گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! آیت الله ای فراتر از مذهب٬ پیام اخوانآیتالله تهرانی با ایستادگی در مقابل سیاست دیرینهٔ دولت ایران در تحقیربهائیان با عناوینی چون "مرتد" و "فرقهٔ ضاله" که تحت حمایت تفسیرهای خودسرانهٔ رژیم از قوانین شرعی صورت میگیرد، به چالش مستقیم سؤ استفادهٔ سیاسی دولت از مذهب پرداخته است. اوآیتالله ایست فراتر از مذهب که ورای نفرتها و بزدلیها ایستاده تا باز یاد آورباشد که الوهیت یعنی برابری حق انسان بودن همگان، سوای عقاید مذهبی شان.در تاریخ ۲۸ سپتامبر ۱۹۴۳ یک دیپلمات آلمانی بطور محرمانه جبهه مقاومت دانمارک را از نقشه نیروهای اشغالگر آلمان نازی برای تبعید کردن یهودیان دانمارک به اردوگاههای هولناک آگاه کرد. ایدئولوژی نفرتزای نازی همهٔ غیر آریاییها را پست تر از انسان دانسته و افراد متعلق به این گروه را در سراسر اروپا مورد تبعیض و خشونت سیستماتیک قرار میداد. اما مردم دانمارک از مشارکت در چنین نقشه شیطانی پرهیز کردند و با حرکتی استثنائی از طریق مقاومت غیر خشونت آمیزهزاران یهودی هموطن خود را در منازل و کلیساهای خود پنهان نمودند و در انتها عده ای ماهیگیر، یهودیان دانمارکی را بصورت مخفیانه از طریق دریا به کشور سوئد فراری دادند. ملت دانمارک بطور واضح و با صدای رسا به نازیهای اشغالگر فهماندند که در کشور آنها "یهودی" و "غیر یهودی" وجود ندارد، زیرا که در مملکت آنها همهٔ شهروندان دانمارک در مقابل قانون برابرند. با نجات دادن یهودیان مملکت خود، مردم دانمارک به نجات مقام انسانی خود موفق شدند و نام خود را به عنوان ملتی عادل در صفحات تاریخ ثبت نمودند. به همین دلیل است که ما باید از شهامت خارق العاده ای که آیتالله عبدالحمید معصومی تهرانی در ایران از خود نشان داده قدردانی کنیم. این روحانی شیعه اخیراً با یک عمل نمادین، بی سابقه و فراگیر، شجاعانه در مقابل ایدئولوژی خشونت بار رژیم جمهوری اسلامی در رابطه با اقلیت مظلوم بهائی در ایران ایستاد. آیتالله معصومی تهرانی نه تنها مانند برخی رهبران مذهبی انقلاب ۱۳۵۷ ایران که مردم را به خشونت علیه جامعه بهائی تحریک کرده اند عمل نکرد، بلکه در تاریخ ۱۸ فروردین اعلام کرد که هدیه ای نفیس از آثار خوشنویسی و تذهیب خود را به بهائیان جهان اهدا نموده است. در این اثر آیتالله معصومی تهرانی یکی از نوشتههای بهائی در امر اهمیت روابط دوستانه پیروان ادیان مختلف را به کارهای هنری آیتالله تهرانی شامل تذهیب آثاری چون قران، تورات، زبور، کتاب عهد جدید و انجیل عزرا میباشد. اما تا به حال ایشان هیچ یک از نوشتههای مقدّس دیانتی را که توسط دولت جمهوری اسلامی "ضاله" و یا "کافر" شناخته آیتالله تهرانی توضیح میدهد که این هدیه "به منظور تذکر و یادآوری بر ارج نهادن به انسانیت انسان، همزیستی مسالمت آمیز، همیاری و همدلی، و پرهیز از کینه ورزی، عصبیت و تعصبات کور مذهبی" اهدا شده است. ایشان از اینکه هموطنان بهائی"به شکلهای مختلف از تعصبات کور مذهبی آسیب دیده اند" اظهار تأسف کرده وگفته که کار هنری خود را "به منظور دلجویی و همدردی از طرف خود و تمامی هم میهنان آزاد اندیشم تقدیم میکند". آیتالله تهرانی با ایستادگی در مقابل سیاست دیرینهٔ دولت ایران در تحقیربهائیان با عناوینی چون "مرتد" و "فرقهٔ ضاله" که تحت حمایت تفسیرهای خودسرانهٔ رژیم از قوانین شرعی صورت میگیرد، به چالش مستقیم سؤ استفادهٔ سیاسی دولت از مذهب