دوشنبه 30 آذر 1394   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


پرخواننده ترین ها

سخنان هاشمی رفسنجانی درباره نماز جمعه ۸۸، زنان و انتخابات، زندانی بودن مهدی پسرش و...

rafsanjani-201215.jpg

روزنامه آرمان - حسین عبداللهی: وقتی از او درباره اینکه برخی می‌گویند«تغییر» کرده اید، سوال می‌شود، سرش را تكان می‌دهد و با تبسم می‌گوید كه هیچ تفاوتی نسبت به گذشته در خود احساس نمی‌كند و البته انكارهم نمی‌كند كه گذر زمان ناخودآگاه سبب بلوغ و پختگی‌های بیشتری می‌شود. آیت ا... هاشمی‌رفسنجانی كه باید او را رنج كشیده‌ترین دلسوز نظام نامید، دلسوزی كه پاداش ایثارها و از خود گذشتگی‌هایش، كینه‌توزی و هجمه به اوست. ایشان این روزها لبخندی بر لب دارد كه می‌توان معانی زیادی برای آن نگاشت، لبخندی كه معنایش می‌تواند توافق هسته‌ای پس از سال‌ها تلاش باشد و خوشحال است كه این‌بار تندروها و افرادی كه منافع خود را در تحریم می‌دیدند، نتوانستند دستاوردی داشته باشند و شكست تنها عایدی آنها بود. شاید لبخند رئیس مجمع تشخیص مصلحت از آن رو باشد كه حسن روحانی در قامت رئیس‌جمهور پاسخ خوبی به حمایت‌هایش داده و همانطور كه وعده داده بود در مسیر خواست ملت حركت می‌كند. دراین میان بسیار از او می‌پرسند چرا برای مهدی كه اكنون در زندان است، كاری نكرده است كه نگاهی غریب می‌كند و می‌گوید كه هیچ گاه اعتقادی به این شیوه نداشته است. آیت‌ا... هاشمی این روزها وقتی با جوانان بنای صحبت دارد با زبان و گرایش جوانانه با آنها سخن می‌گوید و به سوالاتی كه دیگران در مواجهه با آن برآشفته می‌شوند با دقت و موشكافانه پاسخ می‌دهد. هاشمی بارها نشان داده كه مرد بحران‌هاست و خردگرایان بر این اعتقادند كه آینده نگری از جمله عوامل اصلی هجمه به اوست. زمانی كه از مترو و لزوم راه‌اندازی آن در كشور می‌گفت، برخی كه لقب دلسوز را با خود به همراه داشتند، مترو را سمبل اشرافی‌گری خواندند و بر او تاختند. در آن هنگامه هم كه با استدلال، جنگ را خاتمه داد، برخی گفتند نباید چنین می‌شد اما هاشمی محرمانه به امامش گفت كه بگویید من این كار را كردم و دستور دهید مرا محاكمه كنند تا به شما آسیبی نرسد. زمانی هم كه ترور شد، سیاست صبر و سكوت را پیش گرفت. هاشمی همواره تندروی را سم مهلك می‌داند. شخصیتی كه لقب امیركبیر دوران را دارد و به واقع پس از جنگ تحمیلی زمینه سازندگی و تعامل با دنیا را فراهم و كشور را به سمت توسعه یافتگی سوق داد. او همواره در مدیریت‌های استراتژیك در سیبل تصمیم‌گیری اساسی برای نظام قرار گرفته است و هجمه‌های دیگران را تنها در حد خاطراتی برای آیندگان می‌نویسد. او انتخابات پیش رو را مهم‌ترین انتخابات انقلاب می‌دانند و می‌گوید درصورت رد صلاحیت ا حتمالی كاندیداها حاضراست، وساطت كنند. او رای مردم را زینتی نمی‌داند و معتقد است آن روزنه امیدی كه درانتخابات سال۹۲ گشوده شد با تدبیر در اسفند ۹۴ نور بیشتری به جامعه خواهد تاباند. او از كسانی كه مردم را فاقد تشخیص می‌دانند ناراحت است و همراه با شادمانی مردم شاد می‌شود و می‌خندد. در یكی از روزهای پاییزی به دفتر آیت ا... هاشمی رفتیم كه با روی گشاده پذیرای ما شد. قبل از آغاز گفت‌وگو از دغدغه‌های رسانه و اهالی آن سوال كرد و اظهار امیدواری كرد كه شرایط بهتر شود. سخنانی كه آیت ا... هاشمی با «آرمان» داشت رنگ و بوی دیگری داشت وحتی زمانی كه به او خبر دادند ‌میهمان برایش آمده است مصاحبه را ناتمام نگذاشت و گفت هر چه در ذهن دارید، مطرح كنید. او که كاندیدای مجلس خبرگان است، از اینكه سیدحسن خمینی تصمیم به حضور گرفت، بسیار راضی است و می‌داند با حضور شخصیت‌های شناخته شده میانه رو، ایران بار دیگر رنگ پیشرفت و ترقی را خواهد دید. متن كامل گفت‌وگوی آیت ا... هاشمی‌رفسنجانی با «آرمان» را در ادامه می‌خوانید:

