یکشنبه 16 بهمن 1390   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

رژيم ايران شهروندان مقيم خارج کشور را هدف قرار می‌دهد، رؤيا برومند، مجله هافينگتن پست

"صدايش را که همبندانش را به خنده می‌انداخت می‌شنيدم. بعضی وقت‌ها حتی نگهبانان را نيز می‌خنداند." اين شهادت يک زندانی سياسی سابق در مورد همبندی خود زهرا بهرامی ‌است. او می‌گويد "زهرا سرزنده بود، نسبت به ساير زندانيان مهربان و در مقابل زندانبانان جسور و مقاوم بود."
(از مصاحبه بنياد برومند با يک زندانی سياسی سابق، ژانويه ۲۰۱۲)

يک سال پيش در يکی از آخرين روزهای ژانويه ۲۰۱۱، جمهوری اسلامی ايران خبر اعدام زهرا بهرامی، شهروند ايرانی-هلندی را که برای بازديد به ايران رفته بود، اعلام کرد. خانم بهرامی يکی از ايرانيان مقيم خارج کشور بود که در پی يک روند قضايی ناعادلانه مجازات شده‌اند. طی سال‌ها چندين ايرانی با مليت دوگانه که با جامعه مدنی ايران کار کرده، موجب تسهيل تبادل نظرات شده و يا اخبار مربوط به ايران را منعکس کرده بودند، دستگير شده‌اند. برخی به لطف فشار مداوم بين‌المللی آزاد شده‌اند. برخی ديگر اما هنوز در زندان اند يا مشغول گذراندن دوران حبس خود هستند و يا همچون سعيد ملک‌پور، شهروند ايرانی-کانادايی و برنامه نويس کامپيوتر، در انتظار اعدام نشسته‌اند. پيام دولت روشن است: ارتباط مستقل برقرار کردن با ايرانيان و يا انعکاس صداهايشان مجاز نيست. و البته اين پيام موثر هم واقع می‌شود.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


ايرانيان مقيم خارج از کشور که بازداشت شده‌اند پيشينه و فعاليت‌های مشابهی ندارند. با اين همه چه دانشگاهی باشند (نظير رامين جهانبگلو، بازداشت از ارديبهشت تا مرداد ١٣٨٥ )، چه فعال حقوق زنان (عشا مومنی بازداشت مهرتا آبان ۱۳۸۷)، چه روزنامه‌ نگار (نظير رکسانا صابری، بازداشت از دی ماه ۱۳۸۷ تا ارديبهشت ۱۳۸۸)، چه دانشمند (همچون اميد کوکبی که از ديماه ۱۳۸۹ زندانی است)، يا فعال اينترنتی و برنامه ريز کامپيوتر (نظير حسين درخشان، آبان ۱۳۸۷ تا ارديبهشت ۱۳۸۹ و سعيد ملک پور که از مهرماه ۱۳۸۷ تا کنون زندانی است)، با همگی به يکسان برخورد شده است. اين دستگير شدگان از جهان بيرون منزوی شده و مورد انواع شکنجه‌های روانی و در مواردی شکنجۀ جسمی قرار گرفته و برای اعترافات تلويزيونی تحت فشار بوده‌اند. اعترافاتی که بعداً انکار کرده‌اند. دستگيری آن‌ها عملاً به فعاليت‌هايشان خاتمه داده و ارتباطشان را با همکاران و افراد داخل ايران به حداقل رسانده است.

خانم بهرامی اندک زمانی پس از تظاهرات عاشورا در آذر ۱۳۸۸ دستگير شد. او ابتدا به "محاربه" و "ارتباط با يک گروه سلطنت طلب" متهم شد. صدای خشمگين وی در حال گزارش خشونت خيابانی برای يک شبکه تلويزيونی خارج از کشور هنوز در يوتيوب قابل شنيدن است. هرچند بعدها، شايد به دليل محکوميتی که در گذشته در ارتباط با مواد مخدر در هلند داشت، او را به قاچاق مواد مخدر متهم کرده و تنها بر اين اساس وی را محاکمه کردند. او را که از حق تجديد نظر در حکم محروم بود به دار کشيدند و باعث حيرت وکيلش، خانواده‌اش و ظاهرا حتی مقامات هلندی که از طرف دادستانی به آن‌ها اطمينان خاطر داده شده بود، شدند. يک خاکسپاری شتابزده، که بدون حضور خانواده‌اش در شهری که توسط مقامات انتخاب شده بود انجام شد، آخرين فصل غم انگيز يک زندگی سرشار از تراژدی بود.

زهرا بهرامی به دلايل سياسی دستگير شد. اما محکوميت گذشته‌اش برای دولتی که تلاش می‌کند ايرانيان را از بقيه جهان منزوی کند، او را به هدفی آسان تبديل کرد. سعيد ملک پور، که به گفته خانواده‌اش در اثر شکنجه سر و فکش شکسته بود، اعترافاتی تحت فشار انجام داد و در روند قضايی مخدوش، به مرگ محکوم شده است. نقش فعال سپاه پاسداران در پرونده او و بی‌اعتنايی قاضی نسبت به درخواست ديوان عالی برای توجه به کاستی‌های تحقيقات، نشانگر آن است که دستگيری وی با انگيزه سياسی صورت گرفته و ممکن است به موفقيت او در ارائه روش‌های فنی که ارتباط ايرانيان خارج و داخل کشور را آسان می‌کرد مربوط باشد. اما او ظاهراً به جرم اين که نرم افزارش برای ساختن يک سايت پورنوگرافی، که از قضا يکی از پربيننده‌ترين سايت‌های ايران بود، مورد استفاده قرار گرفته، آسيب پذير می‌باشد. محکوميت وی به عنوان "مفسد فی‌الارض" توسط ديوان عالی کشور مورد تاييد قرار گرفته و هرلحظه ممکن است که اعدام شود.

ارعاب ايرانيان خارج از کشور يکی از ويژگی‌های سياست ايران تحت رياست جمهوری احمدی نژاد بوده است. برای نظام حاکم هيچ گفتمانی که برداشت خودش از خواست ايرانيان را به چالش بکشد، قابل تحمل نيست. اين حکومت هر فرد يا گروهی را، که فعاليت يا سخنش تحت کنترل و هدايت خود رژيم نباشد، ساکت می‌کند. همچنين ايرانيان مقيم خارج کشور را، که به ايران سفر کرده و با هموطنانشان ارتباط برقرار می‌کنند، مورد هدف قرار می‌دهد تا از رواج افکار و نظرياتی غير از نظريات رسمی حکومت، جلوگيری به عمل آورد.

جامعه جهانی در گذشته کارزارهای موفقی برای آزادی تعدادی از زندانيان مقيم خارج از کشور به راه انداخته است. اما افراد سرشناس و با نفوذی که موضوع اين کارزارها بوده‌اند از نوادرند. سعيد ملک پور و زهرا بهرامی نه مشهورند و نه متنفذ. جامعه جهانی با اعلام اينکه فريب اعترافات اجباری تلويزيونی را نمی‌خورد، می‌تواند مؤثر واقع شود. برای اين منظور می‌بايست روايت رژيم از واقعيات را همواره به چالش کشد و خواهان آزادی قربانيان اين سيستم قضايی شود که حداقل تضمين‌های آيين دادرسی را به سخره می‌گيرد.

رؤيا برومند
مدير اجرايی بنياد عبدالرحمن برومند

متن انگليسی اين خبرنامه در مجله هافينگتن پست منتشر شده است
http://www.huffingtonpost.com


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016