پرداخته است. اوآیتالله ایست فراتر از مذهب که ورای نفرتها و بزدلیها ایستاده تا باز یاد آورباشد که الوهیت یعنی برابری حق انسان بودن همگان، سوای عقاید مذهبی شان. او ایرانی بودن و بهسازی ایران را بر اساس امال شهروندان ایران، از مذهبی گرفته تا بی دین، معنأیی تازه داده است. اینکه چنین روحانیون ارشدی در یک رژیم جمهوری اسلامی مورد ایذا و اذیت و حبس و بند قرار میگیرند خود نشان دهنده اختلاف فاحشی بین دو نیروی سازنده خراب کننده در ایران است. یکی نیروی فرازگر روحانی با ویژه گیهای انسان منشانهٔ خود و دیگری نیروی افراط گرای مذهبی که هدفش حفظ قدرت سیاسی اش بیش نیست! ندای پر شهامت آیتالله تهرانی با آواز دیگر ایرانیان برجسته و سرشناس در هم آمیخته و از امتناع از زیستن در مملکتی سخن میگوید که در آن نفرت از دیگران میزان هویت ملی محسوب میگردد. از جمله روحانیون در خور توجه که از برابری حقوق شهروندان بهائی ایران دفاع کرده اند مرحوم آیتالله العظمی حسینعلی منتظری و محسن کدیور میباشند همچنین از آن جمله محمد نوری زاد میباشد که از همکاران معتبر سابق دستگاه حکومت اسلامی محسوب میشد. وی شهامت آنرا داشت که به پای بوسی پسر ۴ ساله بهائی که والدینش به جرم عقاید مذهبی خود در زندان بودند برود و بگوید "از طرف آنانی که در این سالهای اسلامی بر تو و همهٔ هم کیشان تو جفا باریده اند از تو پوزش میطلبم". مدافع حقوق بشر، نسرین ستوده، اعلام کرده است که هیچ "ایرانی صلح طلبی" طالب نفرت نیست و "حقوق اقلیتهای مذهبی یک تقاضای ملی است". همانند آیتالله تهرانی، این افراد بزرگوار هستند که میتوانند به ما دورنمایی متفاوت از آیندهٔ ایران ارائه دهند. آیندهای که در آن همهٔ ایرانیان بتوانند مقام انسانی خود را به عنوان ورّاث تمدنی غنی باز یابند و در زمرهٔ پیشگامان ملل جهان درآیند، نه مطرودین آن جامعه بهائی ایران در طول تاریخ صد و هفتاد ساله خود همواره و به بهانههای مختلف مورد ستم و بلا قرار گرفته است، همانند دشمنی خیالی که باعث و بانی تمامی بدیهای دنیا است. بهائی ستیزی وسیله ای سهل و مهیّا در دست استبداد بوده است. وسیله ای که با آن به راحتی توجه مردم را از حق و حقوق و احتیاجات واقعی خود سلب نمودند و جلوی سازندگی و پیشرفت جامعه را بسوی اجتماعی عادل گرفتند. افرادی چون آیتالله تهرانی با نپذیرفتن اوضاع حاکم در ایران، با ایفا نقش در رها سازی بهائیان مظلوم ایران از چنگ ظلم، در واقع در راه رهاسازی مردم ایران از چنگال جهالت و افراط گرایی قدم بر میدارند. در چهارچوب مسالهٔ غنی سازی انرژی هسته ای ایران، تلاش یک ملت را در راه احیای روح خود نمیتوان نادیده گرفت. بخصوص در هنگامی که مخالفین نفرت و دشمنی، خود هدف خشم و انتقام حکومت قرار میگیرند و بیش از پیش نیازمند حمایت بین المللی میباشند. بهائیان ایران همواره از نظر حقوق بشر سپر بلا بودهاند. رفتار دولت ایران با جامعه بهائی آزمون نهاد نمای حکومت است که تعیین میکند رهبران کشور ملت را به کدام سرانجام سوق خواهند داد. در پشتیبانی از موضع قهرمانانه آیتالله تهرانی بسیاری هستند که همصدا با او به صاحبان قدرت میگویند همچون مردم دانمارک که از قبول پدیدهٔ "یهودی و غیر یهودی" در کشور خود امتناع ورزیدند، در ایران هم پدیدهٔ "بهائی و غیر بهائی" وجود ندارد و مردم ایران میخواهند که از آنها در صفحات تاریخ معاصر به عنوان ملتی عادل یاد شود. Copyright: gooya.com 2016
|