یکشنبه 22 اردیبهشت 1392   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

گزارش روز نخست همايش دهمين سالگرد تاسيس اتحاد جمهوری خواهان (با عکس)

همايش دوروزه ۱۰ سالگی اتحاد جمهوری خواهان روز شنبه ۱۱ مه، ۲۱ ارديبهشت در برلين آغاز شد. ميزگرد همگرايی جمهوری خواهان اولين ميزگرد اين همايش بود.

همايش دوروزه اتحاد جمهوری خواهان به مناسبت ۱۰ سالگی اين تشکل، روز شنبه ۱۱ مه، ۲۱ ارديبهشت در برلين آغاز شد.

اين برنامه با خوشامدگويی فرزانه عظيمی از اعضای اين تشکل آغاز شد و با سخنرانی بابک اميرخسروی و مهدی فتاپور از بنيان گذاران اتحاد جمهوری خواهان ادامه پيدا کرد.

فرزانه عظيمی سخنانش را با ياد عضو درگذشته اتحاد جمهوری خواهان مهرداد مشايخی و نيز ياد عضو بيمار اين تشکل مهدی خانبابا تهرانی که به علت بيماری نتوانست در اين همايش شرکت کند آغاز کرد.
وی به تاريخ ۱۰ ساله اتحاد جمهوری خواهان و اين نکته اشاره کرد که اين حرکت در ۱۰ سال پيش توانست ديوار فاصله بين بخش های بزرگی از نيروهای سياسی جمهوری خواه را بشکند.

فرزانه عظيمی گفت: «جشن ۱۰ سالگی اتحاد جمهوری خواهان در حالی برگزار ميشود که به دنبال حرکت اعتراضی مردم ايران، جنبش سبز، ديوار فاصله بين فعالان جمهوری خواه در داخل خارج از کشور شکسته شده و اولين گامها برای ايجاد ديالوگ و گفت و گو برداشته شده است.

بابک امير خسروی که به دليل کسالت نتوانسته بود در اين همايش شرکت کند، از طريق اسکايپ سخنان خود را ارائه داد. وی اظهار داشت که در يک نگاه کلی می توان با اطمينان گفت تلاش ها و فعاليت های خالصانه کوشندگان اجا طی اين ده سال عليرغم دشواری های گوناگون درونی و برخی عوامل بيرونی به هدر نرفته و ثمرات و ترازنامه مثبتی از خود به جای گذاشته است.

وی به جداشدن بخشی از اين تشکل و به وجود آمدن سازمان جمهوری خواهان اشاره کرد و صدمه ای که به گفته او "از جدا شدن تن پاره های جداشده از اين پيکر" به اتحاد جمهوری خواهان خورد. اميرخسروی اظهار اميدواری کرد که دوباره اين تن پاره ها به هم پيوند بخورند.

بابک امير خسروی حضور طيف های سياسی گوناگون در آخرين همايش اتحاد جمهوری خواهان را که در پاييز گذشته در کلن آلمان برگزار شد، فرصتی مغتنم شمرده و اظهار داشت که بايد قدر آن را دانست و اجازه نداد تا اين نتايج از دست برود.

. در خارج از کشور و به ويژه درعصر اينترنت آنچه مهم است کيفيت و وزن و امکانات يک سازمان است نه کميت و تعاد اعضای آن. بدين جهت نيز تاسف خود را از انشعاب دوستان (انشعاب درونی خودشون) نه به خاطر تعداد آنها بلکه به خاطر کيفيت اين تن پاره از اجا است. اميدارم با کوشش متقابل دوباره در کنار هم باشيم و به پيکاری که در ده سال پيش با اميد آغاز کرده بوديم ادامه دهيم..دور از واقع گرايی نيست که اجای کنونی با همه کمبود ها بعد از ده سال فعاليت در صحنه سياسی ايران به ويژه در خارج همچون يک تشکل جمهوری خواه عرفی و جدی از سوی ديگر جريانات سياسی شناخته شده و استقبال می شود. دوستان اين دستاورد کوچکی نيست و قدر آن را بدانيد و پاسدار آن باشيد..حضور طيف های مختلف و اهل مطبوعات و قلم در آخرين همايش اجا وو بحث های آنها در آن همايش شاهد آن است…اهميت اين مناسبات خارج شدن ما از تنگنای طيف سازمان های چپ سنتی و مرور از عرصه تعامل و گفتگو با گرايشات مذبی وار و طيف های مختلف وابسته به اصللاح طلبان داخل کشور است…

