یکشنبه 23 فروردین 1394   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


پرخواننده ترین ها

خبرگزاری فارس: جيسون رضائيان با "سيا" ارتباط داشت


جیسون رضائیان

گروه سياسی خبرگزاری فارس- سی و يکم تيرماه سال ۹۳ بود که جيسون رضائيان به همراه همسرش در تهران دستگير شد. اين فرد که به گفته معاون اول قوه‌قضائيه به اتهام مسائل امنيتی در بازداشت به سر می‌برد از سوی رسانه‌های غربی به عنوان خبرنگار روزنامه وانشگتن پست معرفی شد.

علاوه بر جيسون و همسرش دو نفر ديگر نيز در اين پرونده بازداشت می‌شوند. خبر اين دستگيری را اسماعيلی رييس‌کل دادگستری استان تهران در حاشيه راهپيمايی روز قدس اعلام و می‌گويد: «اين موضوع در مرحله تحقيقات مقدماتی است و برای اطلاع‌رسانی درباره آن بايد بررسی‌های فنی و بازجويی صورت گيرد و پس از تحقيقات در اين زمينه می‌توانيم درباره آن اطلاع‌رسانی کنيم.»

اما چهاردهم مهرماه برخی منابع از آزادی يگانه صالحی همسر رضائيان خبر دادند که معاون اول قوه‌قضاييه همان روز در نشست خبری خود در پاسخ به سئوال خبرنگاری در اين خصوص گفت: «در رابطه با خبر آزادی که شما می‌گوييد اطلاعی ندارم اما از همان مجموعه‌ای که در روزهای اول بازداشت شدند ابتدا يک نفر و مدتی بعد نفر ديگری آزاد شد و همچنين در رابطه با اين پرونده هنوز کيفرخواست صادر نشده است.»

۲۴ دی‌ماه نيز عباس جعفری دولت‌آبادی دادستان عمومی و انقلاب تهران اعلام کرد که پرونده جيسون رضائيان با صدور کيفرخواست جهت رسيدگی به دادگاه انقلاب اسلامی تهران ارسال شده است.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 



وی با اعلام اين خبر افزود: بر خلاف ادعاهای برخی مجامع حقوق بشری در خصوص تضييع حقوق متهمان در ملاقات با خانواده های خود، مادر جيسون رضائيان که اخيرا برای ديدار فرزندش به ايران سفر کرده بود، دو نوبت با نامبرده ملاقات کرد و مادر متهم مذکور همچنين ملاقات کوتاهی با بازپرس پرونده فرزندش داشت.»

هشتم بهمن ماه نيز اسماعيلی رييس کل‌دادگستری استان تهران در حاشيه مراسم تجديد ميثاق رييس و مسئولان عالی قوه‌قضاييه با آرمان‌های امام خمينی(ره) در جمع خبرنگاران از برگزاری جلسه محاکمه جيسون رضائيان خبرنگار واشنگتن پست در آينده نزديک خبر داد.

وی اظهار داشت: «متهمان پرونده با خانواده خود در ارتباط هستند و تماس دارند و به زودی نيز محاکمه می‌شوند و بعد از رسيدگی به اتهامات و قطعيت يافتن حکم، نتيجه اعلام می‌شود.»

اسماعيلی درباره آخرين وضعيت اين پرونده و زمان محاکمه متهمان آن گفت: «پرونده به دادگاه انقلاب ارجاع شده و قاعدتا نيز زمان رسيدگی تعيين شده است اما تاريخ دقيق برگزار دادگاه را نپرسيده‌ام.»

بر اساس اين گزارش، پرونده جيسون رضائيان برای رسيدگی در اختيار شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به رياست قاضی صلواتی قرار گرفته است.

رضائيان؛ حلقه واسط خبرنگاران جاسوس يا جاسوسان خبرنگار؟

سر و صدای زياد عوامل رسانه‌ای غرب برای آزادی جيسون در همان روزهای ابتدايی اين سوال را ايجاد کرد که او کيست و چرا در مذاکرات مهم هسته‌ای نيز طرف مقابل خواستار آزادی نامبرده شده است؟

جيسون رضائيان و اميد معماريان دو متهمی هستند که به جرم جاسوسی و اقدام عليه امنيت ملی توسط دستگاه امنيتی جمهوری اسلامی دستگير شدند. اين دو برای اولين بار در سال ۲۰۰۶ در ايالات متحده به واسطه يک درخواست کار تحقيقاتی توسط فردی که از هر دو برای استخدام مصاحبه می‌کرد، آشنا شدند.

