همگرايی پايدار ايرانيان چيست و چههدف هايی را دنبال میکند؟ آرش برومند
• انديشه همگرايی پايدار ايرانيان امری است فراتر از چارچوب فعاليت آلترناتيوهای سياسی. اين انديشه نافی آلترناتيوهای سياسی نيست بلکه ميدان اثرگذاری آلترناتيوهای سياسی و انديشه همگرايی پايدار ايرانيان دو عرصه متفاوت است. در حالی که آلترناتيوهای سياسی منفعتمحورند، همگرايی پايدار ايرانيان حق محور است، يعنی دفاع از حقوق انسانی و شهروندی همه ايرانيان را ورای منافع گروهی، طبقاتی، اجتماعی و اعتقادی آنها در نظر دارد
پس از اعلام موجوديت «همگرايی پايدار ايرانيان» (همپا) پرسشها و داوریهايی در جامعه سياسی ايرانيان مطرح شد که پاسخگويی و پرداختن به آنها برای شناخت بهتر «همپا» ضروری است.
من به سهم خود در زير میکوشم به اين پرسش پاسخ دهم که همگرايی پايدار ايرانيان چيست و چه هدفی را دنبال میکند.
در اينجا توجه خواننده گرامی را به تمايز دو نکته مهم جلب میکنم:
۱. همگرايی پايدار ايرانيان به عنوان يک انديشه و فرآيند اجتماعی
۲. «همگرايی پايدار ايرانيان» (همپا) به عنوان يک نهاد مدنی- سياسی
همگرايی پايداری ايرانيان به عنوان يک انديشه
اين انديشه ضرورتی است برخاسته از نيازهای جامعه ايران در گذار به سوی جامعهای مبتنی بر دمکراسی، که در عين حال ضامن آزادیهای فردی و اجتماعی، حقوق انسانی، ملّی و شهروندی نيز هست.
مضمون اصلی اين انديشه فرآيندی است که در جريان آن شهروندان ايران میتوانند به يک همگرايی پايدار برای تحقق هدفهای پيشگفته دست يابند.
همگرايی پايدار ايرانيان به ويژه در حال حاضر و پس از تجربهای که ايرانيان در چند دهه گذشته پشت سر نهادهاند، يک انديشه انتزاعی نيست که بتوان آن را فقط حرفهای کلی و يا پند و اندرزهای اخلاقی ناميد. اتفاقا اين انديشه به طورمستقيم از زندگی اجتماعی شهروندان ايران نشأت گرفته و نمودهای عملی آن به طور گوناگون و پراکنده در سراسر جامعه ايران به چشم میخورد. جنبشهای اجتماعی زير نمونههای برجسته اين همگرايی ايرانيان در عمل هستند:
• جنبش زنان در شکلهای مبارزه برای حق آزادی پوشش، بر ضد اسيدپاشی و عليه تلاش برای محدود کردن زنان، مبارزه برای ورود زنان به ورزشگاهها و تماشای مسابقههای ورزشی و...
• جنبش محيط زيست به شکل تشکيل گروههای متنوع پاکسازی پارکها، جنگلها، ساحلها، مبارزه بر ضد شکار، مبارزه بر ضد کشتار جانوران، حفظ درياچه اورميه، احيای زايندهرود و...
• جنبش وکيلان
• جنبش دانشجويان
• جنبش زندانيان سياسی
• جنبش وبلاگنويسان
• جنبش کارگران و کشاورزان به شکل اعتصاب، اعتراض و گردهمآيی برای طرح خواستههای صنفی، ايجاد سنديکاها و تشکلهای مستقل و...
• جنبش معلمان
• جنبش هنرمندان به شکل حفظ نهادهای هنرمندان مانند خانه سينما، جنبش احيای ارکستر سمفونيک ايران و...
