گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
5 اردیبهشت» چراغ سبز خامنه ای به آمريکا، مقاله اکبر گنجی در نشنال اينترست1 اردیبهشت» ضرورت اختراع اسلام دموکراتيک، مقاله اکبر گنجی در هافينگتون پست
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! چرا خطوط قرمز خامنه ای فقط درباره مذاکرات هسته ای نیست؟ مقاله اکبر گنجی در افینگتون پستبا ادامه وضعیت کنونی، در پایان سال ۹۴ بحران های اقتصادی و مشکلات ناشی از آنها به اوج خود می رسند. نیروهای افراطی طرفدار خامنه ای گمان می کنند در چنین فضایی، شاید زودتر از خرداد ۹۶ بتوان از شر دولت روحانی خلاص شد...بنابراین، تعیین خطوط قرمز هسته ای توسط خامنه ای، برای به شکست رساندن توافق هسته ای نیست. برای آن است که
منتشر شده در هافینگتون پست [نسخه پیدیاف مقاله با ارجاعات و لینکها را از اینجا دریافت کنید] آیت الله خامنه ای تنها چند روز مانده به پایان فرصت توافق هسته ای- در ۱۳۹۴/۰۴/۰۲ - به تکمیل خطوط قرمزی که پیش از این برای توافق هسته ای تعیین کرده بود، پرداخت. خطوط قرمز او به شرح زیر است: ایران در آینده به تولید ۲۰هزار مگاوات برق هستهای نیاز دارد. (نیاز ۱۹۰ هزار سویی). نفی محدودیت های بلند مدت ۱۲-۱۰ ساله : "محدودیّت ده ساله را ما قبول نداریم؛ ما مقدار سالهای معیّنی را که مورد قبول ما است به مجموعهی هیئت مذاکرهکننده گفتهایم که چه مقدار، محدودیّت را قبول کردهایم." تحقیق و توسعه و ساخت و ساز در دوران محدودیت پذیرفته شده باید ادامه یابد. لغو کلیه تحریم ها:"بنده تصریح می کنم، تحریمهای اقتصادی و مالی و بانکی، چه آنچه به شورای امنیّت ارتباط پیدا می کند، چه آنچه به کنگرهی آمریکا ارتباط پیدا می کند، چه آنچه به دولت آمریکا ارتباط پیدا می کند، همه باید فوراً در هنگام امضای موافقتنامه لغو بشود؛ بقیّهی تحریمها هم در فاصلههای معقول" لغو شود. منوط کردن لغو تحریم ها به اجرای تعهدات ایران(کاهش تعداد سانتریفیوژها، تغییر ساختار رآکتور آب سنگین اراک، و...) به طور مطلق قابل قبول نیست. بلکه طرفین به طور همزمان اجرای تعهداتشان را باید آغاز کنند. موکول کردن لغو تحریم ها به تأیید آژانس قابل قبول نیست. برای این که آژانس مستقل و عادل نیست و اطمینان یافتن آژانس متضمن معنای نامعقول چک کردن تک تک خانه ها و وجب وجب خاک ایران است. بازرسی های فراتر از قوانین بین المللی قابل قبول نیست. "پرسوجوی از شخصیّتها را هم بههیچوجه قبول ندارم و موافق نیستم". هیچ نوع تعهد بازگشت ناپذیری نباید قبول شود. وبسایت آیت الله خامنه ای نیز در ۳/۴/۹۴ "اینفوگرافیک خطوط قرمز مذاکرات هسته ای" را منتشر کرده است. معنا و هدف این خطوط قرمز چیست؟ چند احتمال در این رابطه قابل طرح است : خامنه ای بر این باور است که اگر مذاکرات به شکست بینجامد، دنیا آمریکا و دولت های غربی را عامل شکست مذاکرات به شمار خواهد آورد. برای این که در برابر تضمین عدم ساخت سلاح هسته ای از طریق پذیرش انواع محدودیت ها و نظارت ها از سوی ایران، آمریکا همچنان دست از زیاده خواهی و زورگویی بر نداشت و حتی حاضر به لغو تحریم ها نشد. اما تعیین مسئول شکست مذاکرات، حلال و رافع مسائل و مشکلات