پنجشنبه 7 اردیبهشت 1391   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

بيانيه شماره سه کميته برنامه ريزی کنفرانس دکتر مهرداد مشايخی: گفتگو برای گذار به دموکراسی

بيانيه شماره ۳ کميته برنامه ريزی کنفرانس دکتر مهرداد مشايخی (واشنگتن ۷-۸ آوريل ۲۰۱۲)
گفتگو برای گذار به دموکراسی

"گفتگو برای گذار به دموکراسی" عنوان کنفرانسی بود که پس از يک سال تلاش کميته برنامه ريزی، طی روزهای ۷-۸ آوريل در واشنگتن برگزار شد. همانطور که در بيانيه شماره يک و دو اعلام شد، هدف کنفرانس ايجاد فرصت گفتگو برای فعالان سياسی پيرامون پروژه های گذار به دموکراسی بود و در اين راه موفق شد فعالان سياسی را به بحث و تبادل نظر روی پروژه های راهبردی برای گذار به دموکراسی متمرکز کند. مضاف بر اينکه، اين کنفرانس در فضايی کاملا دوستانه، احترام آميز و تحمل آراء و انديشه های بعضا مخالف، برگزار و در نوع خود کم نظير بود. اينک پس از برگزاری اين نشست که به گواه اکثر حاضران در نشست و ناظران بيرونی، با موفقيت انجام شد، کميته برنامه ريزی برخود لازم می داند که نکاتی را به عنوان جمع بندی به مردم ايران گزارش و برنامه خود را برای آينده اعلام کند.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


الف: گزارش عملکرد
۱- وجه تمايز اين کنفرانس، "پروژه محوری" و عبور از بحث های نظری و تئوريک بود. لذا از سازمانها و فعالان سياسی خواسته شده بود که طرح عملياتی خود برای "گذار ايران به دموکراسی" را به کنفرانس ارائه و آن را در ميان شرکت کنندگان به بحث و بررسی بگذارند. اين تصميم از دو زاويه اهميت مضاعف داشت اول اينکه تمرکز روی پروژه های راهبردی، خطوط فکری و برنامه عملی گروههای سياسی را روشن می کرد و دوم اينکه کمک می کرد فعالان سياسی روی برنامه های عملی بجای بحث های آکادميک متمرکز و احيانا در آينده اين برنامه ها را انسجام بخشيده و از آن نقشه راه ترسيم کنند.
فارغ از طرح هايی که به مقاله و يا به يک نگاه سياسی، شباهت بيشتری داشتند و در نشست هم طی يک ميزگرد فرصت طرح يافتند، هفت پروژه در کنفرانس مطرح و مورد نقد و بررسی قرار گرفت، که در قسمت دوم همين بيانيه بصورت تحليلی مورد بررسی قرار می گيرد.

۲- بر خلاف شايعاتی که از سوی برخی رسانه ها ساخته و پرداخته شد، کميته برگزاری مستقل از سازمانهای سياسی و شخصيت های اثرگذار، صرفا مبتنی بر تصميم گروهی و خرد جمعی خود، کنفرانس را طراحی و اجرا کرد. بنابراين با قاطعيت اعلام می کنيم که اين نشست صرفا ايده ی اعضای کميته برنامه ريزی بوده و هيچ دولت، سازمان يا شخصی در تصميم گيری مشارکت نداشته است.

۳- همانطور که در بيانيه های قبل اعلام شده، هزينه های کنفرانس توسط شرکت کنندگان پرداخت و اندک هزينه های جانبی نشست اعم از هزينه اجاره محل برگزاری و تغذيه شرکت کنندگان، از بودجه شخصی اعضای کميته برگزاری و برخی مدعوين تامين شد و هرگونه ادعايی مبنی بر دريافت بودجه از دولت ها، سازمانها و جريانات سياسی کذب محض است.

۴- کميته برگزاری، برای تعيين چگونگی دعوت فعالان سياسی به شرکت در اين کنفرانس، ساعت ها به بحث و تبادل نظر نشسته و پس از بررسی عواقب راههای مختلف، به اين جمع بندی رسيد که دعوت از فعالان سياسی به شکل فراخوان خاص و عام انجام شود. لذا در مرحله اول، فراخوانی را برای افرادی از ميان مجموعه بزرگ فعالان سياسی خارج از کشور ارسال و در مرحله دوم بصورت عام تمامی فعالان سياسی را به شرکت در اين کنفرانس دعوت و از طريق دبيرخانه به تقاضاها برای شرکت پاسخ داديم. بنابراين شرکت در اين کنفرانس برای همه فعالان سياسی صلح طلب و دموکراسی خواه و خبرنگاران آزاد بود. ضمن اينکه بيشتر شرکت کنندگان به سمت شخصی و غيرسازمانی در نشست حضور يافتند و برخی نيز به نمايندگی از گروه يا سازمانی خاص شرکت کردند که انتخاب اين مهم به شرکت کنندگان واگذار شده بود.

