شنبه 2 اسفند 1393   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


پرخواننده ترین ها

روز جهانی زبان مادری: فارسی را پاس بداريم بقيه زبان‌ها را زاپاس، عبدالستار دوشوکی

عبدالستار دوشوکی
اهميت آموزش و تدريس به زبان مادری نه تنها به‌مثابه يک حق طبيعی و مسلم انسان، بلکه به‌عنوان اساسی‌ترين وسيله ارتباط انسان و موثرترين واسطه کـُنش و واکـُنش او با محيط خويش می‌باشد. ترقی و پيشرفت انسان‌ها و جوامع آن‌ها ارتباط کاملاً مستقيم با توانايی آن‌ها در تحصيل دانش و آموختن علم از گهواره تا گور دارد

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 



امروز ۲۱ فوريه روز جهانی زبان مادری می باشد که توسط مجمع عمومی سازمان ملل تصويب شده است. معاده ها و منشورهای بين المللی متعددی وجود دارند، که حکومت ايران نيز به اجرای آنها متعهد و ملزم شده است تا از خزينه و ميراث زبانی و فرهنگی موجود در کشور حمايت و پاسداری کامل بکند. اصل پانزده قانون اساسی جمهوری اسلامی نيز تصريح می کند که استفاده از زبان های قومی و محلی در مطبوعات و رسانه های گروهی و تدريس ادبيات آن ها در مدارس در کنار زبان فارسی آزاد است.

دکتر حسن روحانی نيز در بند ٤ بيانيه شماره سه خود در مورد حقوق اقوام، اديان و مذاهب که در ٩ خرداد ١٣٩٢ منتشر شد، قول تدريس زبان مادری ايرانيان بطور رسمی در سطوح مدارس و دانشگاه‌ها و اجرای کامل اصل ١٥ قانون اساسی را داد و در بند ٥ همان بيانيه قول تقويت فرهنگ و ادبيات اقوام ايرانی و پيشگيری از زوال آنان را داد. در بند ٨ بيانيه نيز قول به تغيير نگاه امنيتی نسبت به اقوام و فرهنگ‌ های آنها داد. با عنايت به وعده های شفاهی و کتبی ايشان، وی حداکثر رای را در مناطق قومی نظير بلوچستان، ترکمن صحرا و کردستان آورد.

عليرغم معاهدات بين المللی و تصريح قانون اساسی و وعده های انتخاباتی حسن روحانی در مورد آزادی زبان مادری در کنار زبان رسمی کشور، هفته پيش هيات نظارت بر مطبوعات درخواست برخی از فعالان فرهنگی و روزنامه نگاران بلوچ را که در چارچوب موازين جمهوری اسلامی در زاهدان فعاليت می کنند، برای کسب مجوز جهت انتشار سه نشريه بلوچی ـ فارسی بنام های "امـُـيت"، "ورنا" و "آوای مکران"، رد نمود و با انتشار نشريه به زبان بلوچی مخالفت نمود. همگی درخواست های بلوچ ها در جلسه مورخ ۲۱ بهمن با مخالفت هيات نظارت بر مطبوعات روبرو شده و موفق به اخذ جواز نشدند. اين در حالی است که سيستانی ها سالهاست نشريه های متعددی در استان دارند، و بلوچ ها بطور غيرقانونی از هر گونه رسانه و روزنامه و يا نشريه چه به زبان فارسی و چه به زبان بلوچی محروم هستند.

