پنجشنبه 17 اردیبهشت 1394   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


پرخواننده ترین ها

سردار سلامی: ميز مذاکره را در صورت ارعاب و تهديد آمريکا ترک کنيد تا در فضای تهديد با آنها تعيين تکليف کنيم

خبرگزاری تسنيم: جانشين فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گفت: اگر آمريکا با ارعاب و تحقير صحبت کرد ميدان را ترک کنند و ميدان را به ما بسپارند تا در فضای تهديد با آنها تعيين تکليف کنيم.

به گزارش خبرنگار دفاعی خبرگزاری تسنيم، سردار حسين سلامی جانشين فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شب گذشته در گفت‌وگويی در پاسخ به تهديدات اخير مقامات آمريکايی اعلام کرد: ما بيش از آنچه به صلح و سازش و تعامل با آمريکايی‌ها قدرت ساخته باشيم، برای جنگ‌های طولانی‌مدت و گسترده و پيروزی و غلبه بر آنها قدرت‌سازی کرده‌ايم.

متن کامل سخنان سردار سلامی به شرح زير است:



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


هشدار و پيام رهبر معظم انقلاب اسلامی امروز بسيار شفاف، واضح‌، روشن، جدی و واقعی بود. من به آمريکايی‌ها برای فهم بهتر و درک بهتر اين پيام بزرگ رهبر معظم انقلاب اعلام می‌کنم که فصل به دست آوردن برتری‌های سياسی از طريق تهديد، ارعاب و حتی به کار بردن قدرت نظامی پايان يافته است.
آمريکايی‌ها نبايد پيروزی‌های نظامی گذشته بر ارتش‌های پوسيده را که بيشتر شبيه به مانورهای بدون دشمن و شوهای نظامی بود با نتايج و پيامدهای درگيری با ايران عظيم اسلامی مقايسه کنند و دچار خطا در محاسبه و اشتباه در برآورد شوند.

به‌عنوان فرمانده نظامی جنگ‌ديده در دوران جوانی و کسی که در جنگ بزرگ شده و جنگ را يک پديده واقعی می‌داند نه ذهنی، به آنها (آمريکايی‌ها) هشدار می‌دهم که ما بيش از آنچه برای صلح و سازش و تعامل با آنها قدرت ساخته باشيم برای جنگ‌های گسترده و طولانی‌مدت در مقياس حقيقی و با نتيجه پيروزی و غلبه بر آنها قدرت‌سازی کرده‌ايم، بنابراين آمريکايی‌ها اين هشدارها را جدی بگيرند.

اگر آنها از ناوهای هواپيمابر خود به‌عنوان يک تکيه‌گاه و مبدأ قدرت استفاده می‌کنند، بدانند که آنها منهدم خواهند شد؛ اگر از پايگاه‌های هوايی روی زمين استفاده می‌کنند، آنها به آتش کشيده خواهند شد؛ اگر هواپيماهای آنها بخواهد در آسمان پرواز کند بدانند تمام طبقات و سقف‌های منطقه آسمان سراسر آتش خواهد بود.

به خلبانان آنها هشدار می‌دهم که اولين پروازشان آخرين پروازشان خواهد بود و هيچ‌کس سالم به خانه‌اش باز نخواهد گشت و بهتر است پرواز‌هايشان را به نام پرواز آخر نام‌گذاری کنند.

ما براساس فرض خطرناکترين سناريو که به‌زبان لاتين آن برای فهم بهتر آمريکايی‌ها Worst Case Scenario است، آماده شده‌ايم. يعنی اين برای ما مفهوم بسيار ساده‌ای است. ما از جنگ با آمريکايی‌ها استقبال می‌کنيم چرا که معتقديم آنجا ميدان موفقيت‌ها و عرض اندام پتانسيل قدرت حقيقی ماست، اگر آمريکايی‌ها بلوف می‌زنند و عمليات روانی می‌کنند باز ما با اين قضيه جدی برخورد می‌کنيم و اگر هم واقعی سخن می‌گويند ما آماده هستيم تا واقعيت‌ها را در ميدان رزم به رخ يکديگر بکشيم.

به تيم هسته‌ای و مذاکره کننده ملت ايران که حامل يک امانت الهی هستند که بار عزت، حيثيت و استقلال ملت را به دوش می‌کشند و نماينده‌های واقعی ملت ايران در عرصه نبرد ديپلماتيک هستند توصيه می‌کنم با آرامش، وقار و اعتماد به نفس و با تکيه بر يک قدرت عظيم و بی‌پايانی که ملت ايران و نيروهای مسلح جمهوری اسلامی ايران اندوخته‌اند در مذاکرات حاضر شوند.

تيم مذاکره کننده هيچ‌گونه مصالحه و يا توافقی که ذره‌ای خدشه به عزت ملت ايران و به آن باورهای اصيل ملت ايران می‌زند نداشته باشند. ما آمريکايی‌ها را در ماجرای مک‌فارلين در سال ۶۵ آزموديم و اگر نياز عامل مذاکره ما می‌بود در آن سال و در اوج نبرد نابرابر با عراق و متحدان جهانی او از جمله آمريکا، شوروی، اروپايی‌ها و اعراب متحد او مذاکره می‌کرديم آن‌وقت که مک‌فارلين با پاسپورت جعلی به فرودگاه مهر‌آباد آمد برای مذاکره ما، در آن شرايط او را اخراج نمی‌کرديم بلکه مذاکره می‌کرديم. بنابراين ملت ايران ملت کارآزموده و جنگ‌ديده هستند و يک ملت آزموده شده را آزمودن مجدد خطاست.

توصيه من به تيم هسته‌ای‌مان اين است که اگر ديدند آمريکايی‌ها مجدداً با ادبيات ارعاب يا تهديد و يا تحقير در مذاکرات به‌دنبال برتری‌طلبی سياسی هستند ميدان مذاکره را ترک کنند و اين قضيه را به ما بسپارند تا در فضای تهديد با آنها تعيين تکليف کنيم و کار را ادامه دهيم.

آمريکايی‌ها دارای يک اشتباه هستند؛ آنها در منطق سياسی وقتی کم می‌آورند و نمی‌توانند در فضای منطق سياست‌های خود را تحميل کنند از اعمال قدرت نظامی و يا تهديد به کاربرد آن استفاده می‌کنند. تفاوت ما با آنها در اين است که آنها منطق‌شان از زبان گلوله و تفنگ خارج می‌شود و در حالی که ما گلوله‌های‌مان از زبان منطق جاری می‌شود و اگر ما آنها را تهديد نمی‌کنيم به اين دليل نيست که قدرتمند نيستيم، به اين دليل است که ما معتقديم که در يک فضای تعامل به ديپلماتيک و سياسی بايد اجازه دهيم سياست مسير خود را طی کند.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016