عظیمی که موجودیت ایران و ایرانیان را تهدید می کند نیست. با شکست مذاکرات کنگره آمریکا به سرعت تحریم های جدیدی وضع خواهد کرد که ایران را از همین درآمدهای اندک موجود هم محروم می سازد. اگرچه افزایش تحریم ها به خودی خود ده ها میلیون انسان را با خطر نابودی مواجه خواهد کرد، اما همان طور که باراک اوباما دقایقی پس از توافق لوزان گفت، راه حل افزایش تحریم های اقتصادی نیز به ناچار به حمله نظامی به ایران منتهی خواهد شد. تجاوز نظامی ایران را به وضعیتی بدتر از سوریه تبدیل خواهد کرد و پیامدهای آن کل منطقه را در بر خواهد گرفت. احتمال دوم- تقویت تیم مذاکره کننده و امتیازگیری بیشتر: احتمال دوم این است که اینها خطوط قرمز صد درصدی نبوده و نیستند. تعیین این خطوط قرمز و مصوبه مجلس با قصد افزایش توان چانه زنی تیم مذاکره کننده صورت گرفته و این امکان را به آنها می دهد که به طرف های غربی بگویند: اگر در برخی مطالبات و شرایط - خصوصاً لغو تحریم ها- تغییری ایجاد نکیند، آیت الله خامنه ای ، مجلس و دیگر نیروهای افراطی ایران زیر بار توافق نخواهند رفت. در این صورت جمهوری اسلامی به سوی غنی سازی بالای ۲۰ درصد و افزایش ذخایر غنی شده پیش خواهد رفت. شاهدی که احتمال دوم را تأیید می کند، خط قرمز "توافق یک مرحله ای" آیت الله خامنه ای بود. توافق لوزان به گونه ای تفسیر شد که با خط قرمز یک مرحله ای وی سازگار شود. اینک نیز اگر توافق بدون امضایی به دست آید، و توافق نهایی امضا شده به بعد موکول شود، باز هم با تفسیر خواهند گفت که آن چه در نهایت به امضای طرفین خواهد رسید، همان توافق هسته ای یک مرحله ای است. احتمال سوم- پیگیری اهداف چندگانه : آیت الله خامنه ای خواهان توافق هسته ای است. در همین سخنرانی مجدداً این اتهام را به صراحت نفی می کند که در ایران فرد یا گروهی مخالف توافق هسته ای باشند. می گوید: "مسئولین جمهوری اسلامی - بنده، دولت، مجلس، قوّهی قضائیّه، دستگاههای گوناگون امنیّتی، نظامی، غیره - همه در این جهت متّفقیم و موافقیم که توافق باید انجام بگیرد. در این جهت هم باز همه متّفقند که این توافق باید عزّتمندانه باشد، مصالح جمهوری اسلامی بدقّت و با وسواس باید در آن رعایت بشود؛ در این هم هیچ اختلافی نیست؛ دولت، مجلس، بنده، دیگران و دیگران همه در این جهت متّفقیم، نظرمان یکی است. توافق بایستی توافقی باشد منصفانه و منافع جمهوری اسلامی را بایستی تأمین بکند". هدف از توافق را هم در همین سخنرانی به صراحت تمام بیان می کند:"هدف ما از این مذاکرات لغو تحریمها است؛ جدّاً دنبال این هستیم که این تحریمها لغو بشود". روشن است که هرگونه توافقی حداقل به تعلیق رفته رفته تحریم ها منتهی خواهد شد. از این منظر، جمهوری اسلامی با اجرای تعهداتش ، در عمل در کوتاه مدت به "تعلیق مرحله ای تحریم ها" و در بلند مدت به "لغو مرحله ای تحریم ها" دست خواهد یافت. حسن روحانی، ظریف و تیم مذاکره کننده این هدف را محقق خواهند ساخت. اما دولت روحانی، دولت محلل خامنه ای است که مانند شوهر محلل فقط یک بار به کار می آید تا مسأله و مشکلی را حل و رفع کند. دیگر اهداف خامنه ای اگرچه وزاتخانه های فرهنگ و ارشاد اسلامی، آموزش و