یکشنبه 16 مهر 1391   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

علی مطهری: معتقدم فتنه را همه با هم ساختیم

من تفکر انحرافی را قبول دارم و می گویم ناشی از آقای مشایی است و آقای احمدی نژاد هم چون تحت تاثیر مشایی است در حال ترویج همان تفکر است.

مشرق، در مصاحبه مشروحی با علی مطهری نوشت:

مردم به من به عنوان یک چهره سیاسی مستقل نگاه می کنند که نه اصولگراست و نه اصلاح طلب و به یک معنی هم اصول گراست هم اصلاح طلب.

من عضو هیچ کدام از این دو فراکسیون در مجلس نیستم (رهروان ولايت و اصولگرایان) اما خب به رهروان نزدیک تر هستم. می خواستیم فراکسیونی به نام صدای ملت راه بیاندازیم منتها من احساس کردم ممکن است سبب تضعیف فراکسیون رهروان ولایت بشود. لذا فعلا دست نگه داشته‌ایم. ولی شاید این کار را بکنیم.

مسئله حجاب و پوشش اسلامی در کشور ما، اگر تمام شهرها و روستاهای ایران را در نظر بگیریم، در مجموع نمی توانیم بگوییم وضعیت نامطلوبی دارد و مي‌توان گفت خوب است.

آنچه که مقداری وضعیت را ناخوشایند کرده برخی موارد ناهنجاری است که در بسیاری از شهرهای بزرگ خصوصا تهران دیده می شود.

یعنی شما مثلا در خیابان که حرکت می کنید، در مجموع وضعیت آنچنان اسفناک نیست، اما یک مرتبه به موردی برخورد می کنید که احساس می کنید در اروپا هستید.

معتقدم براي این موارد تدبير مناسبي نشده و البته ریشه اصلی آن را هم این می دانم که افرادی که سهل انگار در مسئله حجاب هستند احساس کرده‌اند که شکافی در درون حاکمیت نسبت به اين موضوع وجود دارد. در دوره آقای احمدی نژاد اينگونه شد. در دوره اصلاحات به شکل دیگری بود.

در دوره آقای احمدی نژاد، این افراد احساس کردند که دولت نسبت به این موضوع جدي نيست، قائل به تسامح و تساهل است و این امر را اساساً مهم نمی داند و قائل به نظارت بر آن نیست و از طرفی بخش دیگر حکومت مصمم است كه حتما بر این مسئله نظارت کند و حداقلِ پوشش اسلامی در جامعه رعایت شود.

عده ای احساس می‌کنند حکومت در این مسئله دو بخش شده و دچار اختلاف است. یعنی در واقع آن چراغ سبزها و علامت‌های مثبتی که از طرف دولت به اینها داده شده خود به خود این افراد را به این وضعیت تشویق و تشجیع کرده و البته با توجه به سخنان رئيس جمهور به نظر من حق هم دارند.

معتقدم تا وقتی که این دولت بر سر کار كار اساسي در زمينه حجاب نمي‌توان كرد.

شخصیتی که جامعیت شهید مطهری را داشته باشد، سراغ ندارم راستش را بخواهید. ولی کسانی را که در بعضی جهات شبیه ایشان هستند داریم.

مثلا خود رهبر انقلاب در بحث بیداری اسلامی و نوع نگاه به دنیای اسلام و نگاه فرهنگي به جامعه و تأكيد بر سبك زندگي اسلامي.

کسانی که پدرم را ترور کردند در واقع تفکرشان این بود که باید اسلام را باب طبع روز کنیم برای اینکه بهتر بتوانیم نسل جوان را جذب کنیم. آنها روحانيت را به عنوان كارشناس رسمي دين قبول نداشتند و خودشان را در شناخت اسلام خودكفا مي‌دانستند.

من تفکر انحرافی را قبول دارم و می گویم ناشی از آقای مشایی است و آقای احمدی نژاد هم چون تحت تاثیر مشایی است در حال ترویج همان تفکر است.

من معتقدم فتنه را همه با هم ساختیم. من اصلا قائل به فتنه داخلی نیستم. قائل به فتنه‌اي كه قبلا طراحي شده باشد نيستم، بلكه مجموع عملكرد طرفين، فتنه را آفريد.

اين طور نبود كه یک گروه منسجمی به دنبال براندازی نظام بودند. به طور كلي غیر از گروه‌هایی مثل پژاک و منافقين، گروه برانداز نداريم. معتقدم که خیلی از اینها را خود ما هُل دادیم و برانداز كرديم. مجموع عملكرد آنها و برخی از مسئولان، فتنه را ايجاد كرد.

