شنبه 17 فروردین 1392   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

نقد و بررسی دیدگاه های رهبری در باره سیاست ایران در مقابله با آمریکا، حسن جاويد نما

رهبرانقلاب اسلامی طی سخنان مهمی در اول فروردین سال 1392 در حرم امام رضا (ع) تاکید کرد «آمریکا خواهان به نتیجه رسیدن مذاکرات با ایران نیست.»

در باره صحت این گزاره ی مهم تردید جدی وجود دارد زیرا :

1- بستگی دارد نتیجه مذاکرات چه باشد اگر در اثر مذاکرات ایران توقف غنی سازی را بپذیرد چرا آمریکا نخواهد که مذاکرات به نتیجه برسد؟ همچنانکه ایران هم زمانی می خواهد مذاکرات به نتیجه برسد که به نفع خودش باشد. اصولا درهرمذاکراتی دو طرف اهداف خود را دنبال می کنند و اگر دنبال به نتیجه رسیدن مذاکرات باشند به سمت راه حل های منطقی و میانه حرکت می کنند.

2- حتی اگر فرض بگیریم آمریکا که می داند ایران توقف غنی سازی را در مذاکرات نمی پذیرد به همین دلیل مذاکرات را بهانه ای قرار داده تا به جهان بگوید چون مذاکرات نتیجه نداد، باید به سمت گزینه نظامی پیش رفت. باز هم این به معنای ان نخواهد بود که آمریکا براستی راه حل ساده مذاکرات را کنار گذاشته و قصد دارد وارد جنگی با ایران بشود که آخر ان مشخص نیست .

3- حتی اگرهم بر فرض بپذیریم که آمریکا براستی دنبال به نتیجه رسیدن مذاکرات نیست از انجایی که راه حل دیگری وجود ندارد و یا اگر هم وجود دارد برای دو طرف بسیار خطرناک وپرهزینه است نباید مذاکرات را به بهانه آنکه امریکا مایل به نتیجه رسیدن آن نیست ترک کرد . زیرا این به معنای بهانه دادن به دست اسرائیل و همه کسانی است که دنبال درگیری نظامی با ایران هستند.

آیت الله خامنه ای در بخش دیگری از اظهارات خود به معرفی دشمن ملت ایران می پردازد و می گوید:

« اين دشمنان چه كسانی هستند؟ لانه‌ی اصلی توطئه عليه ملت ايران كجاست؟ پاسخ به اين سؤال، دشوار نيست. امروز سی و چهار سال است كه هرگاه نام «دشمن» برده ميشود، ذهن ملت ايران متوجه دولت آمريكا ميشود. خوب است دولتمردان آمريكا به اين نكته توجه كنند و اين را بفهمند كه ملت ايران در طول اين سی و چند سال چيزهائی ديده است، مراحلی را گذرانده است، كه تا ميگويند دشمن، ذهن ملت ايران متوجه به آمريكا ميشود. اين مسئله‌ی بسيار مهمی است برای يك دولتی كه ميخواهد در دنيا با آبرو زندگی كند؛ اين مسئله، مسئله‌ی قابل توجه و قابل دقتی است؛ بايد روی اين مسئله تكيه كنند. مركز توطئه اينجا است، اساس دشمنی اينجا است.»

واقعیت آن است که یا اطلاعات دقیق در اختیار ایشان گذاشته نمی شود و یا بخاطر مصلحتی که تشخیص می دهد تلاش می کند به ملت بباوراند که امریکا دشمن اصلی مردم ایران است. دراین باره نیز به چند موضوع می توان توجه کرد:

1- در باره اینکه آمریکا در حق مردم ایران خدمات و دشمنی هایی قبل و بعد از انقلاب در یک قرن گذشته داشته کمتر بحثی وجود دارد . اصل بحث در این است که جنایات امریکا در ایران را باید با ادامه دشمنی ها پایان داد ؟ آیا راه حلی وجود ندارد که بتوان خدمات آمریکایی ها را به ایرانی ها در نظر گرفت و یک مناسبات جدید را بر پایه حفظ استقلال سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی دو طرف و حفط تمامیت ارضی ایران بنیان گذاشت ؟ این دشمنی یکطرفه است یا دو طرفه و تا چه وقت باید ادامه پیدا کند؟

2- به نظر می رسد اسرائیل و لابی قوی آن درکنگره آمریکا تمام امکان خود را بسیج کرده است که روابط ایران و آمریکا عادی نشود چرااسرائیل این همه مخالف عادی سازی مناسبات ایران وآمریکااست ؟ آیا این مخالفت نباید ما را در مورد ادامه چنین دشمنی به فکر وادار سازد /

