دوشنبه 22 اردیبهشت 1393   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

زیباکلام: شطرنج انتخابات مجلس را هاشمی، خاتمی و سیدحسن خمینی می‌چینند

صادق زیباکلام در گفتگو با روزنامه آرمان گفت، رودخانه‌ای به راه افتاده و هاشمی، خاتمی و سیدحسن خمینی را با خود می‌برد نام این رودخانه گفتمان دموکراسی‌خواهی است. این سه نفر چه بخواهند و چه نخواهند در مسیر دموکراسی‌خواهی قرار گرفته‌اند



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


زیباکلام ادامه داد هاشمی، سیدحسن خمینی و سیدمحمد خاتمی به تعبیر من آینده مجلس دهم را می‌سازند. شطرنج سیاسی مجلس دهم را اینها خواهند ساخت البته ذکر این نکته لازم است که جامعه ایران اکنون به نقطه‌ای رسیده که کسی نمی‌تواند به مردم امر و نهی کند که چه کاری را باید انجام دهند. جامعه سیاسی ایران اکنون از چنان پیشرفتی برخوردار شده که می‌تواند خودش تصمیم بگیرد و خودش تحلیل کند. اما رهبران جریان اعتدال و اصلاحات این سه نفر هستند و مردم به خوبی تشخیص می‌دهند که چه کسی می‌تواند بهترین تصمیم و بهترین مشاوره را ارائه دهد.

حتی علی مطهری را هم می‌توانیم به این جرگه اضافه کنیم. صحبت‌های او چیزی جز گفتمان دموکراسی‌خواهی نیست. کدامیک از موضع‌گیری‌های علی مطهری را می‌توانید بگویید اصولگرایی است؟

روحانی در میان بیشتر سیاستمداران و گروه‌های سیاسی ایران به عنوان شخصیتی بسیار نزدیک به آیت‌الله هاشمی‌ شناخته می‌شود. وقتی به عقب برمی‌گردیم کسی که بیش از دیگران از آمدن آیت‌الله خوشحال می‌شد کسی نبود جز دکتر صادق زیباکلام به همین دلیل با او درباره اینکه از کجا می‌دانست آیت‌الله ثبت نام می‌کند گفت‌وگو کردیم که متن آن در ادامه می‌آید:

یک سال از ثبت‌نام آیت‌الله هاشمی می‌گذرد. آیا پیش‌بینی اتفاقات یک سال گذشته را می‌کردید؟
اگر وقایع سال گذشته را با هم مرور کنیم متوجه خواهیم شد که من تنها کسی بودم که حضور آیت‌الله هاشمی را در انتخابات ریاست‌جمهوری سال92 پیش بینی کردم. چیزی که جالب است این است که آن موقع هیچ‌کس پیش‌بینی نمی‌کرد آقای هاشمی در انتخابات به صورت جدی حاضر شود. حتی فرزندانش! یادم هست کسی به من توصیه می‌کرد که حتی فرزندان هاشمی هم نسبت به حضور او امیدوار نیستند شما چگونه به این سرعت پیش‌بینی می‌کنید. می‌خواهم بگویم فرزندان و نزدیکان آیت‌الله هم ایشان را به خوبی نشناخته‌اند. نه محسن هاشمی و نه حتی حسین مرعشی هم پیش‌بینی نمی‌کرد که ایشان به صورت جدی تصمیم به شرکت در انتخابات داشته باشند. یک هفته قبل از ثبت‌نام هاشمی به من گفتند که شما از کجا می‌دانید که ایشان ثبت‌نام می‌کنند. بالاخره ایشان 21اردیبهشت سال گذشته شرکت کردند. من در مقابل همه تحلیل‌ها یک پاسخ نداشتم و بیشتر از این نمی‌توانستم برخی از حقایق را بیان کنم. می‌گفتم من تحلیلم این است که آیت‌الله در انتخابات شرکت می‌کند اما به واقع نمی‌توانستم بخشی از حقیقت را بازگو کنم. می‌دانستم که ایشان در انتخابات شرکت می‌کند و اتفاقا با قدرت هم شرکت می‌کند و اتفاقا دوست هم داشتم که ایشان در انتخابات شرکت کند. ثبت‌نام ایشان بیش از هر چیز خواسته قلبی من بود.

