گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
10 اسفند» کارمایکل (آمریکا ـ کالیفرنیا): "ترور شخصیت، زمینهها و نمونهها"، سخنرانی مسعود نقرهکار، ۱۳ مارچ25 بهمن» جاهل ها ولات ها: درانقلاب ودرحکومت (بخش پایانی)٬ مسعود نقره کار
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! نقش سیاسی مدّاحان در حکومت اسلامی٬ مسعود نقره کارمداحان در حکومت اسلامی نهادی سیاسی و جریانی مروّج خرافه، خشونت، رجزخوانی و جاهلیسم شده اند. اینان با تغییر در محتوی و نحوه ی اجرای مدح همراه با به کارگیری موسیقی سنتی و مدرن، و تشکل سازی های رنگارنگ با تاثیر گذاری سیاسی - روانشناسانه بخش بزرگی از قربانیان خود را ازمیان نوجوانان وجوانان گرفته اند.پیشگفتار مدّاح حاج احمد واعظی درنوحه سرائی اش در بیت رهبری ( فروردین سال 1394)، به مناسبت تولد حضرت زهرا، در باره مسئله ومذاکره هسته ای رجزخواند، رجزخوانی ای که با تکان سر و تبسم های آیت الله خامنه ای، مورد تائید فقیهانه قرارگرفت، و مداحان و حضراتِ حاضر در جلسه نیزبا عربده های مرگ بر امریکا، روغن داغ رجزخوانی را بیشتر ومجلس گرم تر کردند. اینکه مساله و مذاکره هسته ای هم در زمره ی ذکر مصیبت و مدح خاندان عصمت و طهارت قرار گرفته اسباب تعجب نیست، مداحی دیریست ابزار اِعمال سیاست قدرت های سیاسی و دینی، و به ویژه درحکومت اسلامی وسیله ی تبلیغ و تحکیم نظام فقاهتی شده است. رجز خوانی حاج احمد واعظی (شعرخوانی حماسی!) هم در زمره رجزخوانی هایی ست که سابقه تاریخی دارند. این موجودات سالیانی ست که بر بسترعوامی گری از شکست هاو کوتاه آمدن ها و جازدن های شان پیروزی ها بافنه اند، تا حجابی بر واکنش شان به "چوب تر" و تاکتیکِ" ریش و گلاب محمدی " کشیده باشند، کاری که در رابطه با مساله و مذاکره هسته ای انجام داده اند. حاج احمد واعظی مدحید: بی بی جانم ای دشمن زهرا و علی ننگت باد و اگررهبرمن رخصت پیکار دهد رجزخوانیِ خالی بندانه ای که سبب شد دیگر مداحان و حاضران تا حد جّریت خویش، نعره ی مرگ بر امریکا سردهند و بر وسعت لبخند رهبری به ریش آنان و امت اش بیافزایند.(1) مروری تاریخی مداحی نوعی ستایشگریِ"اهل بیت" و"خاندان آل عبا"، و سرزنش یا قَدح مخالفان این خاندان تعریف شده است. مداحی "خانواده عصمت و طهارت" ازاعمال، ومشاغل مذهبی درمذهب شیعه است، مراسمی که شیعیان دریادبود امامان و بزرگان شیعه، به ویژه در ایام ماه های محرم و صفر، تولد آنان (نیمه شعبان،13 رجب ولادت پیامبر) و وفات شان، و رخدادهای تاریخی در تاریخ اسلام ( بعثت پیامبر،عیدغدیر، عید فطر،عید قربان) برگزار می کنند. بره کٌشون مداحان اما واقعه جنگ کربلا و کشته شدن حسین پسرعلی، سومین امام شیعیان و خانواده و یاران اوست.مداحی به عنوان یک پیشه حرفهای در میان شیعیان عراق، پاکستان، لبنان و سایر کشورهای شیعهنشین نیز وجود دارد. مداحی را "یک سّنت هزار و چند ساله " دانسته اند که "ریشهای تاریخی در سیره پیامبر واهل بیت" دارد. گفته و نوشته شده که مداحی از زمان پیامبراسلام رایج شد، ومدح هائی که در ستایش و ثنای خداوند و پیامبر، و دررابطه با وقایع تاریخی سروده می شد برخی شان دردیوانهای مختلف از جمله دیوان "صاحب بن عباد" و در کتاب "الغدیر علامه امینی" آورده شده اند.