گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! جوادی آملی: با بازی نمیتوان مملکت را اداره کرداحزاب و شخصیتها - آیتالله جوادی آملی با تاکید بر اهمیت مسئله اقتصاد، ستون فقرات اقتصاد مقاومتی را اعتقادات دینی دانست و افزود: مسئله اقتصاد بعد از اعتقاد جزء مهمترین عناصر استقلال سیاسی یک مملکت است. به گزارش خبرآنلاین، این مرجع عالیقدر تقلید، در دیدار با جمعی از مسئولین و اعضای انجمن اسلامی وزارت اقتصاد و دارایی، اظهار داشت: وقتی شما عهدهدار دریافت مالیات هستید این مالیات بر درآمد است باید راه درآمد را هم ـ انشاءالله ـ به ملّت بزرگ و بزرگوار ایران اسلامی ارائه کنید تا در تحصیل درآمد هم تلاش و کوشش بکنند و آنگاه آنها مشتاقانه این مالیات را بپردازند. سرّ اینکه اقتصاد بعد از اعتقاد سهم تعیین کننده دارد این است که مال را ذات اقدس الهی عامل قیام یک ملّت قرار داده است ملّتی میتواند مقاوم باشد و مقاومت کند که بتواند بایستد ایستادگی یک عامل قیام میخواهد همان طوری که ایستادن یک عامل قیام میخواهد ایستادگی هم یک عامل قیام میخواهد الآن که فرمودند اقتصادِ مقاومتی این سخنی است حق لکن این دو مطلب باید کاملاً توضیح داده شود تا فرق این دو مطلب روشن شود و رسالتی که برای اعضای محترم انجمنهای اسلامی است هم روشن شود. گزیده سخنان آیت الله جوادی آملی به نقل پایگاه اطلاع رسانی اسراء در ادامه می آید: · کسی میتواند بایستد که ستون فقراتش سالم باشد وگرنه باید به عصا تکیه کند یا باید بنشیند اگر ستون فقرات کسی سالم نباشد به او میگویند فقیر, فقیر یعنی فقیر نه یعنی ندار, آن که ندار است به او میگویند فاقد آن که ستون فقراتش شکسته است به او میگویند فقیر چون کسی که ستون فقراتش شکسته است قدرت قیام ندارد این زمینگیر است. این یعنی ایستادن فیزیکی. · ایستادن متافیزیکی یعنی مقاومت هم به اقتصاد وابسته است اگر ستون فقرات ملّتی که همان مسائل مالی و امکانات مالی آنهاست شکسته بود این قدرت مقاومت ندارد و از پا در میآید. اگر ستون فقرات ملتی که دین آنهاست آسیب ببیند این ملّت قدرت مقاومت ندارد یعنی اقتصاد مقاومتی که فرمودند توفیقش نصیب اینها نمیشود توفیقش نصیب کسانی میشود که تکیهگاهی دارند ستونی دارند و ستونشان را با دین حفظ کردند. · بنابراین ما باید دو کار کنیم یکی اعتقاد را که آن ستون اصلی است حفظ کنیم یکی اقتصاد را که یک ستون فرعی است حفظ کنیم اگر ما میشنویم فلان کارخانه کارگرها را بیرون کردند باید راهحل پیدا کنیم یا فلان کارخانه در آستانه تعطیلی است باید راهحل پیدا کنیم. ما زیارت عاشورا میخوانیم دعای کمیل میخوانیم نمازهای مستحبی میخوانیم و مانند اینها، اینها همه وظیفه است و ثواب الهی را به همراه دارد اما آنکه مشکل جامعه را حل میکند آن درایت اقتصادی است. این دعای کمیل را شخص کمیل از وجود مبارک حضرت امیر(سلام الله علیه) نقل کرد. بعد از اینکه وجود مبارک حضرت امیر(سلام الله علیه) به مقام خلافت ظاهری رسیدند آن طوری که در نهجالبلاغه هست منطقهای است به نام هیت مسئولیت آن منطقه را وجود مبارک حضرت امیر به کمیل داد امویان ریختند آنجا غارت کردند زدند بردند و کمیل نتوانست اداره کند. .