گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
8 دی» مدیرکل صداوسیمای اصفهان: جوانان اخبار بی بی سی را میپذیرند اما اخبار داخلی را نه
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! "حاکميتِ ملیِ" ايران مطلقاً تقسيم پذير نيست! اعتراض نامه شماری از زندانيان سياسی ايران به دولت بريتانياسينه یِ تاريخ، "هدف گيریِ جانِ جمعیِ ملتِ ايران" را کنشی نوظهور و تلاشی نواورانه نمی شناساند. باری، بيگانگیِ اين هدف گيران با تاريخ، ريشه یِ تکرارِ بی پايانِ اين تلاشِ ورشکسته و هماره بی پيروزی ست؛ چراکه اين جانِ ملی، مستقل از هر نشيب و فراز زيسته ست و نيز، می زيد و خواهد زيست. اين همه درحالی ست که؛ يگانگیِ ملی ايران (ايران؛ يک کشور، يک ملت)، بخش ناپذيریِ حاکميتِ ملی ايران national sovereignty، استقلالِ ملیِ ايران و تماميت ارضیِ ايران، چهارچوبی ست مسلم و پولادين که از پشتيبانیِ قاطع و بی تفسيرِ عالی ترين اسنادِ حقوقیِ بين المللی برخوردار ست؛ چنان که پايبندی و احترام به تماميت ارضی و استقلالِ سياسیِ کشورها در زمره یِ "اصول"ِ سازمانِ ملل متحد در بندِ ۴ از ماده یِ ۲ِ سندِ "منشورِ مللِ متحد" آمده ست؛ و يا همين سازمان در بندِ ۴ از ماده یِ ۸ ِ سندِ پيوستِ اعلاميه یِ جهانیِ حقوقِ بشر- "اعلاميه یِ مربوط به حقوقِ اشخاصِ متعلق به اقليت هایِ ملی يا قومی، دينی و زبانی" به صراحت می گويد: «هيچ موردی در اعلاميه یِ حاضر نبايد چنان تفسير و تعبير شود که "فعاليتی" مغاير با "هدف و اصولِ" سازمانِ ملل متحد، از جمله برابریِ حاکميت، تماميتِ ارضی و استقلالِ سياسیِ کشورها را مجاز بداند». با اين همه، بنگاهِ سخن پراکنی بريتانيا (British Broadcasting Corporation)، برایِ نمونه، يکی از برنامه هایِ بخشِ فارسیِ خود (پرگار) را به ميدانی برایِ فعاليتِ تبليغاتی عليهِ حيات و اصولِ ملی ايران تبديل کرده ست. چنانکه در اين برنامه به تاريخِ ۸/۴/۱۳۹۴ ، افزايشِ تنش هایِ هويت طلبانه و حقوقِ قومی [که در تغاير ست با منشورِ حقوقِ بشر و پيوست های آن که مدافعِ حقوقِ "فرد-فردِ" متعلق به گروه های قومی ست، نه "حقوقِ قومی"]، در آذربايجان مسلم فرض شد، و چاره یِ آن در ايران دوستانه ترين! رويکرد، "تکه تکه کردنِ حاکميتِ ملیِ! ايران" از راهِ فدراليزاسيون [اينجا سخن از تقسيمِ حکومت government نيست، که سخن از تکه گیِ حاکميت sovereignty که اصلِ مشترکِ هر بيست-و-شش کشورِ فدرالِ جهان -با وجودِ همه یِ تفاوت هایِ ساختاری و تاريخی شان با همدگر- است]، و يا رسماً جدايیِ آذربايجان به خاص، و جدايیِ همه یِ اقوامِ ايران به عام، تجويز شد. به همين مناسبت، ما شماری از دربندانِ سياسی در ايران، خطاب به دولتِ بريتانيا، اعتراضِ شديد خود را به مجموعه اقداماتِ ايران-نابود-خواهانه یِ اين بانيان، ابراز می نماييم و نسبت به ژرفابخشیِ روزافزونِ بدبينی و بی اعتمادیِ زبانزدِ احادِ ملت ايران به بنيادِ سياست هایِ اين دولت نسبت به خود اکيداً هشدار می دهيم. حافظه یِ تاريخیِ ملتِ ايران روزگاران را نمی فراموشد! امضا به ترتيب حروف : ۱۶ تير ۱۳۹۴_زندانيان سياسی ايران Copyright: gooya.com 2016
|