* نخستین سوال درباره دو رویداد مهم است كه در اسفندماه اتفاق می‌افتد. یعنی انتخابات مجلس خبرگان و انتخابات مجلس شورای اسلامی. دغدغه شما در انتخابات همواره تاكید بر مشاركت حداكثری بوده است. اكنون یك دغدغه كه هم مردم و هم كسانی كه قصدكاندیداتوری دارند، عملكرد نهادهای نظارتی است. آیا در این موقعیت تاریخی، با توجه به شرایط منطقه، نهادهای نظارتی تسامح و تساهل بیشتری در این دوره به خرج می‌دهند؟
- بسم‌ا... الرحمن الرحیم، من فكر می‌كنم این دو انتخاباتی كه در پیش داریم، جزو حساس‌ترین انتخابات‌های تاریخ ماست. از این جهت كه شرایط منطقه را می‌بینم و شما روزنامه‌نگارها بیشتر از ما می‌بینید. الان شرایط منطقه و به‌ویژه اطراف ما خیلی ناامن است. بحمدلله ایران نسبت به دیگران، كشوری امن است و مردم با مشكلاتی كه تحریم‌ها ایجاد كرده، زندگی می‌كنند و آرام هستند. دشمنان هم تا به حال نتوانسته‌اند، نفوذ كنند و كار خاصی انجام بدهند و ان‌شاءا... باز هم نمی‌توانند. دلیل عمده‌ این امنیت را باید در علاقه مردم به وطن‌ و انقلا‌ب‌شان دید. چون اگر مردم علاقه‌مند نبودند، پنجره‌های زیادی برای حضور دشمن وجود داشت و دارد. علاقه‌ مردم فضا را از نفوذ دشمنان، تا حدود زیادی حفظ می‌كند. یكی از عوامل رضایت مردم این است كه احساس می‌كنند، سرنوشت‌شان دست خودشان است. معنایش همان است كه انتخابات پرشور و حضور هر چه بیشتر مردم، نشان علاقه و امید مردم به كشورشان است و این مساله خیلی‌ها را مأیوس می‌كند. در شرایطی كه الان داریم، توجه به افكار عمومی خیلی مهم است. شاید شما بهتر ازما می‌دانید و خودتان و خبرنگارانتان دائما در جریان شرایط كشور و به‌ویژه مردم هستید، ولی آنچه كه ما هم می‌فهمیم و گزارش‌هایی هم كه به ما می‌دهند، این است كه امید مردم در این انتخابات بیشتر از انتخابات دو، سه دوره‌ گذشته است. علتش هم این است كه در انتخابات قبلی كه حضور پیدا كردند، نتیجه گرفتند و باید این را دلیل خوبی بگیریم. به علاوه خیال مردم جمع است. چون طرفداران دولت و طرفداران نیروهای فرهیخته می‌دانند كه در این طرف اشكالی وجود ندارد و دیگران هم نمی‌خواهند در این بخش بیایند. البته آنها هم نمی‌خواهند این كار بشود. لذا در طرف دیگر محدودیت‌هایی وجود دارد. امیدوارم در آن طرف هم عقلانیتی حاكم شود كه فضای خوب و امن حاضر را به جهت خیالات واهی نا امن نكنند و بگذارند هر چه مردم می‌خواهند، اتفاق بیفتد. چون اگر این اتفاق بیفتد، امنیت ما پایدار می‌شود. شما ببینید الان در آذربایجان، تركیه، عراق، سوریه، در جنوب یمن، بحرین و در این طرف افغانستان و پاكستان چه خبر است! واقعا ما جزیره امن منطقه هستیم. این فقط تصور نیست، بلكه حقیقت قضیه است. نباید این حالت را با ناراضی كردن افكار عمومی و مخصوصا جوان‌ها و تحصیلكرده‌ها ـ چون الان اینها مرجع شدند ـ به هم زنند و ناامن كنند. مسئولان نظارت هم این را درك می‌كنند و می‌دانند. امیدم از انتخابات گذشته بیشتر است.