پس شما از کجا می‌دانستید که ایشان در انتخابات شرکت می‌کند؟
برای توضیح این مساله نیاز داریم وقایع آن روزها را مرور کنیم. یادم می‌آید روز شنبه بود که ایشان ثبت‌نام کردند. فردای آن روز من به اتفاق حسین ا... کرم می‌رفتیم دانشکده فنی دانشگاه بابلسر. آنجا متوجه شدم که چه شور و استقبال عجیبی در دانشگاه و میان دانشجویان ایجاد شد و هر جا که می‌رفتم همین روند ادامه داشت بنابراین هاشمی به درستی توانسته بود خواسته مردم را دریابد. این موج عجیب موج امید بود و به گونه‌ای بود که همه را به یاد دوم خرداد می‌انداخت. بدون اغراق می‌گویم برای شناختن خواسته و نیاز اجتماع بی‌تردید نیازمند یک دید سیاسی قوی هستیم. بنابراین ایشان یک دید قوی از جامعه ایرانی داشت و واقعیت جامعه ایرانی را درک می‌کرد. پس از عدم احراز صلاحیت ایشان هم دچار نوعی بهت و ناباوری شدیم. واکنش هاشمی نسبت به این موضوع را باید نقطه عطفی در تاریخ ایران و بررسی تاریخ انتخابات92 و از همه مهم‌تر رفتارشناسی سیاسی‌اش درک کرد. ایشان، نه قهر و نه اخم کردند؛ هر چه بود ظاهر ایشان تغییری نکرد. پس از آن بود که آقای هاشمی با تاکید از آقای روحانی خواست که شما همچنان در انتخابات بمانید و بعد هم نوبت به بیانیه حمایت ایشان از آقای روحانی رسید. وقتی به عقب برمی‌گردیم می‌بینیم که آمدن آقای هاشمی و برخوردهایی که با آقای هاشمی پس از عدم احراز صلاحیتشان شد کاملا به ضرر اصولگرایان تمام شد. به یک معنا می‌توانم ادعا کنم عدم حضور آقای هاشمی موجب رای آوردن آقای روحانی شد. همه اینها به نظر من موجب شد که وحدت اصلاح‌طلبان حفظ شود. هیچ کس نمی‌تواند ادعا کند هاشمی را بیشتر از فرزندانش می‌شناسد. اما واقعیتی که می‌خواهم بگویم این است که من ساعت‌ها با هاشمی حرف زدم. همیشه صحبت‌های من با آقای هاشمی صریح و بی‌پرده بوده است. شما در کتاب «هاشمی بدون روتوش» بخشی از آن را می‌بینید. هاشمی اینگونه نبود که بگوید من از روحانی حمایت می‌کنم تا تلافی رد صلاحیت‌ام را کرده باشم.

پس چرا حمایت کردند؟
اگر آقای هاشمی از آقای روحانی حمایت کردند به این دلیل بود که ایشان به درستی تشخیص دادند روحانی بیش از بقیه با توجه به واقعیات جامعه سیاسی ایران به درد جامعه می‌خورد. از اول هم با روحیات روحانی آشنا بوده‌اند و حتی در جریان برنامه‌های آقای روحانی قرار داشت.

آیا آیت‌الله به آنچه می‌خواست رسید؟
آیت‌الله به آنچه می‌خواستند دست یافتند. یا حداقل بگویم به آنچه می‌خواستند دست یافتند.

یک سال از انتخابات92 می‌گذرد، دلیل حمایت هاشمی از برخی وزرا چیست؟
اگر ایشان از برخی وزرا حمایت می‌کنند و به نوعی آنها را به روحانی سفارش کردند به دلیل شناختی بود که از آنها داشتند. هاشمی هیچگاه به دنبال سهم‌خواهی از دولت نبود. امروز مهندس ترکان، امین دولت یازدهم است و هیچ کس نمی‌داند در سکوت کامل ایشان چه کاری را برای دولت یازدهم انجام داد یا اکنون چه کاری را برای کشور انجام می‌دهد او مرد پیدا و پنهان دولت یازدهم است خصوصا در ابتدای شکل‌گیری دولت. درباره وزرا هم همین است ظریف اکنون یکه‌تاز عرصه دیپلماسی است و موفقیت او موفقیت دولت یازدهم قلمداد می‌شود. به عقیده من اسحاق جهانگیری به خوبی توانسته هیات دولت را مدیریت کند و حتی وزیری مانند بیژن نامدار زنگنه. حالا من از شما می‌پرسم آیا هاشمی با پیشنهاد چنین مهره‌هایی از دولت یازدهم سهم خواهی کرده است؟!

برخی رسانه‌ها که این را می‌گویند.
هاشمی به دنبال سهم‌خواهی نبوده و نیست. حتی در انتخابات مجلس آتی. هاشمی روی این مهره‌ها تاکید داشت؛ به دلیل توانمندی‌شان.

انتخابات مجلس آینده را چگونه ترسیم می‌کنید؟
کسانی مانند هاشمی، سیدحسن خمینی و سیدمحمد خاتمی به تعبیر من آینده مجلس دهم را می‌سازند. شطرنج سیاسی مجلس دهم را اینها خواهند ساخت البته ذکر این نکته لازم است که جامعه ایران اکنون به نقطه‌ای رسیده که کسی نمی‌تواند به مردم امر و نهی کند که چه کاری را باید انجام دهند. جامعه سیاسی ایران اکنون از چنان پیشرفتی برخوردار شده که می‌تواند خودش تصمیم بگیرد و خودش تحلیل کند. اما رهبران جریان اعتدال و اصلاحات این سه نفر هستند و مردم به خوبی تشخیص می‌دهند که چه کسی می‌تواند بهترین تصمیم و بهترین مشاوره را ارائه دهد. رودخانه‌ای به راه افتاده و هاشمی، خاتمی و سیدحسن خمینی را با خود می‌برد نام این رودخانه گفتمان دموکراسی‌خواهی است. این سه نفر چه بخواهند و چه نخواهند در مسیر دموکراسی‌خواهی قرار گرفته‌اند. حتی علی مطهری را هم می‌توانیم به این جرگه اضافه کنیم. صحبت‌های او چیزی جز گفتمان دموکراسی‌خواهی نیست. کدامیک از موضع‌گیری‌های علی مطهری را می‌توانید بگویید اصولگرایی است؟ گفتمان دموکراسی‌خواهی در 24خرداد92 نمود پیدا کرد. حال می‌بینیم همه اصلاح‌طلبان، اعتدال‌گرایان و حتی اصولگرایان پس از سال92 اطراف حسن روحانی جمع شدند. من معتقدم ائتلاف دموکراسی‌خواهی در انتخابات سال92 بیشترین رای و بیشترین نامزدها را خواهد شد. به هیچ صورتی نمی‌توانید جریان دموکراسی‌خواهی را متوقف کنید.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016