گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! ايرانيان مخالفِ رژيم و نمايش همبستگی با فلسطينیها، غزل گلشيری ـ لوموند، مترجم: شادی سابُجیايران در جهان ـ در زمان آخرين عمليات نظامی اسرائيل عليه غزه در سال ۲۰۱۲، يک هنرمند مشهور نقاشیهای ديواری ايرانی با نام «سياه دست» عکس طرحهايی به نامهای «خائن» و «پاچهخواری» را بر روی صفحهی فيسبوکاش منتشر کرد. اين عکس نقاشی ديواری در واقع برای نشان دادن همبستگی با مردم فلسطين بود. در خيابان ولی عصر تهران بر روی ديواری اين هنرمند نقاش با رنگ سياه به عربی نوشته بود «غزه» و بالای کلمهی غزه، قطرههای جاری خون را کشيده بود. دو سال بعد وضعيت به طور چشمگير تغيير کرد. هنرمند مذکور همين تصوير را منتشر کرد و يادآوری کرده بود که اين همان عکسی است که قبلا به خاطر آن به او توهين شده بود. اين توهينها در واقع جنبهی انتقادی برايش نداشتند تا او آنها را گردآوری کند بلکه برای او همانند پيامهای تشويقی بودند. از آغاز حملهی تهاجمی اسرائيل در ۸ ژوييه ۲۰۱۴ با نام «عمليات تيغهی حفاظتی»، تعداد زيادی از هنرمندان نقاشیهای ديواری، ديوارهای پايتخت ايران را در اختيار خودشان گرفتهاند تا طرحها و پيامهای حمايتگرانه خود، در همبستگی با غزه را بر روی آنها بکشند. عکسهای اين هنرمندان با موفقيت بزرگی در شبکههای اجتماعی روبه رو شده است. شبکههای اجتماعی در ايران مسدود هستند اما به طور غيرمستقيم و با استفاده از نرمافزارهای دور زدن سانسور اينترنت در دسترس هستند. کاربران شبکههای اجتماعی احساساتشان را به اشتراک میگذارند و عکسها، مقالات روزنامهها و عکسهای گرفته شده از سرزمين فلسطين را بر روی صفحاتشان نمايش میدهند.
موضوعی که مدتها تابو ماند در آخرين عمليات نظامی اسرائيلیها موج بیسابقهايی از همبستگی با مردم فلسطين در بين ايرانيان برانگيخته شد، ايرانيانی که عمدتا از طبقهی متوسط تحصيلکرده هستند و به اينترنت دسترسی دارند. به دليل ضديت و مخالفتهای اين طبقه با رژيمِ سياسی جمهوری اسلامی، تاکنون از سوی رژيم طرد میشدند، زيرا همواره مدافع نهايی مردم فلسطين بودن خواستهی دولت ايران بود نه مردم ايران. در تظاهرات تودهی مردم در زمان انتخاب مجدد جنجالی محمود احمدینژاد در ژوئن ۲۰۰۹ که به «جنبش سبز» معروف است اين شعار داده میشد که "نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ايران». بنابراين چطور میشود اين چرخش افکار عمومی و نظر مردم ايران را توضيح داد؟ هنرمند «سياه دست» که نمیخواهد اسم واقعیاش را افشا کند معتقد است که «نفرتی که ايرانيان نسب به حکومت دارند مربوط به سرکوبهای جنبش سبز است، از اين رو هر گونه حمايت از غزه به تابو تبديل شده بود.» او همچنين از تهران اين گونه مینويسد که «حتی کوچکترين همدلی با فلسطين که در آن زمان توسط دولت انجام میشد، واکنشهای منفی را بر میانگيخت و باعث میشد که افراد متهم به همکاری و داشتن ارتباط با حکومت شوند.» براساس نظر اين هنرمند، انتخاب رئيس جمهور ميانهرويی چون حسن روحانی در ژوئن ۲۰۱۳ فشارها و سرکوبها را تعديل کرده است و به ايرانیهای منتقد رژيم اجازه داده تا «عشق» و «همبستگیشان با ديگران» را دوباره نشان دهند. توضيح ديگر اينکه استفادهی روزافزون از اينترنت در ميان ايرانيان به آنها همچنين اجازه میدهد تا برای اطلاع يافتن از اخبار جهان از مراجعهی انحصاری به رسانههای رسمی رژيم ايران پرهيز کنند. سردی روابط حماس و تهران در مورد پروندهی سوريه ايرانيان مخالف رژيم سياسی جمهوری اسلامی، حمايت خودشان را به خاطر فلسطين نشان دادهاند چون به اين نکته آگاه هستند که اين موضوع صرفا ربطی به اغراق در مورد سيستم تبليغات حکومت ايران ندارد. اين پديدهی جديد بسيار تعجب برانگيز است زيرا تنها در ۲۵ ژوييه يعنی ۱۷ روز پس از آغاز حملهی تهاجمی اسرائيل، تظاهرات رسمی روز قدس در ايران سازماندهی شدند. اين تظاهراتها در ابتدا توسط بنيانگذار جمهوری اسلامی، امام خمينی پايهگذاری شد و پس از آن هر ساله در آخرين جمعهی ماه رمضان برگزار میشود. در نوامبر سال ۲۰۱۲ تنها دو روز پس از آغاز «عمليات ستون دفاعی» تظاهراتهای رسمی در ۷۰۰ شهر ايران برگزار شد. اين تغيير ديدگاهها از طرف مسوولان و مقامات ايرانی را میتوان اين گونه تشريح کرد که روابط بين حماس و تهران از سه سال پيش به اين طرف، در مورد بحران سوريه رو به سردی گرائيد. مشکلات بين اين دو طرف با آغاز جنبش اسلامگرايان فلسطينی و با اظهار نظر نخست وزير فلسطين اسماعيل هنيه آغاز شد، چون اسماعيل هنيه حمايت خود را از شورشيان سوريه در سال ۲۰۱۲ اعلام کرد. از سوی ديگر رئيس جمهور قبلی ايران محمود احمدینژاد (۲۰۰۵-۲۰۱۳) از محبوبيت خود در جهان اسلام بهره جست. محبوبيتی که به دليل موضعگيریهای محکماش عليه حکومت اسرائيل به دست آمده بود. تهران متحدِ نزديک بشار اسد، بلافاصله در همان ابتدای امر، به حماس هشدار داده بود و از سرگيری روابط دو جانبهاش با حماس و روسای اين جنبش را مشروط به حمايت از رئيس جمهور سوريه کرد. از چندين ماه پيش به اين طرف، اين دو متحد قديمی اختلافهایشان بر روی سوريه را کنار گذاشتهاند و با هم آشتی کردهاند. * از: غزل گلشيری/ در: لوموند / مترجم: شادی سابُجی- ايران در جهان عنوان اصلی مطلب: Copyright: gooya.com 2016
|