گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
24 شهریور» حکم محمدرضا رحيمی ابلاغ شد، وکیل رحیمی: اعتراض خواهيم کرد22 شهریور» تهدید محمدرضا رحیمی به افشاگری
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! بازی محمدرضا رحيمی با کارت "بگم، بگم" احمدینژادنامه نيوز - رحيمی با بازگشت به سياست «بگم، بگم» احمدی نژاد، میخواهد روند پرونده خود در دادگاه را وارد فاز جديدی کند. شاهنامه و هزارو يک شب هم پايانی داشتند اما به نظر میرسد برای دولت احمدی نژاد و داستانهای او نبايد پايانی تصور کرد. با گذشت بيش يک سال از پايان دوران محمود احمدینژاد در قوه مجريه هنوز حواشی او و اعضای دولتش ادامه دارد و حتی میشود گفت يکی از حاشيههای اصلی کشور در دولت روحانی مربوط به دولت دهم است.
بارزترين و آخرين نمونه اين جنجالها مربوط به معاون اول دولت دهم، محمدرضا رحيمی است. محسنی اژهای، معاون اول قوه قضائيه در نشست خبری خود با اهالی رسانه از محکوميت محمدرضا رحيمی، به حبس و جزای نقدی خبر داد. اعلام اين خبر از سوی سخنگوی قوه قضائيه کافی بود تا معاون اول احمدی نژاد در واکنش به اين خبر بگويد: « من فقط محمدرضا رحيمی نيستم، من معاون اول اين نظام هستم. بنده ۳۴ سال سابقه خدمت در جمهوری اسلامی ايران را دارم؛ بنابراين نبايد اين قدر ساده به موضوع نگاه کرد.» اين تنها واکنش رحيمی به اين ماجرا نبود. او پس از نامه به رئيس قوه قضائيه و اعتراض به رفتار محسنی اژهای در حاشيه ختم والده آيتالله هاشمی شاهرودی از استراتژی خود در برخورد با اين ماجرا پرده برداری کرد. معاون اول دولت دهم به خبرنگاران گفت: « من اتهاماتم را قبول ندارم و در اين زمينه اسنادی دارم که بايد آن را ارائه کنم.» رحيمی پيش از اين در جمع طرفداران دولت احمدی نژاد نيز اعلام کرده بود، در اين مورد افشاگری خواهد کرد. سايت خبری «دولت بهار» که ارگان خبری تيم احمدینژاد است، گزارش اين نشست را منتشر کرده اما تصريح کرده که به دليل محرمانه بودن مسايلی که توسط رحيمی بيان شده، محتوای آن را منتشر نمیکند. در ادامه گزارش «دولت بهار» آمده است: «در اين جلسه رحيمی به تشريح فرآيند طیشده در ماجرای پرونده قضايی خود پرداخت. وی در اين جلسه گوشهای از پشت پرده پرونده يادشده و دستهای پنهان را بازگو کرد و وعده داد پس از انتشار قطعی حکم دادگاه، بخشهای ديگری از پشت پرده پرونده را بازگو کند.» رحيمی البته به اين سخنرانی اکتفا نکرده است، بر اساس برخی اخبار رسيده، محمدرضا رحيمی پا را از اين تهديد نيز فراتر برده و اعلام کرده درصورتی که حکم صادره در دادگاه تجديد نظر تغيير نکند، نام برخی بزرگان که طبق ادعای او دارای پرونده هايی هستند را افشا خواهد کرد. اين تهديد به افشای رحيمی، درست همان شيوه رئيس دولتهای نهم و دهم طی هشت سال گذشته است. رحيمی با بازگشت به سياست «بگم، بگم»، میخواهد روند پرونده خود را وارد فاز جديدی کند. کافی است کمی به گذشته برگرديد و تهديدهای