گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
25 مرداد» حمله نيروهای ناشناس به منزل علی سعيدی از دراويش گنابادی در ترکيه6 خرداد» محکومیت ۳۵ درویش گنابادی به مجموع ۸۵ سال حبس تعزیری
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! شکایت وکلای مدافع دراویش زندانی به دادسرای کارکنان دولتهفت وکیل و مدافع حقوق دراویش گنابادی پیرو بی نتیجه ماندن رسیدگی قضایی به تخلفات محرز صورت گرفته در پروندههای دراویش گنابادی، درخواست استرداد شکایت خود را به شعبه دهم دادسرای رسیدگی به جرائم کارکنان دولت ارسال کردند. به گزارش مجذوبان نور این هفت درویش پیش از این در دو نوبت به رفتارهای غیرقانونی و تخلفات قاضی صلواتی در مسیر رسیدگی به پرونده اعتراض کرده و گزارش تخلفات این قاضی را در قالب دو نامه به دادسرای انتظامی قضات ارسال کرده بودند اما شکایت اول ایشان با صدور قرار منع تعقیب برای قاضی یاد شده مواجه شد و شکایت دوم نیز پس از مدت ها همچنان بی نتیجه مانده است. دراویش امضاکننده در بخشی از این نامه نوشتهاند: تا آنزمان که محاکم قضایی در دست قضات مستقل و عادل قرار گیرد تقاضایمان بر تعقیب قانونگریزان و خاطیان را مسترد کرده و هر گونه اقدامی را موکول به زمانی خواهیم کرد که در نظام قضایی ایران واژگان عدالت، حق و … به حقیقت معنا داشته باشد. متن کامل تقاضای استرداد دراویش گنابادی محبوس در زندان اوین به شرح زیر است: به نام خداوند دادگستر منتقم بازپرس محترم شعبه دهم دادسرای ویژه رسیدگی به جرائم کارکنان دولت با سلام احتراما در خصوص پرونده کلاسه ۹۳۰۰۱۲ مطروحه در آن شعبه به استحضار میرساند: در تاریکی شبهایی که حتی گهگاه ستاره اجرای قانون در آسمان سرزمینمان چشمک نمیزند و ابر سیاه خودسریها ماه عدالت را به جادری سیاه درپوشانده است، میخواستیم از کمان شکسته قانون، تیر احقاق حقوق ضایع شده خویش را بر پیکر تنومند و قدارهبند بی عدالتی پرتاب کنیم اما افسوس که در خیال خام بودیم. شکایت اینجانبان از ماموران و مسوولان دستگاه قضایی و امنیتی برآمده از خوشخیالی و سادهاندیشیمان بود و گویی نمیخواستیم واقعیات را باور کنیم و درس عبرت از تجربههای دوران وکالت در سالهای قبل از اسارت را به یاد آورده و به کار بگیریم. تجربههای مکرر و تلاش بیهوده و عبثمان از احقاق حقوق درویشان مظلوم در مقابل مسندنشینان قدرت و صاحبان مکنت سیاسی را به فراموشی سپردیم و خود را به تغافل زدیم. دست به قلم بردیم و شکایت کردیم، خطای ریز و درشت خاطیان در پرونده تا صدور احکام علیه ما آنچنان آشکار بود که هر چشمی، اگر آب مروارید که هیچ، آب سیاه هم آورده بود، آن را میدید. و این اعجاز که مسوولان رسیدگی به شکایت آن را ندیدهاند خود حکایتی است تلخ و طنزآلود. تلخ برای فرشته ناتوان و دلشکسته و بالسوخته عدالت در ایران و طنز برای آنان که در فرداری روزگار، تاریخ حقوق و طریق قضاوت در این کشور را مینویسند و مجبور میشوند در قیاس دوران توحش با عصر تمدن، عملکرد قاضی بلخ! را بیش از حد به سخره نگیرند، چرا که امروز موجبات بیشتری برای تمسخر و خنده وجود دارد. نهایت آنکه برائت قاضی صلواتی و حضور و الزام ما در دادگاه با قید پوشیدن لباس زندانیان و دستبند و پابند، ما را از سراب به سرای واقعیت برده و باز دیدیم دستگاه قضا در راستا و ادامه همان طریق یاسآور و معمول گذشته عمل میکند. لذا تا آنزمان که محاکم قضایی در دست قضات مستقل و عادل قرار گیرد تقاضایمان بر تعقیب قانونگریزان و خاطیان را مسترد کرده و هر گونه اقدامی را موکول به زمانی خواهیم کرد که در نظام قضایی ایران واژگان عدالت، حق و … به حقیقت معنا داشته باشد. حمیدرضا مرادی سروستانی – افشین کرمپور- فرشید یداالهی- رضا انتصاری – امیر اسلامی – امید بهروزی – مصطفی دانشجو Copyright: gooya.com 2016
|