گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
27 اسفند» نگاهی به فوتبال ایران در ۳۵ سال گذشته (۱۳)، ایرج مصداقی9 اسفند» نگاهی به فوتبال ایران در ۳۵ سال گذشته (۱۱)، ایرج مصداقی 1 اسفند» نگاهی به فوتبال ایران در ۳۵ سال گذشته (۱۰)، ایرج مصداقی 19 بهمن» نگاهی به فوتبال ایران در ۳۵ سال گذشته (۹)، ایرج مصداقی 9 بهمن» نگاهی به فوتبال ایران در ۳۵ سال گذشته (۸)، ایرج مصداقی
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! نگاهی به فوتبال ایران در ۳۵ سال گذشته (۱۲)، ایرج مصداقینگاهی به وضعیت امروز فوتبالیستهای دههی ۷۰ و ۸۰: علی دایی علاوه بر عضویت در اتاق بازرگانی ایران، در کار ساخت یک شهرک توریستی در اطراف چالوس است و مالک چندین فروشگاه و گالری کفش و لباس، جواد نکونام در زمرهی فعالترین واردکنندگان عطر و ادکلن است وی همچنین در شمال کشور در پروژهی شهرکسازی مشارکت داردویژه خبرنامه گویا [برای خواندن بخش یازدهم مقاله روی این لینک کلیک کنید] خرید باشگاههای سایپا شمال و نساجی قائمشهر پیش از این خبرگزاری مهر در اردیبهشت ۹۲ گزارش داده بود که مسئولان باشگاه پرسپولیس امتیاز تیم فوتبال شموشک نوشهر را خریداری کردند. این خریدها در حالی صورت میگیرد که رویانیان معتقد است فوتبال زیان ده است و آنهایی که وارد فوتبال شدند سر از زندان درآوردند و یا با پارتی بیرون از زندان هستند. بهمن مداح و باشگاه بهمن بهمن مداح مالک کمپانی خودروسازی بهمن واردات اپل کورسا به ایران را در انحصار خود داشت. پس از آنکه دولت خاتمی تصمیم گرفت مجوز واردات خودرو مهندس بهمن و شرکاء را باطل کند، این گروه ورشکست شدند و امتیاز باشگاه بهمن نیز به ایران خودرو واگذار شد. امروزه مالک اصلی خودروسازی بهمن، بنیاد تعاون سپاه پاسداران است .
http://www.hamshahrimags.com/NSite/FullStory/News/?Id=7501 برنامه پرهام برای خرید باشگاه نساجی مازندران گرفتن زمین دولتی و ساخت استادیوم و کمپ مجهز بود تا با استفاده از موقعیت جغرافیایی مازندران که منطقهای سرسبز و خوش آب و هوا است تیمهای داخلی و خارجی را ترغیب کند تا اردوهای تدارکاتی پیش از فصل و نیمفصل خود را در کمپ نساجی مازندران برگزار کنند تا از این راه علاوه بر پرداخت هزینههای باشگاهداری به سود قابل توجهی دست یابد. منتهی مسئولان به وعدهی خود عمل نکردند و مخارج هنگفتی روی دست او ماند. در دعوای بین پرهام و رئیس اداره کل ورزش و جوانان قائم شهر و سردار حسین قاسم نژاد به حکم دادگاه، مالکیت نساجی مازندران به وی سپرده شد. همچنین وی از سوی هیئت مدیره باشگاه استقلال با اختیار تام به معاونت اقتصادی این باشگاه منصوب شد. پیشتر قرار بود وی یکی از اعضای هیئت مدیره استقلال شود. او در گفتگو با همشهری تأکید کرده بود در صورتی به استقلال میرود که برای او «برد- برد» باشد. پرهام پیشتر بارها به استقلال کمک مالی کرده بود و از دوستان نزدیک امیر قلعه نوعی مربی این تیم محسوب میشود. ظاهراً پرهام الگوی انصاری را در فوتبال ایران مناسب تر دیده و معاونت اقتصادی باشگاه را به خرید باشگاه ترجیح داده است. گفته میشود فعالیتهایی از قبیل خرید کارخانه تولید نوشیدنی و مواد غذایی «کندلوس» که بحثهایی بر سر نحوه انتقال آن در همان زمان سر گرفت وی را در تیررس نهادهای نظارتی از قبیل سازمان بازرسی کل کشور قرار داده و در دو مقطع شایعاتی درباره بازداشت او منتشر شد.
