چهارشنبه 24 مهر 1392   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


خواندنی ها و دیدنی ها
بخوانید!
پرخواننده ترین ها

فعاليت‌های هسته‌ای ايران و تهديد جايگاه آمريکا در خاورميانه، مصطفی حته

از ديد آمريکا و ديگر کشورهای غرب از قول آنان به اصطلاح " پنهان‌کاری‌" های ايران در زمينه فعاليت هسته‌ای ، نگرانی‌هايی را در مورد اهداف تسليحاتی ايران افزايش می‌دهد. از ديد آن‌ها برنامه تسليحاتی ايران بر روی توليد و غنی‌سازی هر چه بيشتر اورانيوم و پلوتونيوم دو ماده شکاف پذيری که در توليد سلاح هسته‌ای مورد استفاده قرار می‌گيرد، تأکيد دارد و اصطلاح پنهان کاری زمانی شدت يافت که ايران تا سال ۲۰۰۳ آژانس را از ساخت تأسيسات هسته‌ای نطنز آگاه نساخت تا اين که ماه‌ها بعد توسط شورای ملی دفاع آمريکا، افشا شد. استدلال آن‌ها در مورد غير صلح‌آميز بودن فعاليت‌های هسته‌ای ايران بر اين اساس است که نمايندگان و بازرسان آژانس نمونه‌هايی از محيط کارخانه نطنز را برای آزمايش اگزوفلورايد اورانيوم مورد بررسی قرار دادند که اين نمونه‌ها بخشی از غنی‌سازی اورانيوم را نشان می‌داد ولی تهران اعلام کرد که اين آلودگی در نتيجه ورود سانتريفيوژهای آلوده می‌باشد اين در حالی بود که از ديد آمريکا، ايران پيش از اين ادعا کرده است، سانتريفيوژها توليدات بومی هستند که از ديد آمريکا نوعی تناقض را آشکار می‌کرد. اين تناقض در رفتار ايران به " نبود اعتماد وشفافيت در برنامه هسته ای ايران" در گفتگوهای طرفين ترجمه گرديد وپرونده هسته ای ايران را روانه شورای امنيت کرد و عليرغم اصرار ايران بر نظارت مأموران آژانس بر تأسيسات هسته ای خود ، نتوانست رضايت آمريکا وغرب را به دست آورد. در ادامه استدلال مقامات آمريکايی بر اين اساس مطرح شد که که ايران ادعا می‌کند سانتريفيوژها موجود ، اورانيوم را بيشتر از ۲۰% غنی سازی نکرده است در حالی که آمريکا معتقد است اين تأسيسات می توانند سالانه اورانيومی با غنی‌سازی ۹۰ درصد توليد کنند. از ديدگاه ايالات متحده آمريکا و بر اساس يک تخمين، ايران در هر سال ۱۰-۸ کيلوگرم پلوتونيوم توليد می‌کند که برای ساخت يک يا دو سلاح هسته‌ای کافی است و از ديد مقامات آمريکايی مجتمع پارچين، محل احتمالی تحقيقات سلاح‌های هسته‌ای ايران است.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


مقامات آمريکا گذشته از اين که هدف ايران از برنامه هسته‌ای را توليد سلاح می‌داند؛ معتقدند که اين کشور به عنوان موجوديتی نامطلوب سعی دارد خاورميانه را ناامن کند . اين در حالی است که ايران هدف خود از فعاليت هسته‌ای ؛ را مغاير با عمليات تهاجمی و توسعه‌طلبی عليه کشورهای منطقه و غرب بيان گرديد . از ديدگاه کارشناسان مسائل سياسی، امنيتی کردن فعاليت‌های هسته‌ای ايران در سايه سياست کنونی آن پديده‌ای طبيعی است . اوج‌گيری فعاليت‌های هسته‌ای ايران که به " توليد انبوه سوخت هسته ای" منتهی شد و عدم همراهی ايران با موافقت نامه ها و پروتکل های الحاقی آژانس بين المللی انرژی اتمی ومعاهده منع گسترش سلاح های هسته ای ، بر دامنه امنيتی کردن فعاليت هسته ای آن افزود. آغاز روند امنيتی کردن ايران مربوط به نخستين سال‌های پس از انقلاب اسلامی ايران و تغيير گفتمان سياسی و رويکرد جديد آن است. اين وضعيت روابط سياسی ايران با ايالات متحده آمريکا وديگر کشورهای همسايه را تحت‌الشعاع خود قرار داد. شروع بحران گروگان‌گيری در سال ۱۹۸۱ منجر به قطع روابط ديپلماتيک امريکا وايران شد. در پی اين اتفاق، بسياری از سياست‌مداران و رسانه‌های غربی ايران را به عنوان تهديدی جدی عليه منافع ملی آمريکا در منطقه معرفی کردند. يکی از مهم‌ترين عوامل تاثير گذار در معرفی ايران به عنوان موجوديتی نابهنجار، تلاش ايران برای صدور انقلاب بود که منجر به ابراز نگرانی و ايجاد هراس در مجموعه امنيتی خاورميانه می‌شد. دخالت نظامی ايران در يمن در سال ۱۹۸۱ و حمايت همه جانبه از گروهک حوثی ، حمايت از حزب‌الله لبنان،حضور همه جانبه در عراق وسوريه ؛ ايران را به عنوان چالشی عليه امنيت منطقه نشان ‌داد و منجر شد تا بيش از پيش بر دامنه اختلافات ايران با کشورهای منطقه وآمريکا بيفزايد وفعاليت غير شفاف هسته ای ايران به تبع سياست های منطقه ای امنيتی ترگردد.

