گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان![]()
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! رامنی، اقلیت های نژادی و آیین مورمون، عرفان ثابتی![]() ویژه خبرنامه گویا پژوهش های جدید نه تنها بر نقش مهم اقلیت های نژادی در تعیین سرنوشت انتخابات ریاست جمهوری آمریکا تاکید می کنند بلکه از فراگیری نگرش های نژادپرستانه خبر می دهند (سونیا راس و جنیفر آگیستا: نظرسنجی آسوشیتدپرس: اکثریت علیه سیاهان تعصب دارند). نظرسنجی ها نشان می دهند که رامنی در میان سفید پوستان، بیشترین و در بین سیاهان، کمترین محبوبیت را دارد. یهودیان نیز بیشتر از لاتین تبارها به رامنی گرایش دارند. میت رامنی از اعضای فعال "کلیسای عیسی مسیح قدیسان آخرالزمان" است که در میان عامۀ مردم به آیین مورمون شهرت دارد. مروری بر باورهای نامتعارف این آیین درباره سیاهان، یهودیان، بومیان آمریکا و لاتین تبارها می تواند به ترسیم چهرۀ شفاف تری از رامنی یاری رساند. مسئلۀ نژاد در آیین مورمون چنان اهمیتی داشته که برخی از پژوهشگران این آیین صد و هشتاد و دو ساله را "نژادگرا" (racialist) و منتقدینش آن را "نژادپرست" (racist) خوانده اند. مورمونها از ابتدا خود را از نسل "افراییم" یعنی از تبار یکی از اسباط دوازده گانۀ بنی اسرائیل میدانستند که به باور آنها مقدر بود زمینه را برای رجعت قریب الوقوع مسیح آماده سازند. همین باور به برگزیدگی به آنها کمک کرد تا در برابر فشارها و آزار و اذیت دیگر مسیحیانی که ایشان را کافر میشمردند استقامت کنند. حس تعلق به هویتی متمایز در میان مورمونها چنان قوی بود که حتی تا واپسین دهههای قرن بیستم بسیاری از جامعهشناسان و انسانشناسان آمریکایی از مورمون ها به عنوان یک قوم یاد میکردند. بر همین اساس، مورمونها خود را عموزادگان یهودیان میدانند، یهودیانی که به باور ایشان بی هیچ نیازی به تبلیغ مورمون ها در هنگام رجعت مسیح به او ایمان خواهند آورند. همین تلقی از پیوند نزدیک با یهودیان و ایمان حتمی ایشان در آخرالزمان است که به روابط صمیمانه میان مورمونها و یهودیان انجامیده و مورمونها را از یهود ستیزی یا فعالیتهای تبلیغی در میان یهودیان باز داشته است (ماوس 2010: 319-321). جوزف اسمیت، بنیانگزار آیین مورمون هرچند مثل دیگر پروتستانهای قرن نوزدهم سیاهان را فرزندان قابیل میدانست ولی در رقابتهای انتخاباتی ریاست جمهوری سال ۱۸۴۴ خواهان لغو برده داری شد. در دوران رهبری او معدودی از سیاهان به این آیین گرویدند وتعمید شدند. حتی اسمیت یکی از سیاهان را به عضویت در شورای هفتاد نفره روحانیون، دومین نهاد بلند پایۀ رهبری این آیین، منصوب کرد. تا پیش از قتل اسمیت در سال 1844 یکی از علل دشمنی شدید آمریکاییان با مورمونها این بود که میپنداشتند آنها بردگان را به گریز از اربابان خود و پیوستن به این آیین فرا میخوانند. اسمیت هرگز از محرومیت سیاهان از مناصب روحانی آیین مورمون سخن نگفت (یانگ و گری 2010: 273). این جانشین او بریگام یانگ بود که در سال ۱۸۵۲ سیاست رسمی آیین مورمون مبنی بر محرومیت سیاهان از شعائر معبد و مناصب روحانی را در جلسۀ افتتاحیۀ مجلس یوتا اعلام کرد. در همین جلسه قانونی به تصویب رسید که برده داری در قلمرو یوتا را مجاز ساخت. در آن زمان یوتا هنوز قلمرویی سرحدی بیش نبود و به عنوان ایالت رسمیت نیافته بود. یانگ از پروتستان های تبشیری ساکن "کنفدراسیون" (یا همان یازده ایالت برده دار جنوب) بیم داشت و میخواست از طریق تغییر سیاست