3- درداخل کشور تعدادی از مخالفان حکومت معتقدند دشمنی با آمریکا صرفا بهانه ای برای مشروعیت بخشیدن به سیاست های کنترل و ایجاد محدودیت برای مخالفان حکومت شده است . این مخالفان که تعداد انها روز به روز زیادترهم می شود،آمریکا ستیزه را بهانه ای برای کسب مشروعیت ساختگی در بین توده های مردم تفسیر می کند اما امروزه دامنه این مخالفان حتی تا داخل داخل نظام هم کشیده شده است

4- مخالفت با مذاکره کردن با آمریکا در حالی است که حداقل بخشی از مردم این سئوال را مطرح می کنند چه اشکالی دارد با آمریکا مذاکره کنیم تا بهانه را ا ز دست دشمنان برای ضربه زدن به ایران بگیریم ما از مذاکرات بدون برقراری روابط چه زیانی می بینیم ؟

5- در حال حاضر از بیشتر مردم در کوچه و خیابان می شنویم چرا ما داریم این همه هزینه می پردازیم در حالی که میتوانیم از طریق تدبیر و مذاکرات سودمند بهتر و راحت تر به نتیجه برسیم

6- از دشمنی بین ایران و آمریکا طی 34 سال گذشته چه کسانی سود بردند و چه کسانی زیان دیدند؟

ایت الله خامنه ای در ادامه سخنان خود می گوید:

«البته دشمنهای ديگری هم هستند كه ما اينها را در درجه‌ی اول و در رديف اول به حساب نمی‌‌آوريم: دشمن صهيونيستی هم هست، منتها رژيم صهيونيستی در قواره و اندازه‌ای نيست كه در صف دشمنان ملت ايران به چشم بيايد. گاهی سردمداران رژيم صهيونيستی، ما را تهديد هم ميكنند؛ تهديد به حمله‌ی نظامی ميكنند؛ اما به‌نظرم خودشان هم ميدانند، و اگر نميدانند، بدانند كه اگر غلطی از آنها سر بزند، جمهوری اسلامی «تل‌آويو» و «حيفا» را با خاك يكسان خواهد كرد.»

امروزه کیست که نداند بیان این اظهارات تهدید آمیز نه تنها تامین کننده منافع ملی ایران نیست بلکه موجب می شود حرف اسرائیلی ها که با زرنگی سعی دارند ایران را به عنوان دشمن دنیا معرفی کنند بیشتر اثبات شود . چراکه حتی اگر ایران توان از بین بردن تل اویو و حیفا را داشته باشد نباید با بیان چنین تهدیدی جبهه دشمن خود را متحد تر کند. درست است که این تهدید پاسخ به تهدیدات دیوانه وار رژیم اسرائیل است اما در موقعیت کنونی که ایران نیاز به آرامش دارد تا بتواند جهان را در باره رفتارهای مسئولانه خود در زمینه برخورداری از دانش هسته ای متقاعد کند . مطرح کردن چنین تهدیدهایی نه تنها گره گشا نیست ،بلکه اوضاع را پیچیده تر می سازد .

ضمن آنکه به دنیا این پیغام را منتقل می کند که اگرایران امکان داشت درصورت حمله آمریکا به تهران ، ایران واشنگتن و نیویورک را هم با خاک یکسان می کرد. اصولا تهدید به نابود سازی شهرها کار درست و منطقی نیست. زیرا در صورت تحمیل جنگ به ایران ، کشور با همه امکانات خود در مقابله با دشمن بسیج می شود البته زمانی که یک حکومت مردمی بر سر کار باشد اما برای ایجاد تردید در دشمنان باید خود انها را و نه مردم عادی شهرها را تهدید کرد . سیاست تهدید در برابر تهدید زمانی مناسب است که متناسب با ادبیات طرف مقابل باشد . آنها هوشمندانه هیچگاه نابودی ایران و یا شهرها را مطرح نکردند بلکه با کلی گویی تمام گزینه ها بر روی میز است یا جملات شبیه به این هم منظور خود را رسانده اند و هم از تهدید مستقیم مردم عادی اجتناب کرده اند. بیان اینگونه مطالب به شدت هزینه زا است که بهائ ان را باید مردم عادی بپردازند. بیان احساسی چنین تهدید هایی نه تنها دشمن را به تجدید نظر در نقشه های شوم خود وادار نمی سازد بلکه بهانه مناسبی به انها می دهد. صمن انکه از نگاه رسانه ای هم نشان دهنده در نظر نگرفتن شرایط جهان و منطقه و نیز ارائه چهره ای تهاجمی و مسئولیت نشناسی ازسوی رهبری ایران است.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


رهبر ایران در ادامه این سخنرانی مهم سایر دشمنان ایران را از نگاه خود معرفی می کند :

« دولت انگليسِ خبيث هم با ملت ايران دشمنی ميكند؛ اين هم يكی از دشمنان سنتی و قديمی ملت ايران است؛ منتها دولت انگليس نقش مكمل آمريكا را در اين ميدان بازی ميكند. خود دولت انگليس استقلالی ندارد كه انسان او را يك دشمن مستقلی به حساب بياورد؛ دنباله‌روِ آمريكا است.