اميد معماريان در آن هنگام مشغول تحصيل در رشته روزنامه‌نگاری در دانشگاه کاليفرنيا در برکلی بود که بسيار به منزل پدری جيسون نزديک بود. در آن هنگام جيسون اطلاعات زيادی از معماريان نداشته و تنها او را يک وبلاگ‌نويس حرفه‌ای می‌دانست که پيش از ورود به آمريکا مدتی در ايران در زندان به سر برده است.

اما جيسون که علی رغم سفرهای چندباره به ايران از سال ۲۰۰۱ هنوز هيچ دوست ايرانی نداشت، فرصت دوستی با يک همکار روزنامه‌نگار ايرانی را مغتنم شمرد و موضوع کاری هر دو نفر يک چيز بود: ايران!

اميد معماريان دوستان فراوانی در ايران داشت و همچنين با افراد زيادی از ايرانيان در آمريکا مرتبط بود که اين برای جيسون يک فرصت دست نيافتنی قلمداد می‌شد. اين دوستی تا آن‌جا عمق يافت که جيسون توانست به واسطه حضور اميد به کالج روزنامه‎نگاری برکلی تردد فراوانی داشته باشد.

کم کم پای اميد به خانه جيسون هم باز شد. اميد چندين بار در جشن های نوروز و کريسمس مهمان خانواده جيسون در منزل پدری وی بود.

اوايل سال ۲۰۰۸ ميلادی جيسون و اميد يک فکر مشترک داشتند و آن هم چيزی نبود جز به راه انداختن يک سايت خبری، تحليلی که به صورت ويژه به انعکاس اخبار جهت دار از ايران بپردازد اما به دليل مشکلات مالی هر دو از اين فکر منصرف شدند. البته جيسون هم از ته دل راضی نبود که اولين تجربه خود پيرامون حوزه خبری و روزنامه نگاری در رابطه با ايران را با فردی بدنام که سابقه بازداشت و زندانی شدن در ايران داشت، شريک شود.

پس از اتمام تحصيل، اميد کاليفرنيا را به مقصد نيويورک ترک کرد و ارتباطش با جيسون کم شد. البته جيسون هم می‌دانست برای اين که کسی مزاحم رفت و آمدش به ايران نشود بايد دور افراد مسئله‌داری مانند معماريان و کريم سجادپور که آن روزها خيلی با اميد حشر و نشر داشتند را خط بکشد.

البته ديدگاه اين دو نفر هم در مورد ايران و ضديت با آن متفاوت بود. جيسون اعتقاد به نفوذ داشت و اميد به برخورد. جيسون می‌خواست به ايران برود و اميد از ايران بريده بود. جيسون به دنبال سرپلی مطمئن در ايران بود و اميد به دنبال سرپل در آمريکا!

البته اميد در آن روزها به واسطه آشنايی با کريم سجادپور از اعضای بنياد کارنگی که مرتبط با سيا بود دارای تفکرات راديکال هولناکی شد که اين تمايلات وی به شدت بر ضد تاکتيک جيسون بود. اما اين دو دريافتند که علی رغم تفاوت‌های آشکار سخت به يکديگر احتياج دارند و در کنار هم کامل می‌شوند.

جيسون به دوستان اميد در ايران و اميد به ارتباطات جيسون در آمريکا سخت محتاج بود. جيسون خيلی خوب انگليسی می‌خواند و می‌نوشت و اميد خيلی در فارسی روان بود. آن روزها اميد به خيال خودش پاشنه آشيل ايران را يافته بود: حقوق بشر!

اين کلمه‌ای بود که وی می‌توانست به واسطه آن سری در سرهای اپوزيسيون مقيم آمريکا در بياورد يا خود را برای بهائيان آمريکا به يک مهره تبديل کند و از اين راه جايگاه مادی و معنوی کسب کند. از نگاه جيسون نزديکی به بهائيان راهی بود که افرادی مانند اميد که تازه به آمريکا پناهنده شده بودند برای امرار معاش طی می‌کردند و عمدتا هم جواب می‌داد.