* ما هم بیشتر امیدوار می‌شویم
- البته شما باید بیشتر تشخیص بدهید كه با مردم خیلی ارتباط دارید. ولی من تشخیص می‌دهم كه اكنون وضع بهتر از گذشته است. در گذشته پنجره‌ای باز شد كه مردم ببینند كه یك راه هست و الان باید این راه را ادامه بدهند و بروند.

* درباره مجلس خبرگان همیشه حساسیت بوده، ولی این دوره حساسیت بیشتری پیدا كرده است، هم به لحاظ مقطع تاریخی كه در آن قرار گرفتیم و هم به خاطر طول عمر مجلس خبرگان كه هشت سال است. این مجلس را خیلی مهم می‌دانند. از طرفی جنابعالی تاكید دارید به اینكه جوان‌های مستعد و مجتهد و بنام كه دارای تفكرات و تحركات بهتری هستند، ورود پیدا كنند. بعضی‌ها از این مساله نگران هستند و می‌گویند كه مجلس خبرگان، مجلسی است كه جای انسان‌هایی است كه سن و سالی از آنها گذشته است. آمدن این جوان‌های مجتهد و متخصص چه جای نگرانی دارد كه برخی نگران هستند؟
- به همان دلیلی كه برای مجلس شورای اسلامی هم به این موضوع توجه دارند. مجلس شورای اسلامی كار بیشتری در دست دارد و خبرگان نیرویی آماده برای روزی است كه اگر خدای ناكرده نیاز شد، اقدام كنند. ولی مجلس شورای اسلامی باید دائما، هر روز و همیشه در میدان باشد و كارهای زیادی دارد. مردم و جریان‌های سیاسی هم برای مجلس و هم برای خبرگان حساس هستند. علاوه بر آن موضوع كار مجلس خبرگان، رهبری است. رهبری مثل یك حزب نیستند. رهبر پدر همه‌ مردم است و همه‌ مردم باید بالسویه زیر بال رهبری آسایش و امنیت داشته باشند. اگر بخواهیم به اهمیت آن نگاه كنیم، از جهت عمومی بودن و سالم بودن، انتخابات خبرگان می‌تواند ضروری‌تر از مجلس باشد. به این خاطر كه باید رهبری عام باشد و بخش خاصی زمینه انحصاری كردن رهبری را نداشته باشد. این قابل فهم است. البته رسانه‌ها باید روی این مساله بیشتر كار كنند و این مساله را خوب توضیح بدهند. من فكر می‌كنم یكی از عمده‌ترین عوامل ثبات ما این است كه روابط مردم با رهبری صمیمی است و این در ادامه هم شدنی نیست، مگر اینكه انتخابات پرشور، فراگیر، همگانی و قابل قبولی با حضور اكثریت مردم اتفاق بیفتد و اگر قابل قبول نباشد، خدشه‌ای بر نظام اسلامی ما وارد می‌شود.

