بوسیله آمریکا در این دو کشور، دولت های سرکار آمده، هنوز قادر نیستند که انتخاباتی سالم و منصفانه برگزار کنند، و در نتیجه روند پیشرفت و پیشبرد دموکراسی و استقرار صلح با موانع عدیده ای روبرو است. پروژه "انتخابات آزاد" با وجود نظام ولایت فقیه، ایران را بسمت و سوی دو همسایه نمونه ایران نزدیک می کند، تا نمونه آفریقای جنوبی!

Sia_abghari@yahoo.com


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016