مهدی فتاپور از بنيانگذاران اتحاد جمهوری خواهان در سخنان افتتاحيه خود دکتر شاپور بختيار را اولين کسی دانست که برای اتحاد نيروهای دموکراسی خواه تلاش کرده است. وی همچنين دکتر قاسملو را اولين نيروی اپوزيسيون دانست که تلاش کرد تا نيروهای جمهوری خواه را متشکل کند.

آقای فتاپور اتحاد نيروهای چپ در دهه ۷۰ شمسی را آغاز تلاش برای تشکيل اتحاد نيروهای جمهوری خواه عنوان کرد؛ تلاشی که يک دهه بعد با تشکيل اتحاد جمهوری خواهان به ثمر نشست.

وی در بخش چالش های پيش روی جمهوری خواهان، ضرورت اتحاد نيروهای سکولار جمهوری خواه را مهمترين اين چالشها دانست. فتاپور تاکيد کرد که اتخاذ سياست در قبال انتخابات و نيز سياست خارجی و برنامه هسته ای ايران را از جمله ضرورت های کنونی اين نيرو دانست.

وی با اشاره به جدايی هايی که از اتحاد جمهوری خواهان صورت گرفت و مهمترين آن سجا بود گفت از دوسال پيش روند برعکس شده و هم توجه به اجا بيشتر شده و هم کسانی که کناره گرفته بودند مايل به همکاری دوباره هستند.

مهدی فتاپور وزن سياسی نه تنها تشکل اتحاد جمهوری خواهان بلکه کل نيروهای جمهوری خواه را جريانی شناخته شده و دارای وزن وچهره سياسی در داخل ايران دانست که به عنوان يک جريان دموکراسی خواه سکولار جمهوری خواه شناخته شده و دارای پايگاه است.

وی رابطه با جوانان را رگ حياتی اتحاد جمهوری خواهان دانست که ادامه فعاليت اين تشکل با توجه به بالا رفتن ميانگين سنی اعضا، به آن بستگی دارد.

ميزگرد همگرايی جمهوری خواهان

محمد برقعی، بهروز بيات، کوروش پارسا، بهروز خليق، مهرداد درويش پور و حسين علوی شرکت کنندگان اولين ميز گرد اين همايش بودند که فرزانه عظيمی آن را اداره ميکرد.

در اولين بخش اين ميزگرد بهروز خليق نزديکی و تقويت نيروهای جمهوری خواه را مهمترين دستاورد اتحاد جمهوری خواهانن دانست. وی همچنين اضافه شدن جريانها از پنج جريان اوليه به ۹ جريان را يکی ديگر از نشانه های گسترش اين حرکت دانست که به خصوص در زمينه حقوق بشر توانست اقدامات مشترک و مفيدی را انجام دهد.

مهرداد درويش پور شکل گيری اتحاد جمهوری خواهان را در زمانی که به گفته او بخشی از نيروهای اپوزيسيون جذب جريان اصلاح طلبی شده بودند، سودمند دانسته و خاطر نشان کرد که شکل گيری اين جريان توانست بخش بزرگی از نيروهای سکولار را جذب کند.

وی در مجموع برآمد جمهوری خواهی را يکی از موثرترين و کاراترين حرکتها برای گذار به دموکراسی دانست که جزو معدود يا شايد تنها نيرويی است که توانايی ديالوگ با تمامی گروهها را دارد.

حسين علوی ابتدا به دلايل اهميت جريان جمهوری خواهی اشاره کرد و گفت: «جمهوری خواهی به دو دليل اهميت دارد يکی اينکه هنوز و همچنان بهترين روايت برای دموکراسی در جهان است و دوم اينکه نقطه ستيز بين جمهوريت و استبداد حاکم در نظام کنونی است».

