گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
1 دی» امکان تبديل يک نيروگاه انرژی هسته ای صلح آميز به نيروگاه توليد سلاح های هسته ای، مانند آب خوردن آسان است، بخش ششم، ترجمه انور ميرستاری22 آذر» گزارشی از دو ديدار با احمد شهيد، در باره وضعيت حقوق بشر در ايران، انور ميرستاری 26 آبان» خشت اول چون نهد معمار کج، تا ثريا میرود ديوار کج، نامهای در پاسخ نوشته اکبر گنجی، انور ميرستاری 22 آبان» امکان تبديل يک نيروگاه انرژی هسته ای به نيروگاه توليد سلاح های هسته ای خطرناک، مانند آب خوردن آسان است (بخش سوم)، ترجمه انور ميرستاری 11 آبان» کتابچه ای درباره امکان تبديل يک نيروگاه انرژی هسته ای صلح آميز به يک نيروگاه توليدی سلاح های نظامی هسته ای خطرناک، ترجمه انور ميرستاری
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! امکان تبديل يک نيروگاه انرژی هسته ای صلح آميز به نيروگاه توليد سلاح های هسته ای، مانند آب خوردن آسان است، بخش هفتم، ترجمه انور ميرستاریاز انتشارات بنياد هانريش بل و بنياد سبز اروپا: «انرژی هسته ای در بنبست»، نوشته شده در ژانويه ۲۰۱۰ برگردان از انور ميرستاری، عضو حزب سبزهای اروپا
فروپاشيدگی اتحاد حماهير شوروی و نگرانی نسبت به ارثيه عظيم هسته ای به جا مانده، سبب تصميم گيری های زيادی در باره منع توليد سلاح های هسته ای با همکاری دولت های جانشين آن گرديد. ايالات متحده نخستين کشوری بود که دست به کار زد و از آن پس در بخش مالی و انجام چنين فعاليتهايی در تعداد زيادی از اين کشورها وارد کارزار شد. بنابر اين، خيلی از برنامههای گسترش يافته در اين چارچوب، مسلما در کشورهای ديگر نيز سودمند هستند. برنامه ريزی های گوناگونی در روسيه و در ديگر کشورهای سر بر آورده از اتحاد شوروی وجود دارند که با رعايت کامل نکات لازم امنيت فنون تسليحاتی و مواد هسته ای، دارای اهداف ذخيره سازی خيلی متمرکزی هستند. برنامه ريزی های ديگری نيز وجود دارند که مسئله امنيتی سوخت هسته ای زير دريايی های از رده خارج شده را پيگيری می کنند. پروژه هايی مانند برنامه «مرکز علمی و فناوری»، « شهرک های هسته ای»، «تغيير و تحولات در روسيه» و برنامه پيشگيری از گسترش توليد سلاح های هسته ای در دست اقدامند. اين اقدامها به منظور جلوگيری از فرار مغزها و در زمينههای ايجاد شغل برای دانشمندان هسته ای صورت می گيرند. هم چنين، جلوگيری از کاريابی دانشمندان هسته ای در حوزه های علمی کشور های خارج که موجب گسترش توليد سلاح های هسته ای در آن کشورها می شود، بخش ديگری از اين برنامهها می باشد. پروژه های ديگر، بهبود وضعيت کنترل مرزها و صادرات ها را در کشورهای فروپاشيده شوروی سوسياليستی بررسی می کنند. برخی از کشورهای جدا شده از روسيه تلاش میکنند به همکاری خود برای توليد مواد شکافنده انفجاری مورد استفاده در ساخت سلاح های روسی پايان دهند و از ميزان ذخيره خود بکاهند. در ۱۹۹۶ با يک اقدام سه جانبه، آمريکا، روسيه و آژانس بينالمللی انرژی اتمی توافق کردند که مواد شکافنده انفجاری مازاد مورد استفاده نظامی (پلوتونيوم و اورانيوم)، تحت کنترل آژانس قرار گيرد. در ۱۹۹۳ آمريکائيان۵۰۰ تن اورانيوم به شدت غنی شده را از روسيه خريدند، سپس آن را به اورانيوم ضعيف تبديل کرده و به عنوان سوخت در راکتورهای هسته ای خود بکار بردند. بر طبق اطلاعات شرکتی که برای اين کار برگزيده شده بود، ۳۸۲ تن اورانيوم به شدت غنی شده، معادل ۱۵۲۹۴ کلاهک هسته ای، به اورانيوم فقير در چارچوب برنامه «مگاتن به مگاوات» تبديل شد. به موجب قراردادی که مابين آمريکا و روسيه در باره از بين بردن پلوتونيوم در سال۲۰۰۰ بسته شد، اين دو کشور توافق کردند که در اولين فرصت، هر کدام ۳۴ تن پلوتونيوم نظامی را به صورت سوخت «موکس» در بياورند يا آن را از