سه شنبه 10 آذر 1394   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


پرخواننده ترین ها

بیانیه کانون نویسندگان ایران به مناسبت هفدهمین سالگرد قتل محمد مختاری و جعفر پوینده


جعفر پوینده و محمد مختاری

در هفدهمین سالگرد قتل محمد مختاری و جعفر پوینده، یاد عزیز آنجان باختگان راه آزادی را گرامی می‌داریم. مرگ جانگداز آنجان‌های عاشق با گذشت این همه سال هنوز بر جسم و جان آزادی‌خواهان ایران و جهان آتش می‌زند. سهل است، حتی یادآوری این داغ شرربار روح و روان انسان‌های آزاده را می‌سوزاند، و‌ای بسا برخی کسان، از همین رو، مصلحت را در دم فروبستن و سوختن و ساختن با این داغ بدانند. اما کانون نویسندگان ایران، هم به عنوان مدافع پیگیر آزادی بیان و ادامه دهندهٔ راه پوینده و مختاری و همهٔ رهروان راه آزادی وهم در مقام جویندهٔ حقیقتِ کل قتل‌های سیاسی - عقیدتیِ موسوم به زنجیره-ای، نه تنها سوختن دراین داغ را به جان می‌خرد و بر این فاجعهٔ اجتماعی چشم نمی‌بندد بلکه درعین مقاومت در برابر هرگونه ستم و سرکوب با صدایی هرچه رسا‌تر برای ستمدیدگان این فاجعه دادخواهی می‌کند. کانون بر آن است تا زمانی که این غدهٔ سرطانی همچنان در دل جامعهٔ ایران جا خوش کرده و جولان می‌دهد، تا زمانی که صداهای دادخواهانه و اعتراضی همچنان با داغ و درفش و سرکوب و خفقان رو به رو می‌شوند، هیچ انسانی نمی‌تواند خود را آزادی‌خواه بنامد مگر آنکه برای جراحی و از میان برداشتن این غدهٔ انسان سوز و دیگر بسترهای آزادی ستیزی در جامعهٔ ایران به پا خیزد.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


