یکشنبه 28 آبان 1391   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

یادی از سیزده رجب ۱۳۷۶ در سومین سالگرد ارتحال آیت الله منتظری، حبیب الله امیری

بسم الله الرّحمن الرّحیم

السّلام علیک یا أبا عبد الله و علی الأرواح التی حلّت بفنائک

سه سال از ارتحال آیت الله العظمی منتظری سپری شد، سه سال از غروب عمر مجاهد خستگی ناپذیری که برای تحقق یافتن اخلاق اسلامی و انسانی در جامعه تلاش کرد و امت اسلامی و شیفتگان به ایشان هر روز بیشتر خلأ وجود او را احساس می کنند.

بلی، سه سال از سفر ملکوتی مبارز نستوه در حوزه های علمیّه و مرجعیّت که با تمسّک به مقتدای خویش حضرت علی (علیه السّلام) که برای جاری شدن عدالت در جامعه حتی در برخورد با دشمنان اسلام بود، گذشت.

آری، هم رزم و هم سنگر حضرت آیت الله طالقانی(ره) در طول عمر خویش با پیروی از سالار شهیدان کربلا و با پشت پا زدن به زرق و برق دنیا توانست آمر به معروف و ناهی از منکر باشد و با تحمّل طاقت فرسای تبعید، زندان، شکنجه و حصر و حتی با هزینۀ آبروی خویش در مقابل آن همه اتهامات ناجوانمردانه، برای یاری اسلام دریغ نورزید.

او توانست در رژیم گذشته با صبر و با توکل به خدا در مقابل آن همه ناملایمات طاقت فرسا مقاومت کند و در جمهوری اسلامی با علم به این که چنانچه بر انجام وظیفۀ خویش اصرار ورزد، باید از پست قائم مقام رهبری کناره گیری کند، با اینکه دوستان معظم له مصرّانه از ایشان درخواست کردند برای کوتاه مدت سکوت کند و در آن هنگام که همۀ قدرت را در دست گرفت، همۀ خواسته های خویش را جاری کند، لکن فقیه عالیقدر با اتکاء به خدای بزرگ و بدون آن که قدرت و ریاست بتواند ایشان را فریب دهد و بدون توجه به مصلحت اندیشی و عافیت طلبی، رضایت معبود را انتخاب و هرگز سکوت نکرد و به وظیفۀ خویش عمل نمود ودر نتیجه قدرت و ریاست را وا نهاد و همچنین معظم له در سال 1376 طبق رسالت دینی خود فقط به خاطر یک اظهار عقیده و حراست از جایگاه مرجعیت، به مدت پنج سال و نیم بر خلاف نص همۀ قوانین مدنی و حقوق بشری، در منزلشان زندانی شد.

فقیه عالیقدر در مقابل همۀ امتحانات چه در رژیم گذشته و چه در جمهوری اسلامی سرافراز و پیروز شد و به جهان انسانیّت ثابت نمود که یک بندۀ مقرّب و خالص درگاه خدا و یک زاهد بی ادّعا و یک انسان وارسته است و سپس با کوله باری از اعمال انسانی و خداپسندانه در تاریخ سوم محرم 1388 به شوق دیدار سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(علیه السّلام) و دیگر شهیدان کربلا جان به جان آفرین تسلیم کرد و عاشورائیان را قبل از عاشورا به سوک نشاند.

همانگونه که همگی مستحضر هستیم حضرت خاتم الانبیاء حضرت محمّد (صلی الله علیه و آله) که با معجزۀ " ن والقلم و ما یسطرون" (قلم/1)" ... قل هاتوا برهانکم ان کنتم صادقین " (بقره/111) ظهور و گسترش پیدا کرد و جمهوری اسلامی که ادعای پیروی از سیره حضرت محمد(ص) را دارد لذا باید پایبند به منطق و استدلال و برهان و تشکیل محافل علمی و گفتگوی بین تمامی افراد جامعه و از جمله مخالفان باشد و باید از روش زدن و بستن و زور و سر نیزه و حصر و خشونت که ابزار کسانی است که فاقد منطق هستند بپرهیزد و از هر گونه عملی که مغایر قوانین کشور است جلوگیری و مجری همۀ قوانین مدنی باشد.

با این اوصاف، ای کاش مقام محترم رهبری پس از آن سخنرانی حضرت آیت الله العظمی منتظری در سالروز سیزده رجب 1376 که بر اساس وظیفه و اظهار عقیده مطالبی را بیان داشتند، با توجّه به این که مقام محترم رهبری نسبت به فقیه عالیقدر سابقۀ آشنایی طولانی داشتند، چنانچه اشکالی به آن مطالب ارائه شده توسط ایشان در آن تاریخ داشتند، طی چندین جلسۀ علمی و با مطرح کردن چند فرع فقهی به شکل قابل قبول برای محافل علمی و فقهی دور از قدرت به وسیله ای به حضرت آیت الله منتظری ثابت می کردند که ادعای شما در مورد اینجانب بر اساس این ادله و برهان قابل قبول نیست (کما این که حضرت آیت الله منتظری قبل از این سخنرانی این گونه عمل کردند و در آخر متوسل به سخنرانی عمومی شدند) و با این شیوۀ اخلاقی، برخورد با مخالفین و منتقدین را در عمل به مردم یاد می دادند، ولی با کمال تأسف آن فرصت بزرگ از دست رفت.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