۵- اين کنفرانس به رغم دستاوردهای ارزشمند، کاستی هايی هم داشت که در تلاش ايم در آينده آنها را جبران کنيم. کميته برگزاری، شرکت کنندگان و ناظران چند مورد را به عنوان نقطه ضعف کنفرانس برشمرده اند. حذف کارگاهها از برنامه کنفرانس که به علت مخالفت برخی از شرکت کنندگان، به دليل عدم حضور دوربين ها در محل کارگاهها، صورت گرفت، عمده ترين نقطه ضعف اين نشست خوانده شده است.

کميته برگزاری پيش بينی کرده بود که با برگزاری جلسات کارگاهی در طول برنامه، پروژه های مطرح را مورد بررسی دقيق و کارشناسی قرار دهد و به پرسش اصلی کنفرانس يعنی چگونگی گذار از دولتی مستبد به دموکراسی پاسخ دهد، اما اين مهم محقق نشد، چون تعدادی از شرکت کنندگان و بعضی از خبرنگاران حاضر در جلسه بر اين باور بودند که هيچ بخشی از جلسه نبايد در غياب دوربين های رسانه ها برگزار شود و اعضای کميته برنامه ريزی بر خلاف ميل شان به اين خواست جواب مثبت دادند و از برگزاری کارگاه ها چشم پوشی کردند، ولی کماکان بر اين باورند که بحث و تبادل نظر روی پروژه ها ضرورتا بايد در جمع های کوچک و بصورت کارگاهی برگزار تا شرکت کنندگان با اطمينان خاطر بتوانند در بحث ها مشارکت و به ارتقای کيفی و فنی پروژه ها کمک کنند.

دعوت از شخصيت های سياسی به جای دعوت از سازمانها ايراد ديگری است که به اين نشست وارد شد. کميته برگزاری از ابتدا تمايل داشت که از سازمانهای سياسی بخواهد تا در اين نشست شرکت کنندگان و پروژه شان را عرضه کنند، اما پس از مشورت با اعضايی از سازمانهای مختلف و بررسی تجربه های قبلی، به اين جمع بندی رسيد که در گام اول دعوت از شخصت هايی از جريانهای سياسی مختلف و با رعايت پلوراليسم عملی تر است.

ب: گزارش محتوايی
از آنجا که اين نشست "پروژه محور" بود، بخش عمده کنفرانس به طرح و بررسی هفت پروژه اختصاص يافت. از نگاه اعضای کميته برگزاری کنفرانس، اين پروژه ها در سه دسته قابل تقسيم و ارزيابی بودند:

۱- پروژه اصلاح از درون
پروژه اصلاح از درون که تحت عنوان "دموکراسی دو مرحله ای؛ طرح بازگشت اصلاح طلبانه" از سوی آرش غفوری از فعالان ستاد ۸۸ و از اعضای شاخه جوانان جبهه مشارکت، مطرح شد، نگاهی به درون و به اصلاح طلبان به رهبری آقای خاتمی داشت. او در تبيين گام های عملی طرح خود در اين نشست می گويد: "اطلاع رسانی لايه بندی شده به عنوان فاز صفر يا امکان سنجی، پروژه ای است که فاز عملی آن حضور اصلاح طلبانه در قدرت از طريق تنها راه قانونی و امکان پذير، يعنی انتخابات است. اگرچه در مورد انتخابات و مشکلات و مسائل آن به خصوص پس از خرداد ۱۳۸۸ زياد گفته شده است اما نزاع فعلی موجود در سطح اول قدرت در کشور به همراه تهديدهايی که اصل نظام را متوجه خود می کند، به همراه نارضايتی عمومی از شيوه اداره کشور که در نهايت باعث فرسودگی و پوسيدگی اساس انقلاب می شود، عواملی هستند که می توانند به بازگشت دوباره اصلاح طلبان به ساخت قدرت از طريق دموکراتيک و اجرای پروژه گذار دموکراتيک کمک کند. تمام آنچه که در فاز اول يا اطلاع رسانی انجام می شود در نهايت به معنی برجسته سازی فعاليت سبزها و مرزبندی با اپوزسيون برانداز ضد نظام به تقويت امکان حضور انتخاباتی اصلاح طلبانه کمک خواهد کرد. انتخابات رياست جمهوری يازدهم اولين فرصت پيشروی اصلاح طلبان است. اصلاح طلبان بايد برای اين انتخابات با دست پر و بهترين نيروها وارد رقابت شوند تا اگر هم قرار شد در نهايت به ائتلاف دست بزنند دست بالا را در چانه زنی ها برعهده داشته باشند."