وی سپس نتيجه گرفت که به همين دو دليل بايد بر جنبش جمهوری خواهی همچنان تاکيد کرد و برای آن تلاشهای بسيار انجام داد.

آقای علوی تداوم ۱۰ ساله اتحاد جمهوری خواهان و سهم بزرگی را که اين حرکت در توليد گفتمان سياسی انتخابات آزاد در ايران داشته مهمترين دستاوردهای اتحاد جمهوری خواهان دانست.

بهروز بيات مهمترين نقطه قوت اتحاد جمهوری خواهان را در گذشتن از تصورات جمهوری خواهی مخصوصا در جنبش چپ ايران دانست. او اتحاد جمهوری خواهان را نقطه بريدن از تصور ايدئولوژيک از جمهوری خواهی عنوان کرد.

کوروش پارسا عضو اتحاد برای پيشبرد سکولار دموکراسی در ايران عدم دنباله روی از اصلاح طلبان حکومتی را يکی از نقاط قوت حرکت جنبش خواهی دانست که توانست صف مستقل سکولار دموکراتيک ها را ايجاد کند.

محمد برقعی تبيين و روشن کردن مفاهيم کلی را يکی از مهمترين کارهايی دانست که اتحاد جمهوری خواهان در حال حاضر بايد انجام دهد.

وی گفت: «وقتی ما ميگوييم جمهوری خواهی بايد مشخص کنيم يعنی چه؟ الان همه خود را جمهوری خواه ميدانند حتی مجاهدين. يا جدايی دين از سياست يعنی چه؟ منظور از محاصره حکومت با جوامع مدنی که در بيانيه اول آمد چيست؟»

آقای برقعی تاکيد کرد که نيروهای جمهوری خواه بايد اين مفاهيم را تحليل کرده و اهداف را مشخص کنند و نيز هويت جمهوری خواهی را حفظ و تبيين کنند.

موانع سياسی و تشکيلاتی

در بخش دوم اين ميزگرد که به بررسی موانع رسيدن به اهداف و چشم اندازها بود بهروز خليق وجود استراتژی های سياسی متفاوت اصلاح طلبی، تحول طلبی و سرنگونی را که عليرغم همه اشتراکات، تفاوتهای زيادی نيز با هم دارند مهمترين اين موانع دانست. او به اين نکته اشاره کرد که مثلا برخی نميخواهند امضای مشترک با سرنگونی خواهان داشته باشند وهمين مشکل باعث شده که تا کنون جمهوری خواهان نتوانسته اند به يک پلاتفرم سياسی مشترک برسند.

مهرداد درويش پور وجود اختلافات استراتژيک سياسی را يک اصل بديهی دانست و گفت: «جمهوری خواهان دموکرات و لائيک اصلا بر سر همين اختلاف استراتژی سياسی به وجود آمد چرا که ما (جمهوری خواهان لائيک و دموکرات) خواهان گذر از جمهوری اسلامی هستيم. البته در بين ما کسانی هستند که راديکال ترند و کسانی تحول طلب در قالب های کمتر راديکال اما در گذار از جمهوری اسلامی اختلافی نيست و اين نقطه اصلی اختلاف ما با اتحاد جمهوری خواهان است».

بهروز بيات جمع شدن توده وار همه گروه های جمهوری خواه را در ابتدای اين حرکت يکی از نقاط ضعف اين حرکت دانست. به نظر وی ثقل خارج از کشور بودن اين حرکت نيز يکی ديگر از مشکلات اين حرکت است.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


چشم انداز آينده

آخرين بخش ميزگرد اول به بررسی چشم اندازهای اتحاد جمهوری خواهان اختصاص داشت.

بهروز خليق به اين نکته اشاره کرد که بايد با تجربه گرفتن از ضعفها و قوتهای گذشته بايد دو موضوع را پيش برد. يکی اينکه به جای رفتن به سمت اتحادهای فراگير و پايدار بايد روی يک پروژه معين کار کرد که بتواند راه گشا باشد. چرا که در پروژه معين کمتر مسائل استراتيژيک مطرح ميشود.