* در بحث صلاحیت‌ها، هم بحث كاندیدای خبرگان و هم نامزدهای مجلس، احتمال رد صلاحیت، در محافل سیاسی مطرح می‌شود كه این دوره رد صلاحیت ها بالاست. البته اینها گمانه‌زنی است و شورای نگهبان چیزی نگفته و اعضای آن چه فقها و چه حقوق‌دانان صحبتی نمی‌كنند. اما بعضا در بین افكار عمومی و به ویژه در بخشی از محافل سیاسی این موضوع مطرح است كه رد صلاحیت‌ها بالاست. اگر چنین اتفاقی بیفتد، آیا شما وساطت خواهید كرد؟
- بله، من در همه‌ انتخابات سعی دارم تا آنجایی كه می‌توانم و برای من امكان دارد، نصیحت می‌كنم و مشورت می‌دهم تا انتخابات پرشور و با حضور همه سلایق فكری انجام شود. چون این به نفع همه‌ ماست و راست، چپ، اصولگرا، اصلاح‌طلب و معتدل ندارد. اگر انتخابات سالم انجام شود و همه راضی باشند، آسایشی در ذهن مردم و آرامشی در فضای جامعه هست و این هم یك منطق قوی دارد. من هم این حرف‌ها را در مواقع و جاهایی كه هستم و می‌توانم، می‌گویم. فكر نمی‌كنم دیگران هم اینقدر كوته‌بین باشند كه به خاطر یك پست یا سمت، بیایند این آرامش را به هم بزنند و این آسایش خاطر را از مردم بگیرند. آنها هم قانون دارند و براساس قانونشان عمل می‌كنند كه باید مردم قانع باشند. اگر قانونا درباره كسی نظر منفی دارند، باید بپذیریم. ولی اگر بخواهند حالت باندی را حاكم كنند، به نظرم قابل قبول نیست چرا كه این كار در فضای جامعه قابل تشخیص است. یعنی برای مردم هم قابل تشخیص است و رسانه‌ها هم آنقدر وسیع هستند كه مخفی نمی‌ماند. فكر می‌كنم سلامت نیروهای ناظر و مجری برای مردم جزو ضروری‌ترین چیزهایی باشد كه نیاز دارند و آنها هم این را درك می‌كنند.

* بحث نظارت استصوابی بیشتر از ناحیه اصولگرایان مطرح می‌شود كه می‌گویند صلاحیت فلان نامزد اصلاح‌طلب برای نمایندگی مجلس احراز نشد، یعنی مثلا آقای X نمی‌تواند نماینده مجلس شود.
- به هر حال قانون انتخابات داریم و قسمتی از مسائل مربوط به صلاحیت‌ها و رد صلاحیت‌ها به خاطر اختلافاتی كه بین مجلس و شورای نگهبان بوده، به مجمع تشخیص مصلحت نظام آمده و تكمیل شده است. ما هم به همین قانون فكر می‌كنیم. قانون كه الان هست. كسی هم مدعی تغییر قانون در شرایط حاضر نیست. چون اگر هم بخواهد تغییر كند، ممكن است بدتر بشود. من فكر می‌كنم اگر همین قانون درست عمل شود و خلاف قانون و سلیقه‌ای عمل نشود، مشكلی ایجاد نمی‌شود. مردم هم باید خودشان را آماده كنند كه با چنین قانونی انتخابات برگزار می‌شود.

* مجری انتخابات كه وزارت كشور است، می‌گوید: که باید مبنا قانون باشد. قانون هم مراجع چهارگانه را به صراحت آورده است. اما از آن طرف دیگر بحث تحقیقات محلی مطرح می‌شود.
- درست است، ممكن است هر كسی چیزی بگوید. ما داریم نظر می‌دهیم كه این مصلحت نیست. در این شرایط منطقه و نیازی كه ما به رضایت و وحدت مردم داریم، ایجاب نمی‌كند كه به خاطر سلایق ، رضایت مردم را مخدوش كنیم. من نظرم را می‌گویم و ممكن است بعضی‌ها نظر دیگری داشته باشند. تجاوز از قانون در اینجا به هیچ‌وجه مناسب نیست. الان خطرناك است كه مردم را به روند اداره كشور مشكوك كنیم. باید خاطر مردم جمع باشد.

