گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
22 تیر» وخامت حال محمدرضا عالی پیام (هالو) در زندان8 اردیبهشت» محمدرضا عالیپیام (هالو) به زندان رجاییشهر کرج منتقل شد + تصاویر
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! "دو کلمه حرف حساب" را تاب بياوريد! درخواست جمعی از شاعران، نويسندگان و طنزپردازان برای آزادی فوری محمدرضا عالیپيام (هالو)متن درخواست آزادی فوری و بی قيد و شرطِ محمدرضا عالیپيام (هالو) از سوی جمعی از شاعران، نويسندگان و طنزپردازان ايرانی محمدرضا عالیپيام (متخلص به هالو)، شاعریست که قلماش را به طنز و در نقدِ هر آنچه بر حق نباشد میچرخاند؛ چرا که رسالت شعر آنجا که با چاشنی طنز همراه میشود همين است که انعکاسدهندهی حقايق اجتماعی باشد و به جای خود، منتقد و معترض نسبت به ناملايماتی که بر جامعهاش رفته است. در عين حال، بايد توجه داشت که نقد هيچگاه با نیّتِ خصومت نوشته نمیشود بلکه رسالتِ نقد در هر جامعهای، حل مشکلات و بهبود اوضاع آن جامعه بوده و است و جز اين نيست که شاعر و طنزنويسی که به نقد دست به قلم میبرد از آنجا که به دنبال اصلاحِ اوضاعِ مشکلآفرين است، حتی برای ظالمان زمانهاش نيز در قلب خود جايی دارد چرا که میخواهد با بازگو کردنِ مشکلات جامعه به طنز و به شيوهای هنرمندانه، بر اذهان آنانی که خود بانی مشکلات بودهاند نيز تاثيری بگذارد مگر که چارهای بيانديشند. جامعهای آگاه چون جامعهی ايرانی که در دهههای اخير، مدنيت را سرلوحه و هدف قرار داده است، بايد نشان دهد که برای شعر، طنز و هنر اجتماعی هر چند هم که تلخ و گزنده باشد، نيوشا و پذيرنده است چرا که قدر مسلّم است که میداند دستيابی به جامعهای مدنی در هيچ سرزمينی بدون افزايشِ قدرتِ تحمل و مدارا و شنونده بودن در مقابل نقد امکانپذير نبوده است. حال میشنويم که محمدرضا عالیپيام در حالیکه برای دومين بار به جُرمِ سرودن يکی از اشعار طنزش، دوران حبسِ خود را - البته اين بار تحتِ شرايط غير انسانیترِ زندان رجايی شهر و نه در اوين - میگذراند، در پی وخامت حالش پيروِ ده روز اعتصاب غذا و اعتصابِ دارو به بيمارستان انتقال يافته است. اين شاعر و هجده تن از زندانيان عقيدتی- سياسیِ زندان رجايی شهر، در اعتراض به موضوع عدم تفکيک زندانيان دست به اعتصاب غذا زده بودند و خواستار تفکيک خود از زندانيان جرايم سنگين بودند. شاعران، نويسندگان و طنزپردازانِ امضاکنندهی اين متن از آنجا که به الگوی جامعهی مدنی باور دارند و آزادی بيان و حمايت از همصنف را از ملزوماتِ دستيابی به آن میدانند، بدينوسيله نگرانی خود را نسبت به وضعيت سلامتی محمدرضا عالیپيام ابراز کرده و خواهان آزادی فوری و بی قيد و شرطِ اين شاعر و هنرمندِ طنزنويساند. امضاکنندگان اين متن ضمن ابراز اميدواری دربارهی احتمالِ حلِ برخی مشکلات اقتصادی جامعه به دليل لغو تحريمهای بينالمللی، بر اين باور خود پافشاری میورزند که حل باقی مشکلات اين سرزمين بدون فرصتِ بروز دادن به نقد و طنز اجتماعی– سياسی يا همانگونه که زندهياد کيومرث صابری فومنی (گل آقا) بر آن نام نهاده بود "دو کلمه حرف حساب"، امکان تحقق نخواهد يافت. امضاکنندگان: Copyright: gooya.com 2016
|