طريق مخلوط کردن با ذباله های هسته ای، خنثی سازند تا ديگر از لحاظ نظامی بی اثر باشد و بتوان انبار کرد. اما اين توافق به دليل عقب انداختن مرتب اجرای آن، تا کنون از موفقيت زيادی برخوردار نبوده است. در ماه آوريل، يک پيمان اصلاحی و الحاقی به تصويب رسيد که به موجب آن، روسيه حق دارد از اين پس، پلوتونيوم نظامی خود را کاملاً به سوخت موکس تبديل کند و برای راکتورهای «سور ژنراتور های سريع» که تابع قوانين کنترل ويژه منع توليد سلاح های هسته ای هستند، استفاده کند. از سال ۲۰۰۲ ببعد، يک «مشارکت جهانی عليه توليد سلاح های هسته ای و ابزار کشتار دست جمعی» وجود دارد که پايه گذار آن، گروه ۸ است. اعضای گروه ۸ متعهد شدهاند که در يک دوره زمانی ده ساله، ۲۰ ميليارد دلار برای اين اقدام هزينه کنند. در ماه مه ۲۰۰۴ آمريکا، روسيه و آژانس بينالمللی انرژی اتمی خبر يک اقدام جهانی برای کاهش تهديدات را اعلام کردند. از جمله اهداف اين اقدام، يکی هم، تأمين هر چه بهتر امنيت مواد شکافنده انفجاری است که از روسيه و آمريکا میآيند و در بيش از ۴۰ کشور جهان مورد استفاده قرار می گيرند و سپس به کشورهای مبدأ خود برگردانده می شوند. اين اقدام در آغاز کار خود، اورانيوم بشدت غنی شده موجود را که در راکتورهای پژوهشی به کار می روند و در بيشتر اوقات به وسيله روسيه يا آمريکا به فروش می رسند، در حال حاضر مورد توجه خود قرار می دهد. بايد اورانيوم بشدت غنی شده، به عنوان مواد سوختی در راکتورهای برنامههای هسته ای صلح آميز ممنوع شود. بايد راکتورهای پژوهشی که با اورانيوم بشدت غنی شده کار می کنند، بسته شوند يا به نيروگاه هايی تبديل شوند که با اورانيوم ضعيف شده کار می کنند. بيش از ۹۰ کشور در سال ۲۰۰۷ به اين پيمان پيوستند. مواد شکافنده انفجاری نظامی کشورهای صربستان، بلغارستان و قزاقستان پيش از آنکه حتی حرفی از اين اقدام در ميان باشد، به آمريکا و روسيه منتقل شده بودند. در طی يک کنفرانس جهانی در باره امنيت هسته ای در آوريل ۲۰۱۰، يک رشته از کشورها تمايل خود را به عدم استفاده از اورانيوم بشدت غنی شده در چنين راکتورهايی، در آينده، اعلام داشتند. امروزه بيشتر قراردادهای دوجانبه آمريکا و روسيه، به قراردادهای چند جانبه تبديل شده اند. کشورهايی هستند که در راه کاهش ميزان توليد سلاح های هسته ای، همچنين در برنامههای يافتن شغلهای جايگزين برای کارشناسان علمی و بالاخره در پشتيبانی از برنامههای امنيتی در تأسيسات نيروگاه های هسته ای و مواد هسته ای، کمکهای موثری می کنند. مباحثات مربوط به نبود امکانات ايمنی و امنيتی در اتحاد شوروی سابق نيز اقداماتی را به گردن آژانس بينالمللی انرژی اتمی گذاشتهاند که هدف از آن ها، تشديد مسائل امنيتی در استفاده از انرژی هسته ای صلح آميز می باشد. ۵.۵ ـ مقررات جزايی و نظامی بر ضد توليد سلاح های هسته ای برای مبارزه عليه توليد سلاح های هسته ای، آمريکا در زمان جرج بوش، اساساً بر آئين نامههای يک جانبه تنبيهات هسته ای متکی بود. در اين باره میتوان دو مثال زد: • دومين مثال عبارت از عمليات عليه توليد سلاح های هسته ای می باشد. اهداف اين مقررات پس زدن يا جلوگيری از بازتوليد هسته های توليد شده به نيت استفاده نيروهای نظامی است. برای مثال میتوان گفت که عمليات خرابکاری به کمک نيروهای ويژه، حملات نظامی از راههای هوايی يا دريايی يا حتی مداخلات يا حملات با سلاح های هسته ای را مد نظر دارند. اين گونه عمليات ها مسائل جدی زيادی را در محدوده حقوق بين الملل ايجاد می کنند. هر عمليات نظامی با هدف جلوگيری يک دولت از ساختن سلاح های هسته ای، تا زمانی که نمايندگی از سوی سازمان ملل نداشته باشد، با حقوق بين الملل در تضاد خواهد بود. اگر مورد هدف اين عمليات، يک نيروی غيردولتی باشد که کوشش میکند تا کلاهک های