پنجشنبه 24 فروردین 1391   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

کجا بايد از احمدی‌نژاد هم دفاع کرد؟ محمدرضا يزدان‌پناه

محمدرضا يزدان‌پناه
اپوزيسيون جمهوری اسلامی در هر زاويه‌ای که نسبت به حکومت قرار داشته باشد نبايد ادعاهای خود درباره ترجيح تماميت ارضی و يک‌پارچگی ايران بر تمام مسائل ديگر را فراموش کند. مخالفان جمهوری اسلامی شايد در اين راه ناچار باشند از محمود احمدی‌نژاد و علی خامنه‌ای هم دفاع کنند

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


ويژه خبرنامه گويا

[email protected]

منافع ملی هر کشوری بايد فصل مشترک کنش سياسی حکومت و مخالفان حکومت آن کشور باشد. مسائلی مانند حفظ تماميت ارضی و يکپارچگی سرزمينی، موضوعاتی نيستند که اپوزسيون آنها را دستمايه رقابت و نزاع خود با حکومت مستقر قرار بدهند.

هيچ شکی وجود ندارد که از نظر بسياری از مردم ايران و نيروهای سياسی و اجتماعی مخالف، دولت محمود احمدی نژاد کماکان دولتی کودتايی و برپا شده بر خون جوانان و مردم ايران است. هنوز تعداد زيادی روزنامه نگار، فعال سياسی، وکيل و ... به علت مخالفت با نتايج اعلام شده دوره دهم انتخابات رياست جمهوری در زندان به سر می برند، دادخواهی خانواده کشته شدگان و آسيب ديدگان حوادث بعد از انتخابات بی داد مانده و اندکی از زخم آن وقايع بر دل و جان جامعه ايران از بين نرفته است.

فراتر از اين، هستند بسياری از نيروهای سياسی و مردمی که مشکلشان نه با دولت دوم احمدی که با اصل و اساس جمهوری اسلامی است. آنها تمام ماهيت و هويت ۳۳ سال گذشته را نفی و انکار می کنند و حتی اسقاط دولت احمدی نژاد هم درد آنها را دوا نمی کند؛ آنها خواستار رفتن کل جمهوری اسلامی هستند.

اما به رغم تمام اين مسائل و آنگونه که من از مواضع رسمی و علنی متوجه شده ام، اعتقاد و التزام به حفظ تماميت ارضی ايران، فصل و مخرج مشترک تمام اين نيروها قرار دارد. تمام نيروهای سياسی کنونی ايران، چه جناح حاکم در حکومت، چه اپوزسيون اصلاح طلب و چه اپوزسيون برانداز، بر اين اصل تاکيد می کنند.

اساسا موضوعی مانند يکپارچگی سرزمينی موضوعی نيست که ارتباطی به دولت ها داشته باشد. کشور ايران در گذر تاريخ، مناطق زيادی از خاک خود را عمدتا در درگيری های نظامی از دست داده تا به شکل گربه نشان کنونی دربيايد. اين نقشه در تقريبا ۱۵۰ سال گذشته تاکنون ديگر دچار تغيير و تحول نشده است. برای حفظ اين وضعيت نيز سه حکومت قاجار (در اواخر دوران خود)، پهلوی و جمهوری اسلامی (تاکنون) دخيل بوده اند.

هم اکنون گروه ها و افراد زيادی در ميان مخالفان جمهوری اسلامی در داخل و به خصوص در خارج از کشور هستند که رويای اسقاط نظام حاکم بر ايران را در سر می پرورانند. همه آنها اما يکی از پيش شرط های خود برای مذاکره و همکاری با ديگر گروه های سياسی – اجتماعی را اعتقاد به حفظ تماميت ارضی ايران می دانند.

در طرف مقابل اما حکومت جمهوری اسلامی وجود دارد که به عنوان يک دولت، خود را حافظ يکپارچگی سرزمينی و برقرار کننده نظم عمومی تعريف کرده است.

حفظ اين تماميت ارضی، وظيفه هر دولتی است که در ايران بر روی کار باشد. مهم نيست اين دولت، قاجار، پهلوی، جمهوری اسلامی يا به هر نام ديگری باشد. مسئله دقيقا اينجاست که اگر ايرانی در کار نباشد نباشد، دولتی هم در کار نيست که بر روی شکل، ماهيت يا کارکرد آن نزاعی وجود داشته باشد.

در اين راستا، محمود احمدی نژاد روز پنجشنبه به جزيره ابوموسی در خليج فارس سفر کرد و در آنجا قاطعانه از خليج فارس و هويت تاريخی آن دفاع کرد.