(2) در اهمیت جایگاه مداحی در اسلام همین بس که :"امامان شیعه، شاعران را نه فقط به سرودن شعر درباره خداوند و پیامبر و علی، که درباره خودامامان- یعنی مدح خودشان- تشویق میکردند". برخی آغاز مداحی به سیاق مداحان خاندان آل عبا رابه " دیلمیان" نسبت داده اند اما اکثر صاحب نظران قدرت گیری تشیع در دوران صفویه را آغازمداحی از نوع "ذکر مصیبت خوانی" دانسته اند. (3) در دوره قاجاریه این ذکرمصیب خوانی ادامه یافت اما بتدریج بعد از سلطنت فتحعلی شاه با پدیده ی "وعظ و خطابه" در آمیخت و بیشتر شکل روضه خوانی همراه با وعظ و خطابه به خود گرفت. سیّد قاسم روضه خوان معروف به بحرالعلوم، پسرعلی اکبر روضه خوان که لقب اشرف الواعظین از دربار ناصرالدین شاه داشت یکی از این دست مداحان بود. اعتماد السلطنه وزیر انطباعات ناصرالدین شاه تعدادی از وعاظ و اهل منبر و روضه خوانان رادر کتاب" المآثروالآثار" ذکر کرده است، که "حاجی میرزا احمد اصفهانی در شغل مرثیه سرائی و روضه خوانی به مقامی سامی رسیده و صیت صورتش از تهران به همه جای ایران کشیده ".(4) بدیع المتکلمین (سید محمد رضا معروف به سّید اناری، پدر جواد بدیع زاده) "اهل وعظ و منبربوده و صدای دلپذیری داشته، در مبارزه با محمد علیشاه به هنگام استبداد صغیر و مبارزات مشروطه خواهان...برای نخستین بار موسیقی در مبارزات سیاسی آن دوران به وسیله ی او تجلی یافته است" (5) در دوران پهلوی رضاشاه باطرح " مؤسسه وعظ و خطابه" دست به اصلاحات در برنامه منبرو مداحی زد. در دوره محمد رضا شاه که اوقاف نیز نظارتی بر این امر داشت بار دیگر خط مداحان از" وعظ و خطابه" جدا شد. نمونه معروف و مشهور" جواد ذبیحی" بود. مداح و مؤذنی که به خاطر همکاری با رادیو و دربار دستگیر و زندانی شد. پس از آزادی افرادی از گروه های فشار و کشتار اسلامی وی را ربوده و به طرزی فجیع به قتل رساندند. روزنامه اطلاعات به نقل از گروه "شاهین انقلاب اسلامی" گزارشی منتشر کرد که در آن این گروه مسؤلیت قتل سید جواد ذبیحی را به دلیل "مداحی و مناجاتخوانی در رادیوی وابسته به رژیم طاغوت به عهده گرفتند". بعدها صحبت از اجرای حکم اعدام او شد.[6] "غّرا خوانی" یکی از شاخه های مداحی است: " اگر پرسند مداحی چند نوع است، بگوی سه نوع است: اول آن که همه منظومات خوانند. خواه عربی و خواه فارسی و ایشان را " مدّاح ساده خوان" خوانند، دویم آن که همه نثر خوانند و معجزات و مناقب را به نثر ادا کنند و ان قوم " غّرا خوان" باشند، سیم آن که نظم در نثر در یک دیگر خوانند....این طایفه را " مرصع خوان" گویند و کمال فضل ایشان زیاده از آن دو قوم دیگر باشد(7). "روضه نیزاز نام کتاب روضة الشهداء اثر کمالالدین حسین بیهقی کاشفی سبزواری ( ملا حسین کاشفی) گرفته شدهاست. وی این کتاب را در سده هشتم یا نهم هجری در شهر هرات نوشت. این کتاب ده باب داشت و به تدریج خواندن ده باب آن در ده روز اول ماه محرم رایج شد. از آنجا که مداحان در ایام محرم بخشهایی از کتاب روضه الشهدا فی مقاتل اهل بیت را میخوانند به آنها روضهخوان نیز گفته میشود" پیش از این کتاب از منابع" شادشیخ مفید، تاریخ طبری، کامل ابن اثیر و کتاب ابن عساکرو خوارزمی" استفاده می شد"(8). معادل پارسی روضه که در خراسان، یزد و کرمان کاربرد دارد، "پُرسه" است. در ادبیات اردو – پاکستان وافعانستان و...