گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
6 مهر» شمشیر مختار ثقفی و بیستون بلال حبشی، شکوه میرزادگی15 شهریور» مصادره فرهنگ ایرانی، شکوه میرزادگی
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! زنان و خشونت برآمده از احکام مذهبی، شکوه میرزادگیاین روزها که دامنهی خشونت داعشیان، یا به قول خودشان "دولت اسلامی"، به اروپا هم کشیده شده، و همه جا سخن از خشونتی است که جان و تن انسان متمدن قرن بیست و یکم را آزرده میکند، باید بیشتر از همیشه به سرنوشت زنانی اندیشید که در مناطق مختلف خاورمیانه زیر دست و پای دولتهای غیرقانونی، و يا قانونی - مذهبی، و به نام "فرامین مذهبی"، شدیدترین خشونت ها را متحمل میشوندویژه خبرنامه گویا به مناسبت ۲۵ نوامبر، روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان این روزها که دامنه ی خشونت داعشیان، یا به قول خودشان «دولت اسلامی»، به اروپا هم کشیده شده، و همه جا سخن از خشونتی است که جان و تن انسان متمدن قرن بیست و یکم را آزرده می کند، باید بیشتر از همیشه به سرنوشت زنانی اندیشید که در مناطق مختلف خاورمیانه زیر دست و پای دولت های غیر قانونی، و يا قانونی - مذهبی، و به نام «فرامین مذهبی»، شدیدترین خشونت ها را، متحمل می شوند. در اين ميان، برای من عجیب این جاست که چرا وقتی سخن از خشونت مذهبی و تقبیح و یا رد آن پیش می آید برخی بلافاصله واکنش نشان می دهند که: «این حرف ها اهانت به مسلمانان است». باید از آن ها پرسید آیا به بردگی گرفتن زنان در مذهب اسلام نیست؟ آیا خرید و فروش این بردگان در اسلام نیست؟ آیا کتک زدن زنان نافرمان در اسلام نیست؟ آیا روند چند همسری که زنان را به حرمسراها می کشاند جزو مذهب اسلام نیست؟ آیا نداشتن حق حضانت کودکان برای زنان در اسلام نیست؟ آیا رسمی بودن ازدواج دختران خردسال در اسلام نیست؟ آیا اجباری بودن حجاب در اسلام نیست؟ آیا بهره بردن ارثیه ی کمتر از مرد در اسلام نیست؟ آیا صیغه، که نوعی خرید و فروش سکس است، در بخشی از تيره های مذهبی اسلام وجود ندارد؟ آیا محروميت زنان از حق تحصیل مساوی، حق داشتن شغل مساوی، حق سفر مساوی، در اسلام نیست؟ و آیا سالاری مرد بر زن در اسلام نیست؟ و آیا زشت بودن و ناروا بودن و متضاد بودن هر کدام از احکام مذهبی با مفاد اعلامیه حقوق بشر در دنیای متمدن امروز ثابت نشده است؟ و آیا بیشتر این موارد مصداق تعریف خشونت علیه زنان در اسناد سازمان ملل نيست؟* سخن نه از اهانت است و نه از دشمنی و غرض ورزی. اکنون دیگر، بر اساس آمارهای موجود، ثابت شده که بيشترين زنانی که گرفتار انواع خشونت های مختلف هستند در کشورهايي زندگی می کنند که حکومتی مذهبی دارند، و يا در کشورهایی که قوانين شان متأثر از احکام مذهبی است. اينگونه احکام و قوانين ناشی از شريعت، خشونت عليه زنان را مجاز دانسته و آن را امری موجه جلوه می دهد و حتی، همچون کشور ما، آن را به عنوان يک امر مذهبی در باور مردمان جا می اندازد. در اين کشورها خشونت کننده، به جای احساس گناه، بابت خيری که انجام داده و ثوابی که می برد احساس شعف هم دارد. در اين جوامع می شود از اين هم جلوتر رفته و فرهنگی مذهبی را ديد که به برادر يا پدر يا شوهر می آموزد که «غيرت»، «شرف»، «مردی» و «مردانگی» آن است که دختر يا زن «سر به هوا» ی خود را بزنند، يا دختر و زن «گناهکار و آلوده دامن» خود را بکشند. و مجريان احکام نيز اين کتک زننده ها و قاتلين را به عنوان «مدافعين ناموس» مورد لطف و مرحمت قانونی ـ مذهبی نیز قرار می دهد؛ چرا که در اين مذاهب نافرمانی زن يا معاشرت خارج از ازدواج او با يک مرد از گناهان بزرگ شناخته می شود. در این کشورها زنان در هیچ کجایی از خشونت مصون نیستند و دولت های مذهبی به جای آن که حافظ آن ها باشند دشمن سلامت و آرامش آن ها هستند. جالب اينکه، آذر ماه سال ۹۳ گزارشی از سوی «کارگاه آموزشی و کار با قربانیان همسر آزاری» در ایران، منتشر شد که (با توجه به وجود کنترل و سانسور آمارها در ایران) نشان می داد ۶۶ در صد (در تهران و شهرهای بزرگ) و ۸۸ در صد (در شهرستان های دیگر) ایران گرفتار خشونت در خانه ها هستند. یعنی خشونت هایی که از سوی همسر و پدر یا برادر متوجه شان می شود. در اين مورد هم می توان ديد که بیشتر این خشونت ها بر اساس اختیاری است که احکام مذهبی (که اکنون زيربنای قوانین کشوری اند) به مردان داده اند. رودربایستی و محافظه کاری را باید کنار گذاشت. وضعیت زنان در خاورمیانه روز به روز بدتر می شود، باید به طور مستقیم خشونت هایی را که سرچشمه اش از مذهب است رد کرد و آن ها را به طور مرتب به مردمان گوشزد کرد. و بايد با این تفکر و این شایعه ی ساخته شده از سوی مذهبيون قشری در افتاد که ایراد گرفتن و انتقاد کردن و رد کردن آن دسته از قوانین مذهبی که خشونت و رنج و شکنجه را بر زنان تحمیل می کند اهانت به مسلمانان است. نه! من فکر می کنم اهانت به مسلمانان وقتی صورت می گيرد که جماعتی گسترده، که روز به روز هم بر تعدادشان اضافه می شود، با تکیه بر این احکام کهنه ی مذهبی زندگی را بر انسان و به ويژه بر زنان غیر قابل تحمل کرده اند. اکنون زمان آن رسیده که زنان، چه مسلمان و چه غیر مسلمان، چه دیندار و چه بی دین، بر اين نکته آگاه باشند که یکی از مهمترین و اولین اقدامات و مبارزاتی را که باید پی بگیرند مبارزه برای جدایی مذهب از حکومت ها است تا در سايه ی حکومتی برخاسته از قوانين امروز بشری هر کس دین و مذهب خود را در دل و در زندگی خصوصی خود داشته باشد و زنان نيز، در حفاظ قوانین امروزین و انسان ساز، نفسی به آسودگی (حداقل در حد زنان کشورهای پیشرفته) بکشند. چنین مبارزه ای نه تنها اهانت به اسلام يا مسلمانان نیست بلکه آن ها را از بار سنگین اهانت هایی که امروز گرفتارش شده اند نجات خواهد داد. ـــــــــــــــــــــــ در مورد روز جهانی خشونت منتشر شده از همین نویسنده: Copyright: gooya.com 2016
|