پنجشنبه 26 شهریور 1394   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


خواندنی ها و دیدنی ها
پرخواننده ترین ها

نامه محمدرضا پورشجری از زندان به احمد شهید؛ مرا تبعید می کنند، جانم در خطر است

قابل توجه جناب آقای احمد شهید گزارشگر ویژه شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد،

و همچنین قابل توجه:

سازمان عفو بین الملل
سازمان دیده بان حقوق بشر
سازمان گزارشگران بدون مرز
وسایر ارگان ها و نهادهای فعال در زمینه حقوق بشر
ونیز خطاب به همه فعالین حقوق بشر در سراسر جهان


با درود فراوان

پیش از این، دولت جمهوری اسلامی و دستگاه قضایی این رژیم، مراکه آرا و اندیشه ها ونظرات خود را پیرامون مسایل و مشکلات جامعه ایران در صفحه شخصی خود در فضای مجازی منعکس میساختم بنا به اتهاماتی پوچ و واهی چون اقدام علیه امنیت کشور، توهین به رهبری جمهوری اسلامی و توهین به مقدسات به مدت چهار سال به زندان افکندند.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


در طی این زمان، براثر شکنجه ها و کتک خوردن ها وماه ها حبس در سلول انفرادی در بازداشتگاههای وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی و نیز به سبب فشارهای روانی و تنش های عصبی و سختی ها ورنج های حاصل از سالهای زندان به بیماریهای قلبی و عروقی مبتلا شدم و به مرور زمان و تداوم این شرایط، دیابت وامراض کلیوی و ورم غده پروستات و سیاتیک و دیسک کمرهم به آن افزوده شد. درسال ۱۳۹۱ بدنبال سکته قلبی و براساس تشخیص پزشکی قانونی که مراحل معاینات و روند تشخیص متخصصان در پرونده پزشکی من در بهداری زندان کرج موجود می باشد، دیگر قادر به تحمل حبس و زندان نبودم و میباید از زندان آزاد می شدم. ولی متاسفانه دستگاه قضایی رژیم اسلامی به این تشخیص وقعی نگذاشت و توجه نکرد. در نتیجه و به ناگزیر من پس از تحمل دوران حبس دراول شهریور ماه ۱۳۹۳ از زندان آزاد شدم.

اما وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی بلافاصله وپس از گذشت تنها ۳۸ روز از آزادی من، دوباره مرا بازداشت کرده و با افترا و پاپوش و پرونده سازی از طریق دادسرای انقلاب کرج و سپس در یک جلسه دادگاه کاملا فرمایشی به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام اسلامی، مرا به یک سال حبس و دوسال تبعید به شهرستان طبس و مصادره اموال محکوم کرد.

اکنون که به روزهای پایانی حبس خود نزدیک می شوم، به روشنی آگاهم که قادر به تحمل دوران تبعید آنهم در بدآب و هواترین نقاط در وسط کویر ایران نمی باشم و جان خود را ازین بابت بطور جدی در معرض خطر مرگ می بینم.

لذا از شخصیت ها و ارگان ها و سازمان های نامبرده و نیز از هم میهنانم تقاضا دارم تا با هشدار درباره وضعیت مخاطره آمیز زندگی من و بااعتراض به مقامات جمهوری اسلامی، افکار عمومی را نسبت به طلم و بیدادی که بر من هموار شده آگاه نموده و از فرستادن من به تبعیدگاه جلوگیری نمایند.

با سپاس

محمدرضا پورشجری (سیامک مهر)
نویسنده وبلاگ گزارش به خاک ایران

۱۸ شهریور ۱۳۹۴
زندان کرج (ندامتگاه)


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016