* شما از سید حسن آقای خمینی دعوت كردید كه در انتخابات مجلس خبرگان حضور پیدا كند. البته از فحوای مطالبی كه راجع به شخصیت ایشان گفتید، تلقی افكار عمومی این است كه از ایشان دعوت كردید.
- بله، دعوت من رسمی بود. ایشان یادگار امام راحلی هستند كه بنیانگذار نظام اسلامی هستند و پیشتازتر از همه، برای انقلاب زحمت كشیدند. هنوز هم كشور را تا حدود زیادی از نورانیت امام زنده نگه می‌داریم. از لحاظ شخصیتی هم باسواد و هم آشنا به مسائل سیاسی، جهانی، اقتصادی، تاریخی و مصالح كشور هستند. تمام شرایط یك نامزد خبرگان را دارند. قطعا مجتهد هستند. چون درس خارج می‌دهد و شاگردان خوبی هم دارد. به ایشان گفتم كه نمی‌توانید بی‌طرف باشید و باید وارد شوید. البته بعضی از دوستانی كه با ایشان كار می‌كنند، می‌گویند شما سیبل تخریب‌های سیاسی نشوید. به نظر من ایشان هم مایل بود و خودشان اعلام حضوركردند.

* دغدغه‌های سیاسی و اجتماعی‌ جدید با دغدغه‌های نسل‌های اول انقلاب و دهه شصتی‌ها، تفاوت‌های معناداری دارند. اینكه نسل جدید به دنبال الگوهای جدید برود، نگران‌كننده نیست؟ یعنی ما نتوانستیم برای جوانان مسیری را هموار كنیم كه در كانال انقلاب رشد كنند. گویا خودشان دارند مسیرشان را پیدا می‌كنند. چه اندازه با این نظر موافقید؟
- بالاخره تحولات نسل‌های بشری همیشه بوده، منتها در دوره‌هایی كه رسانه‌ها و ابزار اطلاع‌رسانی نبوده، كند بوده و طول می‌كشید كه الگوهای نسل‌ها عوض شود. اكنون نسل‌ها به سرعت متفاوت می‌شوند. افكار جدیدی می‌آیند كه رسانه‌ها می‌گویند، در حالی كه قبلا به گوش مردم نمی‌رسید. الان به گونه‌ای است كه اخبار محرمانه در هیچ كشوری معنا ندارد. حتی اخبار سری هم از جایی درز می‌كنند و گفته می‌شود. در این شرایط باید بچه‌های كشور را متناسب با زمان تربیت كنیم. در سخنرانی جدیدم با اعضای یكی از احزاب، این روایت را خواندم كه حضرت علی (ع) می‌فرماید: «ادبوُا اوْلادِكم بِغیرِ آدابكم فاِنهُم خلقُوا لِغیر زمانِكم» بچه‌هایتان را برای زمان بعد از خودتان آماده كنید. شما در زمان خاصی و برای آن زمان تربیت شده‌اید. بچه‌های شما برای زمانی تربیت می‌شوند كه با زمان شما متفاوت است. این قابل پیش بینی است و باید به این نكته توجه داشته باشیم كه هر روز، دنیا شفاف‌تر می‌شود و افكار جدید می‌آید. ما قدیمی‌ها روی مسائل، شیوه‌ها و سلیقه‌هایی رشد كرده‌ایم كه هنوز همان افكار را داریم، اما بچه‌های ما سلایق دیگری دارند. البته اصول اسلام همیشه محفوظ است، اما توجه به تطور زمان، امتیاز اسلام در میان ادیان مختلف است. خاتمیت اسلام به همراه اجتهاد پویاست كه پا به پای زمان پیش می‌رود. دین اسلام با اجتهاد دین خاتم است كه براساس قرآن كریم، انسان‌ها باید تا روز قیامت تابع این دین باشند كه بدون اجتهاد نمی‌شود. امام(ره) خیلی صریح گفتند كه اجتهاد تابع زمان و مكان است. یعنی هم محل جغرافیایی و همزمان در اتخاذ یك تصمیم فقهی مهم هستند. این جزو اصولی است كه فقها روی آن تكیه می‌كنند. معنایش این است كه باید جوانان خود را برای زمان آینده تربیت كنیم. متاسفانه الان كسانی هستند كه روی افكاری كه برای خیلی‌ها فسیل شده، اصرار دارند و می‌خواهند همان افكار را در مغز جوانان تزریق كنند كه جوانان نمی‌پذیرند. مباحثه كه شود، براساس منطق خود، جواب می‌دهند. گاهی هم احساس نفرت می‌كنند، ولی در مجموع جای نگرانی نیست كه جوانان ایران میدان داشته باشند و واقعیت‌ها را بدانند و رشد كنند. اگر نقصی دارد، به خاطر این است كه آینده را در نظر نگرفتند. می‌خواستند محور افكار جوانان، شرایط زمان آنها باشد. آینده‌نگری دانش واقعی شده و به عنوان یك رشته در دانشگاه‌ها تدریس می‌شود و براساس آن، پیشگیری‌ها و پیش‌بینی‌ها بسیار مهم هستند. همین چندروز پیش همه كشورها در پاریس برای اقلیم آینده جمع شد‌ه‌اند، برای این است كه براساس پیش‌بینی‌ها، اگر اوضاع اینگونه پیش برود و حرارت‌های فسیلی به تدریج در فضا پخش شود، بشر در آینده گرفتار مصیبت‌های جوی می‌شود. لذا همه با هم جمع شدند كه این مساله را حل كنند. این یعنی پیشگیری، البته دیر اقدام شد و اگر ۵۰ سال پیش این كار را می‌كردیم، الان دچار این وضعیت نبودیم.

