گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! ترکها در «گزی پارک» چه می خواهند؟، احمد هاشمینگاهی تحلیلی به ریشه ها و چرایی جنبش طبقه متوسط در ترکیه دو هفته پیش در اعتراض به قطع درختان پارکی در استانبول، جنبش فراگیری از سوی طبقه متوسط و بویژه جوانان ترکیه به راه افتاد که با وجود فقدان سازماندهی و رهبری واحد، همچنان ادامه دارد. مقطع زمانی وقوع این خیزش گسترده و همگانی، بسیاری از تحلیلگران و ناظران مسائل ترکیه را شگفت زده کرد زیرا تصور می شد رجب طیب اردوغان، نخست وزیر این کشور در اوج محبوبیت خود بسر می برد و البته این تصور به هیچ عنوان فاقد زمینه های عینی و حقیقی نبود. چرا که بیش از 7 ماه است که چریکهای پ ک ک از هرگونه عملیات مسلحانه و تروریستی دست کشیده اند و ترکیه صلح آمیزترین دوران خود را در بیش از چهار دهه اخیر تجربه می کند بطوریکه اوضاع امنیتی مناطق کردنشین بطور بی سابقه ای بهبود پیدا کرده است. طی یازده سال گذشته، اردوغان با تشکیل دولتی تک حزبی و غیرائتلافی، بر صحنه سیاسی ترکیه تسلط کامل داشته، حزبش را سه بار پیاپی به پیروزی رسانده و ثبات سیاسی و اقتصادی را به ترکیه برگردانده است. درحالیکه در چند کشور اتحادیه اروپا و من جمله در کشور همسایه یونان، مشکلات اقتصادی و حتی فروپاشی مالی و بانکی در جریان است اقتصاد ترکیه بیشترین رشد خود را در میان کشورهای اروپایی داشته و آنکارا سیاست خارجی موفقی بویژه در سطح خاورمیانه، اروپا و ترانس آتلانتیک به اجرا گذاشته است. در وقوع این خیزش - که رسانه ها آن را «جنبش گزی پارک» نامگزاری کرده اند – آنچه باعث شگفتی بیشتر شد این بود که جامعه ترکیه و بویژه نسل جوان در بعد از سالهای دهه 90 میلادی به سمت غیرسیاسی شدن رفته و تضعیف تدریجی گروههای دست چپی، سکولار و لیبرال با رشد همزمان راستگرایان محافظه کار مواجه بوده است. بنابراین واضح است که این جنبش گسترده را نمی توان به یک موضوع مربوط به طرفداران طبیعت و سبزها محدود کرد و نگرانی از قتل عام درختان در مرکز استانبول صرفا جرقه ای بود بر باروت انتظارات برآورده نشده اقشاری که دیرگاهی است که دیگر در این دولت صدایشان شنیده نمی شود. آنچه ورای دغدغه های زیست محیطی در پشت قضایای مربوط به قطع درختان گزی پارک نهفته است موضوع اقتدارگرایی اردوغان، اعمال محدودیت بر آزادیهای مدنی و مداخلات فزاینده دولت در زندگی فردی و اجتماعی شهروندان ترکیه و تلاش برای اسلامی کردن کشور است و نگرانی بزرگتر مخالفان این است که پس از اصلاح قانون اساسی و تغییر احتمالی ساختار حکومت ترکیه از سیستم پارلمانی به سیستم ریاستی، اردوغان در درصدد تسخیر صندلی ریاستجمهوری در سال 2014 برخواهد آمد تا با طیب خاطر و در جامه یک سلطان نوعثمانی به حکمرانی بپردازد. بهار ترکی، بیداری اسلامی یا اشغال وال استریت؟ در مورد چیستی و ماهیت جنبش گزی پارک گمانه زنی های متعددی مطرح است. برخی رسانه ها و دولتمردان تهی مغز جمهوری اسلامی با شعف فراوان آن را به بیداری اسلامی تعبیر کردند بدون اینکه به این موضوع توجه کنند که نه تنها اسلامگرایان نمی توانند در حمایت از این جنبش هیچ گونه حضوری داشته باشند بلکه مخالف سرسخت آن نیز هستند. رسانه های غربی هم از این جنبش به عنوان «بهار ترکی» یاد کردند که این نیز نمی تواند عبارت درستی باشد زیرا توضیح دهنده تمام واقعیت نیست. نه میدان تقسیم استانبول میدان تحریر قاهره است و نه شرایط ترکیه به وضعیت مصر شباهت چندانی دارد. باید توجه داشت که در ترکیه انتخابات آزاد، گردش قدرت نخبگان و دموکراسی بطور هرچند پرفرازونشیب وجود