گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! مبارزات مدنی چيست و نتيجه اجرای آن چه میباشد؟ محسن هاشمیمردان قدرتمند و ديکتاتور همگی در يک چيز اشتراک داشتند که همه آنها با مقاومت مدنی بی خشونت از قدرت کنار گذاشته شدند و اين زمانی اتفاق افتاد که همه مردم با اتحاد در مقابل قدرت سرکوبگر دست به مقاومت زدند،در فيليپين آن را قدرت مردم ناميدند و معمولا آن را مقاومت مدنی مينامند،سلاح بی خشونتی است که مردم معمولی آن را عليه رهبران سرکوبگر به کار ميگيرند. مقاومت مدنی نيز به مشارکت عده انبوهی از مردم دارد ولی تنها تعداد زياد مردم کافی نيست .مشکل فعاليتهای بی خشونت اين است که در آنها لزومی برای نظم شديد،آموزش و استراتژی و برنامه ريزی و آموزش و به کار گيری افراد و ساير موارد لازم برای يک جنبش احساس نمیشود،مبارزات بی خشونت نمیتواند به طور خود جوش اتفاق بيفتد،بايد سيستماتيک باشد و اينها زمانی شکل میگيرد و به راه میافتد که شرايط غير قابل تحمل شود ،مردم خود را سازمان ميدهند و بعضی اوقات رهبران اتحاديهها يا گروههای حقوق بشر يا نهادهای مژبيپيش قدم ميشوند و يا همه آنها با هم دست به اين اقدام ميزنند. مهمترين عامل در اين نوع مبارزه جلب توجه ديگران است و مبارزهای که در جايی جلب توجه نکند ،کوششی ابس و بی حاصل است .اگر مبارزه میکنيد بايد تا آنجا که ميتوانيد نظر مردم را به انگيزه و هدف خود جلب کنيد .در آغاز ترس و بی ميلی و تصور بر شکست ناپذيری دشمن مشکلات اصلی هستند،در شيلی ده سال طول کشيد تا دموکراسی خواهان مخالف حکومت توانستند بر بی ميلی و ترس غلبه کنند.
در اين نوع مبارزه نيز خاصی به رهبر کاريزماتيک نيست،تنها چند جنبش مقاومت مدنی رهبران کاريزماتيکی چون گندی و مارتين لوتر کينگ داشتند.شيلی،صربستان و دهها جنبش موفق بی خشونت ديگر چنين رهبرانی نداشتند و اگر جنبش بيش از حد به يک رهبر وابسته باشد و آن رهبر بازداشت شود ممکن است جنبش از نفس بيفتد روش کار پليس اين است که اول رهبران را دستگير کند ولی با ايجاد لايههای مختلف رهبری میتوان دست به پيشگيری زد وقتی رهبری در جنبش پراکنده و ناشناخته باشد ،دستگيری همه آنها امکان پذير نيست و حتی اگر رهبران در سطوح بالا دستگير شوند جنبش ادامه پيدا میکند. آری باز هم نمیتوان منکر آن شد که مقاومت بی خشونت در مقابل هر رژيمی کار نميکند،در حقيقت بسياری از مردم در اينکه اين شيوه بتواند عليه رژيمهای بی رحم و سرکوبگری همچون جمهوری اسلامی کار کند شک دارند ولی به طور مثال جنبش همبستگی در لهستان در برابر رژيمی استالينی به سبک اتحاد جماهير شوروی پيروز شد و شورای نظامی پينوشه شکست خورد ،در آفريقای جنونی عمليات متعدد همراه با فشار بينالمللی ،رژيم تبعيض نژادی را وادار به مذاکره کرد.مقاومت مدنی در بسياری از شرايط که نااميد کننده به نظر ميرسيد،به پيروزی رسيد ،زيرا سازماندهیهای متعدد سبب شد که آفريقای جنوبی پيروز شود ،اين سازمانها به دولت فشار آوردند و در نهايت به تغيير انجاميد و منظر من اين است که رژيم مات شد و در بن بستی گرفتار آمد که ديگر نمیتوانست واکنشی داشته باشد. ما اين را میدانيم که رژيم جمهوری اسلامی سرکوبگر است و بايد انتظار خشونت را داشته باشيم و دشمن ما به اين سادگی تسليم نمیشود ،هر چيزی که با خشونت به دست بيايد بايد با خشونت آن را هم حفظ کرد ،به همين دليل است که ما خشونت را قوت گروه ضعيف میدانيم،آنچه از طريق خشونت به دست بيايد ،برای نگهداری آن بايد به خشونت متوسل شد.اما خشونت مخالفن را در شيلی،صربستان و هندوستان متوقف نکرد. وقتی از زور برای مبارزات بی خشونت استفاده شود ،نتايج ممکن است آنگونه که مقامات حکومتی انتظار آن را دارند نباشد،مثل قانون نيوتن که وقتی فشار و سرکوب را بالا ميبری ،ميزان مقاومت نيز افزايش مييابد .در اين مقاومت قانع کردن حکومت به عقب نشينی جايی ندارد ،زيرا نميتوانيم به وجدان دشمن خود متوسل شويم ،هدف ما بايد اين باشد که هزينه سرکوب را آنقدر بالا ببريم که برايش ديگر قابل تحمل نباشد ،تحميل هزينه اقتصادی يک روش مصر است،روال زندگی معمولی را مختل کنيد ،نشان دهيد که مقامات ديگر کنترلی بر اوضاع ندارند و وقتی مقامات اعتبارشان را نزد مردم از دست بدهند ،نافرمانی و مقاومت ساده تر ميشود ،کاری کنيد که رژيم احمق و بی کفايت جلوه کند ولی هر کاری که میخواهيد بکنيد به استراتژی نيز دارد،بعضی اوقات عدهای فکر ميکنند که مقاومت نظامی موثر است اما آن نيز به پول زياد و آموزش دارد و بسيار شکننده است و مقاومت مدنی بی خشونت گسترده کارنامه موفق تری نسبت به مبارزه نظامی دارد ،اما کسی آن را برای ما انجام نميدهد ،ما خودمان بايد اقدام کنيم.در اين راه شرايط متفاوت اما مبانی مشترک هستند.اتحاد،برنامه ريزی و حفظ انضباط مبارزات بی خشونت شروط لازم برای پيروزی هستند.اين اصل بنيادی را به خاطر بسپاريد ،اگر مردم سر کار نروند ،ماليات نپردازند و از خواستهای حکومت سرپيچی کنند ،هيچ ککمی نمیتواند حکومت کند،حتی وفاداری نيروهای سرکوبگر به خصوص در ميان ردههای پايين هم به طرز باور نکردنی کم ميشود و نافرمانی مدنی موازنه قدرت را به سمت مردم تغيير ميدهد و در وفاداری نيروهای سرکوبگر و پليس خلال ايجاد میکند و تغيير حکومت عملی ميشود و ما از هم اکنون ميتونيم اين مبارزات را با هم شروع کنيم و در اتحاد به پيروزی برسيم. به اميد آزادی و پيروزی مردم ايران Copyright: gooya.com 2016
|