شنبه 27 تیر 1394   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


خواندنی ها و دیدنی ها
پرخواننده ترین ها

مردم نامحرم و خوان نعمت ترکمنچای هسته ای ٬ بیژن صف سری

بیژن صف‌سری
این یک نمونه ازپنهانکاری هیئت حاکم بر کشورمان است که با وجود اعلام رسمی سران مذاکره کننده مبنی بر ازاد سازی 13 تن طلا یی که قبلا توسط دولت وقت ایران خریداری شده بود اما به دلیل شرایط تحریم ها دو سالی در آفریقای جنوبی به صورت امانی ماند وامکان انتقال آن به کشور نبود، با پنهانکاری سران نظام ، خبر ازاد شدن این سرمایه عظیم ، و ایضا ورود آن به کشوررا این چنین از مردم مخفی نگه میدارند ،چرا؟

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


اواخر فروردین ماه سال جاری بود که دراوج بحبوحه فضای تحریم‌های آمریکا علیه ایران ، روزنامه نیویورک تایمز نوشت ، یک هواپیمای متعلق به بانک آمریکایی "یوتا" که 13 شعبه در اوگدان آمریکا دارد در فرودگاه بین‌المللی مهرآباد تهران فرود آمده است.

این هواپیما که بر روی قسمت دم خود پرچم آمریکا را داشت در محوطه ای ازباند فرودگاه مهرآباد پارک شد که کاملا قابل رویت بود اما کسی از زوایای پنهان ماجرای آن اطلاعی نداشت و تنها اطلاع رسانی که بعد از سرو صدای رسانه های داخلی و خارجی براه انداخته بودند خبری کوتاه در پورتال وزارت امور خارجه ایران منتشر شد که به نقل از سخنگوی وزارت امور خارجه نوشت « این هواپیما حامل یک هیئت عالی رتبه از کشور آفریقایی غنا است و براساس اعلام دولت غنا مالکیت این هواپیما متعلق به آمریکا است اما دو سالی است که در اجاره ریاست جمهوری غنا قرار دارد.»

اما چندی نگذشت که در فضای مجازی وب سایتی بنام « غنا‌وب » به نقل از یک گروه مخالف دولت کشور غنا اعلام کرد «هواپیمای آمریکایی که در اجاره دولت غنا است و اخیرا در فرودگاه تهران به زمین نشست حاوی محموله طلا برای ایران بود»

و این همان محموله از دارایی های ازاد شده ایران بعد از توافقنامه ژنو( معروف به توافق نامه مادر جهت توافق نهایی هسته‌ای ایران و «1+5» ) بود که تحت عنوان تعلیق تحریم‌های آمریکا و اتحادیه اروپا بر طلا و فلزات گرانبها بعنوان امتیاز به ایران داده شد .

این یک نمونه ازپنهانکاری هیئت حاکم بر کشورمان است که با وجود اعلام رسمی سران مذاکره کننده مبنی بر ازاد سازی 13 تن طلا یی که قبلا توسط دولت وقت ایران خریداری شده بود اما به دلیل شرایط تحریم ها دو سالی در آفریقای جنوبی به صورت امانی ماند وامکان انتقال آن به کشور نبود، با پنهانکاری سران نظام ، خبر ازاد شدن این سرمایه عظیم ، و ایضا ورود آن به کشوررا این چنین از مردم مخفی نگه میدارند ،چرا؟ چون چپاول پول بی حساب وکتاب راحت تر است اگرچه حساب وکتابی هم باشد هیچ ابایی از هزینه کردن این سرمایه ها ی ملی برای کشورهای چون سوریه ، حزب الله لبنان، ویا گروه های اسلامی فلسطین، مانند حماس و جهاد اسلامی وجود ندارد.

با پایان گرفتن مذاکرات هسته ای و توافقی که حیات دوباره ای به رژیم جمهوری اسلامی میدهد ، آنچه بعد از مفاد توافق وین که در باره آن هزارحرف وحدیث است ، پول های بلوکه شده ایران ، و نحوه هزینه کردن آن پس از رفع تحریم ها ، موضوع داغ اهل فن و صاحب نظران و ایضا تحلیل گران و قلم بدستان شده است .
دارایی ها و «پول‌های بلوکه شده» ای که پس از آزاد شدن ، چون گنج باد آورده در تصرف حکومتگران چپاولگر نظام ولایی قرارمی گیرد .

