شنبه 4 بهمن 1393   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
20 دی» بازهم کنفرانس وحدت مذاهب اسلام در تهران٬ محمد علی مهرآسا
پرخواننده ترین ها

اسلام هراسی چیزی ابداعی نیست؛ بخشی از خود دین اسلام است٬ محمد علی مهرآسا

mehrasa12.jpg
آقای رهبر حکومت اسلامی ایران( علی خامنه ای) در نامه ای خطاب به جوانان اروپا و امریکا که جراید ایران آن را درج و پخش کرده اند، نوشته است که اسلام دین ترس نیست و دولتهایتان بی جهت شما را از اسلام می ترسانند... این در حالی است که اسلام هراسی مربوط به همین چند دهه اخیر در جهان نیست. زیرا اسلام با ترس عجین است و با ترس زاده شده است. اسلام از روزی که محمد ابن عبدالله اهل مکه آن را بنیاد نهاد، پایه اش بر روی ترس و وحشت گذاشته شد. محمد پس از سیزده سال ادعای نبوت کاری در شهر مسقط الرأسش مکه صورت نداد و بیش از هفتاد نفر آنهم شامل همسر و دوستان و اقوام و تعدادی برده آزاد شده توسط پول ابوبکر، او را باور نکردند و به او نگرویدند؛ حتا قصد کشتن و ترور او را کردند و او شبانه و در تاریکی مجبور به فرار به مدینه شد. در مدینه دینش از قالب وعظ و خطابه و پند و اندرز - هزاری یک قاض- و باز گوئی داستانهای تورات بیرون آمد؛ و محمد همراه با اهالی مدینه قبضه شمشیر به دست گرفتند و با کشتن هر غیر مسلمان و دگر اندیش، تخم ترس و هراس را در جامعه ی قبیله ای آن زمان بنیاد نهادند. در ضمن، البته در تمام سورة های قرآنی که محمد در مکه نوشته است، مرتب مردم را از جهنمی که آتش سوزان دارد و سرب ذوبشده در حلقوم مخالفان محمد می ریزند و اژدهای هفت سر و مار غاشیه با بازدم شراره آتش از غیر مسلمانان استقبال می کنند، به مردم مکه معرفی کرده و به خیال خود آنان را از دنیای پس از مرگ در هراس افکنده است. هرچند مردم همشهری اش به او و سخنانش وقعی نمی گذاشتند و او را چنانکه گفتم به قصد کشت از زادگاهش راندند... تا سرانجام نوبت به مدینه رسید که در آنجا مردم مدینه که نسبت به اهالی مکه کینه و نفرت داشتند از لج مکیان به محمد گرویدند و او را کمک کردند و از سوی محمد «انصار » نامیده شدند. و در این شهر بود که محمد سپاه درست کرد و در قالب یک فرمانده نظامی به دست افراد سپاهش شمشیر داد تا هرکه را او بخواهد بکشند.

به سخنی رساتر، اسلام در همان زمان قدرت محمد در مدینه، به ضرب شمشیر و کشتار مخالفان، خود را به اعراب نجد و حجاز تحمیل کرد. بعد از محمد و در دوره خلفای راشدین، جهانگیری این دین عربی و من درآورد و بی ریشه سبب گسترش آن در ایران و خراسان قدیم شد. بعد در زمان بنی امیه، که طایفه ای محتشم از اعراب سرزمین حجاز بودند و خود را لایق فرمانروائی بر سرزمینهای بیشتری تصور می کردند و میل جهانگشائی داشتند، این وحشت را با حمله به کشورهای شمال آفریقا که فقیر و نا توان از مبارزه بودند، آغازیدند؛ و آن بیچارگان را با نیروی قهریه شمشیر مطیع آئین مهمل خویش کردند.

