دوشنبه 27 بهمن 1393   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


پرخواننده ترین ها

جايزه خرس طلايی پناهی؛ هنری يا سياسی؟ ف. م. سخن

داوران و منتقدان چنين جشنواره‌های معتبری٬ تا چه حد تحت تأثير مسائل و موضوعات سياسی قرار می‌گيرند و وضعيت کاری و مشکلات شغلی فيلمساز تا چه حد بر رأی و نظر آن‌ها تأثير می‌گذارد؟

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 



جعفر پناهی٬ فيلمساز برجسته ی ما٬ موفق شد خرس طلايی جشنواره ی معتبر برليناله را از آن خود کند. پنج سال پيش٬ اصغر فرهادی توانسته بود با فيلم «جدايی نادر از سيمين» برنده همين جايزه شود و چندی بعد جايزه اسکار بهترين فيلم غير انگليسی زبان را به خود اختصاص دهد.

موفقيت فيلمسازان ما در عرصه های بين المللی البته باعث افتخار و سربلندی ماست و در اين دوران پر آشوب٬ که نام ايران٬ با تلاش برای ساخت بمب هسته ای و تروريسم مذهبی پيوند خورده٬ موفقيت هنرمندان ايرانی٬ حداقل٬ تفاوت ميان اهالی هنر و فرهنگ سرزمين ما را با حکومت اسلامی و انديشه های متحجرانه و ضدانسانی آن نشان می دهد.

با اين وجود٬ در زمينه سياسی بودن يا سياسی نبودن اين جوايز حرف و حديث هايی مطرح است که به هيچ وجه از افتخارآفرينی اين هنرمندان و ارزش کار آن ها نمی کاهد.

در باره ی فيلم «تاکسی» جعفر پناهی٬ برخی از منتقدان ايرانی که اين فيلم را ديده اند٬ آن را بر خلاف منتقدان خارجی نپسنديده اند٬ و بر ضعف های هنری و تکنيکی آن انگشت نهاده اند.

اما همين فيلم٬ با استقبال منتقدان خارجی و داوران جشنواره رو به رو شده به گونه ای که آن را شايسته ی دريافت بهترين جايزه ی جشنواره دانسته اند.

سوالی که در اين جا مطرح می شود اين است که داوران و منتقدان چنين جشنواره های معتبری٬ تا چه حد تحت تاثير مسائل و موضوعات سياسی قرار می گيرند و وضعيت کاری و مشکلات شغلی فيلمساز تا چه حد بر رای و نظر آن ها تاثير می گذارد؟

حقيقت آن است که با در نظر گرفتن ترکيب هيات داوران و نگاه تخصصی و غير احساسی منتقدان٬ نمی توان پذيرفت که برندگان جوايز٬ با معيارهايی غير از معيارهای هنری انتخاب می شوند. اصولا شيوه ی انتخاب فيلم های برتر٬ چنين امکانی را به هيات داوران نمی دهد.

پس علت اين همه اختلاف نظر ميان داوران و منتقدان خارجی با کارشناسان و منتقدان داخلی چيست و منشاء تفاوت ديدگاه ها کجاست؟

نکته ای که بايد به آن توجه کرد٬ علاقه و حساسيت خارجی ها به مسائلی ست که برای ما ايرانيان کاملا عادی ست و در آن ها چيز خاصی نمی بينيم. شايد يکی از علل تفاوت ديدگاه ها همين باشد. به عبارتی٬ موضوع فيلم آن قدر اهميت پيدا می کند که ضعف های هنری و تکنيکی آن به چشم نمی آيد.

اما اين را بايد اضافه کنيم٬ که موفقيت در چنين جشنواره های مهمی٬ نبايد باعث شود تا منتقدان داخلی٬ در صورت داشتن نظر مخالف٬ از ترس انگ خوردن لب فرو بندند و آن چه را که به آن معتقدند بر زبان نياورند. ديده شده است به محض انتقاد از فيلم های برنده٬ منتقد داخلی فيلم٬ با اين جمله خلع سلاح می شود که اين همه داور و منتقد بين المللی اين ايرادها را نفهميدند٬ آن وقت تو فهميدی!

سخن آخر آن که هر چند نمی توان سياسی بودن جوايز اهدا شده را ثابت کرد و يا در شيوه ی اهدای جوايز٬ نقطه ی ضعفی پيدا کرد که چنين ظنی را تقويت کند٬ اما برنده ی اسکار شدن فيلم ضعيفی مثل «آرگو»٬ دست کم اين شک را در ناظر بی طرف ايجاد می کند که شايد آن چه يک فيلم را می سازد فقط بازی هنرپيشه ها و کار کارگردان و فيلمبردار نيست بلکه عوامل سياسی و اجتماعی هم جزيی از ساختار فيلم است که داوران نمی توانند نسبت به آن بی توجه بمانند.

ما ايرانيان نيز می توانيم به غير از هنر فيلمسازی٬ شجاعت جعفر پناهی را بستاييم که توانسته است با وجود تمام فشارها و تهديدها٬ حرف دل ايرانيان آزاده ای چون نسرين ستوده را به گوش جهانيان برساند و آنان را با مصائبی که ما با آن ها رو به رو هستيم آشنا نمايد.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016