تا کنون ارقام متفاوتی از دارایی ها و پول های بلوکه شده مطرح بوده ،برای مثال استاندار تهران یک ماه پیش از توافق ادعا می کند دارایی‌های بلوکه شده ایران در خارج ۱۸۰ میلیارد دلاراست ، رئیس مرکز پژوهش های مجلس گوش به فرمان رهبری هم حرف از 60 میلیارد دلارمی زند ، رئیس کل بانک مرکزی نیزیک روز پس از توافق می گوید “دارایی‌های بلوکه شده ایران ۲۹ میلیارد دلار است”، ودر این بین یک رقم 120 میلیاردی هم بر سر زبانها است که علی طیب‌نیا، وزیر امور اقتصادی و دارایی طی یک اعلام رسمی آب پاکی را روی دست همه می ریزد و می گوید مبلغ ۱۲۰ میلیارد دارایی بلوکه شده ایران از اساس اشتباه است بلکه پول‌های بلوکه‌شده ایران ۲۹ میلیارد دلار است؛ که 5 میلیارد دلار آن بابت بدهی های خارجی بانک مرکزی کم می شود که تتمه آن ، به طور رسمی فقط ۲۴ میلیارد دلار است.

اما ازهمه جالب تر دراین میان اعلام رسمی اوباما رئیس جمهورآمریکا است که ملاک واقعی میزان پول های بلوکه شده قرار می گیرد ، اوباما یک روز پس از توافق در گفتگوبا نیویورک تایمز خبر از رقم ۱۵۰ میلیارد دلار بلوکه شده ازدارایی های ایران را میدهد و تاکید هم می کند این “پول باد آورده” نیست بلکه درآمد این کشور( ایران ) ازفروش نفت است که به خاطر تحریم‌ها بلوکه شده است .

همه این ملقمه ایی که از خوان نعمت دارایی های بلوکه شده وجود دارد نشان ازتلاش برای پنهان نگهداشتن میزان دارایی های ملتی نامحرم است که به دلیل عدم کفایت زمامداران خود ، سرمایه ملی آنها نیز سالها در تصرف بیگانگان بوده و حال در استانه رفع توقیف آن، بنا بر سابقه پنهانکاری و عدم شفافیت دستگاه حاکمه ، بیم آن هست مبادا این سرمایه ملی ازاده شده ،همچون صد ها مورد مشابه مانند ماجرای گمشدن دکل نفتی ، غیب شود ، و یا درخوشبین ترین حالت ، سرمایه کسب و کار آقا زاده ها و نور چشمی های رهبری در کشور های دیگرگردد آنچنانکه دیدیم معاون پاکدست ترین رییس جمهورنظام ولایی که منتخب رهبری (احمدی نژاد) نیز بود ، با پول ملت در ۱۰ کشور جهان سرمایه گذاری کرده است (1).

و اما حکایت توافق نامه وین که غیر ازپایان دادن به تهدید جنگ و آتش افروزی اسرائیل وختم رجز خوانی ها و یاوه گویی های همچون امیرعربستان می شود، منشا خیری برای ملت ایران نیست ، وتنها سایه شوم جنگی که سالها از پی تلاش بیهوده ولایتمداران در داشتن سلاح هسته ای ، بر ملت ایران تحمیل شده بود برداشته شد، غیر از آن توافق نامه کذایی وین، فاقد هر گونه تضمین منافع ملی است و جز اطلاق عهد نامه ترکمنچای هسته ای نامی برازنده ان نیست و تنها دلیل و چرایی انعقاد آن و تن دادن ولایتمداران به چنین عهد نامه ننگین ، تصاحب دارایی و اموال بلوکه شده و ایضا فروش نفت بدون دغدغه است و حال با جنین توافقی نه تنها خون تازه ای در رگهای دیکتاتوران حاکم بر کشورمان جاری می شود بلکه از این پس محدودید ها و سلب آزادی ها ی اجتماعی همراه با ترکتازی های عمله ظلم با فراخ دستی هر چه بیشتر از پیش ، آن هم بدون حساسیت های گذشته جامعه جهانی مدعی مدافع حقوق بشر، استمرار می یابد واین همه ی دستاورد عهد نامه ننگینی است که نظام حاکم به دورغ آن را به مثابه پیروزی همچون ملی شدن نفت ، قصد تحمیل آن را بر ملت ایران را دارد.پیروزی که بنا بر تجربه 36 ساله نظام چپاولگر منافع رهبری و عمله ظلم را تضمین می کند و نه منافع ملی مردم ایران را.