امیرکمالی با آن که هیچ شناختی از فوتبال ندارد و حتی فوتبالیستهای مشهور را هم نمیشناسد سال گذشته خرید باشگاه نساجی قائمشهر به ذهنش خطور کرد و مدتها سوژهی رسانهها بود. داستانی که او در مورد خرید این باشگاه تعریف میکند نشاندهندهی نحوهی باشگاهداری و مدیریت در «نظام اسلامی» است. او در مورد شروط طبیعی و غیرطبیعی مطرح شده برای خرید باشگاه میگوید: «من جلسهای داشتم با تیم مدیریتی نساجی و مالکین دو درصدی سهام که از آدمهای مهم ورزش اینجا به حساب میآیند آمدند و سه شرط طبیعی گذاشتند و بعد نوبت به شروط غیرطبیعی رسید! مثلاً اینکه اگر تیم سقوط کرد باید به اداره کل تربیت بدنی خسارت بدهم یا منابع مالی من با یک چک سه امضائه در اختیار آنها باشد. گفتند بدهیها[بالغ بر دو میلیارد تومان میشد] را پرداخت میکنی؟ گفتم بله. ۴ برگ گذاشتند جلوی من گفتند بفرما. این صورت بدهیها، زود پرداخت کن. من جواب دادم باید مطالعه کنم. گفتند وقت نیست، جواب دادند پس هیچی و برگهها را به من ندادند.» امیرکمالی در مورد پرهام مالک ۹۸ درصد سهام باشگاه میگوید: http://footballonline.ir/News.aspx?ID=25277 در هر صورت صلاحیت او تأیید نمیشود و او نیز از خیر باشگاهداری میگذرد. امیرشاهرخ سلامیان از کشتی تا فوتبال موسسه ورزشی سلام با سرمایه گذاری سلامیان و مدیریت همایون ایمن پور با خرید امتیاز تیم عقاب با بودجه بسیار مناسبی اقدام به تیمداری کرد . عقاب در آن مقطع با استخدام بازیکنانی مانند خداداد عزیزی و مهدی هاشمی نسب سر و صدای زیادی در فوتبال ایران به راه انداخت اما کمبود تجربه و برخی حاشیه ها در آن زمان در نهایت منجر به صعود این تیم به رقابتهای لیگ برتر نشد. سلامیان در سال ۸۵ امتیاز این تیم را به کرمانشاه و تیم شیرین فراز کرمانشاه واگذار کرد و در مصاحبه ای اعلام کرد تا زمانی مدیریت و مالکیت بخش خصوصی توسط دولت جدی گرفته نشود در ورزش دیگر سرمایه گذاری نخواهد کرد او با نظر حراست سازمان تربیت بدنی و بدون ذکر دلیل مشخص؛ فقط به درخواست فدراسیون کشتی وقت، از حضور در ورزش اول ایران منع شد. سلامیان همچنین مالک تیم نساجی قائم شهر بود که به گفتهی خود در اسفند ۸۷ این تیم را به مهدی پرهام واگذار کرد. از آن زمان به بعد مشکلات مالکیتی وضعیت این تیم را هالهای ازابهام برده است. http://www.khabaryaab.com/News/395718 حاج فرمان و حاج سلمان کریمی و شیرین فراز کرمانشاه مسئولان دولتی نام «شیرین» را بر نمیتابیدند چرا که یادآور «فرهاد» و «بیستون» بود و عشقی سوزان. به همین دلیل کمک مالی را منوط به تغییر نام باشگاه کرده بودند. در سال ۹۱ نام این تیم به «راهیان کرمانشاه» که به جای «شیرین و فرهاد» یادآور »راهیان نور» و مناطق جنگی است تغییر یافت تا بلکه از کمکهای دولتی برخوردار شوند.