بعضی از دولتهای ديگر هم دشمنی‌هائی دارند. من اينجا مناسب ميدانم كه بگويم مسئولين دولت فرانسه هم در چند سال اخير دشمنی‌های آشكاری با ملت ايران كرده‌اند؛ اين يك ناهوشمندی از سوی دولتمردان فرانسه است. انسان عاقل، بخصوص سياستمدار عاقل، هرگز نبايد انگيزه‌ی اين را داشته باشد كه موجودی را كه دشمن او نيست، تبديل به دشمن كند. ما با دولت فرانسه، با كشور فرانسه مشكلی نداشتيم؛ نه در طول تاريخ مشكلی داشتيم، نه در دوران حاضر؛ اما سياست غلط از زمان ساركوزی ــ كه دولت امروز فرانسه هم متأسفانه همان راه را میرود ــ دشمنی با ملت ایران است. به نظر ما این كار غلطی است، كار غیرمدبرانه و غیرعاقلانه‌ای است، كار ناهوشمندانه‌ای است.»

به راستی این سیاست به تصریح خود ایشان غلط است زیرا ما نباید تلاش کنیم دشمنان ایران را بیشتر و متحدترکنیم . باید گفت براستی دلیل اختلاف های ایران و فرانسه صرفا بخاطر زیاده خواهی و توسعه طلبی های انها بوده و یا بخاطر رفتارحکومت ایران هم بوده است؟

حکومت ایران همه مخالفان خود را به وابستگی به بیگانگان متهم میکند زیرا می داند وابستگی به بیگانگان تا چه حد زیادی در نظر اکثریت مردم ناپسند است. اما سایر کشورها که خودشان می دانند تا چه حد و از طریق چه کسانی در امور داخلی ایران دخالت می کنند، نمی توانند اینگونه اتهام ها را باور کنند.

همچنانکه در زمان شاه هم طرح اینگونه ادعاها از سوی حکومت شاه مشروعیتی برای سرکوب آزادی خواهان ایجاد نکرد. منتهی فقط در ان زمان شاه به آمریکایی ها ، انگلیسی ها و فرانسوی ها و غیره باج می داد و با دادن انواع امتیازها ی سیاسی و اقتصادی مانع از ان می شد که انها همه امکانات خود را برای فشار بر مردم ایران بکار بگیرند. اما جمهوری اسلامی ایران می خواهد با تعریف غلط وبرداشت ناصیح از مداخله بیگانگان همزمان با قدرتهای سلطه جوی خارجی در مبارزه باشد و هم آزادی خواهان داخلی را که حاضر نیستند سیاست ها و برداشت های غلط حاکمان فعلی را بپذیرند، سرکوب نماید .

نتیجه این می شود که اولا در عمل کشورهای سلطه جو با استفاده از تحریم ها، کالاهای خود را از راه بازار آزاد با چند برابر قیمت به ایران می فروشند و از طرف دیگر نفت ایران را با قیمتی ارزان تر از قیمت جهانی خریداری می کنند که از هر دو سو به زیان مردم ایران است.

ضمن آنکه این مسیر موجب تقویت کسانی در ایران می شود که با استفاده از رانت حکومتی و بازار سیاه منافع هنگفتی را به اسم مبارزه علیه آمریکا و غرب به جیب می زنند.

در ان سو نیز حکومت آزادی خواهان بیشتری را به جرم واهی اقدام علیه امنیت ملی و تشویش افکار عمومی و فعالیت علیه نظام به زندان می اندازد بعد فرانسه یا هر کشور دیگر که با این بهانه که خود حکومت ایجاد کرده است ما را محکوم می کنند ، به مداخله در امور داخلی ایران و توطئه برای براندازی نظام متهم می شوند. اینکه انگلیس و فرانسه و یا هر دولت خارجی دیگر بر اساس منافع خود و با استفاده از امکانات خود تلاش می کند در ایران نفوذ خود را گسترش دهد جای تردیدی نیست همچنانکه ایران هم در سایر کشورها این کار را می کند . اما نکته در اینجا است که دیگر این سیاست که با متهم کردن مخالفان به وابستگی به بیگاننگان سیاست محدود کردن آزادی های سیاسی را توجیه کنید به جایی نمی رسد ان هم در قرن 21 که ماهواره ها و اینترنت امان همه دیکتاتورها را بریده است .

حسن جاويد نما – تهران


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016