گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! توتال، کریستوف دومارژری، مهدی هاشمی، بیبیسی فارسی و غیره! نیک آهنگ کوثرنیک آهنگ کوثر - سایت خودنویس کریستوف دومارژری، مدیر عامل شرکت معظم توتال، دیشب در مسکو کشته شد. مسکو محل قتل دبیر سابق مجله فوربس هم هست، همان کسی که گزارشی در باره آیتاللههای میلیونر ایرانی، از جمله هاشمی رفسنجانی منتشر کرده بود. هدف از یادآوری این نیست که مرگ دومارژری و پال کلکنیکوف را به هم ربط دهم، چرا که مساله من با رسانه معظمی است که مالیات دهندگان انگلیسی باید بتوانند نظارت بیشتری رویش داشته باشند. اگر چه مطابق قوانین فرانسه در سالهای ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۰، پرداخت برخی رشوهها را میشد زیرسیبیلی رد کرد، اما وقتی رشوه گیرنده، یک مقام سابق نفتی ایران باشد، بحث اندکی متفاوت است. کریستوف دوماژری، مدیر کشته شده توتال، بعد از انتشار اخبار پرداخت رشوهای بزرگ به فرزند هاشمی رفسنجانی، از سوی قاضی پرونده، از تماس با او نیز منع شده بود. طبق معمول، مهدی هاشمی دریافت رشوه را تکذیب کرد، اما نهایتا کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا، توتال فرانسه را به خاطر پرداخت رشوه به «مقام نفتی ایران» جریمه کرد. مبلغ این جریمه نزدیک به ۴۰۰ میلیون دلار آمریکا بود. اگر روزنامههای سال ۲۰۰۷ را بررسی کنید، خواهید دید که نام کریستوف دومارژری و مهدی هاشمی رفسنجانی بارها کنار یکدیگر آمده است. سال پیش نیز دادستانی فرانسه، از بیژن دادفر و عباس یزدانپناه یزدی به عنوان منتقل کنندههای این «رشوه» نام برد و خواستار رسیدگی به پروندههای این دو نفر گردید. نحوه انعکاس این خبر در بیبیسی فارسی، به نحوی بود که خواننده متوجه میشد یک مقام ایرانی متهم به دریافت رشوه است، اما این مقام نفتی چه کسی میتوانست باشد؟ بیبیسی فارسی حتی از انتشار نام عباس یزدانپناه یزدی که دادستانی فرانسه به او اشاره کرده بود، خودداری کرد. عجیب این بود که درست دو هفته مانده به انتخابات ریاست جمهوری، بیبیسی فارسی از بردن نام هر متهمی خودداری میکرد، اما فرض کنید این متهم، وابسته به یکی دیگر از جناحهای جمهوری اسلامی میبود. آیا سردبیری سایت و بیبیسی با این دقت از حقوق متهمی که گفته شده بین ۶۰ تا ۸۰ میلیون دلار از دومارژری رشوه گرفته بوده، حفاظت میکرد؟ امروز نیز، چند ساعت بعد از انتشار خبر مرگ دومارژری، در باره رابطه توتال فرانسه با جمهوری اسلامی نوشته میشود که دارای «فراز و نشیب»هایی بوده است. چرا رسانه معظم بیبیسی که منابع خبری فوقالعاده آگاهی دارد، ناگهان یادش میرود که این فراز و نشیبها چه بوده است؟ معلوم نیست این مساله به آب و هوای انگلستان ربط دارد که ناگهان دانشمند برجستهای چون همایون کاتوزیان، بعد از خواندن زندگینامه مهدی هاشمی بهرمانی، متوجه نمیشود که او همان مهدی هاشمی رفسنجانی است، و یا مسوولان سایت، متوجه نمیشوند که به خاطر ماجرای رشوهپردازی کریستوف دومارژری، فراز و نشیبهای رابطه توتال و دولت ایران اندکی فراتر از آنی است که گزارش شده؟ خداوند رطوبت و نمناکی هوای لندن، به ویژه محدود سیرک آکسفورد را به حدی قابل قبول برساند! Copyright: gooya.com 2016
|