۲- پروژه محاصره مدنی برای انتخابات آزاد و اصلاحات ساختاری
پروژه "استراتژی انتخابات آزاد" توسط اميرحسين گنج بخش بعنوان نماينده سازمان جمهوريخواهان طرح شد. اساس اين پروژه عبور سازمان يافته از جمهوری اسلامی و ساختن دموکراسی از طريق حاکميت صندوق رای بود. اين راهبرد با اصلاح طلبی درون حکومتی که با تکيه بر قانون اساسی‌ و اصلی‌‌ترين محور آن ولايت فقيه، قصد برگزاری انتخابات را دارد، پيشنهاد انتخابات آزاد بر اساس استاندارد‌های بين‌المللی فراسر قانون اساسی‌ جمهوری اسلامی قابل تمايز بود. از طرف ديگر اين راهبرد با براندازی که تغييرات را بر فروپاشی دستگاه دولتی بنيان کرده نيز متمايز بود چراکه به باور طراحان اين پروژه فروپاشی دستگاه دولتی می تواند زمينه ساز هرج و مرج و تجزيه شود. براساس اين طرح، مبارزه برای آزاد سازی فضای سياسی و خواست انتخابات آزاد، بهترين شعار برای اجماع تمام نيروهای سياسی و مدنی است، و تشکيل يک شورا از اين نيروها را در خارج پيشنهاد می کرد. در عين حال يکی‌ از وظائف مهم سازمانهای سياسی را بافتن ائتلافی سياسی بر می شمرد که بتواند با هدايت مبارزه عليه ديکتاتوری، انتخابات آزاد را به حکومت تحميل کند و در عين حال نظم اجتماعی‌ و ثبات را برای حاکميت صندوق رای مهيا سازد. وی اين دموکراتيک سازی را بدون همکاری با نيروهای داخل ايران ممکن ندانست.

پروژه ديگری که رويکرد اصلاحات ساختاری داشت طرحی بود که با عنوان "رهيافت جمهوری خواهان در گذار به دموکراسی" توسط بهروز بيات عضو هيات اجرايی اتحاد جمهوری خواهان مطرح شد. اين پروژه گذار به دموکراسی را از طريق اصلاحات ساختاری جمهوری اسلامی ممکن می دانست. بهروز بيات وظيفه جمهوری خواهان دموکرات را کوشش در سوی اداره کردن نوعی دگرگونی کنترل شده که به آشوب، گسيختگی شالوده کشور و استبدادی ديگر نيانجامد، می دانست و بر اين نکته تاکيد داشت که "فکر رفورميستی و اصلاح طلبی که دموکراسی و يکی از مولفه هايش انتخابات آزاد است را نه برای حذف رقبا بلکه برای توليد و توزيع عادلانۀ قدرت تبليغ ميکند به لحاظ تجربی از اين امر ناشی ميشود." لذا پيشنهاد او انتخابات آزاد بعنوان يک راهکار اصلاح طلبانه برای گذار ايران به دموکراسی بود.