زبان بلوچی در رده ۹۷ جدول زبانهای زنده دنيا قرار دارد. از منظر زبانی بيش از دوسوم کشورهای جهان جمعيتی کمتر از "بلوچ ها" دارند. اما در بلوچستان ايران تدريس و نشر به زبان بلوچی ممنوع است؛ در حاليکه در بلوچستان پاکستان و افغانستان اينگونه نيست. اين سياست تبعيض بر عليه اقوام ايرانی، باعث رشد نفرت، توليد شکاف های زيربنايی خطرناک قومی ـ فرهنگی و ايجاد گـُسل های راهبردی در "وحدت" ايرانيان می شود. رژيم جمهوری اسلامی که خود را "تافته جدا بافته ای" می پندارد، هيچگونه تعهد عملی نه تنها به قانون اساسی خود ندارد، بلکه عليرغم پيوستن به معاهده ها و منشورهای بين المللی، هيچگونه اهميتی برای آنها نيز قائل نيست. وانگهی وعده های حسن روحانی نيز در عمل توخالی از آب درآمدند، و ايشان نتوانستند يا نخواستند نگاه امنيتی بر مولفه زبان مادری را تغيير دهند. اين قرائت امنيتی ـ شوونيستی برای تحريک احساسات توده ها و به اصطلاح عـِـرق ملی مورد سوءاستفاده فراوان قرار گرفته است. عليرغم اينکه همه پذيرفته ايم که زبان فارسی زبان مشترک همه ايرانيان است. اين در حالی است که در بسياری از کشورهای "يکپارچه" اما چند زبانی مثل سوئيس، هندوستان، بلژيک و اسپانيا حتی يک زبان واحد و يا رسمی مولفه "وحدت" هويت و ملی نيست.

بر اساس تبيين يونسکو، بارزترين مولفه فرهنگی و هويت جمعی هر قوم و ملتی، زبان آن می باشد. اهميت آموزش و تدريس به زبان مادری نه تنها بمثابه يک حق طبيعی و مسلم انسان، بلکه بعنوان اساسی ترين وسيله ارتباط انسان و موثرترين واسطه کـُنش و واکـُنش او با محيط خويش می باشد. ترقی و پيشرفت انسانها و جوامع آنها ارتباط کاملا ً مستقيم با توانايی آنها در تحصيل دانش و آموختن علم از گهواره تا گور دارد. متاسفانه فرزندان بلوچ و اقوام ديگر نه تنها با نابرتری زبانی (در مقايسه با فارس زبانان) آموزش ابتدايی را آغاز می کنند که قبل از فراگرفتن نوشتن و خواندن، ناچارند زبان مادری جديدی را ياد بگيرند؛ بلکه وحشتناک تر از آن با کمداشت و کاستی های فراوان در عدم وجود تسهيلات آموزشی، مدرسه مناسب، معلم و امکانات مالی و غيره روبرو هستند. اين عدم توازن دوگانه و تبعيضات چندلايه باعث توليد رقابت نابرابر و ستم مضاعف می شود.

زبان مادری يکی از ارکان اصلی هويت اشخاص می باشد، و آموزش بزبان مادری روش بسيار موفقی برای مبارزه با تبعيض، و همچنين برای تامين سلامت جامعه می باشد. بسياری از محققان و کارشناسان امور آموزش و پرورش بر اين عقيده اند که آموزش اجباری به زبانی غير از زبان مادری يکی از عوامل عمده اُفت آموزشی و بازماندگی از تحصيل در همان "آغاز" کار می باشد. متاسفانه فرهنگ تبعيض و تحقير ديگران در ايران و بخصوص بين هموطنان مرکز نشين و "فارس زبان" نهادينه شده است. تحت تاثير بمبارانهای تبليغاتی درونمرزی و برونمرزی نظير "هنر نزد ايرانيان است و بس!" و "فارسی شکر است"، بسياری از آنها از درک اين حقيقت ساده عاجز هستند که زبان مادری هر کسی برای او "شکر" است ؛ و اين حلاوت مختص زبان فارسی نيست. در نتيجه بايد همه زبان های ايرانی را پاس بداريم.

عبدالستار دوشوکی
مدير مرکز مطالعات بلوچستان (لندن)
شنبه ۲۱ فوريه مطابق با ٢ اسفند ١٣٩٣
doshoki@gmail.com


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016