پنجشنبه 6 شهریور 1393   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


پرخواننده ترین ها

گزارشی از مراسم گرامیداشت و خاکسپاری سيمين بهبهانی، مادران پارک لاله ايران

هرچند او را علی رغم درخواست اش، در قفسی خانوادگی دفن کردند، ولی در وجود تک تک ما زنده و جاودان است.

با تاسف و اندوه فراوان، سيمين بهبهانی، بانوی غزل سرای ايران هم از ميان ما رفت. او که در دامان مادر و پدری با فرهنگ بزرگ شده بود، با سرودن شعر و غزل های روشن گرانه، در برابر ستم کاران ايستاد و سر خم نکرد. او زنی آزاد و شاعری مستقل بود که هيچ گاه شعرش را وسيله استفاده های سياسی نکرد و مستقل باقی ماند.

سيمين بهبهانی، شاعری بزرگ، عضو کانون نويسندگان ايران و از فعالان اجتماعی زنان، می خواست که در قطعه هنرمندان امام زاده طاهر، در کنار ديگر شاعران و نويسندگان نامداری همچون شاملو، پوينده، مختاری و گلشيری و هم چنين در کنار همسر و نوه اش او را به خاک بسپارند و دولت اين حق را از او و ما گرفت و گفتند " امامزاده طاهر جای نويسنده و شاعر و مطرب نيست".



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


جمعه سی و يکم مرداد مراسم گرامی داشت سيمين بهبهانی با استقبال گرم و پر شور مردم آزادی خواه ايران در تالار وحدت برگزار شد. مجری برنامه (از وزارت ارشاد)، تلاش می کرد مراسم را کنترل کند، ولی موفق نشد. صبح از ساعت هشت تا نه صبح صدای قران در آن جا پخش می کردند تا مردم را به سکوت وادار کنند، ولی مردم با خواندن آواز و سرود، تلاش کردند حقی که بر گردن سيمين بهبهانی داشتند را ادا کنند.

مردم گروه گروه و دسته دسته از کوچه های اطراف به سمت تالار وحدت می رفتند. علی رغم نبود جای پارک، مردم مجبور بودند ماشين های خود را در فاصله های دور پارک کنند و با پای پياده به سوی سيمين بانو بشتابند. شايد بتوان گفت چندين هزار نفر از طيف های مختلف در اين مراسم شرکت کردند. بسياری از اعضای کانون نويسندگان ايران در اعتراض به زير پا گذاشتن حق سيمين برای انتخاب محل دفن اش و دولتی کردن مراسم، از شرکت در اين مراسم خودداری کردند. نبود حضور آن ها در اين مراسم بسيار چشمگير و ناراحت کننده بود و همه می پرسيدند چرا نيامدند؟

هرچند وزارت ارشاد خواست اين مراسم را قبضه کند، ولی نتوانست. ابتدا ابوالحسن تهامی (داماد سيمين) صحبت کرد و در پايان صحبت هايش شعر " يک متر و هفتاد صدم " از سمين را خواند. شعری که حداقل حق يک انسان را برای زندگی کردن به حکومت گوشزد می کند و جمهوری اسلامی اين حق را چه در ماندن و چه در رفتن اش از او گرفت و به اين حق احترام نگذاشت. سخنران بعدی جواد مجابی بود. او گفت" سيمين ترجمان بيم ها، اميدها و اضطراب های مردم خود بود و هرجا ظلمی صورت می گرفت، با شعر خود به آن اعتراض می کرد.". پس از او صديق تعريف شعر "از نگاه ياران" را چه به جا خواند و بر دل ها نشست. جمعيت با صدای بلند او را همراهی می کردند "دوره رهايی، رهايی به سر می رسد". محمود دولت آبادی سخنران بعدی بود که به فعاليت های در حوزه زنان و اجتماعی سيمين بهبهانی اشاره کرد و شعرهايی از او را خواند. محمدرضا شجريان سخنران بعدی بود که حضورش به اين جمع گرما داد ولی با صحبتی جنسيتی دل بسياری، بخصوص فعالان جنبش زنان را آزرد. او گفت" جهان را مردان می سازند و مردان را زنان" و به نقش مادری سيمين اشاره کرد. همايون شجريان و شهرام ناظری اشعاری را خواندند و به مراسم گرما بخشيدند. سپس علی بهبهانی با صحبت کوتاهی و اشاره به اين که سيمين گفته بود ايران وطن من است و آن را بسيار دوست دارم، از شرکت کنندگان تشکر کرد و مراسم پايان يافت. پس از پايان مراسم نيز تا هنگام خروج از در اصلی تالار وحدت که حداقل نيم ساعت طول کشيد، از هر گوشه ای صدای آواز و سرود بلند بود.

در بين مراسم شرکت کنندگان دايم می گفتند" درود بر سيمين بهبهانی"، " سيمين بهبهانی در قلب ما می مانی" و برای او دست می زدند. هرچند مجری برنامه تلاش زيادی کرد که با بلندگوی خود، صدای جمعيت را خاموش و مردم را کنترل کند، ولی همدلی و صدای مردم رساتر از صدای او بود و نتوانستند صدای دل مردم را خاموش کنند. در بين مراسم سرودهايی از جمله" ايران ای مرز پر گهر"، "مرغ سحر"، "يار دبستانی"، "سراومد زمستون"، " می سازمت وطن" و شعرهايی از سيمين خوانده شد.

پس از آن مردم به سمت بهشت زهرا حرکت کردند. برخی به بهشت زهرا نرفتند و برخی هم مستقيم به بهشت زهرا رفته بودند. در آن جا نيز جمعيت موج می زد و همه گرد سيمين جمع شده بودند، ولی مراسم خاصی نبود و به سختی توانستند مراسم عادی را بر پا کنند. بالاخره سيمين بهبهانی در گورستان خانوادگی به خاک سپرده شد.

ما، مادران پارک لاله ايران، درگذشت سيمين بهبهانی، بانوی شعر و غزل، عضو کانون نويسندگان ايران ، فعال اجتماعی زنان و حامی خانواده های داغدار را به خانواده محترم او و جامعه شعر و ادب و فرهنگ کشور تسليت می گوييم. صدای رسای اعتراض او همواره در کوچه پس کوچه های قلب مان زنده و در رگ های ما جاری است و ترنم اشعارش در ميان مردم جاودانه خواهد ماند، هرچند او را در قفسی خانوادگی حبس کردند.

نه، به طول حط نظر کن
راه سنگلاخ سختی ست

صاف می شود، وليکن
جز به ضرب گام ها، نه.

گر به راه پاگذاری
از تو بس نشانه ماند

کاهلان و بی غمان را
مرگ می برد تو را، نه.

گر ز راه باز مانی
هر که پرسد از نشانت

:عابر پس از تو گويد
هيچ، هيچ، کو؟ کجا؟ نه!"

برگرفته از شعر "در طول راه" سيمين بهبهانی"

!نامش ماندگار است، راهش پر رهرو باد

مادران پارک لاله ايران
يکم شهريور ۱۳۹۳
http://www.mpliran.org/2014/08/blog-post_24.html


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016