ربط و وصل کردن این معاعده به پیروزی ملی شدن نفت حکما مثال مع الفاروق است که اگر هدف حفظ منافع ملی بود که از آغاز با همه مخالفت های کارشناسانه در رد تکنو لوژی هسته ای آن هم برای کشور نفت خیزی چون ایران ،ورود به چنین پروژه خانمان برانداز بی حاصل ، آن هم به امید دست یافتن به سلاح هسته ای ،هرگز صورت نمی گرفت تا بعد ازصرف هزاران میلیارد دلار، برای نوشیدن جام زهراین چنینی ،چندین ماه به پای میز مذاکره ای بنشینند که چانه زنی بر سر آزاد شدن منابع مالی و ایضا نکته نظر های ولی فقیه ، بیش از منافع ملی ، مورد نظرهیئت مداکره کننده فرستاده شده از سوی رهبری نظام بوده است و عاقبت بنا بر عقیده و ارائ بسیاری از صاحب نظران حاصل توافق نامه ای می شود که به گفته اهل فن به مراتب ننگین تر از عهد نامه ترکمنچای است اما در توجیه این شکست نام وخاطره افتخارآمیز ملی شدن صنعت نفت را وسیله قرار دهند بی آنکه بدانند مصدق و یارانش فقط با حضور در یک جلسه دادگاه دیوان لاهه ، حقانیت خواسته ملت ایران را که همانا ملی شدن صنعت نفت بود بر کرسی می نشانند.

نقل است زمانی که قرار بود دادگاه لاهه برای رسیدگی به دعاوی انگلیس در ماجرای ملی شدن صنعت نفت تشکیل شود، دکتر مصدق با هیات همراه زودتر از موقع به محل رفت. در حالی که پیشاپیش جای نشستن همه ی شرکت کنندگان تعیین شده بود، دکتر مصدق به جای نشستن بر صندلی که برای هیئت ایرانی در نظر گرفته بودند بر روی صندلی نماینده انگلستان نشست.

قبل از شروع جلسه، یکی دو بار به دکتر مصدق تذکر میدهند که اینجا برای نماینده هیات انگلیسی در نظر گرفته شده و جای شما آن جاست، اما پیرمرد توجهی نمی کند و روی همان صندلی نشست. جلسه در حال شروع شدن بود اما نماینده هیات انگلیس روبروی دکتر مصدق منتظر ایستاده بود تا بلکه از صندلی او بر خیزد ، اما مصدق همچنان بی توجه می نشیند و بی توجه به نماینده انگلیس نگاهش را به سمت دیگری گرفته بود.

جلسه شروع شد و قاضی رسیدگی کننده رو به مصدق می کند و می گوید " شما جای نماینده انگلستان نشسته اید، جای شما آن جاست". کم کم ماجرا اوج می گیرد و جلسه در حال به هم خوردن بود که مصدق بالاخره به صدا در آمد و گفت: “شما فکر می کنید نمی دانیم صندلی ما کجاست و صندلی نماینده هیات انگلیس کدام است؟ نه جناب رییس، خوب می دانیم جایمان کدام است. اما علت اینکه چند دقیقه ای روی صندلی دوستان نشستم به خاطر این بود تا دوستان بدانند بر جای دیگران نشستن یعنی چه؟ او اضافه کرد که سال های سال است دولت انگلستان در سرزمین ما خیمه زده و کم کم یادشان رفته که جایشان این جا نیست و ایران سرزمین آبا و اجدادی ماست نه سرزمین آنان.

” سکوتی عمیق فضای دادگاه را احاطه کرده بود و دکتر مصدق بعد از پایان سخنانش کمی سکوت کرد و آرام بلند شد و به روی صندلی خویش قرار گرفت.با همین ابتکار و حرکت، عجیب بود که تا انتهای نشست، فضای جلسه تحت تاثیر مستقیم این رفتارسردار ملی شدن نفت ایران قرار گرفت و در نهایت منجر به محکومین قاطعانه انگلستان می شود ، حال مقایسه نهضت ملی شدن نفت را با ماجرای مذاکره هسته ای نظام ولایی که مدعی بودند « انرژی هسته ای حق مسلم ماست »:

دانه فلفل سیاه و خال مه رویان سیه / هر دو جانسوزند اما این کجا و آن کجا

بیژن صف سری

(1)معاون پاکدست رییس جمهور کودتا ، پول مردم را در ۱۰ کشور سرمایه گذاری کرد

http://iranmehrnews.com/2015/07/11/%D9%85%D8%B9%D8%A7%D9%88%D9%86-%D9%BE%D8%A7%DA%A9%D8%AF%D8%B3%D8%AA-%D8%B1%DB%8C%DB%8C%D8%B3-%D8%AC%D9%85%D9%87%D9%88%D8%B1-%DA%A9%D9%88%D8%AF%D8%AA%D8%A7-%D8%8C-%D9%BE%D9%88%D9%84-%D9%85%D8%B1%D8%AF/


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016