- "اردو سوز" نیز خوانده شده که بیشتر ذکر مصیبت امام حسین و یاران اش است. "میر ببرعلی انیس از مشهور ترین سرایندگان این گونه در ادبیات اردو است."نوحه (زاری یا ناله) نیز به صورت آهنگین اجرا میشود و مضمونی غم انگیز و گاه حماسی دارد. مولودی، قطعهای ادبی به نثر یا نظم است که محتوایی شاد دارد و در ایام شادی مذهبی توسط مداحان خوانده می شود. آواز خوانی با افزایش نقش رادیوو تلویزیون و کم رنگ شدن بازارمداحی و روضه خوانی به سبک منبری، سبک کارمداحان جوان شده است، یعنی"بیان آهنگین، بیانی که با الحان موسیقی آمیخته است، استفاده از کلام و استفاده از فنون دراماتیک سازی." مداحان حتی سبک پاپ و رپ و راک نیز به کار گرفته اند. شعاردهی یا دَم دادن به سبک " وزیرشعار" پدیده ای نوظهوربود." ...مبدع آن فرد مداحی به نام " حاج مرتضائی" است ، فردی که روز نخست ورود آیت الله خمینی در بهشت زهرا ابتدا با "کف زدن" به دنبال بیانات خمینی شروع کرد ، و سپس با تکبیر و شعار دادن ادامه داد. وی از همان جا پست " مسؤل ستاد نمازجمعه" را برای خود تثبیت کرد. در نمازهای جمعه تهران " حاج مرتضائی" شعار میداد و از نماز گزاران می خواست که تکرار کنند، و به همین خاطر به " وزیر شعار" معروف شد...".( سلاطین و برخی از احزاب و سازمان های سیاسی هم به نوعی " وزیر شعار" داشتند، که در مراسم و یا میتینگ ها از حاضرین می خواستند شعارهای شان را تکرارکنند تا مجلس گرم و بساط تهییج فراهم گردد.) مداحی و مداحان منتقدانی نیز داشته اند. سیدمحسن امین عاملی، سید ابوالحسن اصفهانی، میرزای قمی، کاشف الغطا و سپس علی شریعتی و....، در زمره منتقدان مداح ها بودند. در حکومت اسلامی نیز محتوی مدح ها و سبک کار مداحان منتقدانی نیز از میان خودشان پیدا کرده است. "... مداحان مرید یک فقیه بودهاند و از او استفتاء میطلبیدند و اطلاع صریحی از وقایع صدر اسلام را از مرجع وقت میپرسیدند...در حالی که امروز اگر شمابه 30 جلسه مداحی گوش کنید 30 نوع روایت مختلف از یک روز خاص را میگویند... قصهپردازی ناشیانه و خام و کاملا شخصی و بیپایه از تاریخ اسلام انجام میگیرد.... روغن داغ زیاد کرده اند که فقط اشکی گرفته باشیم .... استفاده از لحنهای نامناسب اجرایی لحنهایی که در شان ماهیت قدسی مداحی نیست ....البته عوامزدگیها باعث تاثیر در شعر هم شده است. اگر از شعرهای تازهای که برای اهل بیت میگویند نام اهل بیت را بردارید، میبینید که به راحتی می توانسته برای پسر همسایه یا دختر همسایه سروده شده باشد. یعنی آن حرمت و شانی که لازمه برخورد فاصلهدار ما با مفاهیم مقدس است در آن رعایت نمیشود... خطرات مداحی امروز قدسیتزدایی از هدف درونی مداحی ست و..." (10) امروز مداحان در کنار آموزه های اصول کافیِ کلینی و خرافه های گرد آورده شده در بحارالانوار و مفاتیح الجنان، به ترانه های نو ومدرن خوانندگان مشهور دستبرد می زنند و آنان را مداحانه بازخوانی می کنند.