گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! تکفيریها از کجا میآيند؟ علت پيشرفت برقآسای آنان چيست؟ علی کشتگراگر دولت ايران نتواند به سرعت از سياستهای تبعيضآميز مذهبی و نگاه امنيتی به مناطق مرزی ايران، فاصله بگيرد بیترديد آنچه امروز در عراق جريان دارد، فردا به مرزهای ايران نيز خواهد رسيدویژه خبرنامه گویا اسلاميست های تکفيری با سرعتی باورنکردنی در عراق پيشروی می کنند. شهرهای موصل و تکريت در فاصله چهار روز گذشته سقوط کرده است. ارتش عراق پس از اندک مقاومتی از برابر اين نيروها عقب نشينی و به گفته برخی از ناظران فرار می کند. از شمار واقعی جنگجويان داعش (دولت اسلامی عراق و شام) اطلاع دقيقی در دست نيست. تعداد آنان را از چند صد نفر تا دو هزار نفر تخمين زده اند. پيشروی سريع آنان و اشغال مناطقی در ۱۰۰ کيلومتری بغداد اين پرسش را به ذهن می آورد که چرا ارتش عراق و سپاه قدس حامی آن نتوانسته اند پيشروی سريع اين ارتش نسبتا کوچک را سد کنند؟ چرا نظاميان عراقی از برابر آنان می گريزند؟ آيا ساکنان سنی مذهب مناطق اشغال شده از اين گروه خطرناک استقبال می کنند؟ کدام يک از دولت های منطقه از اين جريان خطرناک تکفيری که کشتن شيعيان را هموار کننده راه بهشت می داند و برآن است که در عراق، سوريه و مرزهای سنی نشين ايران دولت اسلامی ضد ايرانی و ضد شيعه مستقر سازد، حمايت می کند؟ پيشروی برق آسای تروريست های تکفيری داعش در چند روز گذشته بنابه اخبار و گزارش های خبرگزاری های جهان نزديک به ۵۰۰ هزار عراقی(اکثرا شيعيان) را از خانه و کاشانه خود فراری داده است. اگر وضع به همين منوال ادامه يابد به زودی بغداد در تيررس سپاه داعش قرار می گيرد و در صورت سقوط بغداد رويای تکفيری ها برای سلطه بر عراق به حقيقت می پيوندد. حقيقتی وحشتناک، حقيقتی به مفهوم بی ثباتی، و بی خانمانی ميليونها عراقی. حقيقتی به مفهوم تهديد مرزهای ايران و حتی جنگ ميان ارتش تکفيری ها و ايران. داعش به ناگهان از آسمان به زمين عراق نيفتاده است. ماهها بود که اين جريان در بخشی از مناطق سنی نشين عراق بويژه در استان نينوا سنگر گرفته بود و خود را برای حملات اخير آماده می کرد. چرا دولت نوری مالکی و حاميان آن در برابر حملات داعش غافلگير شده اند؟ دامن زدن به اختلافات شيعه و سنی و ناتوانی و بی علاقگی دولت نوری مالکی در اعمال سياستهای به دور از تبعيض مذهبی و در نتيجه هراس بخش های سنی نشين عراق از اعمال احتمالی سياستهای تبعيض آميز تا چه حد در بستر سازی فاجعه ای که در عراق در جريان است، نقش داشته است؟ اگر شعله های آتشی که در عراق زبانه می کشد به مرزهای ايران سرايت کند، چه عواقبی در پی خواهد داشت؟ اگر دولت تکفيری ها در بخشی از عراق، يعنی در همسايگی ايران مستقر شود، چه پيامدهايی برای ايران و کل منطقه در پی خواهد داشت؟ نزديک به ۲۰ درصد جمعيت ايران(حدود پانزده ميليون) را اهل تسنن تشکيل می دهد که عمدتا در مناطق مرزی ايران سکونت دارند. سياستهای به شدت تبعيض آميز جمهوری اسلامی عليه اين بخش از جمعيت ايران که فقر و تنگدستی نيز در ميان آنان بيداد می کند، ايران را تا چه حد مستعد رسوخ تکفيری ها و گسترش جنگ و تنش در مرزهای کشور کرده است؟ حقيقت آن است که پيشروی غافلگير کننده داعش در بخش های سنی نشين عراق، بيش از هر چيز ريشه در شکاف عميق ميان دولت نوری مالکی و جمعيت سنی مذهب (چهل درصد جمعيت عراق) دارد. سياستهای آلوده به تبعيض دولت نوری مالکی نه فقط تامين کننده وحدت عراق نبوده بلکه بستر ساز شرايط وخيمی است که امروز نه تنها موجوديت عراق را تهديد می کند بلکه می تواند کل منطقه را در آتش جنگهای جهادی سنی و شيعه بسوزاند. حکومت نظامی- امنيتی آقای خامنه ای که در سالهای گذشته پيشبرنده سياستهای آپارتايد مذهبی در ايران بوده و همواره امنيت و اقتدار خود را با قدرت توليد موشک، پهباد، انرژی هسته ای و نظاميگری و توانايی در سرکوب تعريف کرده، بطور قطع در گسترش شيعه هراسی و رشد و گسترش جريانات تروريستی جهادی و تکفيری در منطقه نقش مهمی داشته است. پس از حمله نظامی احمقانه و فاجعه بار دولت بوش به عراق، اين کشور برای حفظ موجوديت و ترميم ويرانيهای جنگ به روی کار آمدن يک دولت وحدت ملی، دولتی به دور از هرگونه تبعيض قومی و مذهبی نيازمند بود. اما تنگ نظری های برخی را رهبران سياسی و مراجع مذهبی اين کشور همراه با اعمال نفوذ دو قدرت رقيب(ايران و عربستان) در اين کشور عراق را به شرايط خطرناک امروز کشاند. آمريکا نيز که با مداخله نظامی عراق مسوول اصلی شرايط وخيم کنونی عراق است، با رها کردن سريع اين کشور از مسئووليتهای اخلاقی خود فرار کرده است. اوضاع نگران کننده عراق بار ديگر به همه بازيگران بين المللی و آکتورهای سياسی منطقه ای يادآوری می کند که امنيت کشورهای خاورميانه از راههای نظامی، مسابقه تسليحاتی و خصومت ميان دولت های منطقه تامين نمی شود. برعکس همکاری های منطقه ای و مبارزه با تبعيض های مذهبی و فقر و جهل است که می تواند خاورميانه را از خطر سقوط در سراشيب جنگ های مذهبی برهاند. اگر دولت ايران نتواند به سرعت از سياستهای تبعيض آميز مذهبی و نگاه امنيتی به مناطق مرزی ايران، فاصله بگيرد بی ترديد آنچه امروز در عراق جريان دارد، فردا به مرزهای ايران نيز خواهد رسيد. فرماندهان نظامی منصوب آقای خامنه ای در ماههای اخير بارها مستقيم و غيرمستقيم از قدرت نفوذ استثنايی ايران در عراق، سوريه و لبنان و نقش سپاه قدس در تغيير معادلات منطقه حرف زده بودند. آنها مدعی بودند که عمق دفاع استراتژيک ايران از مرزهای عراق به مديترانه و مرزهای اسرائيل انتقال يافته است. آنها "دلواپس" پيشرفت مذاکرات هسته ای دولت روحانی با آمريکا بودند. حالا بايد پرسيد که رهبر جمهوری اسلامی که مسوول اصلی سياستهای تبعيض مذهبی و نگرش امنيتی به مشکلات اجتماعی و اقتصادی کشور است، "دلواپس" چيست؟ آيا وظيفه اصلی سپاه همچنان سرکوب داخلی است؟ آيا سپاه تا خرخره آلوده به رانت های اقتصادی که در عراق غافلگير شده توانايی دفاع از مرزهای ايران را دارد؟ آيا اساسا برای پيش گيری از نفوذ تروريست های جهادی به مرزهای ايران به غير از راههای نظامی راه ديگری به ذهن مسئوولان جمهوری اسلامی خطور می کند؟ علی کشتگر Copyright: gooya.com 2016
|