رسمی آیین مورمون راه را برای پیوستن یوتا به عنوان ایالتی برده دار به "اتحادیه" شمال (یا همان دولت فدرال متشکل از بیست ایالت غیربرده دار و پنج قلمرو سرحدی برده دار) هموار سازد تا نوکیشان مورمون جنوب آمریکا بتوانند بردگانشان را با خود به یوتا ببرند. جانشینان یانگ تا میانۀ قرن بیستم بی چون و چرا از این سیاست پیروی کردند. البته نباید از یاد برد که در آن دوران در سراسر آمریکا فقط معدودی از سیاهان به دانشکدههای پزشکی، حقوق یا الهیات راه مییافتند و در نتیجه در هیچ یک از گروههای مسیحی بیش از چند روحانی سیاهپوست وجود نداشت. در اکثر کلیساهای آمریکایی سیاهان و سفیدپوستان از یکدیگر جدا بودند و به ندرت یک آفریقایی تبار، روحانی کلیسای سفیدپوستان می شد (یانگ و گری 2010 : ۲۷۶؛ دیویس 2003: 125-126). در دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ فقط حدود ۳۰۰ مورمون سیاه در سراسر جهان وجود داشت که معدودی از آنها فعال بودند و برای سخنرانی در جلسات دینی دعوت میشدند (یانگ و گری 2010: ۲۷۷). تنها پس از ظهور جنبش ملی حقوق مدنی در دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ بود که دیگر گروههای مسیحی به رفع محدودیتها پرداختند و در نتیجه افکار عمومی متوجه مورمون ها شد که هنوز گامی در جهت رفع این محرومیتها بر نداشته بودند. چون بر خلاف دیگر گروههای مسیحی همۀ مردان مورمون در سلک روحانیون در میآیند این تبعیض بیشتر جلب توجه میکرد. رهبران آیین مورمون سه دهه در برابر تغییر مقاومت کردند و سرانجام در سال ۱۹۷۸ پیامبر و رهبر وقت این آیین، اسپنسر کیمبال اعلام کرد که بنا بر وحی الهی سیاهان نیز میتوانند در سلک روحانیون درآیند و در شعائر معبد حضور یابند. جالب این که این تغییر سیاست مهم پس از سه دهه مقاومت رهبران آیین مورمون در برابر فشارهای بیرونی و درست در زمانی صورت گرفت که این آیین در آمریکای لاتین به ویژه در برزیل به موفقیت های تبلیغی چشمگیری دست یافته و هزاران آفریقایی تبار به این آیین پیوسته بودند و انتظار داشتند که در سلک روحانیون درآیند (دیویس 2003: 126-127). از سال ۱۹۷۸ تاکنون صدها هزار آفریقایی تبار به آیین مورمون پیوسته اند و گرچه هنوز آهنگ رشد این آیین در آفریقا و در میان آفریقایی تبارها سریع نیست ولی رهبران این آیین از طریق برنامههای تحکیم خانواده و تاسیس معابد در کشورهایی نظیر نیجریه و غنا سعی کرده اند جبران مافات کنند. در سال ۱۹۹۰ هلوسیو مارتینس یکی از سیاهان برزیلی به عضویت شورای هفتاد نفره روحانیون منصوب و در سال ۲۰۰۳ مراسم با شکوهی به مناسبت بیست و پنجمین سال اعلان فرمان کیمبال برگزار شد. در سال ۲۰۰۲ یک آمریکایی آفریقایی تبار به ریاست انجمن دانشجویی دانشگاه بریگام یانگ، بزرگترین دانشگاه خصوصی آمریکا، انتخاب شد و پس از درگذشت مارتینس برزیلی در سال ۲۰۰۵ نیز یک آفریقایی تبار دیگر جایگزین او شد. امروز بعضی از اسقفها، مسئولین مناطق و خادمین معابد آفریقایی تبارند و گرچه کلیسای مورمون هنوز به طور رسمی از سیاست تبعیض آمیز پیشین خود علیه سیاهان عذرخواهی نکرده ولی در برخی دیدارهای خصوصی با رهبران سیاهان از سیاست گذشتۀ خود ابراز ندامت کرده است (یانگ و گری 2010: ۲۷۸-۲۷۹). بر اساس مندرجات کتاب مورمون، بومیان آمریکا به قوم لامان از تبار افراییم و منسه تعلق دارند و بنا بر این از بنی اسرائیلند. به باور مورمون ها، بومیان آمریکا تاریخ گذشتۀ خود را از یاد بردهاند ولی مقدر است که با پذیرش آیین