یکشنبه 26 آبان 1392   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

آنکه گفت آری و آنکه گفت یس!٬‌هادی خرسندی

هادی خرسندی
ولی خدائیش الان بهترین وقت است که آقای مهاجرانی دوباره در بارۀ فقدان نقطه خاکستری در زندگی اقتصادی آقای خامنه ای و علی الخصوص خاندانش یک فتوای جدید بدهد. اصلاً ایندفعه از آن دفعه واجبتر است. حتی ممکن است واجب شرعی یا کفائی یا یکی از اینها باشد که من فرقش را نمیدانم. خلاصه یکجوری بیاید این نود و پنج میلیارد ریال را ...

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


ویژه خبرنامۀ گویا


- چقدر بود؟

- نود و پنج میلیارد.

- 95 میلیارد ریال. خیلی پول است. حضرتعباسی خیلی پول است.

- ریال نه برادر، دلار.

- چه فرقی میکند؟

- خیلی فرق میکند داداش.

- برای من که فرق نمیکند.

- واقعاً فرق نمیکند؟

- نه برادر. از حدی که برای من فرق کند گذشته.

- اگر چنین ثروتی داشتی چکار میکردی؟

- هر روز صبح خاویار میخوردم!.

- حالا مگر آقای خامنه ای هرروز صبح خاویار میخورد؟

- این را باید آقای مهاجرانی پرسید.

- کی؟

- عطاالله مهاجرانی. وزیر ارشاد خاتمی.

- چطور ؟

- ایشان خبر دارد. در واقع از روزی که اعلام کرد «یک نقطۀ خاکستری حتی نه تاریک در زندگی اقتصادی آقای خامنه ای و خاندانشان نمی شود پیدا کرد." معلوم شد ایشان از جزئیات زندگی اقتصادی مقام معظم رهبری خبر دارد.

- مگر ایشان حسابدار، ذیحساب، کارپرداز، مأمور خرید بیت رهبری بوده؟

- نه. لحنش بیشتر به شاگرد حجره ای میماند که روی پاکی حاج آقاشان قسم میخورد.

- خوب شد نگفتی خانه شاگرد.

- رعایت میکنم. بهرحال آدم فاضلی است.

- حالا مشکل تو با این 95 میلیارد کجاست؟

- راستش تا وقتی آقای مهاجرانی نیاید دو باره این قضیه را تأئید و تأکید نکند، خیالم راحت نمیشود. دلم شور میزند.

- عزیز من، حالا شاگرد حجره، یا وزیر ارشاد یا وکیل مجلس یا هرچی، مگر حساب و کتاب دزدی گرگی های آقای خامنه ای دست مهاجرانی است؟ مثلاً مگر میداند چقدر میرود سوریه، چقدر میرود به مراجع، چند تا کامیون دلار میرود به خارج؟ از این ساده تر، مگر ایشان میداند توی کیسه ای که نیویورک تایمز نوشت، چقدر یورو بود که دادند هواپیما ببرد برای آقای کرزای؟ برای چه بود اصلاً؟

- لابد بدهی داشتند. لابد جنس گرفته بودند.

- چه جنسی از افغان ها گرفته بودند مثلاً؟ افغانستان جنسش کجا بود؟

- اختیار داری! جنس پیش افغانهاست!

- خوب آقای مهاجرانی این چیزها را از کجا بداند؟ اصلاً اینها چه ربطی به نقطه خاکستری دارد؟

- البته در این مورد نقطه ها قهوه ایست! راستی گزارش «رازهای زندگی خامنه ای» یادت هست که چند سال پیش به بیرون درز کرد و مثل توپ صدا کرد؟

- که گفتند «از طریق کارمندان سابق بیت رهبری و وزارت اطلاعات که به خارج از کشور گریخته اند.» جمع آوری شده.