در سال 88 فضاي سياسي غبارآلود شد و خیلی ها واقعاً نمی توانستند تشخیص بدهند که حق با کدام طرف است.

به هر حال قائل به فتنه گر داخلي نيستم. رهبري هم يك بار فرمودند «اين كه مي‌گوييم سران فتنه، منظور افراد داخلي نيستند.» من معتقد نیستم که کسانی از ابتدا با همین نیت آمده بودند. بلکه می گویم ما آنها را به سوي دشمني با نظام هُل دادیم.

خطرناک ترین تهدید به نظر من به وجود آمدن تفرقه است و ریشه تفرقه هم هواهای نفسانی است. یعنی ما خلوص نیت خود را از دست بدهیم و قدرت پرستي جای کار برای خدا را بگیرد.

دو ترم با احمدي‌نژاد هم دانشگاهي بودم. ما دانشکده مکانیک بودیم، ایشان دانشکده راه و ساختمان.

من ایشان را زیاد نمی شناختم فقط گاهی در مسجد می دیدم. ولی مثلا آنجا آقای محصولی را می شناختم . آقای حمید زاده هم بود. آقای هاشمي ثمره و چند تن دیگر. آن موقع روحیات ایشان آنطور که نقل می شود متفاوت بود.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


برخی از دوستان ما در علم و صنعت می گویند ایشان اگر یک خانم بد حجابی را می‌دید آنجا دعوا راه می انداخت. می گویند خیلی تیپ انصاری! داشت اما الآن یک تیپ دیگری شده است.

حکم حکومتی ولی فقیه را باید اجرا کرد. در واقع مرز التزام به ولایت فقیه، حکم حکومتی است اگرچه ما قانع نشده باشیم و راضی نباشیم. و رمز قدرت ولایت فقیه هم همین است.

اگر بنا باشد ما در آنجا هم بخواهیم ان قلت داشته باشیم کار به سامان نمی رسد. ضمن اینکه در همه کشورها بالاخره یک پایانی برای همه امور هست. مثلاً در آمریکا هم رئیس جمهور می تواند مصوبه كنگره را وتو کند.

من جبهه رفته‌ام. منتها برای سخنرانی نه برای جنگ. علت اینکه من نرفتم همین مسئله آثار پدر بود که به شدت مشغول تنظیم آنها بودم. و یکی دو بار هم که به صورت جدی عازم رفتن شدیم، دیگران مانع شدند و گفتند شما که پدرتان شهید شده نیازی به رفتنتان نیست.

ولی من دوست دارم اگر بناست یک وقتی جنگ شود آدم مثلا در جنگ با اسرائیل شركت كند و شهید شود.

آقای هاشمی به هر حال دلسوز انقلاب است. یعنی ما نمی توانیم، بگوییم خیر انقلاب را نمی خواهد. معتقدم ايشان بايد در انتخابات آينده فعال باشد. طرح ايشان را نمي‌دانم چيست. ولي ما باید قبول کنیم كه وحدت ملی ما آسیب دیده.

ایشان هم آدمی است که در ترمیم این آسیب توانایی دارد چون در ميان اقشار مختلف مردم از جمله مخالفان و منتقدان پايگاه اجتماعي دارد. من نمی توانم برای ایشان تعیین تکلیف کنم.

ولی می خواهم بگویم بالاخره باید از ظرفیت ایشان استفاده شود، حالا به هر نحوی. ايشان كمك خوبي براي رهبري هستند. امروز هم نقشه جدا كردن ايشان از رهبري شكست خورده است.

ایشان بايد فعال باشد و فعال هم هست و هيچ وقت با انقلاب قهر نمي‌كند چون آن را مثل فرزند خود مي‌داند.

نامه حمایت از مرتضوی را پیش من هم آوردند. اتفاقا خیلی اصرار داشتند که ما هم امضا کنیم. ولی من گفتم ما استیضاح وزیر را در ارتباط با همين موضوع امضا کردیم، معنا ندارد که بیاییم این را امضا کنیم.

اما آنها می گفتند: خیر، به ما گفته اند که باید امضای شما چند نفر حتما باشد. ولی من به هیچ وجه امضا نکردم. آنهایی که برای حمایت از تغییر اساسنامه صندوق و تبديل آن به سازمان این نامه را امضا کردند باید بگویند که اگر این کار لازم بود چرا قبل از این صورت نگرفت.

ضمن اینکه این قبیل تغییرات که بیشتر برای حفظ یک فرد در یک مقام صورت می گیرد یک کار غیر اخلاقی است. بیشتر شبیه حیله‌هاي شرعي ربا و یک نوع فرار از قانون قانونی است.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016