با توجه به موارد فوق آمريکا به اين نتيجه رسيد تا تمام توان خود را در مقابل فعاليت تسليحاتی هسته ای ايران به کار ببرد . پس از حادثه يازده سپتامبر و عليرغم همکاری ايران در حمله آمريکا به افغانستان و عراق، آمريکا دشمن شماره يک خود را ايران هسته‌ای معرفی کرد، کشوری که به زعم آمريکا وغرب؛ بدنبال دستيابی به سلاح‌های کشتار جمعی است . از ديگر دلايل امنيتی کردن ايران از سوی آمريکا، ترس اين کشور از به چالش کشيده شدن هژمونی آن از سوی کشورهايی است که آمريکا آن‌ها را دولت سرکش ( Rougestates) می‌داند. از ديد آمريکا، جمهوری اسلامی ايران دولت سرکشی است که می‌تواند ناامنی در منطقه ايجاد کند . آمريکا در اين زمينه هر کشوری را که به نحوی معارض منافع خود می بيند را به انزوا می‌کشاند. در اين بين هدف از سرکش خواندن دولت‌هايی مانند ايران ، تنها حفظ منافع امريکاست ومنافع وامنيت ديگر کشورهای منطقه در مرحله بعد تعريف می گردد.

بر اساس استراتژی امنيت ملی آمريکا در سال ۲۰۰۶، منافع اصلی آمريکا عبارتند از:
الف . تأمين امنيت برای ذخاير نفت و گاز
ب . حذف تهديد سازمان‌های تروريستی
ج . جلوگيری از سلاح‌های کشتار جمعی
د . برتری نظامی در منطقه

بنابراين آمريکا تلاش می‌کند تا از طريق مديريت تحولات در منطقه به چهار هدف بالا دست يابد . اما بر اساس مفروض ، آمريکا که اصل را بر تهديدآميز بودن فعاليت‌های هسته‌ای ايران قرار داده، در صورت دسترسی ايران به سلاح هسته ای ، آمريکا نفوذ خود در منطقه را تا حدود زيادی از دست خواهد داد، زيرا ايران منافعی در منطقه دارد که در صورت دستيابی به سلاح هسته‌ای از توان بالاتری برای تأمين منافع خود برخوردار خواهد شد ، منافعی که در بسياری از موارد با منافع آمريکا در تعارض خواهد بود و بازی با حاصل جمع صفر را برای طرفين به نمايش خواهد گذاشت. بنابراين امريکا در طی گفتگوها آتی سعی خواهد کرد اجماع را به يک توافق نسبی برساند وبه نوعی با بازی برد- برد موافقت نمايد گرچه مسير اجماع طولانی وپيچيده است لکن اين توافق در نهايت صورت خواهد گرفت . اما آنچه که در پايان مطرح می گردد اين است که که عليرغم سيل شديد انتقادات وتهديدات آمريکا وغرب ؛ چرا تاکنون عليه ايران، اقدامی عملی صورت نگرفت . ناگفته نماند تحريمهای اقتصادی مهلک که طی اين سالها بر ملتهای موجود در جغرافيای ايران تحميل شد موجب قدرتمند شدن هر چه بيشتر نظام گرديد وبرای ملت ها جز رنج و بدبختی ارمغانی نداشت .

مصطفی حته
کارشناس ارشد روابط بين الملل وتحليل گر سياسی


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016