- مگر چند نفر از این جماعت بیت و وزارتحانه به خارج گریخته بودند؟ تازه به ما چه که آقا چه ساعتی نماز میخواند و اسب سوار میشود و قزل آلا دوست دارد؟ میدانی این گزارش های تکان دهنده در چه مقطعی منتشر شد؟

- چه مقطعی؟

- زمانی که به شدت شایع شده بود آقا منقلی تشریف دارند. در گزارش آمده بود: «تمام شایعات مربوط به کشیدن تریاک در مورد اودروغ است.» این شاه بیت گزارش بود که اینجور غیرمستقیم و قاطی رازهای فراوانی از زندگی آقا! به خورد جماعت داده شد.

- آنهم از طریق اپوزیسیونی!

- قربان دهنت. گذاشتند توی کاسۀ یک تازه به اپوزیسیون رسیده!

- حالا مگر آقا منقلی است؟

- من چه میدانم؟ توی گزارش وزارت اطلاعات که تکذیب شده بود.

- حالا مگر آن گزارش را وزارت اطلاعات درست کرده بود؟

- من از کجا بدانم عزیز. من فقط حدس میزنم. فقط میدانم از آن گزارش، دو نکته بیش از هر چیز در حافظه اطرافیانم باقی ماند. اولینش همین است.

- دومیش کدام است؟

- دومی هم باز همین! یادت هست داداش که از خودت هم پرسیدم؟ همین دو مورد یادت مانده بود!

- حالا اینها چه ربطی به آقای مهاجرانی دارد؟

- ربطی ندارد. حرف توی حرف آمد. ولی خدائیش الان بهترین وقت است که آقای مهاجرانی دوباره در بارۀ فقدان نقطه خاکستری در زندگی اقتصادی آقای خامنه ای و علی الخصوص خاندانش یک فتوای جدید بدهد. اصلاً ایندفعه از آن دفعه واجبتر است. حتی ممکن است واجب شرعی یا کفائی یا یکی از اینها باشد که من فرقش را نمیدانم. خلاصه یکجوری بیاید این نود و پنج میلیارد ریال را ...

- دلار!

- گفتم که برای من فرقی نمیکند. یکجوری این نود و پنج میلیارد را رفع و رجوع کند. خیرش را ببیند. جای دوری نمیرود. خامنه ای هم آدم بی چشم و روئی نیست، پیش خودش نمیگذارد. خاندانش هم همینطور. آقامجتبی که حتماً حالا التماس و دعا دارد. شاید الان آمده باشد لندن خدمت آقای مهاجرانی. البته پیش خودمان بماند، من خیلی نگرانم. یعنی میترسم آقای مهاجرانی نود میلیاردش را ماله بکشد اما توی پنج میلیارد آخرش بماند. یعنی خسته شود. خیلی پول است. من که هنوز مانده ام نود و پنج میلیارد ریال است یا دلار؟ به نظر من وزیر ارشاد اسبق باید به زور هم شده به وظیفۀ شرعی خودش عمل کند. علی الخصوص این پنج میلیارد آخر را باید صاف کند.

- یعنی دوباره برود به سالن دانشگاه لندن بنشیند بغلدست آقای فرخ نگهدار و همان ....

- نه. به نظر من ایندفعه باید به انگلیسی بگوید. اصلاً خوب است یک نامۀ انگلیسی به رویتر بنویسد، یک تعدادی رازهای زندگی آقای خامنه ای را فاش کند که باتری ساعتش را چند وقت به چند وقت عوض میکند و عمامه اش را چند دور، دور سرش می پیچد و سرانجام نات آنلی بلاک پوینت، ای.ون وان گری ...

- چه میگوئی؟

- از ذوقم دارم انگلیسیش را میگویم ... یو کن نات فایند ... یو کن نات فایند ...

- چرا اینجور بالا پائین میپری؟

- از حرف های خودم جوگیر شدم داداش . هی اند هیز فامیلی .... هی اند هیز فامیلی ...

- حالا کوتاه بیا.

- یس. آس ام کامینگ شورت! آی ام کامینگ شورت ...

- خدائیش را بخواهی این بار نوبت اکبر گنجی است.

-----------------------------------------------------------------------

www.AsgharAgha.com


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016