«این تغییر نام به دلیل وجود یكسری حواشی بود كه پیرامون نام شیرین فراز وجود داشت و با توجه به نام مقدس راهیان نور، نام 'راهیان ' را برای تیم انتخاب كردیم. » http://daste1.blogfa.com/post-1703.aspx پس از این تغییر نام، اداره کل تعاون و کار و رفاه اجتماعی امكانات لازم برای تمرینات تیم را در اختیار باشگاه قرار داد. در سال ۸۷ فرمان کریمی مدیرعامل سابق باشگاه شیرین فراز گفته بود: تیم کرمانشاهی بود اما تمریناتش در تهران انجام میگرفت. چنین پدیدهای تنها در «امالقرا» اتفاق میافتد وگرنه در هیچ کجای عالم چنین امکانی وجود ندارد که بازیکنان برای انجام تمرین حدود ۵۳۰ کیلومتر مسافت طی کنند.
کانادا نیز یکی از محلهایی است که در سالهای گذشته مقصد بسیاری از عوامل رژیم بوده و سرمایهگذاریهای بزرگی توسط عناصر وابسته به رژیم در این کشور صورت گرفته است. پیشیار محل زندگی مشخصی ندارد بین دبی، نیویورک، پاریس و ژنو در رفت و آمد است. پسرانش به خوبی فارسی صحبت میکنند و نشان میدهد که سالهای اولیه زندگیشان را در ایران گذراندهاند. خود وی هم ریش دارد و هم «خدا» را پشتیبان خود معرفی میکند که در نظام «الهی- اسلامی» کدهای مشخصی است. وی دارای سه پسر به نامهای امین و امیر و احسان است که با وی همکاری میکنند. دخترش مژده به اتفاق احسان عضو هیئت مدیره جواهرفروشی زنجیرهای ژیلبرت آلبرت هستند. گفته میشود در پولشویی برای رژیم ممکن است شرکت داشته باشد اما شواهدی در این زمینه ارائه نشده است. اما منشاء ثروت وی نامشخص است. وی که صاحب برند جواهر فروشی ژیلبرت آلبرت Gilbert Albert است. علاوه بر شعبهی ژنو، شعبهای از این جواهرفروشی معروف را در پاریس باز کرده و قرار است در سال جاری شعباتی را نیز در شهرهای موناکو، کان و لندن باز کند. http://www.thefashioncentral.com/accessories/jewellery/gilbert-albert-rises-to-new-profile اخیراً شعبهی سه طبقهی بسیار مجلل این جواهر فروشی در نیویورک هم افتتاح شده است. وی در دسامبر ۲۰۰۳ در پروژهی پیست اسكی كوهستانی- آفتابی دوبی كه چیزی حدود یك میلیارد درهم ارزش دارد، شریك شد. این پروژه در زمینی به مساحت ۴/۱ میلیون متر مربع كه شامل پیست اسكی و بالا رفتن از كوه های مصنوعی بود، احداث و به بهره برداری رسید. در این پروژه میلیاردی یك هتل دولوكس، مركز خرید، رستورانها و كافی شاپهای متعدد وجود دارد. وی با همکاری «چروتی» تهیه كننده ایتالیایی مد كارهای دكوراسیون داخلی هتل های پنج ستاره دبی را پیش برد. www.ameinfo.com/news/Detailed/32309.html http://www.zoominfo.com/p/Majid-Pishyar/404864566 نام مجید