اسلام هراسی تنها منحصر به زمان کنونی و یا طرحی از سوی کشورهای غرب و یا توطئه ی دنیای مسیحیّت نیست. این یک مسئله و معضل جهانی و نتیجه ی یک واقعیّت خوفناک است. واقعیّت این است که در چند قرن گذشته مسلمانان کره زمین به شدت از دنیای متمدن غربی پس مانده اند و احساس حقارت می کنند. به مدت چند قرن نیز بیشتر کشورهای مسلمان مستعمره اروپائیان بودند و درنتیجه احساس حقارتشان بیشتر می شد. این احساس حقارت سبب شده است تا پی ریشه بگردند و به تاریخ اسلام در ابتدای پیدایش رجوع کنند و همانند آن زمان مردمان دیگر آئینها را از صحنه ی زندگی حذف کرده و حق خود را از دنیای کفر بستانند.

آقای خامنه ای گفته است:

«سخن من با شما در باره ی اسلام است و به طور خاص در باره تصویر و چهره ای که از اسلام به شما ارائه می گردد. از دو دهه پیش به این سو – یعنی تقریباً پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی – تلاشهای زیادی صورت گرفته است تا این دین بزرگ، در جایگاه دشمنی ترسناک نشانده شود. تحریک احساس رُعب و نفرت و بهره گیری از آن، متاسفانه سابقه ای طولانی در تاریخ سیاسی غرب دارد. من در اینجا نمی خواهم به "هراس های" گوناگونی که تاکنون به ملتهای غربی القاء شده است، بپردازم. . . تاریخ اروپا و امریکا از برده داری شرمسار است و...»

گویا حضرت رهبر تصورش این است سخنانی که درون ذهنیّت ملت زیر استبداد خود یعنی ایرانیان زندانی در زندان بزرگ ایران هیچ تأثیری ندارد و ایرانیان برای جفنگهایش پهن هم بارش نمیکنند، جوانان اروپا و امریکا را به هیجان می آورد و نارواگوئی های او را می پذیرند... خامنه ای از شرمساری اروپا و امریکای برده دار سخن می گوید؛ در حالی که محمد پیامبر مسلمانان خود دارای انبوهی برده و کنیز بود و با کنیزکان همچون زنان عقدی اش همخوابه می شد؛ و بردگانش را نیز خرید و فروش می کرد. اسلام هیچگاه برده داری را نفی نکرده و اگر بین اعراب برده وجود نداشته در عوض از افریقا به فراوانی وارد می کردند. در جنگ با ایران نیز با پیروزی و اسیر کردن جوانان و زنان و دختران ایرانی آنها را در بازارهای مکه و مدینه به فروش می رساندند. فیروز ابو لولو ایرانی که عمر خلیفه دوم را کشت، برده خود عمر بود. یکی از آن بردگان بلال حبشی بود که نخستین مؤذن محمد شد. حمزه عموی محمد در جنگ احد توسط یکی از بردگان زن ابوسفیان «هند» کشته شد. پس اسلام با برده داری همواره همخوان و موافق بوده است.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


خامنه ای می گوید:

«خواسته دوم من این است که در واکنش به سیل پیشداوری ها و تبلیغات منفی، سعی کنید شناختی مستقیم و بی واسطه از این دین به دست آورید. منطق سلیم اقتضا می کند که لااقل بدانید آنچه شما را از آن می گریزانند و می ترسانند، چیست و چه ماهیتی دارد. . . اسلام را از طریق منابع اصیل و مآخذ دست اول آن بشناسید. با اسلام از طریق قرآن و زندگی پیامبر بزرگ آن آشنا شوید...»

نه حضرت!

کسی آنان را از اسلام نمی ترساند. رفتار مسلمانانی که می خواهند آئین اسلام را مطابق قرآن و به درستی به اجرا بگذارند، آنان را واقف به همه ی راز و رمزهای این دین کرده است. مؤمنان اسلام در جلو دوربین های فیلمبرداری سر طرف را گوش تا گوش می برند و آن را دور می اندازند. یا طرف را می نشانند و با شمشیرهای تیز و سنگین وزن، سرش را از تن جدا می کنند. پدر، تحمل انتخاب دخترش را ندارد و دخترش را که با پسری دوست شده است می کشد. دختری دیگر را در قزوین خانواده اش به زیر چرخهای کامیون می گذارند و او را با چنین وضع فجیعی می کشند. چون شنیده و یا دیده اند که با پسر همسایه حرف زده و خندیده است... شما خود آقای خامنه ای، مدت پنج سال است دو نفر از همپالگی های خود را به نام آخوند کروبی و حسین موسوی در حصر خانگی نگه داشته اید و در واقع زندانی اند، تنها چون به انتصاب رئیس جمهوری شما اعتراض داشته اند. اما شما فریاد و صَلا در داده اید که اسلام هراس ندارد. عجب وقیحید آقای رهبر! زیرا معنای اسلام یعنی تسلیم محض!

