جمعه 24 شهریور 1391   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

بالاتر از اهانت، احمد هاشمی

احمد هاشمی
محتوا و درون‌مايه اين فيلم می‌تواند توهين‌آميز و تحريک‌کننده باشد ولی به هيچ عنوان نمی‌تواند مجوزی برای نفرت‌افکنی و بهانه‌ای برای ارتکاب قتل و کشتار و نقض اصول اوليه و مقررات مربوط به کنوانسيون وين مبنی بر مصونيت کارکنان نمايندگی کشورها و برخورداری از حقوق ديپلماتيک آنان باشد و در اين مقال، آن‌چه سزاوار نکوهشی بسيار بالاتر است کشتار، قتل و غارت، اوباش‌گری و ترويج افراط‌گرايی، خشونت و عدم تحمل توسط تندروان و بنيادگرايان است

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


ahmadhash@gmail.com

انتشار فيلمی آماتور در شبکه های اجتماعی که ظاهرا با حمايت مالی قبطيان مصری مقيم ينگه دنيا و حمايت تدارکاتی و معنوی گروهی از مسيحيان بنيادگرا و با مضمون توهين و تمسخر پيامبر اسلام، صورت گرفت، بار ديگر بهانه و دستاويز لازم را به دست تندروهای مذهبی در کشورهای مختلف داد تا ضمن اقدام به حمله به نمايندگی های سياسی و کشتار کارکنان آن، بدعت شوم و رويه ناميمونی را که روح الله خمينی در تعرض به اماکن ديپلماتيک بنيان گذاشت، تکرار نمايند.

اقدام توهين آميز دست اندرکاران فيلم "معصوميت مسلمانان" که با حمايت کينه توزانه و توام با حس انتقام جويی افراد و گروههای مذهبی تندرو در امريکا از جمله کشيش تری جونز، همراه بود نمی تواند حرکتی قابل توجيه، مشروع و امری قابل دفاع محسوب گردد ولی همگان و بطور اخص، بنيادگرايان اسلامی و رهبران آنان نياز دارند تا به درک اين موضوع نائل آيند که در جوامع دموکراتيک نمی توان به بهانه های گوناگون آزادی های فردی، جمعی، مدنی و دموکراتيک را در جامعه محدود و منکوب و هر گونه انديشه مخالف و بنياد ناخواسته ای را تعطيل نمود.

در اين بين اما، آنچه که به هيچ عنوان قابل دفاع نمی نمايد تحرکات و تحريکاتی است که توسط برخی از رهبران مذهبی کشورهای اسلامی صورت گرفت، بطوريکه آنان بدون اشاره به اقدام زشت و ناپسند گروههای تندرو در مصر، ليبی، يمن و ديگر کشورها در تعرض به مراکز ديپلماتيک، به طور يکجانبه به محکوميت اهانت صورت گرفته پرداختند. آنان، به اين هم بسنده نکرده و توده های متعصب و خشمگين را به تظاهرات بر عليه دولت کشوری که فيلم مورد نظر در آنجا ساخته شده، و شعله ور کردن آتش تنفر و خشونت و بطور غير مستقيم تعرض به نمايندگی های سياسی آن کشور رهنمون شدند بدون اينکه به اين معما که " گنه کرد در بلخ آهنگری / به شوشتر زدند گردن مسگری" پاسخ گفته و رابطه بين سازندگان فيلم و دولت امريکا را روشن سازند.

در تعريف مقدسات و هتک حرمت و حوزه شمول آن و همچنين در تعريف آزادی و حدود و ثغور آن و مرزبندی دقيق آن با احترام به ارزشها و مقدسات، می توان شاهد گرايشها و اختلاف فکری زيادی بود ولی به بهانه يکی نمی توان ديگری را قربانی کرد و يا به برخورد گزينشی متوسل شد. چگونه است که توليد يک فيلم غيرحرفه ای و البته مغرضانه، به مظهر و مصداق توهين تبديل می شود ولی سخنان، تفکر و گفتمان علی خامنه ای، محمود احمدينژاد و يارانش و ديگر دستاربندان بلندمرتبه نظام جمهوری اسلامی در مورد آيين های ديگر بويژه دين يهود و بعضا کافر و نجس خواندن پيروان اديان آسمانی و غير آسمانی ديگر، مصداق توهين و خوارشماری نيست. چگونه است که سخنان ملايان تندرو و دستاربندان منبرنشين، در تعريفی از شيوه زندگی، حق و باطل، حيات و ممات و نبرد آخرالزمانی که دربردارنده توهين به اديان و مکاتب ديگر و منحرف و پليد تلقی کردن پيروان آنهاست، مصداق وهن و اهانت نمی باشد ولی اقدام تنی چند در توليد فيلمی بی مايه و سخيف، به حساب يک دولت و يک کشور گذاشته می شود؟

آری محتوا و درون مايه اين فيلم می تواند توهين آميز و تحريک کننده باشد ولی به هيچ عنوان نمی تواند مجوزی برای نفرت افکنی و بهانه ای برای ارتکاب قتل و کشتار و نقض اصول اوليه و مقررات مربوط به کنوانسيون وين مبنی بر مصونيت کارکنان نمايندگی کشورها و برخورداری ازحقوق ديپلماتيک آنان باشد و در اين مقال، آنچه سزاوار نکوهشی بسيار بالاتر است کشتار، قتل و غارت، اوباشگری و ترويج افراط گرايی، خشونت و عدم تحمل توسط تندروان و بنيادگرايان است که گناهی بس بالاتر و نابخشودنی تر از توهين به مقدسات محسوب می شود.

در ايران نيز دستاربندان جمهوری اسلامی که از هيچ فرصتی برای ترويج نفرت افکنی و احساسات ضدغربی فروگذار نمی کنند با شور و شعف فراوانی به بهره برداری از اين موقعيت پرداخته و پيروان خود را به حضوری ديگرباره در خيابانها برای شرکت در تظاهراتی نمايشی و سرشار از شعار و تهی از شعور فراخوانده اند. مع هذا، با توجه به فقدان اطلاع رسانی آزاد و فيلترينگ منابع خبری مستقل و شبکه های مجازی اجتماعی در ايران، تظاهرکنندگانی که با سازماندهی دولتی در خيابانها حضور به هم می رسانند در اکثر موارد از محتوا و چگونگی توهين صورت گرفته هيچ گونه اطلاعی ندارند و صرفا با جهت دهی و اطلاع رسانی عمدتا غلط و غير حقيقی در راهپيمايی و حرکت اعتراضی حاضر شده و به ابراز احساسات می پردازند.

احمد هاشمی
کارمند سابق وزارت خارجه و تحليلگر مسائل سياسی و بين المللی


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016