گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
28 فروردین» سایت الف: پیگیری علت مرگ ستار بهشتی برای زندانی نشدن سایر وبلاگ نویسان بود23 فروردین» پاسخ مادر ستار بهشتی به اظهارات وزیر کشور: کذب محض است؛ در برابر این رفتارهای وقیحانه می ایستم 17 فروردین» پرونده ستار بهشتی وزیر کشور را به مجلس کشاند 9 فروردین» دیدار احمد منتظری با خانواده ستار بهشتی 25 اسفند» وکیل ستار بهشتی: پرونده باز است، شوک روانی و فیزیکی هم قطعا توسط بازجو وارد شده
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! درخواست مادر ستار بهشتی از ناطق نوری: به عنوان بازرس دفتر رهبری، صدای این مادر داغدار را بشنویدگوهر عشقی، مادر ستار بهشتی؛ در نامه ای خطاب به علی اکبر ناطق نوری، مسئول دفتر بازرسی آیت الله خامنه ای؛ از ایشان خواسته تا از تمام ظرفیت های ممکن این دفتر استفاده نموده و راه را برای برگزاری دادگاهی عادل برای رسیدگی به پرونده قتل فرزندش؛ هموار نمایند. اکنون بیش از ۷ ماه از کشته شدن ستار بهشتی، کارگر وبلاگ نویس؛ در بازداشتگاه پلیس فتا، گذشته است و هنوز به پرونده قتل این فعال سیاسی اجتماعی رسیدگی نشده است. به گزارش سحام، مادر ستار بهشتی در این نامه با تاکید بر تداوم تهدیدها و نیز عدم رسیدگی به پرونده توسط مسئولان مربوطه؛ از دفتر بازرسی رهبری خواسته تا در این پرونده دخالت نموده و شرایط رسیدگی عادلانه به این پرونده را فراهم نماید. گوهر عشقی در بخشی از نامه خود خطاب به آقای ناطق نوری آورده است: “در این روزگار ما، مامورانِ امنیتی برای رسیدن به هدف خود – که همانا فرار از چنگِ عِقاب و عدالت است – نه تنها از ارسالِ پرونده به دادگاه ممانعت بعمل می آورند؛ بلکه فشار و تهدید برعلیه ما را مضاعف کرده، دخترم را هدفِ قهرِ خود قرار داده اند و او را در خیابان و معابر مورد آزار و اذیت قرار داده اند. چنانکه در زندگی روزمره ما نیز اخلال ایجاد کرده اند.حاشا که آنان هنوز ایستادگی و غیرتِ مادری داغدیده را ندیده اند و گمان می برند با این آزارهای کودکانه و افکار سست ، می توانند مانع از پیگیریِ خونِ فرزندم ، توسط مادرِ داغدارش شوند.” مادر ستار بهشتی در بخش دیگری از نامه خود می نویسد: “خواسته من از شما بعنوان یکی از مقربینِ بیتِ رهبری اینست که صدایِ این مادرِ مظلوم و دردمند را به گوشِ رهبریِ نظام رسانده و دخالتِ ایشان را در این امر تقاضا فرمایید تا پرونده کشته شدنِ فرزند مظلومم به دادگاهی عادل ارسال شده و حکمی منصفانه صادر شود.” متن کامل این نامه که جهت انتشار در اختیار سحام قرار گرفته بدین شرح است: جناب آقای حاج شیخ علی اکبرناطق نوری قصد انتشار چنین نامه ای را نداشتم؛ اما از آن روی که چند روز پیش باز، زور بر سکوت ما بستند، اقدام به انتشار این نامه کردم. امروز بیش از هفت ماه از کشته شدن فرزندم “سید ستاربهشتی” زیر شکنجه جلادانی هیولاگون و غیر پاسخگو می گذرد و من در انتظار فرا رسیدن موعدِ دادگاهی عادل و منصف ام ، که به حق در این کشور به اصطلاح اسلامی تنها چیزی که نیافتم “عدل و صداقت” بود. چنان بی پناه و دردمندم ، که هر صبح و شام نفرین روا می کنم آنانی را که مسبب داغداری ما شدند و به یاد می آورم خانواده هایی را که فرزندانشان را در “ام القرای جهان اسلام” از دست داده اند و نیست فریادرسی که صدای مظلومانه شان را لبیک گوید. اینک