فاجعهٔ قتل‌های سیاسی - عقیدتی در این سال‌ها بی‌شک از برخی جهاتِ مهم مورد اعتراض و نقد و ریشه یابی قرارگرفته است. اما زوایای پنهان و کتمان شدهٔ آن به علت فضای سنگین سرکوب و اختناق همچنان ناروشن باقی مانده، و آنان که جرأت ورود به این زاویه‌ها را به خود داده‌اند، از جمله ناصر زرافشان عضو کانون نویسندگان ایران و وکیل خانواده‌های قربانیان این قتل‌ها، متحمل هزینه‌هایی بس گزاف شده‌اند. رئیس وقتِ کمیسیون اصل نود مجلس بر همین زاویهٔ کتمان شده انگشت گذاشت آن‌گاه که اعلام کرد: ما در بررسی قتل‌های زنجیره‌ای به جایی رسیدیم که جلو‌تر از آن نمی‌توانستیم برویم. کانون نویسندگان ایران در این سال‌ها همواره بر چند نکتهٔ مهم و کلیدی تأکید کرده که می‌تواند این زوایای پنهان را تا حدود زیادی روشن کند. نخست اینکه شمار قتل‌های زنجیره‌ای بسی بیش از آن است که به کشتار چهار نفر یعنی پروانه اسکندری، داریوش فروهر، محمد مختاری و جعفر پوینده محدود شود. از آن زمان به بعد، علاوه بر ده‌ها نام دیگر، از این نام‌ها نیز به عنوان قربانیان قتل‌های زنجیره‌ای یاد شده است: غفار حسینی، احمد می‌رعلایی، علی اکبر سعیدی سیرجانی، احمد تفضلی، ابراهیم زال‌زاده، مجید شریف، پیروز دوانی، حمید حاجی‌زاده و فرزند خردسالش، کارون. افزون بر این، قرار بود شمار دیگری از نویسندگان را با اتوبوس به اعماق دره پرتاب کنند، کشتاری دسته جمعی که البته ناکام ماند. نکتهٔ دیگر آنکه آمران این قتل‌ها را باید در رده-هایی بالا‌تر از ردهٔ مأموران دست چندمی از نوع سعید امامی و مصطفی کاظمی و امثال آن‌ها جست‌و‌جو کرد.‌‌ همان مقدارِ بس ناچیز از اعترافات مته‌مان که به بیرون درز کرد نشانگر این حقیقت بی‌چون و چراست که تصمیم گیری در مورد این قتل‌ها فرا‌تر از اختیارات کسانی بوده که به عنوان متهم معرفی شدند. اما وجه مهم دیگری که کانون بر آن تأکید کرده و همچنان می‌کند این است که خفه کردن مختاری و پوینده نه قتل معمولی بلکه جنایتی مضاعف است، به این معنا که در جریان آن علاوه بر سلب حق حیات از دو انسان، آزادی‌خواهی و دگراندیشی نیز به مسلخ کشیده شده است. به یاد داریم که اندکی پس از قتل‌های آذر ۱۳۷۷، دادستان سازمان قضایی نیروهای مسلح به عنوان مرجع رسیدگی به پرونده اعلام کرد مته‌مان دربارهٔ مقتولان ادعاهایی دارند که باید آن‌ها را با استناد به مادهٔ ۲۲۶ قانون مجازات اسلامی اثبات کنند. مادهٔ ۲۲۶ قانون پیشینِ مجازات اسلامی چنین مقرر کرده بود: «قتل نفس در صورتی موجب قصاص است که مقتول شرعاً مستحق کشتن نباشد و اگر مستحق قتل باشد قاتل باید استحقاق قتل او را طبق موازین در دادگاه اثبات کند.» به این ترتیب، به گفتهٔ مرجع رسیدگی به پرونده، قاتلان ادعا کرده بودند که پوینده و مختاری و فروهر‌ها را به دلایل شرعی کشته‌اند. این ادعا هیچ معنایی نداشت و ندارد جز آنکه این انسان‌ها را به دلیل عقاید دگراندیشانه و فعالیت‌های آزادی‌خواهانه‌شان کشته‌اند. یادآور می‌شویم که برخی از مته‌مان در دادگاه همین ادعای «استحقاق کشته شدن» را دربارهٔ مقتولان مطرح کردند، و این با وجود تمام تلاش‌ها و ترفندهایی بود که پنهان کنندگانِ حقیقتِ قتل‌ها برای انصراف مته‌مان از طرح این ادعا به کار بستند، چرا که می‌خواستند و همچنان می‌خواهند مواد قانونی از نوع مادهٔ فوق را، که به توحش و آدم کشی جنبهٔ قانونی می‌دهند، محفوظ نگه دارند تا با استناد به آن‌ها بتوانند به طور قانونی نیز صدا‌های آزادی‌خواهانه‌ را در گلو خفه کنند. پنهان سازیِ عامدانهٔ همین حقیقت است که، به نظر کانون نویسندگان ایران، جنایتی است دیگر – علاوه بر جنایت سلب حق حیات – در حق قربانیان قتل‌های زنجیره‌ای، از جمله دو نویسندهٔ آزادی‌خواه و دو عضو صادق و پیگیر کانون نویسندگان ایران، محمد مختاری و جعفر پوینده. و ما همچنان دوره خواهیم کرد داستان روشنگرانه، هرچند دردناکِ، این جنایت مضاعف را بر سر هر کوی و برزن، تا آن زمان که پرده برافتد، ابعاد پنهان این جنایت برای مردم ایران و جهان سراسر آشکار شود، آمران و عاملان آن به سزای اعمال ننگینشان برسند و زمینهٔ تکرار این توحش انسان ستیزانه از جامعهٔ ایران رخت بربندد.

در هفدهمین سالگرد قتل وحشیانه و تبهکارانهٔ جعفر پوینده و محمد مختاری، روز جمعه ۱۳ آذر ۱۳۹۴ ساعت ۵/۲ بعد از ظهر مزار آنجان باختگان راه آزادی را در امام‌زاده طاهرِ کرج گلباران می‌کنیم.

کانون نویسندگان ایران

۱۰ آذر ۱۳۹۴


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016