دارد و حزب عدالت و توسعه به رهبری اردوغان، حزبی دارای تمایلات اسلامی است که از دل ساختاری سکولار و لیبرال، قدرت را بدست گرفته و حداقل با در نظرگرفتن آرای آخرین انتخاباتی که در این کشور برگزار شد، وی حمایت حداقل نیمی از مردم ترکیه را با خود دارد. بنابراین، آنچه در میدان تقسیم در حال وقوع است نه بهار ترکی و نه بیداری اسلامی است زیرا اقشاری که در این تظاهرات حضور دارند عمدتا جوانانی از طبقه متوسط شهری هستند که دغدغه آزادی های شخصی و دموکراسی را دارند و نگران از دست رفتن دموکراسی نیم بند ترکیه هستند. ماهیت این اعتراضات بیش از آنکه به حرکت بنیان برافکنانه بهار عربی شباهت داشته باشد مشابهت های بیشتری با جنبش های دموکراسی خواهانه در کشورهای دارای سنت و پیشینه دموکراسی دارد و بطور مثال می تواند به جنبش «اشغال وال استریت» تشبیه شود. نشانه های اقتدارگرایی اردوغان و زمینه های نارضایتی عمومی آگاهان امر بر این نظر هستند که از سال 2005 و بویژه پس از تصدی دور دوم نخست وزیری، نشانه های اقتدارگرایی در رفتارهای رجب طیب اردوغان بروز کرد و این گرایش در سالهای اخیر به اوج خود رسید. بطور تیتروار می توان به موارد ذیل به عنوان نمونه های خودرایی و موجد خشم همگانی برای اردوغان و حزب متبوعش اشاره کرد که عمدتا در ماههای اخیر رخ داده و زمینه ساز جنبش گزی پارک شد: هفته گذشته، مراسم کلنگ زنی سومین پل استانبول برگزار شد که پس از تکمیل شدن، دو بخش آسیایی و اروپایی شهر را به هم متصل خواهد کرد. این پل به نام "یاووز سلطان سلیم" پادشاه عثمانی نامگزاری شد که به در پیش گرفتن سیاستهای ضد علوی و ضد کرد و قتل عام آنان معروف است و این موضوع، بحثهای زیادی به همراه داشت؛
مقایسه تطبیقی وجوه تشابه و تفارق «جنبش سبز» ایران و «جنبش گزی پارک» ترکیه در ترکیه، پلیس به تیراندازی و سلاح گرم متوسل نشد و اندک جانباختگان این جنبش (سه نفر) عمدتا به دلایل جانبی کشته شده اند. البته استفاده گسترده از گاز فلفل و روشهای خشونت آمیز توسط پلیس، اعتراضات گسترده داخلی و خارجی را به همراه داشته است. در ایران از هر ابزاری برای متفرق کردن و سرکوب تظاهرات مسالمت آمیز جنبش سبز استفاده شد. با وجود اقدامات محدود کننده و در نظر گرفتن این واقعیت که بیش از 100 روزنامه نگار زندانی در ترکیه وجود دارد، رسانه های این کشور در پوشش وقایع آزادی عمل نسبی دارند و مهمتر از آن رسانه ها و شبکه های تلویزیونی عمدتا در کنترل بخش خصوصی است. در ایران رسانه مستقل به مفهوم واقعی کلمه وجود ندارد و در حالت عادی، بسیاری از سایتهای اینترنتی و شبکه های اجتماعی مجازی قابل دسترسی نیستند. در واکنش به خطر اقتدارگرایی فزاینده اردوغان، اقشار مختلف مردم ترکیه، بازیکنان، بازیگران، هنرمندان و چهره های شناخته شده این کشور بطور گسترده ای بسیج و در اعتراض به سیاستهای حزب عدالت و توسعه به خیابانها ریختند و در بیش از 60 شهر تجمعاتی برگزار شد. در حالیکه جنبش سبز بیشتر در تهران و چند شهر عمده دیگر فعال بوده و مورد حمایت برخی اقشار اجتماعی و سیاسی قرار گرفت. کردها نیز اخیرا وارد میدان شده اند. حزب کردی آشتی و دموکراسی و گروه تروریستی پ ک ک تا به حال سکوت معناداری در پیش گرفته بوند؛ زیرا نمی خواستند روند صلحی را که با دولت اردوغان شروع کرده اند دچار وقفه شود. هرچند شهر تونجلی (درسیم) به عنوان تنها شهر کردنشین ترکیه که در عین حال دارای اکثریت علوی می باشد از روزهای اول تجمعات به این جنبش پیوست ولی دیاربکر و شهرهای عمده کردنشین با این جنبش همراهی نکردند. اکنون اما دسته های خودجوش کردهای