محمود کریمی که نوحهخوان حسینیه امامزاده علی اکبر چیذر در هیات رزمندگان اسلام بود، و با نوحه "عشق یعنی ..." که در رثای حضرت فاطمه است، به شهرت رسید، در سال ۱۳۹۱ در حسینه چیذر با سنج و دمام نوحهخوانی کرد. وی شعر و ریتم نوحه "بزن باران" را از روی آلبوم" شب سکوت کویر" شجریان بلند کرده است. همین کار را سعید حدادیان با ترانه " ساقی" زنده یاد بانو هایده کرده است. "... الان آهنگ های مبتذل و لهوی در برخی هیأت ها خوانده می شود و آهنگ های جاز و رپ و راک در برخی هیأت ها راه انداخته اند. قلاده به گردن می اندازند و عوعو می کنند. در همین مشهد این کار را کردند. می خواندند : کنم عوعو دهم دست ولایت... و جمعیت دو دقیقه عوعو می کنند. می خوانند که یک تکه استخوان امشب بس است ما را. ذکر اباعبدالله(ع) وسط صدای سگ. در هیأت های لخت می شوند و تلوتلو می خورند و می خوانند: ما گر ز سر بریده می ترسیدیم/ در محفل عشاق نمی رقصیدیم. رقص خون در بدر و خیبر بود. رقص خون شهادت عباس (ع) بود که فرمود : والله ان قطعتموا یمینی انی احامی ابداً عن دینی. شما اصلاً درد دین ندارید.....در حالی که جریان عاشورا یک جریان سیاسی است ولی اینها میخواهند با امام حسین و عاشورا حال کنند. ظهور منجی و برپایی عدالت جهانی یک مسأله سیاسی است..." (11) " ....رهبری نکاتی را به جوانترها گوشزد کردند که از صدای خوب، استعدادهایشان و مخاطب بسیار خود به نحو احسن استفاده کنند. و شاید شکرانه این صدای خوب و استعداد برای پرورش انگیزه های دینی دیگران، به این نیست که عده ای لخت شوند و بالا و پایین بپرند." (12) ویژگی های شخصیتی – روانی و رفتاری مداحان مداحان در وجه غالب از اهالی بازار بوده و هستند. خاستگاه و پایگاه اجتماعی شان بازار و جنوب شهر، و بالطبع ماهیت طبقاتی شان نیز در همین روابط قابل تعریف است.( برای نمونه صنف لباس فروش ازپایگاه های مهم این جماعت است). در کنار مجموعه مداحان بازاری و کاسب، طیفی از مداحان، که از لایه های فقیرو بیکارجامعه هستند، ودر زمره جاهل ها و لات ها و یا نوچه های شان محسوب می شدند، علاوه برمداحی، شبیه خوانی و پرده خوانی و تعزیه خوانی نیز می کردند. اکثراینان اهل همه ی انواع دیگر فسق و فجور نیز بوده اند، به ویژه در قمار( قاپ بازی) سرآمد قماربازان جنوب شهر بودند. تمامی طیف های مداحان تاجر و فقیر، با آخوندها و جاهل ها و لات ها پیوند نزدیک و حشر و نشر داشته اند و مجلس گرم کن شان بوده اند، و یا خودِ جاهل و لات، و آخوند بوده اند. درهنگامه ی تسلط مذهب شیعه در دوره صفویان، ترويج وتحميل ذکرمصيبت خوانی و مداحی خاندان آل عبا بخشی از لايه ی اجتماعی ای که ویژگی ِ مثبت پهلوانی و جوانمردی و عياری و لوطی گری نیز داشتند رابه ورطه مداحی و ذکر مصيبت خوانی سوق داد، و به اين طريق دررگ فرهنگی و اخلاقی این دسته جات وگروه های اجتماعی خونی ديگرگونه به جريان افتاد، تا به امروز که مداحان به لات ترين دسته ی درون گروهی جاهل ها و لات ها بَدَل شده اند. همزیستی و زیستگاه مشترک مداحان با آخوندها و