نقشه راه جمهوری اسلامی برای ادامه حيات خويش، کمپين سفارت سبز

پس از آخرين آزمايشات اتمی کره شمالی در بهمن ماه سال گذشته برابر با ۱۲ فوريه ۲۰۱۳ که با تکنولوژی کره شمالی و سرمايه جمهوری اسلامی ی انجام گرفت ،رهبر نظام اسلامی
طی جلسه ای مشترک با سران سه قوه و فرماندهان سپاه ،ارتش و امنای نزديک به خود آخرين بررسی ها ،جهت اتخاذ تاکتيک های لازم بمنظور دسترسی به اهداف استراتژيک نظام را بررسی نمود،که نتيجه آن ارائه گزارشی از سوی هر يک از نهادها و ارائه نقشه راه برای آينده نظام بود.

خلاصه اين نقشه راه عبارت است از:
-تحريم ها منجر باين گرديده که نظام از لحاظ اقتصادی در آستانه ورشکستگی کامل قرار گرفته،وضعيت معيشتی اکثريت مردم به مرحله بحران رسيده و خطر شورش گرسنگان و تهدستان هر لحظه تماميت رژيم را تهديد می کند

-نظام پس از آزمايشات اخير در کره شمالی به طور کامل به تکنولوژی توليد بمب اتمی تا مرحله آزمايش و توليد انبوه آن نائل گرديده،اما بعلت تحريم ها،دسترسی به وسائل و ابزار کلاهک اتمی با توجه به لغو قرارداد خريد موشک های اس ۳۰۰ توسط مسکو (بخاطر تحريم های شورای امنيت)به حد صفر رسيده و تکنولوژی بومی و مونتاژ و کپی برداری از تکنولوژی کره شمالی نيز در حد خواست و نظر ج.ا نبوده و اهداف نهايی را از لحاظ استاندارد های بين المللی و پيشرفته تامين نمی کند

پس از مطالعه اين گزارشات و مشورت های نهايی با معتمدين و متخصصين امر در داخل و خارج از کشور،دستورات زير بشکل فتوا گونه به سه قوه و سپاه صادر گرديد:
-با تدبير کامل و در نظر گرفتن مصالح عالی نظام عده ای از شخصيت های نظام که نسبتا چهره بين المللی و منطقه ای قابل قبولی دارند،بصورت ويترين سياسی نظام در راس امور سياست خارجی بخصوص جهت حل و فصل مسائل اتمی و تحريم ها،قرار گيرند.در غايت امر تيم مذاکرات اتمی با تروئيکای اتحاديه اروپا در توافقات اتمی سعد آباد(اکتبر ۲۰۰۳) متشکل از روحانی و ظريف ،برای اين امر مهم انتخاب ميشوند

-طبق تدابيری و با توجه به مذاکرات و قول و قرار های قبلی با آمريکايی ها در عمان، پيشنهادهای مورد نظر بيت رهبری بشرح زير به مذاکره کنندگان آمريکايی ها ارائه شده است:

الف- دادن تعهد به اينکه اقدامی در جهت تغيير نظام انجام نگيرد
ب-منافع نظام در افغانستان،عراق،لبنان،سوريه حفظ گردد
ج-لغو تحريم ها جامع و مانع بوده و آمريکايی ها هم پيمانان غربی خود را نيز تشويق باين تعهد نمايند

در مقابل ج.ا تعهد می کند اقدامات زير را انجام دهد:
الف-فتوايی از سوی رهبری مبنی بر حرام بودن توليد و مصرف بمب اتمی صادر شود. با شرط لغو تحريم ها از اقداماتی که رنگ و بوی توليد بمب اتمی ميدهد،اجتناب نمايد
ب-بعلت شرايط انقلاب اسلامی و گذشته نظام و وصيتنامه رهبر انقلاب و قانون اساسی،نظام نمی تواند بصورت آشکار و بشکل سابق در نظام گذشته تبديل به ژاندارم منطقه ای غرب گردد.ضمنا بمنظور جلوگيری از حساسيت و تحريک شرق در مرحله اول،با اتخاذ سياست موازنه مثبت(دادن امتياز به هر دو طرف) سعی نمايد بطور محرمانه ،منافع غرب را در منطقه تامين نموده،سرانجام و در راس آن بصورت ابزار امنيتی غرب درمنطقه خاورميانه در آمده و هرگز اقدامی جهت بالا بردن قيمت نفت صادراتی در اوپک انجام ندهد
ج-نظر باينکه دولتمردان غرب تحت فشار نهادهای مدنی جوامع غربی قرار نگيرند نظام متعهد ميگردد شرايط جاری در صحنه سياسی موجود در صحنه روابط بين المللی را پذيرفته و دست به اقداماتی نزند که موجبات به خطر افتادن تداوم حاکميت اين دولت ها و ايجاد آشوب های اجتماعی درين جوامع گردد
د- غرب حق دارد برای آرام کردن جامعه مدنی خود (اعم از احزاب و گروهها و جمعيت ها و لابی ها و گروههای فشار و نفوذ مدنی مردمی و حقوق بشری) از برخی اقدامات افراطيون نظام انتقاد علنی نموده و نظام حق دارد در درون خود بهر نوع گفتمان و تبليغی که مصلحت اش اقتضی می کند دست بزند بشرطی که مطالب اظهار شده و تبليغی به مرحله عمل نرسد و در مرحله حرف و اعتراض باقی بماند تا کل توافقات را مورد مخاطره قرار ندهد.دستآوردهای اوباما و کاخ سفيد ازين اقدامات و تعهدات نظام اين خواهد بود که بدون جنگ و هزينه خود و متحدين اش توانسته توليد بمب اتمی نظام را خنثی و ج.ا را وادار به انجام تعهدات پيمان عدم گسترش سلاح اتمی(ان،پی،تی) نمايد.خاورميانه تبديل به منطقه آرامی گرديده و روابط حسنه ای بين اعراب و نظام بر قرار شود