* هر چقدر از دولت یازدهم می‌گذرد، احساس می‌شود رابطه جنابعالی با آقای روحانی از آن حالت ملموس و شفاف به حالت غیرمحسوس درآمده، قبول دارید؟
- خیر، ایشان رئیس دولت هستند و كارهای زیاد و وقت‌های كمی دارند. اگر آقای روحانی در جلسات مجمع می‌آمدند، شما و جامعه عكس یا فیلمش را می‌دیدید، می‌گفتید روابط شفاف و ملموس و محسوس است. اما بسیاری از روابط ما رسانه‌ای نیست. در هر موضوعی كه من یا ایشان مهم بدانیم، ارتباط برقرار می‌كنیم و بعضی مسائل را تلفنی و بعضی از مسائل را حضوری مطرح می‌كنیم. اخیرا به خاطر شرایط خاص اجرای برجام، گفت‌وگوهای ما بیشتر شده است كه مشورت و همكاری می‌كنیم.

* چندی است رئیس‌جمهور به جلسات مجمع نمی‌آیند.
- همه روسای جمهوری اینگونه بودند. چون كارهای زیادی دارند. خودم كه رئیس‌جمهور بودم، چون رئیس مجمع هم بودم، ناچار بودم در جلسات باشم. اما دیگران اینگونه نیستند و كار دارند. معمولا پنجشنبه‌ها و جمعه‌ها به مسافرت‌های كاری در اقصی نقاط كشور می‌روند و صبح شنبه هم جلسات كاری خودشان را دارند. ولی نمایندگان دولت در همه جلسات مجمع هستند كه نظرات ایشان را می‌گویند. البته توقع جامعه این است كه روسای قوا در جلسات مجمع كه بزرگان كشور جمع می‌شوند، منظم شركت كنند.

* آقای نوبخت اعلام كرده‌اند كه آقای روحانی مشغله دارند. از طرفی مجمع جای كمی نیست و مسائل كلان و اساسی كشور در جلسات آن مطرح می‌شود و درواقع اینجا هم یك مشغله است.
- مسائل برای طرح در مجمع، اول در كمیسیون‌ها مطرح می‌شوند كه كارشناسان دولت از همه بخش‌ها هستند. از مجلس، قوه قضائیه و بخش خصوصی هم كارشناسان حضور می‌یابند و نظر می‌دهند. در جلسات مجمع هم اگر مباحث مربوط به آنها باشد، باید حضور یابند كه معمولا هستند. اما اگر در سطح روسای قوا باشند، موثرترند، چون گاهی نمایندگان دولت و قوای دیگر به خاطر عدم اشراف بر موضوع، توجیه نیستند و نمی‌توانند از دیدگاه‌های دولت یا جاهای دیگر دفاع كنند.

* با این توضیحات، حضور رئیس‌جمهور به نفع دولت است.
- بله، چون تمام مباحث جلسات مجمع مربوط به كشور است و دولت هم به عنوان مسئول اجرایی، با همه مسائل ارتباط دارد. در بحث‌های مجمع هم منطق حاكم است. اگر موضوعی منطقی مطرح شود، رأی اكثریت اعضای مجمع با طرح آنها خواهد بود.