• جنبش مخالفت با اعدام
در اين جنبشها، شهروندان بی توجه به گرايشهای فکری و سياسی و باورهای ايمانی يکديگر، گرد هم آمده و برای دستيابی به حقوق و مطالبات مشخصی فعاليت میکنند. اين فعاليتهای در عمل همگرايانه از ويژگیهای زير برخوردارند:
۱. اين حرکتها حقمَدار هستند. چون حقوق اجتماعی و شهروندی محدوديت زمانی ندارند، ازاين رو، فعاليتهای همگرايانه برای رسيدن به اين حقوق که با گذشت زمان مضمونشان دقيقتر و ژرفتر میشود، فعاليتی زودگذر و موقت نيست، بلکه بادوام و پايدار است.
۲. تلاش برای تأمين و تضمين حقوق اجتماعی و شهروندی مستقل از تلاش برای کسب يا مشارکت در قدرت سياسی است و از اين رو محدود به فعاليت افراد، احزاب و همچنين آلترناتيوهای سياسی نيست و زير قيموميت هيچ جريان سياسی قرار نمیگيرد.
۳. اين جنبشها خشونتآميز نيستند، هر چند رژيم در مواردی با خشونت تمام به سرکوب آنها میپردازد.
نمونههايی که از همگرايی موجود در جامعه ايران برشمرده شد، نشان میدهد که انديشه همگرايی پايدار ايرانيان امری است فراتر از چارچوب فعاليت آلترناتيوهای سياسی. اين انديشه نافی آلترناتيوهای سياسی نيست بلکه ميدان اثرگذاری آلترناتيوهای سياسی و انديشه همگرايی پايدار ايرانيان دو عرصه متفاوت است. در حالی که آلترناتيوهای سياسی منفعتمحورند (يعنی دفاع از منافع گروهها و طبقههای مشخص اجتماعی و همچنين انديشههای معينی را در نظر دارند)، همگرايی پايدار ايرانيان اما حق محور است، يعنی دفاع از حقوق انسانی و شهروندی همه ايرانيان را ورای منافع گروهی، طبقاتی، اجتماعی و اعتقادی آنها در نظر دارد؛ حقوقی که تقسيمپذير و استثناءبردار نيستند. از اين رو انديشه همگرايی پايدار ايرانيان در پی ارائه و ايجاد آلترناتيو مشخص سياسی نمیتواند باشد بلکه برای ايجاد سياستی آلترناتيو و فرهنگ سياسی متناسب با آن میکوشد تا اين همگرايی را به صورتی پايدار در ميان ايرانيان امکانپذير سازد.
به اين ترتيب اطلاق «اتحاد»، «جبهه» يا «ائتلاف» به انديشه همگرايی پايدار ايرانيان نادرست است زيرا آن را به محدوده آلترناتيوهای سياسی مشخص میکشاند و از مضمون اصلیاش دور میکند.
«همگرايی پايدار ايرانيان» (همپا) به عنوان يک نهاد مدنی- سياسی
«همپا» به عنوان يک نهاد مدنی- سياسی، محصول تلاش گروهی از کنشگران با پيشينههای مبارزاتی مختلف از گرايشهای متفاوت سياسی– انديشگی است. اين جمع که نام خود را از فرآيند و انديشه همگرايی پايدار ايرانيان گرفته، گام کوچکی است در راستای تحقق خودِ اين فرآيند و انديشه. از اين رو «همپا» به هيچ وجه ادعای آن را ندارد که پديده تازه و منحصر به فردی در فضای سياسی ايران است و نيز هرگز ادعای آن را ندارد که کليد حل همه مشکلات سياسی و اجتماعی ايران را در مشت خود دارد. به گفته بزرگمهر، خردمند بزرگ ايرانی: همه چيز را همگان دانند، و همگان هنوز از مادر نزادهاند.
«همپا» معتقد است که مشکلات سياسی– اجتماعی امروز ايران خصلتی عمومی دارد و در نتيجه يافتن راه حل آنها نيز از عهده يک گروه سياسی و اجتماعی به تنهايی بر نمیآيد. راه حلها را تنها با تلاشی همگرايانه به شيوههای پايدار میتوان جستجو کرد و يافت. هدف اصلی «همپا» نيز در همين رابطه تعريف میشود که عبارت است از شناختن موانع فرآيند همگرايی پايدار ايرانيان و تلاش برای گسترش اين انديشه در ميان شهروندان سياسی. اين هدفها به صورت مشخص در کارپايه و در تعريفهای «همپا» از مقولههای پايه ای مانند همگرايی، پايداری و هويت ايرانی بازتاب يافته اند.*
بر اين اساس «همپا» با الهام از انديشه همگرايی پايدار ايرانيان، نمیتواند و نمیخواهد خصلت يک گروه و سازمان سياسی به مفهوم رايج کلمه را داشته باشد. «همپا» میکوشد که در عمل سياسی خود به شکل گرفتن سياستی آلترناتيو که از هدفهای هم انديشه و هم نهاد همگرايی پايدار ايرانيان است، ياری رساند.