۳- پروژه آلترناتيو سازی و سازماندهی نيروهای سياسی در خارج از کشور
چهار پروژه نيز تمرکزشان بر آلترناتيو سازی در خارج از کشور يا انسجام بخشی به اپوزسيون استوار بود. طرح هايی که هرگونه تلاش برای دموکراسی در ايران را مقيد به سازماندهی نيروهای سياسی خارج از کشور می کردند. انسجام و اتحاد اپوزيسيون برانداز يا انحلال طلب محور عمده پروژه هايی بود که از سوی آرام حسامی، شهريار آهی، محسن نژاد و بيژن کريمی مطرح شد. آرام حسامی در تشريح طرح شبکه سکولارهای سبز بر "انتخابات برون مرزی" بعنوان راهکاری عملياتی، تاکيد کرد. براساس اين طرح ايرانيان خارج از کشور در هر کجای دنيا که هستند می توانند در يک انتخابات برون مرزی، نمايندگان خود را انتخاب و منتخبان به نمايندگی از جامعه ايرانيان خارج از کشور، در راستای گذار ايران به دموکراسی تلاش خواهند کرد. شهريار آهی همين طرح را با مکانيزم اينترنت و شبکه های اينتر نتی بدون هر گونه انتخاباتی و واگذاری سمت نمايندگی به افراد، تحت عنوان "کنگره ديجيتالی" مطرح کرد. به باور او مردم می توانند از طريق شبکه های اجتماعی خواست های خود را فرمول بندی و اعلام کنند. اين خواست ها در فضای مجازی می تواند مورد گفتگو و در نهايت تصميم گيری قرار گيرد.

محسن نژاد عضو جنبش جمهوری خواهان لائيک و دموکرات هم با تاکيد بر ضرورت تشکيل "نهاد سخنگوی اپوزسيون خارج از کشور" بر اين نکته تاکيد داشت که جمهوری خواهان بايد بصورت ادواری يک نفر را بعنوان سخنگو مطرح کنند. او می گويد: "درخارج از کشور و با توجه به امکانات موجود، طرفداران حقوق بشر و دموکراسی يک نفر را به صورت موقت به عنوان سخنگوی خود انتخاب کنند و اين سخنگو، بيان کننده مسائلی باشد که همه انتخاب کنندگان به طور کامل و مطلق – صد درصد- با آن موافق باشند. ... بحث من برسر انتخاب يک فرد به عنوان سخنگوی موقت و انتخابی ست، کسی که بتواند درباره موضوع های مختلف از جمله آزادی زندانيان سياسی، آزادی انتخابات، آزادی بيان و مانند آن سخن بگويد. حتا زمينه را برای بسيج توده ها درموردهای مشخص آماده سازد. می تواند با همراهی و کمکهای جمعی به صورت حرفه ای با حضور درهمه عرصه های تبليغی وترويجی اعم از رسانه های داخلی و خارجی، توجه مردم ايران و جهان را به مسائل و مشکلات ايران جلب کند."

دبير اجرايی نهاد مردمی هم به نوعی بر ضرورت سازماندهی نيروهای سياسی خارج از کشور تاکيد داشت. بيژن کريمی که به نمايندگی از نهاد مردمی سخن می گفت، تصريح کرد: هيچ سازمانی در خارج از کشور نتوانسته هم قدرت اجرايی داشته باشد هم قدرت رهبری، بنابراين نيروهای سياسی خارج از کشور بايد نهادی بسازند که هم قدرت رهبری و هم قدرت اجرايی داشته باشد.

ج: برنامه آتی
کنفرانس مهرداد مشايخی تمام شد، اما آنچه کماکان روی ميز باقيست، اين است که اپوزسيون چگونه می تواند به روند استقرار دولتی دموکراتيک در ايران کمک کند؟ کدام پروژه و راهبرد، می تواند دموکراتيزاسيون را محقق و زمينه برچيدن بساط استبداد را مهيا کند؟ اعضای کميته برگزاری بعنوان شخصيت هايی حقيقی که نقش خود را زنده نگاه داشتن اين انديشکده سياسی برای پيشبرد دموکراسی در ايران می دانند، بر اين باورند که بايد اين پرسش را در اذهان فعالان سياسی زنده نگه دارند و با برگزاری جلسات کارگاهی و کنفرانس های بعدی، طرح های مطرح برای گذار به دموکراسی را آناليز و از ميان طرح های موجود، نقشه راه را تدوين و کمک کنند، تا جامعه سياسی ايرانيان از گام اول در گذار ايران به دموکراسی عبور کنند. لذا بدينوسيله به اطلاع می رسانيم که کميته برنامه ريزی رسالت خود را پايان يافته تلقی نمی کند و می کوشد با برنامه ريزی بهتر و با در نظر گرفتن انتقادها و پيشنهادهای دريافتی، گام دوم را طراحی و اعلام کند.

کميته برنامه ريزی/ ۲۵ آوريل ۲۰۱۲
مهران براتی، نيره توحيدی، محمد تهوری، آرام حسامی، فاطمه حقيقت جو، فرخ زندی، کورش صحتی و اميرحسين گنج بخش


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016