گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
12 دی» رفسنجانی: صدا وسیما علائم تفرقه در جامعه را پخش می کند6 دی» تقوی: آخرین نمازجمعه رفسنجانی در سال ۸۸ را با «چنگ و دندان» کنترل کردیم
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! رفسنجانی: حرف برخی داخلی ها، حرف بوکوحرام است!- خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در حاشیه نگاری خود از دیدار شرکت کنندگان گردهمایی سازمان سما با رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام نوشت: آقای هاشمی می گوید تفتیش عقاید در هرجا که باشد، ضد اسلامی است. چه دانشگاه و چه حوزه. هاشمی از حوزه و دانشگاهی می گوید که آزاداندیشی رکن رکین پیشرفت آن باشد. "پاداش سکوت" و دهانهای بسته در حوزه و دانشگاه هر چه باشد، نامش پیشرفت علمی نیست. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی آیت الله هاشمی رفسنجانی، در متن کامل این حاشیه نگاری آمده است: صبح هشتم بهمن 93 است. حوالی ساعت 10 به مجمع می رسم. خیلی شلوغ است. میهمانان امروز آقای هاشمی از "سما" آمده اند. به سختی وارد می شوم. شور و شوق زیادی برای دیدار آیت الله دارند. حق هم دارند. امروز ملّتی دلتنگ دیدن آقای هاشمی هستند. ادای این حق النّاس نمی دانم پای چه کسی است؟ اگر گناهش پای رسانه ملی باشد، ادایش حتماً پای امثال ماهاست. تصاویر ایشان را باید به دست مردم رساند. نه به خاطر تبلیغ آقای هاشمی، به خاطر اجابت عواطف مردمی که مهر خود را به آقای هاشمی، پاسخ می خواهند. اینقدر درگیر این فکرها بودم که متوجه آمدن آقای هاشمی نشدم. صلوات میهمانان حواسم را جمع جلسه می کند. جمعیت زیاد است و آنها که عقب ایستاده اند، راهی برای دیدن آقای هاشمی می جویند. ولوله عجیبی برپاست. آیت الله که می نشیند، جلسه آرام می شود. میهمانان یک به یک سخن می گویند. کم گو و گزیده گویند. درست مثل اختصار عنوان "سما". از مقاومت در برابر تغییرات می گویند و مشکلات اداری خود. تشکری از رئیس هیأت امناء دانشگاه آزاد دارند و درخواستی. تشکر از تصویب اساسنامه جدید "سما" و درخواست برای تسهیل ایجاد ساختار متناسب با آن. آخرش هم با غزلی از حافظ تمام می کنند که: خیال روی تو در هر طریق، همره ماست/ نسیم موی تو پیوند جام آگه ماست/ به رغم مدعیانی که منع عشق کنند/ مجال چهره ی تو، حجّت موجّه ماست. نوبت سخن که به آیت الله می رسد، توجه همه را به الزامات عصر جدید جلب می کند. عصر ارتباطات. یا به عبارت درست تر عصر فرا ارتباطات. عصری که کودکانش زبان دیجیتال می دانند. نوجوانانش آموزگار فنون نرم افزاری اند و جوانانش شده اند، استاد رسانه های مجازی. آیت الله همان ابتدای حرفهایش تکلیف معلمان امروز را روشن می کند. معلمانی که باید همپای شاگردان خود به روز باشند. چرا که آینده از آن فیس بوک و فنآوری های نوین اطلاع رسانی است نه چاههای نفت. با شنیدن حرفهای آقای هاشمی یاد سخن کسی افتادم که همین چند روز قبل ماهواره و هاروارد را لشگر شیطان خوانده بود. اتفاقاً "بوکوحرام" هم دقیقاً همین را می گوید. هم ماهواره را حرام می داند و هم دانشگاه را، چون هر چه از غرب آمده را حرام می دانند!. اینکه امام فرمودند: متحجران و خشکه مقدس ها از سکولارها خطرناکترند، امروز مصادیقش کاملاً عیان است. آقای هاشمی در ادامه از وجه آزادی در تعلیم و تربیت اسلامی می گوید. از اینکه تفتیش عقاید در هرجا که باشد، ضد اسلامی است. چه دانشگاه و چه حوزه. هاشمی از حوزه و دانشگاهی می گوید که آزاداندیشی رکن رکین پیشرفت آن باشد. "پاداش سکوت" و دهانهای بسته در حوزه و دانشگاه هر چه باشد، نامش پیشرفت علمی نیست. بخش بعدی سخنان آقای هاشمی به انقلابهای منطقه می رسد. انقلابهایی که با "انفجار اطلاعات" متولد شد و با "افراطی گری" از پای درآمد. این یعنی خطر افراطی گری در عصر ارتباطات از همیشه بیشتر است.چون صدایشان بیشتر به گوش می رسد. اعمالشان بیشتر دیده می شود و مردم را بیشتر به حکومتهای غیر اسلامی راغب می کنند!.افراطی گری چه بنام بیداری اسلامی باشد، چه بهار عربی، عاقبتش چیزی جز ظهور تکفیریها و داعش نخواهد شد. آقای هاشمی سال 91 هم همین هشدار را داده بودند که دعوا سر نام بیداری اسلامی و بهار عربی لازم نیست. باید فکری به حال عاقبت کار و میدانداری افراطی ها کرد. البته آن تذکر هم سرنوشتش چیزی شبیه تذکرات 8 ساله ایشان درباره دولت قبل شد!. آقای هاشمی از انقلابهای منطقه نقبی هم به انقلاب اسلامی ایران می زند. از مدیریت اعجازگونه امام(ره) برای در کنار هم قراردادن همه سلایق سیاسی. از مهار افراطی ها و کنترل کارخانه ضد انقلاب سازی آنها!. از روزگاری که نه قدرت سختی بود و نه امکاناتی، نه موشکی بود و نه پهبادی،امّا هزار فتنه بود. در مقابل، فقط امام بود و مردم. افراطی گری هم بود، امّا سد امام هم بود. امروز، انقلابهای منطقه را سیل افراطی گری با خود برد. آن روز، انقلاب اسلامی را سد امام(ره) محفوظ کرد. هاشمی اگر از اعجاز امام(ره) می گوید، شاید برای خیلی ها ملموس نباشد. امّا پر واضح است که اگر امام(ره) نبود، افراطی ها، انقلاب اسلامی را به عجز و درماندگی می رساندند. درست مثل اوضاع و احوال همین روزهای انقلابهای منطقه. حرف آخر هاشمی در این جلسه، دعاست. دعایی کوتاه ولی بسیار معنادار. "امید دارم این انقلاب به تمام اهدافش برسد". این دعای آقای هاشمی در آستانه 36 سالگی پیروزی انقلاب، معنایی دو چندان می رساند. از اینکه اهداف انقلاب را دوباره بازخوانی کنیم. قرار انقلاب را با ملّت. قرار حکومت را با "حق النّاس" و قرار روحانیت را برای تحقق خواسته های مردم. روایت مصلحت همچنان باقی است.... Copyright: gooya.com 2016
|