محمود احمدی نژاد را به ياد بياوريد. رئيس دولت دهم وقتی با خطر برخورد قوه قضائيه با نزديک ترين افرادش در کابينه يعنی مشايی و بقايی روبرو شد، از همين شبوه استفاده کرد. احمدی نژاد اخطار داد که کابينه خط قرمز اوست و اگر کسی به اين خط قرمز تجاوز کند، ناگفتههای بسياری را خواهد گفت. استيضاح شيخ الاسلامی، وزير کار دولت دهم نيز نمونه بارز ديگر اين رفتار است که نهايتا به پخش فيلم عليه لاريحانی در صحن علنی مجلس منتهی شد. به نظر میرسد رحيمی نيز برای به حاشيه کشاندن اتهامات خود میخواهد، از استراتزِی فرار رو به جلو استفاده کند و شايد به زبان بهتر از استراتژی « اسمهای در جيب» استفاده کند. جرم معاون محبوب احمدی نژاد چيست؟ «حلقه فساد در خيابان فاطمی» مربوط به پرونده فساد مالی در «بيمه ايران» است. آيت الله لاريجانی، رئيس قوه قضائيه ايران، درباره اين پرونده می گويد« اعضای يک «باند» توانسته بودند با «جعل اسناد دولتی و قضايی، ميلياردها تومان به حقوق مردم و بيتالمال خسارت وارد کنند که «فقط اختلاس يک نفر از آنان شش ميليارد تومان است» الياس نادران همچنين در ۷ دیماه ۱۳۸۹ فاش کرد که محمدرضا رحيمی در اواخر دورهٔ مجلس هفتم در حالی که رئيس وقت ديوان محاسبات اداری بوده است صدها ميليون تومان پول بدون داشتن منبع مالی توزيع کرده است. پرويز سروری، نماينده مجلس هشتم نيز فاش کرد که رحيمی ۹۰۰ ميليون تومان به نمايندگان مجلس هفتم و هشتم پول داده تا در تبليغات انتخاباتی هزينه کنند. گرچه روزنامه دولتی ايران در زمان دولت دهم، در گزارشی نوشت که دوست قديمی رحيمی، اين پولها را «برای کمک به نامزدهای اصولگرا که در خط ولايت قرار دارند» به رحيمی پرداخت کرده تا او به باهنر تحويل دهد. عباس جعفری دولتآبادی، دادستان عمومی و انقلاب تهران در دی ماه سال ۱۳۹۲ اعلام کرد که محمدرضا رحيمی در حال حاضر با قرار وثيقه آزاد است. ۹ شهريور ماه نيز محسن اسماعيلی٬ رئيس کل دادگستری تهران به خبرگزاری دولتی ايرنا گفت: «پرونده م. ر، جزئی از پرونده قطور آن مجموعه (اختلاس از بيمه ايران) بود که بخشی قبلا و بخشی در زمان حاضر رسيدگی شده، قسمتی نيز ممکن است در ادامه به پرونده ملحق شود.» بدون شک رحيمی لقب پرحاشيه ترين « معاون اول» تاريخ جمهوری اسلامی ايران را به خود اختصاص میدهد. مردی که روزی در جايگاه استانداری کردستان مدح گوی هاشمی رفسنجانی بود و دگر روز احمدی نژاد را تا مقام پيامبر الهی بالا میبرد. هيچ يک از معاونين اول دولتهای گذشته ايران و يا حتی دولت اول احمدی نژاد دارای چنين ويژگی نبودند. مرحوم حسن حبيبی، محمدرضا عارف و پرويز داوودی معاونهای اول دولتهای هاشمی، خاتمی و دولت اول احمدی نژاد در زمره سياستمداران آرام ايران قرار میگيرند. اما محمدرضا رحيمی در وادی معاون اولی، داستان ديگری دارد. بايد ديد که اين سياستمدار جنجالی ايران، چه ورقی را برای بازی تازه خود با قوه قضائيه رو خواهد کرد. Copyright: gooya.com 2016
|