پیشیار در فوتبال با خرید باشگاه آدمیرا واکر اتریش در سال ۲۰۰۴ مطرح شد. او حشمت مهاجرانی را به عنوان مدیر فنی و خشایار محسنی دلال ایرانی را که مشکلات بسیاری برای فوتبالیستهای ایرانی و باشگاههای پرسپولیس و استیل آذین و عقاب به وجود آورد به عنوان مدیر باشگاه منصوب کرد. آنها مهدی پاشازاده، جواد رزاقی و خداداد عزیزی، امین متوسل زاده و علی لطیفی و فرجی و ... را خریدند. این تیم در عرض سه سال به دسته سوم سقوط کرد و وجههی ایرانیان نزد هواداران این تیم به شدت خراب شد. این باشگاه در سال 2007 با بدهی 3/ 2 میلیون فرانكی تا مرز نابودی پیش رفت. پیشیار نزد افکار عمومی و فوتبالدوستان اتریشی بدنام است و مجلهی آنلاین تلویزیون اتریش نیز مقالهای علیه وی و فعالیتهایش که باعث نابودی باشگاه آدمیرا واکر که در سال ۱۹۰۳ تأسیس شده است دارد. http://sportv1.orf.at/081201-10593/index.html در این دوران پیشیار و محسنی تبلیغ میکردند که آدمیراواکر یک پایگاه در دل اروپا برای فوتبال ایران ایجاد میکند و پلی میشود برای پرتاب چهرههای مستعد و جوان فوتبال ایران به فوتبال اروپا. اما نه تنها به فوتبال ایران خدمتی نکردند بلکه جوانانی را که با وعده و وعید به اتریش بردند نابود کردند و آنها با قلبی شکسته و جیبی خالی به کشور بازگشتند و شکایتهایی را نیز علیه محسنی مطرح کردند. اما چیزی نگذشت که باشگاه اعلام ورشکستگی کرد. پیشیار بعد از اعلام ورشكستگی با انتشار بیانیهای از عدم حمایتهای مالی دولت ژنو و همچنین چرخه مالی باشگاه ابراز ناامیدی كرد. وی با هیاهوی بسیار استادیوم ژنو را با قراردادی ۳۲ ساله به اجاره باشگاه درآورد تا «32Group» دوباره مطرح شود. این تیم در زمان مالكیت پیشیار به «گرنات» به معنی «لعل» مشهور و موفق شد در سوپر لیگ فصل 2012 - 2011 حضور پیدا كند اما پس از آن دچار مشكلات مالی شد به طوریكه دستمزد بازیكنان به پایین ترین حد خود رسید. در این آدرس میتوانید واکنشهای غیرطبیعی پیشیار پس از موفقیت «سروت» و حضور این تیم در سوپرلیگ سوئیس را ملاحظه کنید: مجید پیشیار در سال ۲۰۱۱ باشگاه پرتقالی بیرامار را که در سال ۱۹۲۲ تأسیس شده و در شهر اویرو در شمال پرتغال واقع است خرید. این باشگاه که در لیگ برتر فوتبال پرتغال حضور داشت، پس از خریداری توسط پیشیار به تیر غیب گرفتار شد و در فصل ۲۰۱۲-۲۰۱۳ شانزدهم شد و به لیگ دسته دوم سقوط کرد. این سومین تیمی است که او با خرید آن به نابودی تیم کمک میکند. این که او چرا در تجارت موفق است و در باشگاهداری نه، سؤالی است که پاسخ آن چندان مشکل نباید باشد چه بسا کاسهای زیر نیمکاسه است.