* عده‌ای با امكاناتی كه در دوره ۸ ساله گذشته به دست آوردند، در تبلیغات چنین وانمود می‌كنند كه دولت آقای روحانی، چهار ساله است. گویا آنها می‌خواهند با رنگ و لعاب دیگری وارد صحنه شوند. نظر شما چیست؟ آیا می‌توانند با شعار، برنامه و چهره‌ دیگری به عرصه قدرت برگردند؟
- خیلی بعید است. چون پرونده خوبی در افكار عمومی ندارند. اگر آن پرونده‌ها نبود، ممكن بود كه برگردند. اما پرونده‌های آنان خیلی بد است و از هیچ جهت، قابل برگشت نیستند. مگر كسانی كه منافع اقتصادی، فرهنگی، اداری، سیاسی و باندی داشته باشند. در مجموع به خاطر تجربیات بد ۸ سال در ذهن جامعه، زمینه برگشت آنها فعلا نیست تا نسل فعلی، گذشته را فراموش كند. البته تا جایی كه می‌دانیم، در همه دولت‌ها مرسوم بود كه وقتی دولتی‌ می‌آید، مخالفینش می‌خواهند كه یك بار باشد. به هر حال، خیلی از پرونده‌های خاص آن جریان در دست افكار عمومی نیست، اما ذهنیت كلی جامعه خیلی منفی است و پرونده‌های متفاوتی در ابعاد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی دارند. البته وظیفه رسانه‌هاست كه جامعه را آگاه كنند.

* شاید پرونده‌ها، از لحاظ شكلی مثل هم باشند، اما محتوایی فرق دارند. به هر حال دولت فعلی در بخشی از جاها واقعا پاسخگوست و ما به عنوان اصحاب رسانه، اعتراف می‌كنیم كه نمی‌توانیم به همه پرونده‌ها دسترسی داشته باشیم.
- آقای روحانی تازگی حرفی زده كه من هم در زمان دولت می‌گفتم. وقتی انتقادات به سازندگی و اعضای كابینه در یك روزنامه زیاد شده بود، یك بار چندتن از وزرا در جلسه هیات دولت اعتراض كردند كه چرا به این همه انتقادات، جواب نمی‌دهیم و قانون را اجرا نمی‌كنیم؟ به آنان همان موقع گفتم: كسی حاضرنیست به قوه قضائیه یا مجلس چیزی بگوید. مجلسی‌ها تریبونی دارند كه بعضی از تندروها با استفاده از آن، مخالفانشان را تخریب می‌كنند و در قوه قضائیه هم به جرم تشویش اذهان عمومی، شخص را احضار و رسانه‌ها را تعطیل می‌كنند. دولت اینگونه نیست و اصولا نماد دموكراسی است. نباید از انتقاد نسبت به دولت، ناراحت و نگران بود. البته اگر از آن دو قوه هم مثل دولت انتقاد شود ـ كه باید انتقاد سازنده بشود ـ وضع خیلی بهتر ازشرایط حاضر قابل ارزیابی بود.