مورمون شکوه و جلال گذشتۀ خود را باز یابند (بوشمن 2006: 100-101). شگفت نیست که مورمونها از ابتدا به تبلیغ بومیان آمریکایی پرداختند و امروز هم به تبلیغ در قرارگاههای بومیان ادامه می دهند (شیپس 2007: 392-393). در قرن نوزدهم روابط مورمونها با بومیان آمریکایی آن قدر خوب بود که بسیاری از آمریکاییان این دو گروه را به همدستی و توطئه علیه دیگر آمریکاییان متهم می ساختند. در میانۀ قرن بیستم دانشگاه بریگام یانگ سالانه حدود ۶۰۰ بومی آمریکایی را به عنوان دانشجو میپذیرفت. این دانشگاه برنامۀ مطالعات بومیان آمریکایی را تاسیس کرد، با برگزاری کلاسهای خاص دانشجویان بومی به تحصیل آنها یاری رساند و با تشکیل انجمن دانشجویی بومیان آمریکایی آنها را به پرورش و ارائه هنرهای خود و معاشرت با دیگر دانشجویان تشویق کرد. علاوه بر این، دپارتمان "تنوع فرهنگی" کمک هزینههای قابل توجهی به دانشجویان بومی آمریکایی می پرداخت و از فارغ التحصیلان بومی برای فعالیتهای تبلیغی در سراسر آمریکا و جهان بهره میبرد. در میانۀ دهه 1970 حدود ۳۰۰۰ کودک بومی آمریکایی از طریق برنامه جنجال برانگیزی به فرزند خواندگی والدین مورمون پذیرفته شدند. گروهی این کار را نوعی استعمار نوین می خواندند و برخی دیگر دستاوردهای فرهنگی و آموزشی آن نظیر موفقیتهای تحصیلی و فراگیری زبان انگلیسی را می ستودند (جونز2010: ۳۱۰-۳۱۱). تاکنون هزاران بومی آمریکایی به این آیین گرویده اند ولی درصد اندکی از آنها در ایمان خود راسخ مانده اند. در دهه های اخیر بازتفسیر کتاب مورمون به رهبران این آیین کمک کرده تا با گسترش دایرۀ شمول لامان ها بومیان آمریکای لاتین و جزایر اقیانوس آرام را نیز در این تعریف بگنجانند و موفق به تبلیغ میلیون ها نفر از آنان شوند (جونز 2010: ۳۱۱). به طور خلاصه میتوان گفت آیین مورمون دیگر همچون گذشته در گفتمان رسمی خود بر نژاد و تبار تاکید نمیکند و فعالیتهای تبلیغی این آیین در سراسر جهان شعار جدید "همه فرزندان ابراهیم هستیم" را نصب العین خود قرار داده است ( ماوس 2010: 321). با این حال سیاست های نژادی دیرپای این آیین هنوز از یاد نرفته و می توان پیش بینی کرد که در انتخابات پیش رو آرای رامنی در میان یهودیان و بومیان آمریکایی بالا، در میان لاتین تبارها پایین و در میان سیاهان بسیار پایین باشد.
منابع
Bushman, Claudia L. (2006) Contemporary Mormonism: Latter-Day Saints in Modern America, Westport, Connecticut: Praeger. Davies, Douglas J. (2003) An Introduction to Mormonism, Cambridge: Cambridge University Press. Jones, Sandra (2010) ‘Mormonism and Native Americans’ in Reeve, W. Paul & Parshall, Adris E. (2010) Mormonism: A Historical Encyclopedia, ABC-CLIO. Mauss, Armand L. (2010) ‘Mormonism and Race’ in Reeve, W. Paul & Parshall, Adris E. (2010) Mormonism: A Historical Encyclopedia, ABC-CLIO. Ross, Sonya & Jennifer Agiesta, ‘’AP Poll: Majority Harbour Prejudice Against Blacks’’, http://bigstory.ap.org/article/ap-poll-majority-harbor-prejudice-against-blacks Shipps, Jan (2007) Sojourner in the Promised Land: Forty Years Among the Mormons, University of Illinois Press. Young, Margaret Blair & Gray, Darius Aidan (2010) ‘Mormonism and Blacks’ in Reeve, W. Paul & Parshall, Adris E. (2010) Mormonism: A Historical Encyclopedia, ABC-CLIO. Copyright: gooya.com 2016
|