امین پیشیار در مورد گردش مالی این باشگاه و اینکه قرارداد این بازیکنان چقدر است، عنوان کرد: «نه خودم و نه پدرم در مورد گردش مالی صحبت نمیکنیم، اطلاعات این مسئله در اینترنت موجود است و میتوانید ببینید. این 3 بازیکن متعلق به پرسپولیس هستند و امسال میهمان ما در بیرامار هستند. باید برای پیشرفت خود تلاش کنند و اینکه آیا میمانند یا به تیمهای دیگر میروند به عملکرد خودشان و نظر دایی بستگی دارد، ما آنها را نخریدیم و به صورت قرضی هستند. ...وی در پاسخ به این سؤال که چطور چشم بسته این بازیکنان را خریداری کردهاند، گفت: «مربیان ما فیلمهای بازی آنها را دیدهاند و اینکه میگویم چشم بسته یه اصطلاح است، آنها این نفرات را پسندیدهاند.» ظاهراً سناریویی را که یک بار به مدد خشایار محسنی در ارتباط با جوانهای مستعد ایرانی در تیم آدمیراواکر بازی کردند و آنها را به نابودی کشاندند این بار در تیم پرتغالی کلید خورده است. هنوز چیزی نگذشته گفته شد که حسین کنعانی برگشت خورده و به ایران بازگشته است. از ابتدا هم معلوم بود همچون گذشته آنها با دنیایی از امید و اشتیاق به اروپا میروند و جز دلسردی و ناامیدی چیزی نصیبشان نمیشود. اما رویانیان و تیم همراه او تا میتوانند روی موضوع تبلیغ میکنند تا خود را ناجی فوتبال ایران معرفی کنند. درآمدهای نجومی فوتبالیستها برای مثال در حالی که قرارداد علی دایی با پرسپولیس ۶ میلیون تومان بود وی با رقم ۳ میلیون مارک معادل ۹۰۰ میلیون تومان به تیم آلمانی آرمینا بیلفیلد انتقال یافت. از این مقدار دو و نیم میلیون مارک معادل ۷۵۰ میلیون تومان به دایی رسید. در سال ۷۷ از انتقال مهدوی کیا به بوخوم بین ۷۰۰ تا ۸۰۰ میلیون تومان به پرسپولیس رسید. کریم باقری وقتی در سال ۷۶ به آرمینا بیلفیلد منتقل شد قرارداداش با پرسپولیس تنها یک و نیم میلیون تومان بود. طی ۸ سال گذشته با آن که تیم ملی از صعود به جام جهانی ۲۰۰۲ بازماند و سطح فوتبال باشگاهی مسابقات لیگ برتر به شدت افت کرده با توجه به رشد درآمدهای نفتی قراردادهای فوتبالیستها هر سال با افزایش چشمگیر و غیرقابل کنترلی مواجه شده و حتی تصویب قوانینی از نوع «سقف قرارداد» هم تنها روی کاغذ باقی مانده و کسی به آن توجهی نمیکند و عاقبت أت را کنار گذاشتند. در این دوران پولهای زیرمیزی که هیچکجا نوشته و ثبت نمیشود جای قراردادهای رسمی را گرفت و در این میان دلالان فوتبال به ثروتهای هنگفتی رسیدند. میزان سوءاستفاده مالی پس از راهیابی تیم ملی به جام جهانی ۲۰۱۴ برزیل میتواند ابعاد نجومی جدیدی پیدا کند چرا که فوتبال دوباره در کانون توجهات قرار میگیرد. اگر سرمایهگذاری ۱۰۰ میلیاردی خارجی در کره جنوبی در یک دوره ۴۰ ساله از 1962 تا 2002 تحولی شگرف را در اقتصاد و به تبع آن در ورزش این کشور به وجود آورد و به مدد آن بازارهای جهانی و مسابقات بینالمللی را فتح کردند، درآمد ۷۰۰ میلیارد دلاری نفتی در دورهی هشتسالهی حکومت احمدینژاد بین سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۳ همانطور که باعث پیشرفت اقتصاد ایران نشد و همهی شاخصهای اقتصادی حبر از فاجعه و نزدیک شدن به مرز سرخ میدهند در زمینهی فوتبال نیز تزریق هزاران میلیارد تومان پول در این دوران، نه تنها گشایشی به وجود نیاورد بلکه سیرقهقرایی ادامه یافت. مقایسهی وضعیت فوتبالیستهای امروزی با فوتبالیستهای