حضرت امیر نامهای نوشت این نامه در نامههای مکتوب نهجالبلاغه است به کمیل اعتراض کرد که من همه امکانات را به تو دادم نتوانستی آنجا را اداره کنی خلاصه اعتراض حضرت امیر این است که بعضیها فقط به درد دعای کمیل میخورند! · اداره مملکت یعنی اداره مملکت! اگر ما بشنویم فلان کارخانه کارگرها را بیرون کرده آن با نمازِ زیارت عاشورای شما حل نمیشود حواستان جمع باشد و دامنگیرتان خواهد شد! کسی گرسنه بخوابد، فقیر باشد، به زندان برود، هزاران چک برگشتی وجود داشته باشد اینها با دعای کمیل حل نمیشود! شما بررسی کنید ببینید چندتا چک برگشتی دارید، معلوم میشود که اقتصاد و دارایی نتوانست رسالتش را انجام بدهد. · برخی از این جانبازان عزیز نزدیک سی سال است که به عنوان قطع نخاعی در آسایشگاه هستند که من یک بار رفتم به عیادت اینها بلکه به زیارت اینها بعد آمدم کنار و قدری گریه کردم و بعد دیگر رویم نشد بروم به عیادت اینها! اینها مردان الهیاند اینها به مراتب قویتر از شهدای صدر اسلاماند این روحیه این کشور را حفظ میکند اما مادامی که ما با عُرضه نه بیراهه رفته باشیم نه راه کسی را بسته باشیم! اما اگر اختلاس و امثال آن پیش بیاید اگر ـ خدای ناکرده ـ فشاری بیاید تحملش سخت است. · اقتصاد مقاومتی, ستون مقاومت میخواهد. ستون مقاومت هم همان اعتقاد است، وقتی کسی این فساد را ببیند این ناهنجاری را ببیند خب تحمل نمیکند. بنابراین ما باید مواظب باشیم که بعضیها فقط به درد دعای کمیل میخورند در برابر جنگها و حملهها نمیتوانند بایستند ما اگر توانستیم اقتصاد مقاومتی را در کنار اعتقاد پیوند بزنیم راه درآمد را توسعه میدهیم بعد مالیات میگیریم حقّ مشروع دولت هم است مردم هم کاملاً جانانه تسلیم میکنند اگر هم یک وقت نبود, همه تحمل میکنند اما اگر باشد و نابسامان باشد تحملپذیر نیست! · خدایا بین مسلمانها و نان آنها, اقتصاد آنها جدایی نینداز زیرا اگر بین مسلمین و نان آنها جدایی افتاد دیگر دینداری مشکل است بنابراین ما قبل از اینکه از درآمد, مالیات بگیریم باید راه تحصیل درآمد را هموار کنیم نباید بگوییم ما مسئول گرفتنیم دیگری مسئول تغییر است هر دو یک واقعیت است این گردهماییها این مشورتها این شورای اداریها برای همین است که انسان با هماهنگی کشور را اداره کند اگر ما مشکلی دیدیم به مسئولان دیگر هم گزارش بدهیم طوری باشد که دیگر کسی در کارخانه را نبندد و عدهای از کارگرها را بیرون بکند. · ملت اگر بخواهد اقتصاد مقاومی داشته باشد باید مالش را به دست عقلا بدهد نه به دست سفیهان خب اگر این اصول رعایت شد هم درآمد محفوظ است و هم هزینهها متعادل است هم مالیات بر درآمد و اگر ـ خدای ناکرده ـ در اثر امتحانهای الهی یا علل و عوامل دیگر مقداری مسئله اقتصاد اُفت کرد این ملت کاملاً