یادی از گل سرخی در زنجیر، امیرساسان شرفی

هر بار که خبری از سعید رضوی فقیه در رسانه ها منتشر میشود به یاد روزی می افتم که وی در همدان میهمان بود و در ستاد انتخابات مهدی کروبی ، از تساوی همگان در برابر قانون سخن می گفت و فریاد بر اورد که شیخ مهدی کروبی قصد ان دارد که به تمامی اصول قانون اساسی عمل کرده و انرا احیاء کند. شیخ شجاع ، موافق نظارت استصوابی نیست و اجازه نمیدهد که چهارده نفر به جای هفتاد میلیون نفر تصمیم بگیرند ، او مخالف تصمیم گیری شیخ احمد جنتی به جای کل مردم ایران است و بنا بدین دلائل بنده به مهدی کروبی رای میدهم.

در حالیکه وی از رفع تبعیض و تغییر می گفت ، دوربین ها و میکروفونهای مشکوک مشغول به تجسس بودند و عده ای از جوانان با نشاط و پرانرژی اما اندکی کم تجربه در مقابل دوربین ها ، خودنمائی میکردند و با توجه به نشاط و شوری که داشتند به شوخی و لطایف العمل سرگرم بودند. شیطنتی که میتوانست در آینده برای آنان خطرناک و منجر به رویاروئی با گزمه و داروغه بشود.

ایشان در حالیکه سخن می راند متوجه خطای دوستان گردید و پس از درنگی کوتاه، موقتاٌ موضوع صحبت خود را عوض کرد و چنین نطق خود را ادامه داد " من به اقای کروبی عرض کردم که بنده از شما نمی پرسم که برای ریاست جمهوری خود چه برنامه ای دارید؟ که قطعاٌ بدان اندیشیده اید!، اما سوال من این است که آیا برای رئیس جمهور نشدن هم برنامه ای دارید؟ حتی اگر هم رای نیاوردید آیا باز هم حاضر هستید در میدان بمانید و دفاع کنید از کسانیکه در کنارتان بودند؟ چراکه این روزها بدلیل فضای انتخابات ، گشایش سیاسی صورت گرفته است و این موضوع را ممکن است که برخی از جوانان درک نکنند، که پس از انتخابات عده ای دوباره فضای سیاسی را بسته و شروع به تسویه حسابهای سیاسی خواهند کرد. آیا قصد آن دارید که حتی از فردای انتخابات هم کنار مردم بمانید؟ و شیخ اصلاحات پاسخ داد، بلی ، بنده برای رئیس جمهور نشدن هم برنامه دارم.»

سخنگوی ستاد انتخاباتی با تیزبینی و درایت خویش در عین حال سخن خود را بیان کرد و هم پندی به آن دوستان داد.

او باری دیگر ، چهار سال بعد دوباره در دامنه کوه های الوند، همدان، میهمان شد، اما رسم مهمان نوازی را برای وی به جای نیاوردند و او را به حبس کشیدند علی رغم پایان دوران محکومیتش، رهایش نمیکنند و اصرار به بند کشیدن وی دارند.

امیرساسان شرفی