دههی ۶۰ و اوایل دههی ۷۰ نشاندهندهی روندی است که فوتبال در این سه دهه بدون آن که شاهد رشد و پیشرفتی باشیم طی کرده است. این در حالی است که طی این مدت با آن که جمعیت کشور دو برابر شده است اما از آمار تماشاگران فوتبال به شدت کاسته شده و تعداد تماشاگران بازیهای تیمهای ریشه دار و محبوب شهرستانی مانند سپاهان و ذوبآهن و ملوان و صنعت نفت و ... گاه از چندصدتن و یا حداکثر از چند هزار نفر تجاوز نمیکند و تعداد تماشاگران بازیهای تیمهای استقلال و پرسپولیس و حتی تیم ملی ایران با افت شدیدی مواجه شده است. فوتبال ملی دیگر چنگی به دل نمیزند. کریم باوی یکی از بهترین بازیکنان دههی ۶۰ میگوید: «من کفش نداشتم. به یکی از دوستانم گفتم و او هم کفش برادرش را برایم آورد که کفه اش کاملا از بین رفته بود و فقط یک گوشه اش سالم بود. تازه ۴ شماره هم برای من بزرگتر بود. رفتیم اردوی انزلی و از سیروس قایقران جوراب قرض گرفتم و کفش را کردم اندازه پایم. یا آن کفش گلهای زیادی زدم. یادم میآید قبل از این که تیم راهی سئول شود یکی از بچهها به دهداری گفت که به کریم باوی بگویید کفش هایش را در بیاورد. وقتی وضعیت من را دید پرویز خان که خدا رحمتش کند گریه کرد. او به من گفت با این کفشها این همه گل زدی؟ بیشترین قرارداد من ۳۵ هزار تومان بود که از شاهین گرفتم، بنده هیچ پولی از پرسپولیس دریافت نکردم و علی پروین میگفت با آژانس بیا و پول را آنجا حساب میکردند. اولین دریافتی بنده ۵ هزار تومان بود و از شاهین گرفتم،بلافاصله پس از دریافت پول بند کفشهای خود را محکم کردم و از نارمک تا میدان انقلاب دویدم تا برای مادرم انگشتر بخرم....پس از بازی با کره جنوبی در پوسان کاپیتان تیم کره به من برای حضور در شالکه آلمان پیشنهاد داد و گفت شماره تلفن خود را بده که به او گفتم خانه ما تلفن ندارد.» «عباس کارگر ستاره اسبق تیم ملی و پرسپولیس هنوز با وانت کار میکند. او که در فوتبال به هیچ نرسید مجبور است برای امرار معاش خود و خانوادهاش با وانت بارکشی کند.» برخی از بازیکنان «حتی در دوران اوج فوتبال خود که پیراهن تیم ملی را هم به تن میکردند، مجبور بودند بعد از تمرین به دل خیابانهای شهر بزنند و مسافرکشی کنند، مانند کاظم سید علیخانی، غلامرضا فتح آبادی، پرویز مظلومی و عبدلعلی چنگیز فتح آبادی در دوران اوج خود که در تیم ملی هم خوش میدرخشید، مسافر کشی می کرد.» وحید قلیچ دروازهبان اسبق پرسپولیس در سال ۷۲ یک پیکان داشت و در آژانس کار میکرد. بعدها سرایدار باشگاه کارگران شد و امروز مربی دروازهبانهای پرسپولیس است. پرویز مظلومی سرمربی سابق استقلال و امروز مس کرمان درباره آن روزها میگوید: «سال ۶۲ و در بحبوحه جنگ تحمیلی اوضاع و احوال فوتبال چندان رو به راه نبود. در آن سالها کاپیتان استقلال بودم اما عملا از فوتبال چیزی عایدم نمیشد و مجبور بودم برای امرار معاش چند ساعتی هم با تاکسی کار کنم» نگاهی به وضعیت امروز فوتبالیستهای دههی ۷۰ و ۸۰ جواد نکونام در زمرهی فعالترین واردکنندگان عطر و ادکلن است و شرکت تولید پوشاک و لوازم ورزشی دارد. وی همچنین در شمال کشور در پروژهی شهرکسازی مشارکت دارد. خداداد عزیزی صاحب یک شرکت تولید قطعات یدکی اتومبیل در سنگاپور است و در دبی هم سرمایه گذاری کرده است. وی فعالیت اقتصادی خود را همراه با مجید ساعدیفر شروع کرد و در کمپانی