جاهل ها و لات ها در نزدیک کردن آن ها بهم نقش داشته است. مداحان و آخوندها زیستگاه و مراوده بسیار نزدیکی داشته و دارند، اینان گاه در کار یکدیگر مداخله کرده اند و یک کار انجام داده اند به ویژه آخوندها که برای بازار گرمی، روضه خوانی پاره ای از برنامه های شان بوده است. مداحان که از تیره ی جاهل ها و لات ها متدین، و آخوندها هستند، شخصیتی دوگانه و شناور دارند، اما بسان جاهل ها و لات های متدین و آخوندها وجه " مطلوب و نکو نامی" حاهلی و لاتی شان( یا لوطی گری شان) تضعیف شده و از پدیده های پهلوانی و جوانمردی و عیاری و لوطی گری فاصله گرفته اند. پرروئی ووقاحت( یا به قول خودشان بی حیائی)، دروغگويي، نترسی(یا به قول خودشان کّله خری)، روحيه پرخاشگرانه و تهاجمی (دعوايی)، حيله گري، خلافکاری ازویژگی های روانی و رفتاری شان است. زبان جاهلی و لاتی نیززبان بسیاری از آن هاست. این زبان و کلامِ مداح بیت رهبری ست دریک مراسم مذهبی، که همان زبان و کلام شعبان جعفری را می ماند : سعيد حداديان به رئيس جمهور ورئيس دولت امام زمان ، آقای احمدی نژادمی گويد :"...آقای احمدی نژاد عورتت زده بيرون، می بُرنشان، حزب الله اينجوريه، رگ لاتی مونم هس واسه اينجورموقع ها،عورتت زده بيرون بابا، يا الله، گندم کجارو خوردي؟" و شعبان جعفری می گفت به زمان شاه اگر مردمی پای منبر فلسفی شلوغ می کردند و به حرف های او توجه نمی کردند بالای منبرمی رفتم و می گفتم:" ايهاالناس، اين آقا با منبرش تو کون خوار و مادر هرکی که شلوغ کنه" (13) تشکل های مداحان از دستاوردهای حکومت اسلامی- در کنارافزایش تعداد مداحان وتغییر درمحتوی و نحوه اجرای مدح- سازماندهی مداحان است. امروزتشکل های مداحان از فعال ترین تشکل های سیاسی –مذهبی در جامعه شده اند. مداحان با ده ها تشکل ، وبا استفاده از امکانات تبلیغی رسانه ای، همچون رادیو، تلویزیون، تارنما( اینترنت و دنیای مجازی)، مجله های مختلف و منابر، وداشتن شبکه های وسیع توزیع و فروش " آثار" شان، وظایف خویش انجام می دهند. این نوع تشکل ها در خلال جنگ ایران و عراق، که مداحان نقش مهمی در تهییج جوانان و مردم برای حضور در جبهه های جنگ، و تبلیغ "جنگ جنگ تا پیروزی...جنگ تا فتح کربلا و قدس" داشتند، پا گرفته اند، تشکل هائی که در تمامی مقاطع بحرانی حکومت اسلامی به پشتیبانی از ولی فقیه و خمینیسم وارد میدان شدند. سازمان بسیج مداحان که در سال 1387 تشکیل شد، یکی از گسترده ترین آنهاست. مدیران هیات های مذهبی، سازمان بسیج مستضعفین و بسیاری از تجاربازار و مجامع روحانیون و حکومتیان برخی ازپشتیبان وحامیان این تشکل اند. این تشکل وظایف اش را " مقابله با تهاجم فرهنگی، مبارزه در عرصه جنگ نرم با استکبارجهانی و... تبلیغ معنویت اهل بیت" اعلام کرده است . این تشکل قصد دارد تا "ایجاد دانشگاه علمی و کاربردی با عنوان هنر و ادبیات عاشورائی، ایجاد مدرسه مداحی " کار را پیش ببرد، و برده است. خانه مداحان، پایگاه مداحان اهل بیت، تشکل های حوزه ستایشگری اهل بیت، بنیاد دعبل، کانون مداحان، خانه مداحان، مجمع الذاکرین حسینی تهران و... و برگزاری کنگره مداحان نمونه ای از این تشکل ها