پرورش، فرهنگ و آموزش عالی؛ همانی نیستند که حسن روحانی می خواست و می خواهد، اما آن چیزی هم نیستند که خامنه ای و اصول گرایان می خواهند. اگر چه وضعیت دانشگاه ها اصلاً مطلوب نیست، ولی حسن روحانی با هر ترفندی که بود، دانشگاه ها را از شر بسیاری از روسای تعیین شده از سوی احمدی نژاد خلاص کرد. حسن روحانی قانون "حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر"- که پس از تصویب مجلس به تأیید شورای نگهبان رسیده بود- را جهت اجرأ ابلاغ نکرد و در نهایت رئیس مجلس- علی لاریجانی- آن را ابلاغ کرد. دو نگرانی عمده دیگر خامنه ای، انتخابات مجلس خبرگان رهبری و مجلس شورای اسلامی در هفتم اسفند ماه سال جاری است. او و اصول گرایان سنتی و افراطی به شدت نگران آنند که اصلاح طلبان و اعتدالی ها- تحت رهبری نانوشته هاشمی رفسنجانی، محمد خاتمی، حسن روحانی، سید حسن خمینی و ناطق نوری- با استفاده از برگ برنده توافق هسته ای، بهبود روابط با دولت های غربی و پیامدهای احتمالی مثبت توافق، اصول گرایان افراطی را از مجلس آینده برانند. مقامات دولت جدید در جلسات خصوصی میگویند که احمدینژاد هزینه کردن ۱۰ هزار میلیارد تومان از پولهای چپاول شده برای انتخابات را آغاز کرده است. می گویند او ۵۰۰ تن را در سراسر کشور استخدام کرده و آنان فعالیت خود را آغاز کردهاند. در همین حال، سازمان حفاظت اطلاعات سپاه به افرادی چون محسن امین زاده، محسن میردامادی، فیض الله عرب سرخی، و...اخطار کرده که هرگونه فعالیت انتخاباتی آنان با پاسخ بازداشت روبرو خواهد شد. از انتخابات مجلس مهمتر، انتخابات مجلس خبرگان رهبری است. خامنه ای می خواهد خبرگانی بسازد که تابع محض او باشند تا به راحتی بتواند جانشین خود را به تأیید آنان برساند. از مدتها قبل اصول گرایان دائماً این ادعا را تکرار می کنند که دولت روحانی اولین دولت تک دوره ای است. چهار رئیس جمهور قبلی - سید علی خامنه ای، اکبر هاشمی رفسنجانی، سید محمد خاتمی، محمود احمدی نژاد - هر یک دو دوره رئیس جمهور بوده اند. اصول گرایان افراطی و نظامیان، در بهترین شرایط قصد دارند که در انتخابات ریاست جمهوری خرداد 96 به کار حسن روحانی پایان بخشند. اما اگر توافق هسته ای محقق شود، توافقی که واجد خطوط قرمز خامنه ای نباشد، اما "شدیدترین تحریم های طول تاریخ" را رفته رفته به تعلیق در آورد یا لغو سازد؛ در این صورت آیت الله خامنه ای با بسیج نیروهایش و از طریق آنان خواهد گفت: الف- دولت خطوط قرمز مقام معظم رهبری را زیر پا نهاد. ب- توافق هسته ای مانند عهدنامه ترکمنچای با روسیه است. کما این که پیش از این توافق لوزان را ترکمنچای هسته ای خوانده اند ( 1 و 2 و 3 ). پ- با توجه به این که دولت به نام ملت و نظام به این توافق تن داده، نمی توان آن را لغو کرد. لذا راهی جز اجرای توافق نداریم. با ادامه وضعیت کنونی، در پایان سال ۹۴ بحران های اقتصادی و مشکلات ناشی از آنها به اوج خود می رسند. نیروهای افراطی طرفدار خامنه ای گمان می کنند در چنین فضایی، شاید زودتر از خرداد ۹۶ بتوان از شر دولت روحانی خلاص شد. این منطق خامنه ای در استفاده ابزاری از نیروها برای رسیدن به مقاصد خویش است. Copyright: gooya.com 2016
|