آخرين بار که جيسون اميد را ديد، در مراسم ختم پدرش در سانفرانسيسکو در آوريل ۲۰۱۱ بود؛ جايی که اميد در آن‌جا فرد ديگری مانند خودش را به جيسون معرفی کرد و او کسی نبود جز علی‌رضا اشراقی. گويی دست تقدير فرد ديگری شبيه اميد را به جيسون معرفی کرده بود. علی‌رضا نيز مانند اميد در دانشگاه برکلی کاليفرنيا دانشجوی روزنامه نگاری بود.

اميد به واسطه همکاری با کريم سجادپور که در ميان ضد انقلاب‌ آمريکانشين بسيار بدنام بود روز به روز منزوی‌تر می‌شد و کريم نيز از اين انزوا سواستفاده کرده و ارتباط اميد را با سيا تقويت می‌نمود.

از آن سو جيسون نيز دوستان همفکر خود را يافته بود. گروهی مانند «نايک» که اکثر اعضای آن ايرانی آمريکايی های دورگه‌ای بودند که جيسون در ميانشان احساس غريبی نمی‌کرد. آنها دقيقا نقطه مقابل اميد در ارائه تاکتيتک‌های براندازی جمهوری اسلامی بودند. جيسون علی‌رغم منويات اميد از پشتيبانان اصلی «نايک» بوده و هست.

فتنه ۸۸ تلاقی دوباره جيسون و اميد بود به ويژه آنجا که عمده فراريان جريان فتنه در اروپا و ترکيه به دنبال اخذ پناهندگی سياسی بودند. در آن سال هنگامی که روح الله شهسوار - از فعالان فتنه ۸۸ در خراسان و مسئول شاخه جوانان حزب مشارکت مشهد که بدون هيچ اوراق هويتی به ترکيه گريخته بود – دست به دامان جيسون شد؛ جيسون از جان و دل برای اين عنصر فتنه‌گر مايه گذاشت، از رو انداختن به سفارت آمريکا در ترکيه تا کنسولگری آمريکا در دبی.

نقض حقوق بشر؛ شعاری مشترک

«نقض حقوق بشر در ايران» شعار مشترک شهسوار و اميد بود که جيسون را به صرافت برقراری رابطه اين دو تن در تاريخ ۱۹ اکتبر ۲۰۰۹ انداخت. جيسون در آن هنگام در آمريکا بود به شهسوار گفت: «اميد از دوستان نزديک من است و هم اکنون در سانفرانسيسکو برای ديدبان حقوق بشر کار می‌کند. او به روزنامه‌نگاران فراری و ساير فراريان ايرانی مثل تو کمک فراوانی کرده است، من در مورد تو با او صحبت کرده‌ام»

معماريان بسيار منتظر شهسوار ماند تا به وسيله ايميلی که قرار بود جيسون به اطلاع شهسوار برساند، ارتباطشان برقرار شود. اميد در همان روز پيامی از شهسوار دريافت کرد که باتوجه به عدم تسلط وی به انگليسی بسيار گنگ بود. اما اميد دريافت که قرار است شهسوار در سوم نوامبر به پاريس برود و در آنجا نه فرانسوی بلد است و نه کسی رامی‌شناسد. اميد به درخواست جيسون، «سينا.ت» را در پاريس به شهسوار معرفی کرد تا کارهای اين مجرم فراری را انجام دهد.

اميد اين بار لطف جيسون در روزهای پناهندگی‌اش به آمريکا را در سايه لابی گسترده‌‎اش با اعضای کنگره و ساير افراد مرتبط با دولت مردان آمريکا جهت اخذ پناهندگی از آمريکا برای شهسواری جبران کرد، اما در اين امر موفق نشد. جيسون، اميد، دبير اول نايک (تريتا پارسی) و... در نهايت همه و همه موفق شدند برای شهسوار از فرانسه پناهندگی بگيرند و شهسوار در تاريخ ۳ نوامبر ۲۰۰۹ وارد پاريس شد.

جيسون می‎داند در اين روزها اميد معماريان و کريم سجادپور و عليرضا اشراقی و روح‌ا... شهسوار و... به پادوهای وزارت خزانه‌داری و کنگره تبديل شده‌اند تا هر لحظه بتوانند خبری را از راه‌های دور زدن تحريم توسط ايران به قيمت ناچيزی به سيا بفروشند و يا خوش رقصی ديگری از خودشان نشان دهند.

فروش اطلاعات اقتصادی و صنعتی ايران در شرايط تحريم دقيقا مصداق فروش آذوقه به دشمن در شرايط جنگ را پيدا می‌کند و ايران تنها نمونه‌ای از جاسوسی آقای خبرنگار بود!


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016