و تلاش برای گسترش هر چه بیشترفعالیت آن ها هستند. (15) نقش سیاسی مداحان پيش از انقلاب بهمن اکثر مداح ها درحاشيه ی نهادهای پادشاهی و مذهب، ياری رسان سلاطین و روحانيون بودند، و بین قدرت مداران و دين کاران دست به دست می شدند. مداحان طیف گونه گونی را شامل می شدند: مداحان درباری، مداحان بازاری، که مداحان هیئت های بزرگ و نامدار، بودند( مثل هیئت بنی فاطمه و....) و مداحانی که شبیه خوانی و پرده خوانی و تعزیه خوانی نیزکارشان بود، و بیش تر قهوه خانه نشین بودند. محل های در آمد مداحان، علاوه برکسب و کار، گرفتن دستمزدهای مداحی از هيئت ها و دسته جات عزاداری ، مساجد و تکايا و روضه های خانگی وسایرمجالس مذهبي بود، مراسم ومراکزی که حس تطهير بزهکاری ها و خلاف کاری های مستمرشان را نیز تامین می کرد. در حکومت اسلامی نیز ادعا شده است که مداح ها دستمزدهای کلانی برای مداحی می گیرند، " برخی از مداحان برای یک دهه عزاداری سی، چهل میلیون پول میگیرند" (16)، اما مداحان حکومتی این ادعا را غیر واقعی خوانده اند و گفته اند که در آمد آنها از طریق تجارت و مشاغل دیگر، و کار در نهادهای اقتصادی و تجاری و آموزشی ست. مداحی در دوره های مختلف در مضمون و محتوی، و نوع اجرا دچار تغییربنیادین شده است. حکومت اسلامی دوره ی تغییر کیفی مدح و کمّی مداحان است. مداحی در پیوند با خمینیسم و جاهلیسم متدینانه سیاسی تر شده است، به ویژه با مضامین سیاسی روزمره درآمیخته، و اجرا می شود. مداحان صدای اسلام سیاسی خوانده اند، اسلامی که "خون های ریخته در صحرای کربلا در رگ اش جاری ست".بخش بزرگی ازهمه ی انواع مداحان در رابطه ای تنگاتنگ با جاهلیسم متدینانه و روحانيون، متوليان قدرت سياسی شده اند و درشکل دهی و تداوم حیاتِ حکومت اسلامی نقشی پر اهميت ايفا کرده اند. از همان اوان انقلاب بهمن حضور این افراد در گروه های فشارو کشتار، در میان " لباس شخصی ها" و درنهادهای امنیتی،اقتصادی و فرهنگی قابل رؤیت بود. جنگ ایران و عراق یکی از " بره کُشون" های مداحان بود. از آهنگران ( معروف به بلبل خمينی ) و کويتی پور و حسين فخرى گرفته تا حاج ولی الله کلامی، حاج محمد رضا طاهری، حاج میثم مطیعی وحاج منصور ارضی( شمس المادحين) و حاج سعيد حداديان و حاج محمود کریمی و حاج احمد واعظی و ده ها مداح ديگر، که بعداز جنگ به سياستمدار، فيلسوف، اقتصاددان، دادستان، قاضي و معلم اخلاق بدل شده اند. در حوزه ی سیاست، مداحان ، که دیگر متشکل شده بودند، مُهر خود بر درگيری ها و تحول های و دعواهای درون حکومتی نیزکوبیدند، و نه فقط به عنوان مداح و آوازخوان، که درنقش خطیب و واعظ ازطریق تاثیرگذار ترین و قوی ترین رسانه ی عمومی و ارتباطی پای به میدان سیاست گذاشتند و یاور ولی فقیه و بیت اش شدند. مداحی دیگر در مسیری که از بیت رهبری حُکم می شد، راه خود ادامه داد. سعید حدادیان این "دلباخته فضیلت حقیقی"(17) و مداح خاندان فضیلت و مبٍلغ و مرّوج معارف دین، بارها به داشتن" رگ لاتی" نازیده است، در دعواهای درون حکومتی در نقد دولت آقای احمدی نژاد،به قول خودش رئیس جمهور حکومت اسلامی را" آفتابه گرفت"، وضمن تشبيه "مشايی ِ بی شعور" به آلت تناسلی احمدی نژاد خطاب به احمدی نژاد گفت : "…..