تولید پوشاک ورزشی «مجید» سهامدار است. علی کریمی مشغول برجسازی در کرج است. گفته میشود یکی از سهامداران شرکت پوشاک «مجید» به شمار میرود و یک فست فود مدرن در فردیس کرج دارد. ویلایش در لواسان میلیاردها تومان میارزد. مهدی مهدوی کیا سرمایهگذاری زیادی در امر خرید املاک در آلمان و تهران کرده و به صادرات واردات میپردازد. فرهاد مجیدی سرمایهگذاری زیادی بخش مسکن در دبی کرده است. خانهاش در فرمانیه است. مجتبی جباری یکی از مغازهداران بازار موبایل ایران است که چندین باب مغازه و چندین خانه هم دارد. افشین پیروانی در تولید محصولات ورزشی جورابان شریك است، در بازار تهران مغازه دارد و در كار ساختوساز هم هست. یکی دیگر از فعالیتهای اقتصادی او ساخت یک سفرهخانه زیبای سنتی (فاخته) در فضای ییلاقی فرحزاد تهران است که درآمد سرشاری دارد. حمید استیلی مدتی نمایندگی قطعات فابریک بی ام و در تهران را داشت. وی همچنین کافی شاپی در پاساژ مریم در میدان مادر دارد و از سهامداران شرکت شیرین عسل است. احمدرضا عابدزاده صاحب فست فود زنجیره ای احمد رضا عابدزاده است که دو شعبه دارد. رحمان رضایی در کار صادرات فرش از ایران به ایتالیا است. مهرداد میناوند یک ادکلن فروشی در ساختمان میلاد شهرک غرب و یک کت و شلوار فروشی هم در میر داماد دارد. دنبال خرید و فروش ملک و زمین در شمال ایران است. محمد خاکپور در لس آنجلس امریکا مدرسه فوتبال دایر کرده و یکی از بزرگترین صادر کنندگان فرش ایرانی به دنیاست. علی سامره یک رستوران ایرانی با معماری و غذاهای سنتی به نام «بناب» در دوبی دارد. همچنین یک پیتزا فروشی هم در سعادتآباد دارد و به کار تبلیغات مواد غذایی هم مشغول است. مهدی پاشازاده امتیاز باشگاه شهرداری تبریز را خریداری کرد و مالک این تیم است. مغازهدار هم هست و رستورانی در کلن دارد. سیروس دینمحمدی یک موسسه تولید پوشاک را اداره میکند. علاوه بر یک باب مغازه در پاساژ میلاد نور در چند پاساژ مطرح تهران، چندین مغازه دارد که مبلغ سر قفلی آنها فوقالعاده است. رسول خطیبی پروژه ساخت یک مجموعه ورزشی را در تبریز آغاز کرده است. پژمان نوری و جواد کاظمیان به آپارتمانسازی مشغول هستند. حسین کعبی ساکن محله سعادتآباد تهران است و خانههایش را اجاره داده است. امیر قلعهنوعی بسیار ثروتمند است. مالک یک مبل فروشی در خیابان ولیعصر است. استخر و سونای پرطرفداری دارد و در بخش مسکن سرمایهگذاری زیادی کرده است. گفته میشود او یکی از شرکای علیآبادی رئیس کمیته ملی المپیک و رئیس سابق تربیتبدنی است که با هم در امر مسکن سرمایهگذاری کردهاند. غلامحسین پیروانی یکی از پولدارترین های فوتبالی به شمار میرود. علاوه بر حضوری فعال در کار خرید و فروش زمین، گاوداری پدرش را نیز اداره میکند. فرهاد کاظمی یک کت و شلوار فروشی در پاساژ ونک دارد. حمید بابازاده مربی دروازهبانهای استقلال، یک فروشگاه بزرگ مانتو فروشی در تهران و چند ملک در تهران و شمال دارد. داود فنایی مربی دروازهبانهای تیم ملی فوتبال جوانان ایران یك باشگاه بدنسازی در خیابان ولیعصر حوالی جردن دارد. گفته میشود ثروت علی دائی ، علی پروین و امیر قلعه نوعی قبل از انفجار قیمتها کمتر از صد میلیارد تومان نبوده است. حتی عادل فردوسی پور گزارشگر و مجری برنامهی پربیننده ۹۰ به مدد جذابیتهای فوتبال به ثروت زیادی دست یافته است.