هسته ای بسازد، باز هم رعايت مسائل قوانين بين الملل مهم هستند. خاک کشوری را که اين نيروی غير دولتی در آنجا مستقر و فعال است، جدا از اين که کشور مزبور موافق آن باشد و يا اينکه به طور خيلی ساده، نمی تواند جلوی فعاليتهايش را بگيرد، عمل نظامی فرا خواهد گرفت. بعلاوه، برای بالا بردن ميزان عوامل غافلگيرکننده گروهها و کسب موفقيت بيشتر در مبارزات اين چنينی عليه توليد سلاح های هسته ای، بی شک در اغلب مواقع، عمليات مخفيانه سازماندهی می شوند. بنابر اين برای بدست آوردن اعتبار قانونی در سطح حقوق بينالمللی، اقدامی از پيش صورت نخواهد گرفت. البته ممکن است که عمليات مخفيانه صورت گيرند و يا پس از پايان هم، اصلا علنی نشوند. اين کار اعتبار قانونيت آن را از ديد حقوق بين الملل غير ممکن می سازد. در زمان جرج بوش، ايالات متحده يک رشته عملياتی از اين قبيل انجام داد که کاملاً ترکيبی از برنامههای کاربردی ملی امنيت رسمی آنان بود. کشورهايی مانند روسيه و فرانسه نيز با بعضی از کارکردهايشان تمايل نشان میدهند که آنها هم به چنين راههايی می انديشند. حتی با روی کار آمدن رئيس جمهور اوباما هم، پايههای اصلی اين عمليات از برنامهها حذف نشده اند. اما با اين وجود، تأکيد میشود تا آنجا که ممکن است اين قبيل عمليات در چارچوب قوانين بينالمللی صورت گيرند. جرج بوش هميشه احتمال پناه به سلاح های هسته ای را برای خودش محفوظ می دانست. بيشتر عمليات شناخته شده امروزی، در زمان جنگ به شکلهای حملات متفقين و عمليات خرابکاری در جنگ جهانی دوم عليه مرکز توليد آب سنگين «نورسک هيدرو در نروژ» که به وسيله آلمانی ها کنترل می شد، يا آزمايشگاه هسته ای ژاپنی ها در توکيو به کار می رفتند. علاوه بر آنها، از عمليات ديگری مانند حمله اسرائيلی ها به راکتور اتمی «عزيراک» در عراق در سال ۱۹۸۱ و حمله آنها به نيروگاه اتمی مشکوک سوريه در سال ۲۰۰۷ میتوان نام برد. لزوم مبارزه با گسترش توليد سلاح های ويرانگر دسته جمعی، کاملا وجه اصلی توجيه جنگ عليه عراق در سال ۲۰۰۳ بشمار می رفت. پس از آن فهميده شد که ادعاهای به اصطلاح «دلايل» که واشنگتن به خاطر آنها شرکت خود را در جنگ توجيه می کرد، نه تنها قابل دفاع نبودند، بلکه گول زننده بودند. امری که از مسأله ديگری پرده بر می دارد: پافشاری بر فرضيه سری بودن عمليات و ادعای لزوم واکنش فوری در برابر خطر قريب الوقوع، در بيشتر حالات مانع بررسی درستی اين ادعاها می شوند و يا وقت کافی برای رد دلايلی که در صدر توجيه مداخلات نظامی به کار برده می شوند، وجود ندارد. اين کار تنها با مردم صورت نمی گيرد، بلکه همان بلا را بر سر قوه مقننه که صلاحيت و نقش کنترل برنامههای جنگی دولت های خود را بر عهده دارند، نيز می آورند. معمولاً سازمان های بين المللی، مانند سازمان ملل هم امکانات انجام بررسی را در مدت لازم ندارند. بدين ترتيب يک برنامه دروغين گسترش توليد سلاح های هسته ای يا يک دسترسی واقعی، میتوانند به جای وادار به عدم گسترش و بررسی آن، دلايلی برای يک جنگ باشند و حتی در بدترين شرايط، بهانه جنگ افروزی برای اهداف ديگری باشد. برآورد تأثير مداخلات نظامی به قصد نابودی برنامههای اتمی يا برای عقب انداختن آن، کاری بسيار دشوار است. تا آنجايی که می دانيم، تأثير آنها در گذشته ها، ناچيز و حتی گاهی پاسخی برعکس داشته است. يقين به نظر میرسد که عراق پس از حمله اسرائيل به راکتورش، تصميم به ادامه گسترش سلاح اتمی گرفته باشد. بحثهای عمومی که در باره احتمال يک حمله نظامی آمريکا يا اسرائيل عليه تأسيسات هسته ای ايران، در طی سالهای زيادی صورت گرفته اند؛ بار ديگر پيچيدگی، احتمال موفقيت کم و بی حساب و کتابی يک عمليات نظامی با هدف نابودی دستگاههای هسته ای ايران را به روشنی نشان می دهند.
Copyright: gooya.com 2016
|