اصلاً آقای خامنه ای! شما را به مطلبی یادآور شوم که گمان نکنم فراموشتان شده باشد. زیرا بازار فروش این متاع در اختیار شما است. مگر پنج فرع مهم دین اسلام که از واجبات است و انجامش بر تمام مسلمانان فرض است به این شرح نیست:« نماز – روزه – زکات – حج – و جهاد» قطعاً می دانید جهاد چیست، چون آیت اله هستید و به دین اسلام کاملاً وارد و آشنائید. جهاد یعنی جنگیدن با غیر مسلمانان تا آنجا که یا دین محمد را بپذیرند و یا کشته شوند. یاد داشته باشید که این فرض عین نماز خواندن است. یعنی مسلمان همچنان که مجبور است نماز بخواند، بر او فرض و اجبار است که جهاد هم انجام دهد و غیر مسلمان را به دیار مرگ بفرستد. پس هراس یکی از فرائض دین اسلام است و کسی آن را نساخته و به دین اسلام وصل نکرده است؛ و نمی توان آن را به عنوان تهمت به مسلمانان تعبیر کرد. جهاد یکی از ارکان دین اسلام است و بر هر مسلمان فرض است همچنان که نماز و روزه را ادا می کند، در راه دینش نیز جهاد کند و اگر فرد غیر مسلمانی را دید که حاضر نیست به محمد بگرود، او را بکشد.

بنا براین، اسلام هراسی ریشه در خود دین اسلام دارد و غیر مسلمانان باید و حتماً باید از مسلمان متعصب و غیرتی بترسند.

اما راجع به کتابی به نام قرآن که نام بهترش «تازی نامه» است باید گفت سراسر این کتاب پر از هراس و وحشت کشتار است. این کتاب یا دستور کشتن و قطع دست و پا و گردن می دهد؛ و یا ما را به جهنمی که گرز آهنین بر مغزمان می کوبند؛ و فلز مذاب در حلقمان می ریزند؛ و اژدها و افعی به جانمان می اندازند سخن می گوید؛ و اگر کسی معنایش را بداند، تنها وحشت و هراس است که مهمان او خواهد بود!

شما خوب دقت فرمائید در نمازهای ظهر روز جمعه؛ امام جمعه و خطیب به هنگام خواندن خطبه ها در قدیم شمشیری به دست می گرفت و امروز اسلحه زمان یعنی تفنگی را در تمام مدت ایراد خطبه در دست می فشارد. این نشان چیست؟ نشان القاء ترس وهراس به مردم.

آری اسلام اکنون سی و اندی سال است با ظهور خمینی و فتنه ی مشخصش، دوباره به سان قرن نخست هجری زنده شده و با همان قساوت و بی رحمی و شقاوت، مشغول کشتن بی گناهانی است که نمی خواهند مسلمان شوند. آنها که طعمه آدمکشان اسلام می شوند، یا از بیخ با دین مخالفند و خدا را هم قبول ندارند، یا پیرو ادیان دیگرند و به صورت توارثی دین و آئینی را پذیرفته اند و به آن پای بندند. اما مسلمان متعصب و پیرو قرآن می خواهد تمام جهانیان را به ائین حنیف اسلام درآورد. مگر محمد به خسرو پرویز پادشاه مقتدر ایران ساسانی نامه ننوشت و او را به قبول دین اسلام دعوت نکرد؟ این عمل نشان داد که محمد در فکر جهانی شدن آئینش بود و نخست از بزرگان مایه می گرفت. پس اسلام مساوی است با وحشت و هراس و اسلام هراسی ذات این دین است. تردید نداشته باشید...

کالیفرنیا دکتر محمد علی مهرآسا 23/1/2015


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016