گزارشی که در مورد منازل مسکونی علی دایی و کریم باقری در سایت انتخاب انتشار یافته نشاندهندهی سطح زندگی دو تن از بازیکنان مطرح فوتبال ایران در دوران مذکور است: «بالاتر از چهار راه کور نور، برج رولکس قرار دارد که علی دایی، سرمربی تیم فوتبال پرسپولیس ساکن یکی از پنتهاوسهای همین برج است. زیربنای این واحد 1717 متر مربع و قیمت هر متر مربع آن بالغ بر ۲۵ میلیون تومان است. پنتهاوس دایی دارای استخر روی بام، سونا، جکوزی، آسانسور اختصاصی حمل ماشین به داخل واحد، آسانسور نفر بر اختصاصی، دستگیرهها و شیرآلات آب طلا، آسانسور نفر اختصاصی، دستگیرهها و شیرآلات آب طلا، سیستم سرمایشی و گرمایشی از کف، مبدل برق از انرژی خورشیدی، آشپزخانه مبله، سیستم ضد حریق، سیستم صوتی، زمین ورزشی و باغچه است. نزدیک محله جماران به سه راه یاسر و سپس خیابان صادقی قمی میرسیم و کمی بعدتر خیابان بوکان خود را به ما نشان میدهد. آن هم تا گلابدره. میایستیم و ناخودآگاه سر و گردنمان به سمت آسمان بالا میرود. در دو سوی خیابان برجهای چند طبقهای را میبینیم که بر بالای خود یک واحد پنتهاوس را میزبانی میکنند. این جا بهشت پنتهاوسنشیان پایتخت است. در این خیابان تعداد پنتهاوسهای ساخته شده به نسبت دیگر برجهای نقاط و محلات مختلف تهران بیشتر است. فرزاد دلیری که او را به عنوان معروفترین طراح و سازنده اغلب پنتهاوسهای پایتخت میشناسند. در یکی از برجهای همین خیابان زندگی میکند و کریم باقری هم در یکی از پنتهاوسهای این خیابان ساکن است.» http://www.entekhab.ir/fa/mobile/135737 دایی قبلاً در یک خانهی ویلایی زندگی میکرد. اما به علت دستبرد سارقان به این پنتهاوس نقل مکان کرد.
دایی خانهی سه میلیارد تومانی را برای فوتبالیستهای امروزی معمولی میداند: http://www.jahannews.com/vglhwwniw23nwxu..f22tdtyz.html در حالی که هنوز سه نفر از بازیکنان تیم ۱۹۹۸ هنوز ماشین ندارند، مقایسه بین ماشین فوتبالیستها در سالهای گذشته و امروز گویای همه چیز است. در حالی که در سالهای گذشته اکثر فوتبالیستها ماشینهای ساخت داخل کشور داشتند امروز گرانترین ماشینهای روز دنیا زیر پای آنهاست. Copyright: gooya.com 2016
|