گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
2 بهمن» سایت صبح توس: مردم شهيدپرور قوچان از ثبت احوال خواستند نام محمد قوچانی را تغییر دهد
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! در دفاع از برادرم محمد قوچانی، اکبر منتجبیبر اين باورم آنچه درباره مردم امروز رخ داد مطمئنا يک عمل سياسی بود. يک انتقام شخصی از او که بهترين و موثرترين روزنامه نگار ايران است. خبر جرج کلونی و آنچه او گفته بود را در ابتدا خبرگزاری مهر و فارس و شبکه خبر صداوسيما و ... منتشر و اغلب سايت ها و روزنامه ها نيز از اين سو و آن سو آن خبر را بازنشر کردنداز صفحه فیس بوک اکبر منتجبی در چند روز گذشته تندروهايی که چشم می بندند و دهان می گشايند ، و در هرزه نويسی شهره آفاق هستند حملاتی را به برادرم محمد قوچانی آغاز کرده اند. حملات سخت و تند و غيرمنصفانه و البته کينه ورزانه ای. در ميان دوستان جاهلی نيز کاسه داغتر از آش شده و درفشانی می کنند و بر مظلوميت برادرم محمد قوچانی می افزايند تا صدای رسای او را مردمان امروز نشنوند. بر اين باورم آنچه درباره مردم امروز رخ داد مطمئنا يک عمل سياسی بود. يک انتقام شخصی از او که بهترين و موثرترين روزنامه نگار ايران است. خبر جرج کلونی و انچه او گفته بود را در ابتدا خبرگزاری مهر و فارس و شبکه خبر صداوسيما و ... منتشر و اغلب سايت ها و روزنامه ها نيز از اين سو و آن سو آن خبر را بازنشر کردند. چرا هيچ کس به آن موارد اشاره ای نکرد؟ اگر عده ای معتقدند که به محمد پيامبر آسمانی ما توهينی صورت گرفته، ديگر چه فرقی دارد که اين توهين در صفحه اول باشد يا دوم يا آخر؟ يا در اين سايت باشد و در آن خبرگزاری؟ اگر توهين به پيامبر مجازات دارد چرا بايد گزينشی برخورد کرد و فلان خبرگزاری و بهمان سايت را در حاشيه امنيت قرار داد ولی روزنامه ای را به اين اتهام ذبح کرد؟ اگر داعيه دفاع از پيامبر گرامی را داريم و اينقدر متعصب هستيم، چرا آنگاه که خبرگزاری اصولگرای فارس در وهن پيامبران و ائمه شعری سراسر توهين را منتشر کرد و ماهها بر سايت آن خود نمايی می کرد کسی واکنشی نشان نداد؟ پس آنچه اتفاق افتاد نشان می دهد فرايندی را خبرگزاری فارس و جهان نيوز و... آغاز کردند يک رفتار سياسی برای تعطيلی مردم امروز بود و نه هيچ نشريه ديگری. طبق مصوبه شورای عالی امنيت ملی توهين به رهبران جهان مستوجب توقيف است. رسانه ای توهين می کند و رسانه های ديگر حمايت و تذکرات مکرر هيات نظارت بر مطبوعات را به سخره می گيرند و باکی از آنچه هيات می گويد ندارد. واقعا جای همه چيز عوض شده است. خب البته حسادت درجاتی دارد. گروهی با بودجه های کلان اين نهاد و آن يکی نهاد نمی توانند کاری را عرضه کنند. حسادت واقعا درجاتی دارد. نمی توانند خلاقيت يک روزنامه نگار را ببينند پس تلاش می کنند گوری برای روزنامه او بکنند. نمی توانند همراهی مردم را با خود داشته باشند و به همين سبب عصبانی می شوند و افرادی پيدا می شوند و شريعت را زير پا می گذارند و هرزه نويسی را آغاز می کنند. حيرتا و عجبا . در دوره ای که عده ای فرق تابلوی نوفل نوشاتو و فرانسه را نمی دانند از تاريخ انقلاب بی خبر هستند و سوار بر موج می شوند ، طبيعی است که مخالف انتشار مردم امروز باشند. اصلا ناراحتی آنها با مردمان امروز است. با کسانی است که دل به خواسته آنها نمی دهند. در اين وادی البته محمد قوچانی مظلوم است. قوچانی همه مظلومند. مظلوم است چون نسبت توقيف ۸ نشريه را به او می دهند که گويی او منتشر می کند تا ببيندد. آنها می خواهند بار اتهامات مرتضوی ها را کم کنند. يادشان رفته قاضی مرتضوی که امروز اتهامات ريز و درشت اقتصادی او زبانزد همه شده، چه بر سر مطبوعات می آورد. يادشان رفته که مجله همشهری ماه تعطيل شد زيرا هييت نظارت بر مطبوعات در ان وقت فرمود که چون اين ضميمه روزنامه همشهری مجوز نشر جداگانه ندارد بايد متوقف شود. آقايان يادشان رفته و دچار فراموشی مفرط هستند که در سه سال سردبيری او در روزنامه شرق، يک بار به خاطر نامه نمايندگان مجلس و يک بار به خاطر يک کاريکاتور که شايبه توهين به محمود احمدی نژاد شد توقيف شد. و البته او در دو توقيف بعدی ان روزنامه نقشی نداشت.... آقايان يادشان رفته و دچار فراموشی مفرط هستند که او پس از توقيف اوليه روزنامه هم ميهن (که در ان نقشی نداشت)به مدت دو ماه سردبير هم ميهن بود و بعد سعيد مرتضوی ان را به علت مقاله ای از علی مطهری و عکسی از يک بازيگر سينما و مقاله ای از حسن يوسفی اشکوری توقيف کرد و با وجود صدور قرار منع تعقيب در دادسرای هشت سال است نه حکمی اجرا ميشود،نه محکمه ای برگزار می شود ،نه تجديد نظری اعلام ميشود و... آقايان يادشان رفته و دچار فراموشی مفرط هستندکه هفته نامه شهروند امروز پس از دوسال انتشار ، توقيف شد اما در دادگاه رفع توقيف شد و بعدا دوباره در دورانی که او سردبير ان نبود،توقيف شد و برادرم قوچانی در توقيف مجدد ان نقشی نداشت... آقايان يادشان رفته و دچار فراموشی مفرط هستند وقتی روزنامه اعتماد ملی توقيف شد، او در زندان بود و در توقيف ان نقشی نداشت... يادشان رفته وقتی محمدعلی رامين هفته نامه ايران دخت را به علت رای هييت نظارت بر مطبوعات به بهانه ی سلب شرايط مدير مسولی خانم فاطمه کروبی لغو کرد، قوچانی هيچ نقشی در آن نداشت. آقايان يادشان رفته و دچار فراموشی مفرط هستند که آن همه سر و صدا راه انداختند برای تويقف کردن آسمان و دادگاه مطبوعات، روزنامه اسمان را بعد از هشت ماه توقيف تنها به دوميليون جريمه نقدی محکوم کرد. و اکنون که در استانه انتشار است او در ان نقشی ندارد ... البته جامعه ما از اين طوفان اتهامات می گذرد. چنانکه در گذشته نيز گذشت. چنان که سعيد نفيسی اديب بزرگ فرمود جامعه ما مانند نيزار است. هرگاه طوفان می آيد، سر خم می کند و تا بادهای خانه برانداز برگذرد. اکنون ما نيز سر خم می کنيم تا طوفان بگذرد. توفات اتهامات بی اساس. زمستان درگذر است. بهار می آيد و روی سياه را خواهيم که برچهره چه کسی نشسته است. Copyright: gooya.com 2016
|