او با بيان اينکه "همه اسناد تاريخی بر فارس بودن خليج نيلگون فارس گواهی می دهند"، اين مسئله را "حقيقتی مانند خورشيد روشن" دانست که "نمی توان آن را زير سوال برد."

احمدی نژاد اين سخنان را در ابوموسی بيان کرد. جزيره ای در خليج فارس که دولت امارات متحده عربی سال هاست مدعی مالکيت بر آن در کنار دو جزيره ديگر تنب کوچک و تنب بزرگ است.

دولت امارات متحده عربی از اوايل دهه ۹۰ ميلادی، طرح اين ادعا را آغاز کرد. ادعايی که در هر سه دولت هاشمی رفسنجانی، محمد خاتمی و محمود احمدی نژاد با واکنش قاطعانه و محکم ايران روبرو شد.

هاشمی رفسنجانی در همان سال ها يک بار در نماز جمعه گفت که امارات برای رسيدن به جزاير ايرانی خليج فارس بايد از دريای خون بگذرد.

تمام دولت های ايران تاکنون تاکيد کرده اند که اين جزاير جزيی جدانشدنی و هميشگی از خاک ايران هستند. سازمان ملل متحد و تمام نهادهای بين المللی هم بر اين اصل صحه گذاشته اند.

اما سفر روز پنجشنبه محمود احمدی نژاد به ابوموسی با واکنش دولت امارات متحده عربی روبرو شد. وزير امور خارجه اين دولت که تنها در حدود ۴۰ سال قدمت دارد، در سخنانی بی سابقه سفر رئيس دولت ايران به قسمتی از خاک ۲۵۰۰ ساله خود را "نقض آشکار حاکميت ارضی امارات" دانست.

اين مسئله به خوبی نشان می دهد که سفر احمدی نژاد به ابوموسی و سخنان او در اين جزيره ايرانی خليج فارس تا چه اندازه بر شيوخ عرب گران تمام شده است.

با کمال تاسف بايد گفت که دولت جمهوری اسلامی ايران اگرچه تاکنون در مقاطع مختلف (به خصوص در جريان جنگ هشت ساله با عراق) از تماميت ارضی کشور قاطعانه دفاع کرده اما ضعف مفرط در سياست خارجی – به خصوص پس از روی کار آمدن دولت محمود احمدی نژاد – و قرار گرفتن در محاصره ديپلماتيک بين المللی، به ضعف نفوذ و توان ايران در مناسبات جهانی منجر شده است.

اين مسئله زمينه را برای کشورهايی مانند امارات متحده عربی يا برخی ديگر از کشورهای همسايه ايران فراهم کرده تا هر از چند گاهی به بهانه های مختلف، ادعاهايی را در خصوص تماميت ارضی ايران مطرح بکنند اما سخنان اخير وزير امور خارجه امارات يکی از بی سابقه ترين اظهارات در اين خصوص تاکنون بوده است.

از اين منظر است که دفاع از مواضع افرادی مانند احمدی نژاد يا هر فرد و مقام ديگری در هيئت حاکمه جمهوری اسلامی در موضوعی مانند دفاع از تماميت ارضی به معنی حمايت از ايران و يکپارچگی سرزمينی آن است.

دولت ايران در عين حال بايد متعهد به دفاع عملی و تبليغاتی تمام عيار از تماميت ارضی کشور باشد. لازمه انجام دقيق و تمام قد چنين سياستی، برخورداری از يک ديپلماسی قدرتمند و مبتنی بر منافع ملی است که متاسفانه دولت کنونی ايران از آن بی بهره است اما اين مسئله هيچ چيز از مسئوليت تاريخی آن کم نمی کند.

اپوزيسيون جمهوری اسلامی هم در هر زاويه ای که نسبت به حکومت قرار داشته باشد نبايد ادعاهای خود درباره ترجيح تماميت ارضی و يکپارچگی ايران بر تمام مسائل ديگر را فراموش کند. مخالفان جمهوری اسلامی شايد در اين راه ناچار باشند از محمود احمدی نژاد و علی خامنه ای هم دفاع کنند.

ايرادی ندارد! مگر رضا پهلوی بارها نگفته که در جريان جنگ ايران و عراق، پيشنهاد داده بود تا به ايران باز گردد و به عنوان يک خلبان آموزش ديده در نيروی هوايی ايران خدمت کند؟

بی شک اگر ننگين نامه هايی مانند گلستان و ترکمانچای در کار نبود، الان همه ما از سلسله قاجاريه به عنوان حکومتی که حافظ تماميت ارضی ايران آنهم در برابر ابرقدرتی مانند روسيه تزاری بود سپاسگذار بوديم. جمهوری اسلامی هم می تواند و بايد اين نيک نامی را از خود در تاريخ بر جای بگذارد.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016