یکشنبه 24 خرداد 1394   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
14 اردیبهشت» عشق! سرانجام سزاوار من، رضا مقصدی
17 فروردین» يادِ عاشقان، رضا مقصدی
پرخواننده ترین ها

باز به "چمخاله"‌ام و شعری دیگر از رضا مقصدی

رضا مقصدی
...پرده‌ی مهتاب را / مَی زده ، پس مِی‌زنم. // باز درین بی‌کسی / با تو نفس می‌زنم. // ساحل ِ سرمست با - / عاطفه، همدست بود / ماه ، غزل می‌سرود / دل ز تو سرمست بود

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


باز به "چمخاله"ام

باز به "چمخاله" رفت
خاطره‌ی خوب من.
باز به خونم نشست
شادیِ محبوبِ من.

پرده‌ی مهتاب را
مَی زده ، پس مِی‌زنم.

باز درین بی‌کسی
با تو نفس می‌زنم.

ساحل ِ سرمست با -
عاطفه، همدست بود
ماه ، غزل می‌سرود
دل ز تو سرمست بود.

باز به "چمخاله"ام
حسرتِ هرساله‌ام.

***


زیباترین ترانه‌ام همرنگِ "تا لَش" است

دیشب که خاطراتِ کبودم مرا ربود
دیدم هنوز نیز
آفاقِ آرزوی من ،همزادِ آتش است.

قد، می‌کشد به سینه‌ی من، خوشه‌ی برنج.
گُل، می‌کند به دیده‌ی من، روستا وُ دود.
ره می‌بَرَد به خلوتِ خُنیاگرانه‌ام-
شعر ِ سپید رود.

زیباترین ترانه‌ی سرسبز ِ جانِ من
همرنگِ "تالش" است.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016