جنبه ديگری که به نظر آقای خليق بايد مورد توجه قرار گيرد رفتن به سوی تمامی گفتمان های جمهوری خواهی است. يک جنبه می تونه همکاری هايی باشه در اين عرصه ها در مقابل ما قرار گرفته. مساله زندانی سياسی و حبس که می شود به صورت معيين کار کرد..همه نيروهای بيايند و امکانات خود را بگذارند روی اين پروژ‌ه.

مهرداد درويش پور ضرورت سيمای سياسی شفاف را چشم اندازی برای آينده حرکت های جمهوری خواهی دانست. وی گفت: «سيمای سياسی شفاف هم ارزش است هم کالايی برای عرضه. اينجا رقابت سياسی مطرح است اگر حذفش کنيم ديگر دمکراسی نيست.. از اين نظر من تاکيد دارم که اتحاد جمهوری خواهان بايد سيمای مستقل سياسی داشته باشد».

ejkh3.jpg

وی به عنوان مثال به مسئله "اجرای بدون تنازل قانون اساسی" که مورد نظر برخی از گروه های اپوزيسيون است اشاره کرد و گفت: «به گمان من جمهوری خواهی که من تحول طلب می دانمش ديگر نمی تواند طرفدار اجرای بی کم و کاست قانون اساسی باشد.اينجا بحث دلخوری شخصی نيست بلکه يک نگرش سياسی است».

آقای دوريش پور تکيه بر اشتراکات را بسيار ضروری دانست و اظهار داشت که در نهايت بايد به سوی ساختن يک جريان جمهوری خواه رفت که اگر بشود اين کار را کرد بتوانيم يک دستاورد بزرگ برای جامعه است.

حسين علوی در پاسخ به سوال چشم انداز پيدا کردن به جنبش سبز اشاره کرد و گفت: بخشی از جريانهای اصلاح طلب خارج از کشور و نزديک به جنبش سبز هنوز روشن نکرده اند که تا چه حد می توانند با جبنش جمهوری خواهی پيوند داشته باشند. من فکر می کنم که فراکسيون های نظری سياسی و نه فراکسيون های دائم بلکه مقطعی هستند که ميتوانند عليرغم اختلاف نظر در استراتژی سياسی بر سر يک خط مشی به توافق برسند.»

بهروز بيات نزديک کردن هرچه بيشتر تمامی چهار جريان جمهوری خواهی به يکديگر را مهمترين چشم انداز آينده دانست. به نظر وی همراه کردن نيروهای ملی مذهبی و نهضت آزادی نيز بايد يکی ديگر از ابتکار عمل های جمهوری خواهان باشد.

کوروش پارسا پيشنهاد تشکيل يک اتاق فکر را داد که بتواند ظرفيتها توانمندی ها را بسنجد و آنها را با هم هماهنگ کند. وی ضرورت تشکيل يک شورا را نيز يادآور شد.

سخنرانی مهرداد عمادی و کاظم علمداری

کاظم علمداری در سخنانی که از طريق اسکايپ پخش شد ده سالگی اجا را فرصتی دانست که فعالان آن بتوانند با نگاهی گشاده و واقع گرا به ارزيابی سازمان خود بپردازند.

وی سخنانش را با دو پرسش آغاز کرد: آيا اجا توانست آنچه می خواهد بيابد؟ چند درصد از اهداف خود را توانست به دست بياورد؟ آيا اجا توانسته بخش کوچکی از جامعه يا نيروهای جمهوری خواه را با ارزش های نوين خود همراه کند؟

آقای علمداری اظهار داشت که برای اين پرسش ها پاسخ مثبتی ندارد. او ادامه داد:. «سنگ اجا از ابتدا کج آغاز شد. دو نيروی اصلی در کنار هم قرار گرفتند، سياسيون متشکل و منفردين سياست محور. کسان ديگری هم با پذيرش منشور اجا و نگرش اينکه حالا ببنيم چه می شود به سوی اجا آمده اند. در اين ميان هم پل اتصالی بين اجا و جامعه خارج از ايجاد شد. که ديری نگذشت آن پل هم شکست. در دومين نشست اجا از آن شور و شوق آغازين خبری نبود و حتی بسياری از اعضا هم ديگر نبودند.»