تحمل میکند چون اعتقاد, اصل است بر خلاف بساط کمونیستی که اقتصاد در رأس است اقتصاد نزد ما مسلمانها در صف دوم است آن اعتقاد است که اصل است از صدر اسلام تاکنون هم همین طور بود حالا نیازی به تاریخ گذشته ندارد این جنگ ده ساله را ـ برای اینکه هشت سال دفاع مقدس بود دو سال جنگ داخلی بود ـ مردم تحمل کردند و این به سبب اعتقاد بود و اما اگر ـ خدای ناکرده ـ این اعتقاد آسیب ببیند, ببینند با دین دارد بازی میشود اگر آدم آن اصل را آن ستون فقرات را از دست داد به آدمِ کمرشکستهای که ستون فقراتش را از دست داد با نصیحت نمیشود گفت قیام کنید؛ انسانِ کمرشکسته، با سخنرانی بلند نمیشود باید حواسمان جمع باشد! · هوش اقتصادی را هم خودتان داشته باشید هم به دیگران منتقل کنید که این کشور روی پای خود بایستد برای اینکه اگر نایستد, مغبون شده و بد کرده یک وقت کشوری است که امکاناتی در اختیار ندارد اما بیان نورانی حضرت امیر(سلام الله علیه) این است که فرمود کشوری که آب دارد خاک دارد مع ذلک فقیر و محتاج باشد خدا آن را از رحمت دور بدارد این نفرین علی است! نفرین علی دیگر به مراتب بالاتر از دعای ماست صریح فرمود: «مَن وجدَ ماءً و تُراباً ثم افتقر فأبعده الله» ملّتی که آب دارد خاک دارد ولی محتاج است خدا او را از رحمت خود دور کند! حالا شما بیا قرآن به سر بکن در برابر نفرین علی، نمیشود! · ما در جنگ جهانی اول همین ایرانی بودیم هر چه به ما گفتند, گفتیم چشم در جنگ جهانی دوم همین ایرانی بودیم هر چه به ما گفتند, گفتیم چشم، در کودتای ننگین 28 مرداد همین ایرانی بود، اما وقتی صحبت از اسلام شد و روحانیت شد و مراجع شد و مسجد و حسینیه شد و امام, رهبری را به عهده گرفته شانزده شهریور گفتند «مرگ بر شاه» هفده شهریور آن همه شهید دادند و گفتند «مرگ بر شاه» هجده شهریور گفتند «مرگ بر شاه», گفتند «تا مرگ شاه خائن نهضت ادامه دارد» همین ایرانی بود دیگر, تا این شمشیر به دست چه کسی باشد! با بازی کردن نمیشود مملکت را حفظ کرد مردم همان مردماند اسلام همان اسلام است الآن هم ـ معاذ الله ـ اگر بیگانه حمله کند این مردم همان مردماند. · الآن هم ـ معاذ الله ـ حادثه پیش بیاید همان است از آن جهت که مسلماناند یعنی این ایران این قدرت شمشیری که هست این باید با بازوی اسلامی کار کند بازوی اسلامی نباشد این شمشیر کار نمیکند. اینکه بیگانه با همه قدرتی که دارد میترسد و واقعاً این جرأت را ندارد که اجازه چنین فضولی را به خودش بدهد که به ایران حمله کند برای همین اسلامی بودن این کشور است این را باید حفظ کنیم این اصل است در کنارش درایت است امانت است عقل است هوش است فهم است و فهم است و فهم! که چگونه ما از درآمد مملکت استفاده کنیم و بفهمیم بین سرمایه و درآمد فرق است نفت, سرمایه است نه درآمد کسی با نفتفروشی بخواهد مملکت را اداره کند یعنی با سرمایهفروشی, نفت را باید تبدیل کرد به یک سرمایه دیگر از آن درآمدش باید استفاده کرد. Copyright: gooya.com 2016
|