با توجه به آنچه گفته شد جای ترديد نمیماند که «همپا» وظيفه خود را نه بازخواست از گروههای سياسی و نه اشغال جای آنها میبيند؛ نه برای ايجاد اتحاد گروههای سياسی تلاش میکند و نه در پی «ائتلاف» آنهاست. اين ويژگی در ماهيت فعاليت، به تفاوت در شيوه فعاليت نيز میانجامد. «همپا» بر خلاف تصور رايج از فعاليت سياسی، در صدد جذب اين يا آن گروه سياسی نيست و از هيچ نيرويی برای پيوستن سازمانی به خود دعوت نمیکند. تنها پيام «همپا» برای نيروهای سياسی، پيوستن آنان به شيوه و ابتکار خود، به فرآيند همگرايی پايدار ايرانيان است که در کشور ما رو به رشد است. بديهی است که نيروها و افراد شرکتکننده در اين فرآيند در طول زمان، به گونهای پايدار در کنار يکديگر قرار گرفته و به نيروها و افرادی همگرا بدل میشوند.
«همپا» طرح پرسش و دامن زدن به بحثهايی که نيروهای سياسی را به تفکر درباره انديشه و فرآيند همگرايی پايدار ايرانيان و پيوستن به اين فرآيند تشويق میکند، به عنوان يکی از شيوههای موثر کار خود انتخاب کرده است.
پايان کلام
متاسفانه در فرهنگ سياسی ما که با تجربه عملی دمکراسی فاصله زيادی دارد، به سياست (چه از سوی حاکمان و چه از سوی اپوزيسيون) تنها از زاويه قدرت نگاه شده و به فعاليت شهروندان در چارچوب نهادهای مدنی و خارج از محاسبات قدرت، بیتوجهی میشود.
تکليف نيروهای حاکم سياسی در اين رابطه روشن است. اين نيروها، با هر نوع فعاليت حقمَدارِ شهروندان مقابله میکنند و آن را خطری برای بقای سياسی خود میبينند. اما جای تاسف است که برخی از نيروهای سياسی خارج از قدرت نيز اين فرآيند را به عنوان خطر ارزيابی میکنند. يکی از علتهای اصلی که فرآيند همگرايی پايدار ايرانيان از سوی کنشگران سياسی با بدبينی و بدفهمی روبرو میشود، نبود يک جامعه مدنی نيرومند در ايران و ناآشنايی نيروهای سياسی ايران با توانمندی و قدرت اين بخش از جامعه است. حال آنکه فعاليت مدنی و سياسی- اجتماعی شهروندان در فرآيند همگرايی پايدار ايرانيان، يکی از ضامنهای دمکراسی است و میتواند به پالايش کاستیها و تحکيم نيروهايی که در حوزه قدرت سياسی مشغول به مبارزهاند، ياری رساند. از اين رو مقابله با انديشه و فرآيند همگرايی پايدار ايرانيان و يا تلاش برای به زير سلطه درآوردنِ آن از سوی نيروهايی که برای آزادی و دمکراسی مبارزه میکنند، در واقع تيشه به ريشه خود زدن و دامن زدن به واگرايیهای اجتماعی است که يکی از دلايل مهم پراکندگی نيروهای سياسی ايران است و در نهايت نيز به سود نيروی سياسی حاکم در ايران تمام شده و همچنان خواهد شد.
ــــــــــــــــــــــ
*علاقمندان میتوانند برای آشنايی با تعاريف و مفاهيم همگرايی پايدار ايرانيان به [سايت «همپا»] مراجعه کنند