وی تصريح کرد که نيروهای جمهوری خواه به درستی دل از انقلاب و خشونت کنده بودند اما نمی بايست در سرگردانی اصلاح طلبان شريک می شدند.

وی ادامه داد: «اما اين آغاز کار بود آنچه آتش به جان اجا انداخت تقليل دادن خواستهای اجا به تصميمات ولی فقيه بود. بازتاب بيرونی اين حرکت باعث شد که برخی از کادرهای درونی اجا به تنگ آمدند و از آن بدنه جدا شدند. اما متاسفانه آنان که مانده اند بيش از آنکه غمخوار جداشدگان باشند آنها را سرزنش کردند».

وی اظهار اميدواری کرد که با همراه شدن با همه نيروهای جمهوری خواه و سکولار از وضعيت فعلی خارج شود.

مهرداد عمادی سخنران بعدی اين بخش از مراسم بود. وی در سخنانی با عنوان ارزيابی تغيير ساختاری اقتصاد ايران از رويکرد توليد محور به بازرگانی در دهه های اخير به تشريح دلايل اين تغيير پرداخت.

اين اقتصاد دان ابتدا با اشاره به توانمندی های بخش صنعت در کشور و به سير نزولی آن در سالهای گذشته اشاره کرد و به دلايل کاهش صادرات خودرو و افزايش واردات در ايران پرداخت.

به گفته آقای عمادی بعد از تجربه ژاپن و کره، غرب نگران ورود بازيکن قدرتمند ديگری به عرصه صنعت خودرو در دنيا شد و اين دوره همزمان بود با رونق صنعت خودرو در ايران.

در همين راستا آقای عمادی از نيروی کار و سوخت ارزان به عنوان دو عامل اصلی شکوفايی صنعت خودرو نام برد که هر دوی آن در ايران وجود دارد.

او در پايان با تاکيد بر اهميت بازرگانی از لزوم تاکيد بر بخش صنعت سخن گفت. آقای عمادی گفت؛ "ارزيابی من به عنوان يک اقتصادادن اين است ما بيشترين توان را برای صعنعی شدن داريم و اين نياز به يک جهش صنعتی داريم. باور دارم که تمام مواد مورد نظر اين جهش را داريم. يک مديريت شفاف و بازگرداندن بخش خصوصی داريم."

ميزگرد جمهوری خواهان و انتخابات پيش رو

مهران براتی، فواد تابان، مرتضی کاظميان، مليحه محمدی و علی مزروعی شرکت کنندگان دومين ميزگرد همايش ۱۰ سالگی اتحاد جمهوری خواهان بودند که توسط مسعود فتحی اداره شد.

برپايی اين ميزگرد هم زمان شد با اعلام کانديداتوری هاشمی رفسنجانی در انتخابات رياست جمهوری. با توجه به اين خبر پرسش اصلی اين ميزگرد به اين صورت طرح شد که آرايش انتخابات به چه صورتی است و چه تصوری ميتوان از آينده اين انتخابات کرد؟

مهران براتی در پاسخ به اين پرسش گفت: «انتخابات در شرايط غير آزاد و استبدادی وقتی معنا دارد که آن را به عنوان وسيله و ابزار تغيير نرم قدرت ببنيم. ابزار تغيير نرم قدرت هم در محدود استراتژی انتخابات آزاد معنا پيدا می کند. به اين معنی که در جامعه استبدادی تشخيص داده شود در شرايط معينی آمدن کانديدای مشخص با پشتوانه مشخص چه تغيير می تواند ايجاد کند که به سود نيروهای آزاديخواه جامعه باشد. اگر ديديم سودی ندارد شرکت بی معنی است اما اين شرکت شرايطی دارد.»