آری، زمانی معلوم خواهد شد که شاگرد مبرّز و مورد عنایت حضرت آیت الله العظمی بروجردی(ره) در سالروز سیزده رجب 1376 طبق وظیفه مطالب و نصیحت های مشفقانه ای نمودند، به دنبال آن، چند روز بعد در تاریخ 28/8/76 جوّ شهر قم به ویژه اطراف حرم مطهر حضرت معصومه(سلام الله علیها) علیه فقیه عالیقدر ملتهب بود و تراکت هایی با مضمون دعوت به تجمّع در مسجد اعظم قبل از ظهر همراه با هتاکی علیه ایشان بر در و دیوار نصب شده بود.

پس از سخنرانی آقای [...] و اعلام ختم مراسم، عدّه ای لباس شخصی با راهپیمائی به طرف بیت فقیه عالیقدر و با رسیدن به دفتر معظم له حمله ور شدند و قفل درب را شکستند، مهاجمان بدون توجه به این که عدّه ای در دفتر مشغول برگزاری نماز ظهر بودند با میلۀ آهنی و سنگ و دیگر ابزاری که از بیرون تهیّه کرده بودند، یورش برده و نماز جماعت را به هم زدند و هر چه در توان داشتند اعم از درب و پنجره، پنکۀ سقفی و یخچال و ... را شکسته و کتاب ها را نیز اعمّ از قرآن، نهج البلاغه و رساله و ... را پاره و پایمال نمودند، که اینجانب خود، شاهد آن جنایات بودم. قابل توجه این که در میان افراد مهاجم به دفتر که دست به چنین اعمال ننگینی زدند، کسی که اهل قم باشد و این افراد را همراهی کند، مشاهده نکردم و در همان ایام شنیدم که افراد حمله کننده به بیت گروهی بودند که آنها را از تهران و عده ای از گروه کاوۀ اصفهان آورده بودند.

پس از اتمام آن اعمال ننگین و شرم آور افراد علاقه مند به حضرت آیت الله منتظری، توسط لباس شخصی ها مورد ضرب و شتم قرار گرفتند و همۀ افراد بازداشتی به داخل حیات منتقل شدند و در آن ساعاتی که در حیات دفتر بازداشت بودیم صداهای بسیار ناهنجار شکستن درب، پنجره و شیشه همراه با فریادهای وحشتناک و دلخراشی به گوش می رسید و در پایان همۀ افراد بازداشت شده مجددا ً توسط لباس شخصی ها مورد ضرب و شتم و فحاشی واقع شده و تحویل نیروهای ادارۀ اطلاعات داده شدند، نیروهای اداره در میان انبوه جمعیّت در کوچه و خیابان جنب بیت، همۀ آن بازداشتی ها را به مقرّ ساختمان نوساز ادارۀ اطلاعات قم در خیابان راه آهن بردند.

نکتۀ قابل ذکر این که در خبر صدا و سیما و بعضی از رسانه های وابسته اعلام شد بازاریان قم با تعطیل کردن مغازه های خود در تجمّع مسجد اعظم شرکت کردند، در صورتی که اینجانب در حین تجمّع و سخنرانی در منطقۀ بازار شاهد بودم که مغازه های بازار باز بود.

به عنوان یکی از دلسوزان نظام که دل در گرو حفظ ارزشهای آن دارد و با توجه به اینکه چند سال قبل از انقلاب تحت تعقیب و یا در زندان ساواک بودم و بعد از پیروزی انقلاب چند سال در جبهۀ جنگ عراق علیه ایران حضور داشتم، پیشنهاد می کنم مسئولان نظام با توکل به خدا و با یک اقدام شجاعانه با ملت آشتی و در حضور ملت تعهد دهند که همۀ اصول قانون اساسی را اجرا و جناب آقای مهندس میرحسین موسوی و همسر مکرمۀ ایشان و جناب حجت الاسلام والمسلمین حاج آقای کروبی و همۀ زندانیان سیاسی را آزاد و با رفع پلمب از همۀ مکان های متعلق به حضرت آیت الله العظمی منتظری و اجازۀ چاپ و نشر مجدد کتاب های گران سنگ ایشان، که همانا علوم آل محمّد (علیهم السّلام) می باشد و با برپایی مجلس بزرگداشتی برای معظم له موافقت فرمایند و بدانند با انجام این اعمال خداپسندانه روح فقیه عالیقدر و روح همۀ شهدا شاد خواهد شد و در این فصل پائیز، زندگی همۀ مردم نجیب و رنج دیدۀ ایران تبدیل به یک بهاری سرشار از شادمانی و خرم خواهد شد و در تاریخ آیندۀ ایران این اعمال نیک به نام شما مسئولین نظام ثبت خواهد شد.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016