مقیم استانبول با برافراشتن پرچم کردها و تصاویر عبدالله اوجالان، به جمع معترضان گزی پارک استانبول پیوسته اند. همانطور که پیشتر گفته شد اردوغان و حزب عدالت و توسعه، دارای محبوبیت و پایگاه رای بالایی در بین دینداران و اسلامگرایان ترکیه بوده و حتی برخی از اقشار کمتر مذهبی نیز از سیاستهای کلان وی خرسند هستند. در افزایش اقبال عمومی به این حزب و محافظه کارتر شدن جامعه ترکیه، عوامل مختلفی می تواند سهیم و دخیل بوده باشد. احساس خستگی از دولتهای ائتلافی و عمدتا ضعیف، شکننده و ناکارامد در دهه های 80 و 90 میلادی، موفقیتهای اجرایی و اقتصادی چشمگیر اردوغان در دوران تصدی شهرداری استانبول و استمرار آن در مقام نخست وزیری، همراه با سیاست خارجی موفقیت آمیز، این روند را ایجاد و تسریع نموده است. یک دلیل مهم اقبال به این حزب اسلامگرا- محافظه کار و رهبر کاریزماتیک آن آقای اردوغان هم شاید این باشد که به دلیل نا امیدی ترکها از عضویت در اتحادیه اروپا و روحیه شکست و تحقیری که از این بابت احساس می کردند به احزاب دست راستی رو آورده اند تا در قالب تلاش برای احیای ساختار و ارزشهای دوره عثمانی و پرکردن حسرت دوران پرشکوه گذشته، آلام خود را مرهم بخشند. بنابراین حزب عدالت و توسعه، در بدو تاسیسش در سال 2002 با اخذ بیش از 34 درصد آرا وارد عرصه سیاسی شد و در آخرین انتخابات (انتخابات پارلمانی در سال 2011) نزدیک 50 درصد آرا را بدست آورد که این به معنای نیمی از آرای مردم است. با علم به اهمیت این آرا، اردوغان به یکه تازی خود در تصمیم گیری های کلان افزوده و در موقعیتهای مختلف، بر روی این امر پا می فشارد که از هر دو شهروند یک نفر به او رای داده است. با آغاز جنبش گزی پارک نیز، او تهدید کرد که به سختی رای دهندگانش را - که نیمی از مردم ترکیه هستند - در خانه هایشان نگه داشته است. با وجود تمامی این نگرانی ها از اردوغان که در مواردی آشکارا به سوی اقتدارگرایی و همچنین زمینه سازی برای اعمال وجوهی از اسلام حرکت کرده است، در ترکیه با سنت لائیسیته و دموکراسی هرچند ناقص، اقتدارگرایی، بنیادگرایی و شریعت گرایی، زمینه پذیرش و اجرا در آن ندارد. به نظر می رسد دولت اردوغان مجبور به توافق برای رسیدن به یک وضعیت مرضی الطرفینی و پایان دادن به اعتراضات خواهد بود؛ زیرا این وضع نمی تواند برای مدت زمان طولانی استمرار داشته باشد. وی در سخنرانی خود در بازگشت از سفر خارجی، هیچ نرمشی در مقابل خواسته های تظاهرکنندگان نشان نداد ولی تردیدی وجود ندارد که جنبش گزی پارک، ضربه ای مهلک بر وجهه اردوغان بود و پرستیژ خارجی او را بویژه نزد افکار عمومی جهان اسلام بشدت خدشه دار کرد. از نظر معادلات داخلی نیز، ترکیه دیگر ترکیه سابق نخواهد بود و اردوغان نیاز خواهد داشت تا جمعیت معتنابه مخالفان خود را - که نیمی از کشور را تشکیل داده و نگران اسلامی شدن ترکیه و مستبد شدن اردوغان هستند - نیز در تصمیم گیری های آینده مشارکت دهد و یا حداقل منافع و خواسته های آنها را نیز لحاظ نماید. با این وجود باید در مورد نتایج و دستاوردهای احتمالی این جنبش محتاط بود؛ زیرا علیرغم اینکه شعار "طیب استعفا" در جای جای این تظاهراتها مطرح است نخست وزیر ترکیه همچنان دارای محبوبیت بالایی بوده و استقبال گسترده طرفداران از اردوغان در فرودگاه آتاترک استانبول در بازگشت وی از سفر شمال آفریقا در ساعات اولیه امروز (جمعه) نیز این واقعیت را بیشتر آشکار نمود. همچنانکه خود وی نیز گفته است در چند ماه آینده در انتخابات پیش رو مخالفان نخواهند توانست حزب وی را شکست دهند. Copyright: gooya.com 2016
|