گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! نامه زانیار مرادی از زندان؛ شش سال گذشتخبرگزاری هرانا – زانیار مرادی زندانی سیاسی محکوم به اعدام زندان رجایی شهر کرج، در آغاز هفتمین سال بازداشت خود نامه ای نوشته که در اختیار هرانا قرار گرفته است، زانیار و لقمان مرادی در حالی به اتهام قتل فرزند امام جمعه مریوان به اعدام محکوم شده اند که این اتهام بارها از سوی این دو زندانی رد شده است. پرونده وی که به همراه پسرعمویش لقمان مرادی به اعدام محکوم شده است، به دلیل وجود نقایصی در پرونده در انتظار رسیدگی مجدد است، انتظاری که طولانی شده است، متن نامه زانیار مرادی را که نگاهی دارد به شش سال زندان با طعم تلخ اعدام، در ادامه می خوانید:
شش سال گذشت به یاد دارم روزهای ابتدایی در سلول های انفرادی اطلاعات سنندج خبری از چوبه دار نبود، فقط از دردهای شکنجه رنج می بردم و دیگر نمی توانستم آن درد و رنج ها را تحمل کنم. آرزو داشتم که هر چه زودتر از آن شرایط رهایی یابم ولی اکنون با تمام اتفاقاتی که گذشت، شش سال سپری شد. هرچند نبودن خانواده و نداشتن ملاقات و خیلی مشکلات دیگر زندان را برایم سخت تر کرده است، نمی دانم چرا و به چه قیمتی باید اینگونه با زندگی آدم ها بازی کرد تا قربانی سیاست های کثیف شوند و همه ی فکرم به سرنوشت خودم است که این دادگاه آیا برگزار می شود و اگر برگزار شود چقدر می تواند مستقل عمل کند و عادلانه قضاوت کند. اکنون دقیقآ یک سال از روزی که به دادگاه رفتم و قاضی اعلام کرد که این پرونده ناقص است و نمی توانم حکم بدهم زمان گذشته است و ما چشم انتظار هستیم که این حقایق پرونده روشن شود. واقعا نمی دانم جواب این همه ظلم و زور را چه کسی خواهد داد و چه کسی می تواند تسکین دهنده ی درد مادران داغ دیده شود. امیدوارم که دادگاه عادلانه به زودی برکزار شود و ما از این وضعیت سخت و دشوار رهایی یابیم، به امید روزی که هیچ انسان بی گناهی در زندان نباشد و هرچه زود تر قلم عدالت حکم تبرئه ما را بنویسد تا به این سالهای مملو از سیاهی و رنج پایان دهد. به امید عدالت و آزادی. Copyright: gooya.com 2016
|