چيه شما اينقد تبليغ کنسرت ها رو می کنين، اينا نزده می رقصن، 5 تا دکترجمع کنن يه آخوند نميشن. من امشب لاتی حرف می زنم ...احمدی نژاد تا از بهشت حزب الله بيرونت نکردن خودتو جمع کن، يالله بابا.."(18). سعيد حداديان مداح مدعی ولايتمداری درجمع عاشقان سيدالشهداء از رئيس دولت امام زمان خواست جلوی اين آلت زشت را بپوشاند و آن را دور بياندازد. وی به گفته خودش يکبارنيز قصد داشت مشايی را کتک بزند، حدادیان لاتی حرف می زند تاهيچ رسانه ای نتواند حرف های اش را انتشار دهد. طرفداران دولت لاتمداراحمدی نژاد نیزحرف های لاتی این مداح را با عذر خواهی از خوانندگان خود و امت مسلمان منتشر کردند، و سعيد حداديان را " بی ادب و فحاش" خواندند و از ملت فهيم و با فرهنگ ايران خواستند در رابطه با هتاکی های اين بی تربيت ِ"چرت و پرت" گو قضاوت کنند. اینان تشبيه آقای مشايی به عورت رئيس دولت امام زمان توسط مداح عاشق ِ شيد الشهدا را بدون توجه به عفت عمومی اوج حقارت و بی ادبی اين" مداح هتاک "و " ميرزابنويسی که مقام گرفته" است، اعلام کردند. (19) حاج محمود کریمی، که هفت تیر کشی اش در دی ماه ۱۳۹۲ مشهورترش کرده است، جودوکارو کاراته کار، و به قول خودش کاسبی ست که از کودکی بنایی و نجاری کرده، و اکنون در "فعالیتهای صنعتی" یعنی "بازارسنگ و سفال و آجر" فعالیت میکند! . حاج محمودکریمی نیز معتقد است که : "مداح باید در برخی مسائل سیاسی دخالت کند و اظهار نظر نماید". او سال ۱۳۹۱ در گفت و گویی با خبرگزاری تسنیم گفت: مداحان در راستای تحکیم حیات حکومت اسلامی نقش سیاسی – روانی نیز ایفا کرده اند. تخدیر و تحمیق مخاطبان، به ویژه نوجوانان و جوانان یکی دیگر ازاین نقش آفرینی هاست. استفاده از موسیقی مدرن ( پاپ و رپ وراک..) و تغییر لحن در مداحی نوعی تفریح و تفننِ درآمیخته با ثواب و اجردنیوی و اخروی به نوجوانان و جوانان ارائه می دهد و به این وسیله نوجوانان و جوانان محروم از تفریح و امکانات تفریحی را جذب و تخدیر می کنند. دراین راه بسیاری از چهره های دانشگاهی، ورزشی و هنری ( به ویژه سینمائی ) نیزیاری رسان مداحان بوده اند. علی دائیِ فوتبالیست و محمد رضا گلزارِهنرپیشه، نمونه اند. "...در سال های گذشته چهره های سرشناسی مثل محمدرضا گلزار، بهرام رادان، حبیب کاشانی، محسن کاوه، علیرضا واحدی نیکبخت و سید علی ضیاء شب های محرم را پای روضه رضا هلالی می گذرانند". (21). درکنار تبلیغ و تهییج در جنگ و شرایط بحرانی درحکومت و جامعه، ترویج خرافه و خشونت نیز از کارها و دستاوردهای این جماعت است. باز آفرینی و بازخوانی اغراق آمیز و تحریف شده ازچگونگی کشته شدنِ" حماسی" علی و حسین و عباس و دیگر افراد خاندان اهل بیت، با تشریح لحظه به لحظه ی سربریدن و قطعه قطعه کردن بدن آنان، علاوه بربساط رایج برای اشک گرفتن و توی سروسینه زدن، و زنجیر و قمه زدن وغش و ریسه رفتن، چیزی جز تبلیغ وترویج خشونت و آدم کشی در جامعه ، به ویژه در میان نوجوانان و جوانان نیست. ومداحان اینگونه: " قلوب جوانان را هدف گرفته اند" . ****** Copyright: gooya.com 2016
|