وی تصريح کرد که انتخابات امسال با چهارسال پيش تفاوت دارد و شرايط آن زمان الان قابل تکرار نيست به همين دليل بايد برخوردی ديگرگونه با انتخابات امسال داشت.

مليحه محمدی با اشاره به دوران اصلاحات آن دوران را زمانی معرفی کرد که اعتراض کم تر بود و در نتيجه مطالبات اجتماعی رشد کرد وی تاکيد کرد که در يک فضا و جو متعادل و با ثبات فرصت مطرح کردن مطالبات اجتماعی وجود دارد و شکل گيری قشر روشنفکر متوسط شهری ممکن می شود.

وی ادامه داد: «در وضعيت فعلی ما با وضعيتی روبرو هستيم که کسسی مانند هاشمی که تجربه عبور از جنگ را داشته با تجربيات خودش که دريافته و بيان هم کرده و گفته و نوشته ميتواند به رسيدن دوباره به آن وضعيت موثر باشد».

مرتضی کاظميان انتخابات را محور ندانست و امکان تغيير وضعيت موجود را در جای ديگری دانست.

او با اشاره به نامزدی هاشمی گفت: «اتفاقی که امروز با ثبت نام هاشمی افتاد اين است که يک نماد تغيير وارد انتخابات شد. اين يک فرصت است هم برای مردم هم حاکميت هم هاشمی».

کاظميان ادامه داد: «برای منی که دغذغه ام جنبش سبز است گمان می کنم عقب راندن خامنه ای جز با کمک جامعه مدنی ميسر نيست. با وجود تلاش حاکميت برای مسدود کردن شيوه های مختلف حضور خيابانی و کارناوالی ولی با تائيد هاشمی ممکن است توفيقی حاصل شود هر چند اگر منجر به نتيجه عملی نباشد».

فواد تابان نيز تصريح کرد: «من به عنوان يک ايرانی شرم می کنم..شرم از اينکه در کشور من انتخابات برگزار می شود و رای مردم را می دزدند و بعد معترضان را سرکوب می کنند..شرم می کنم از اينکه يک سری دزد و قاتل و جنايتکار نامزد رياست جمهوری در ايران هستند.. اين انتخابات از نظر من جايی برای افتخار ندارد».

وی غايب بزرگ اين انتخابات را جنبش سبز دانست و به همين دليل گفت کل اين انتخابات مشروعيتش زير سوال است چرا که حداقلی ترين نماينده ای که می توانست شرکت کند خاتمی بود که رسما گفت به من اجازه شرکت نمی دهند.

تابان رفسنجانی را به عنوان کسی که نزديک به ۳۵ سال به گفته او در همه جنايت ها دست داشته نميتوان به عنوان نماد تغيير معرفی کرد.

براتی درباره هاشمی گفت: «اگر هاشمی را در زمره جبهه اصلاحات ببنيم، سهم او به اندازه ای ست که بتواند اصلاحات از بالا را به حاکميت تحميل کند.اما اين مستلزم شرايطی است. من اصلن از اين وضع خوشحال نيست چون فکر می کنم بی ايندگی اصلاح طلببن بی آيندگی ايران هم هست يعنی ايران به سمت فروپاشی اجتماعی خواهد رفت من راه را در اين نمی بينم که اميد به سياست های آقای هاشمی اگر انتخاب شوند ببندم..هنوز هم فکر می کنم مساله بازگشت به اين سياست که بدون فشار پايين از اصلاحات از بالا نداريم درست است. دامن زدن به فشار از پايين زمان می خواهد و به آسانی ميسر نيست.اما استفاده از لحظه ها مهم است».

کاظميان انتخاب ميان بد و بدتر يا اصلاحات حکومتی محور را يک پروژه مختوم دانست. اما تاکرد کرد: «عقيده من اين است که سرمايه اجتماعی جنبش سبز علی الحساب می تواند خواسته ها و مطالبات خودش را از طريق حمايت از رفسنجانی طرح کند».

بخش رسانه ای اتحاد جمهوری خواهان


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016