دردمندانه تر از گذشته و استوارتر از همیشه روی به سوی شما می آورم. شنیده ام شیخ علی اکبر ناطق نوری قبل از آنکه ” ناطقِ نور” باشد بر مرام و منشِ پهلوانی اش پایدار است. اینک؛ من بعنوانِ مادری داغدار ، شهروندِ ایران و مظلومی که از “ظالم” و “قاتلِ فرزندش” ، شکایت دارد روی به سوی شما آورده ام که شاید مرهمِ دردهایم باشید. جناب آقای ناطق نوری در این حال ، شکایت خود را از “دستگاهِ عدالت خانه ” ، به رییسِ دفترِ بازرسیِ بیتِ رهبری می آورم، بدین امید که ندایِ حق طلبیِ مرا شنیده و به رهبریِ نظام انتقال دهید که “دادِ مرا” از “بی دادگاه ظالم” باز ستاند. لطفا گوش فرا دارید؛
پس از آن نیز برخی افراد ، تحتِ پوشش یا با نامِ خبرنگار، راه خود به خانه ما کج کردند و به بیراهه رهنمون مان ساختند که الحمدلله لطف خداوند بزرگ شامل حال ما بود و نیاتِ آنان بر ما آشکار گشت. فی المثل؛ اصرارِ بی موردِ آنان(خبرنگاران) و فشارِ بازپرسِ پرونده ، برایِ “عزل وکیل مان” ، چنان با یکدیگر مشابهت داشت ، ما را قلبا و یقینا مطمئن ساخت که اینها “دست در دست هم ” یک هدف را دنبال می کنند و آن “جلوگیری از روندِ پیگیریِ قتلِ فرزندم توسط مادرش” بود. بارها افرادی مسئول و غیرمسئول – که بعضا صلاحیتِ اظهارنظر در خصوص این پرونده را نداشتند – خود را به میانِ کارزارِ این پرونده پرتاب کرده ، برای “مدح و ثنای” مامورینِ امنیتی و یا شاید برایِ استفاده از رانت هایِ مرسومِ “قدرت و ثروت” ، مطالبی را بیان کردند. سخنانی گفتند که جز پاشیدن نمک بر زخم ما نبود و باعث شدند روند پیگیریِ این پرونده ، “سیاسی” گردد. بطور مثال؛ جناب آقای علیرضا زاکانی نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی – همان که قرارداد نیم میلیارد تومانی وی با سازمان تبلیغات اسلامی برایِ افزایشِ بصیرت میانِ مسئولین چندی پیش در رسانه ها منتشر شد – چنان نمک بر زخممان پاشید که یقین حاصل کردم ، برخی اظهارنظرها صرفا بدلیل بهره برداری از “رانتهایِ قدرت و ثروت” بوده است. البته این مادرِ داغدار، او و بقیه را به “خدایِ احد و واحد” واگذار کرده است. اگر هنوز به روز رستاخیز اعتقادی وجود داشته باشد ، یقینا سوالاتم را در محضر عدل خدا از آنان خواهم پرسید. جناب بازرس محترم بیت رهبری این عبارت را زیاد شنیده ایم و شما نیز در منابرِ مذهبی به کرّات از آن استفاده کرده اید؛ امیرالمومنین هنگام خارج نمودن خلخال از پای زن یهودی می فرماید؛ “اگر از غصه بمیریم هم زیاد نیست”. جناب آقای ناطق نوری العیاذ بالله؛ خطاب قرار دادنِ حاکمان جهتِ پیگیری و گوشزد کردنِ یک ظلم، مخالفت با خدا و دین خداست؟ توصیه ای خواهرانه دارم و آن اینکه؛ اگر مامورینِ امنیتی، شما را نیز بواسطه پیگیریِ پروندهِ ستاّرِ من قرار است تحتِ فشار قرار دهند، از منصبِ خود استعفا کنید و آخرتِ خود را به متاع دنیا نفروشید. خواسته من از شما بعنوان یکی از مقربینِ بیتِ رهبری اینست که صدایِ این مادرِ مظلوم و دردمند را به گوشِ رهبریِ نظام رسانده و دخالتِ ایشان را در این امر تقاضا فرمایید تا پرونده کشته شدنِ فرزند مظلومم به دادگاهی عادل ارسال شده و حکمی منصفانه صادر شود. در پایان؛ ضمن تشکر از شما اعلام می نمایم این – ارسال پرونده به دادگاهی عادل – کمترین تقاضایِ یک مادرِ داغدار از صاحب منصبانِ کشورم است.
با احترام Copyright: gooya.com 2016
|