در مقابل اين تعهدات نظام آقای اوباما يک تعهد ويژه ای را در قبال نظام پذيرفته و متعهد ميشود و آن اينستکه آمريکا هرگز در تقويت جهان سنی عليه جهان شيعه با محوريت ج.ا اقدامی نکند بلکه با توجه به کثرت جمعيت و دول سنی با کمک به نظام آنرا حريف موازی جهان سنی تبديل نمايد.

با توجه بمراتب فوق اتخاذ سياست موازنه مثبت در ارتباط با شرق و غرب همان سياست قاجاريه است که برای بقای خود مجبور بودند بر خلاف منافع ملی به دو همسايه شمالی و جنوبی(روسيه و انگلستان) باج بدهند.آنزمان برخی از دولتمردان قاجاريه وابسته به روسيه و بعضی وابسته به انگلستان بودند .اکنون اگر برخی از دولتمردان رژيم از روسيه طرفداری می کنند و برخی از غرب و در راس آن،آمريکا و حتی در تيم مذاکرات اتمی نيز اين تقسيم بندی کاملا مشهود است،بخاطر اين می باشد که رهبر رژيم بخاطر استيصال ناشی از تحريم ها و رشکستگی اقتصادی ناشی از ۸ سال مديريت دولتمردان نا آگاه به مسائل اقتصادی اما متخصص شعار،همچنين بخاطر اينکه خيالش از بابت دسترسی به تکنولوژی توليد بمب اتمی راحت شده اما بخاطر تحريم ها امکانات لازم برای حصول به حمل و شليک اين بمب ها همچون موشک های اس ۳۰۰ و قاره پيما را ندارد.در نتيجه مجبور گرديده با اتخاذ سياست موازنه مثبت يعنی دادن امتياز به هر دو حريف،زمان و موقعيت طلايی و نيز امکانات مالی برای تداوم برنامه های متوقف شده (بنا به مصلحت فعلی) را باز يابد.بنظر ميرسد در چنين موقعيتی و تعامل رژيم با ديگران عليه ملت ايران بمنظور تداوم بقای خود و نيزدر فقدان سازمان های مردم نهاد و نهادهای مدنی و جامعه مدنی آزاد در ايران همچون تشکل های صنفی و کارگری و احزاب و جمعيت ها ،تنها چاره منحصر بفرد ما ملت ايران اين است که خود را در حال اماده باش دائم نگه داريم تا در اولين فرصتی که بدست می آوريم و خوشبختانه ازين فرصت ها با توجه به تعهد رژيم به غرب جهت حفظ ظاهری مسائلی چون انتخابات و غيره فراوان در اختيار داريم.بطور متحد و يکپارچه تکليف خود را با اين رژيم انيرانی يک سره نماييم.بايد هوشياری ايرانی خود را حفظ نموده از ترفند های دام گستری رژيم و در باغ سبز نشان دادن های آن که عمدتا بخاطر شناسائی مبارزين و سپس دستگيری آنها در لحظه ويژه ای است جلو گيری نماييم.هرگز و هيچگاه نبايد فراموش کنيم که اين جنگ های لفظی بين اصلاح طلبان و اصولگراهای رژيم يک جنگ زرگری است.

کمپين سفارت سبز
دفتر مرکزی-اسلو
هفدهم خرداد ۹۳ برابر هفتم ژوئن ۲۰۱۴