* بحث حضور جنابعالی در نمازجمعه، یكی از خواسته‌های اكثر پیام‌های تلفنی مردم به روزنامه است. آرمان مرجع قابل اتكا نظرات شما نزد افكارعمومی است و مردم در تماس‌های تلفنی یا درنمایشگاه مطبوعات این سوال همیشگی را تكرار می‌كنند كه چرا آقای هاشمی به نماز جمعه نمی‌آید؟ مطمئنا استقبال از نماز جمعه شما میلیونی خواهد بود. آیا قصد بازگشت به تریبون نماز جمعه را ندارید؟
- از زمانی براساس اطلاعات موثق فهمیدم كه برنامه‌ریزی شده تا با استفاده از گروه‌های تندروی كه بعضی از جناح‌ها دارند، بعضی از مراسم سخنرانی‌ها را به هم بزنند. تریبون نماز جمعه باز است و اگر موضوع و مساله‌ای حتی بین نمازگزاران مطرح شود، پخش می‌شود و فورا همه دنیا می‌فهمند. متوجه شدم كه می‌خواهند از گروه‌های فشار و قانون شكن در نماز جمعه‌ها هم بیایند. من هم اینگونه می‌فهمم كه امام جمعه باید عادل باشد و یكی از مظاهر عدل هم، پرهیز از خودسانسوری است. یعنی اگر آنچه را كه می‌فهمم، به مردم نگویم یا مطالب دیگری بگویم، باید در محضر خدا و پیش وجدانم، جواب بدهم. یكی از وظایف امام جمعه این است كه مردم را با شرایط زمان و جامعه آشنا كند و به مردم آگاهی بدهد. تا جایی كه می‌توانستم، در خطبه‌ها اینگونه عمل می‌كردم. مخصوصا پس از سال ۸۸ این تصمیم گرفته شد، دیدم در این فضا نمی‌توانم آن خطیب جمعه‌ای باشم كه حقایق را به صورت هفته‌ای به مردم بگویم. درآن طرف هم هستند افرادی که از من خوششان نمی‌آید. چون احساس می‌كردند خطبه‌های من خیابان‌ها را پر می‌كند. مخصوصا صحنه‌های حضور مردم در آخرین خطبه من تجربه خوبی برای آنها شد. البته به من نمی‌گویند كه نیا. هنوز امام جمعه موقت هستم، ولی دیگر نمی‌روم. چون نمی‌خواهم در این شرایط نماز جمعه مردم مخدوش شود كه علاوه بر ثواب فردی، یك ثواب جمعی و اجتماعی هم دارد.

* در این زمینه با رهبری صحبتی نكردید؟
- اوایل چند بار به من گفتند و من هم قبول نكردم. الان هم مصلحت نمی‌دانم. فرض كنید همین هفته به نماز جمعه بروم و خیابان‌ها مثل آخرین خطبه پر شود. در آن شرایط فضا به گونه‌ای بود كه محدودیت‌هایی ایجاد شد كه جوابگوی آن همه مردم نبود. حتما دیدید كه در میان اخبار آن روز تاریخی كه بسیاری از جوانان برای نخستین بار به نماز جمعه آمده بودند، بعضی‌ها افرادی را پیدا كردند كه دارند با كفش نماز می‌خوانند. (با خنده) شاید اگر دوباره بروم، باز مشكلی برای كشور پیش بیاید.

* آن زمان نقل قولی از شما بود كه «این نخستین نماز جمعه آنها بود و دفعه بعد كفش‌ها را از پا در می‌آورند.»
- در آن شرایط و مخصوصا در آن خطبه، مسائلی پیش آمد كه خوب نیست بگوییم و به اختلافات دامن بزنیم.

* با توجه به برنامه‌هایی كه دولت آقای روحانی، برای خروج از ركود تورمی داشته و تلاش می‌كند، مردم راضی نیستند. نگاه عامه مردم بیشتر معیشتی است كه حل نشده است. آیا برنامه‌ریزی‌ها دقیق نبود یا ارث دولت قبل هزینه‌های زیادی برای دولت فعلی گذاشت یا حل مشكل نیاز به زمان دارد؟ حامیان دولت خود را برای انتخابات اسفند آماده می‌كنند و اگر بخواهند رأی بیاورند، مستلزم این است كه مردم به این تفكر آری بگویند. چه باید كرد؟
- اگر واقعیت‌ها به مردم گفته شود، متوجه می‌شوند كه مشكلات دولت چیست و چگونه باید حل كرد. صداوسیما كه درحد انتظار نه تنها با دولت نیست، بلكه سعی می‌كند انتقادات از دولت را به سطح مردم بكشاند. رسانه‌های مكتوب مثل صداوسیما برد و نفوذ ندارند. رسانه‌های خارجی هم براساس ذات خود همیشه سعی می‌كنند منفی‌های دولت را به حساب انقلاب بگذارند و پخش كنند. فكر می‌كنم سیاست‌های دولت مشخص است. یكی از موانع بزرگ پیشرفت كشور، تحریم‌ها بود كه دولت لغو آن را در دستور كارش گذاشت. البته به همه اعضای كابینه مربوط نیست و وزارت خارجه و رئیس‌جمهوری مسئول و مشغول هستند.

* مساله دیگر تورم بود كه به سرعت داشت بالا می‌رفت و اگر ادامه می‌یافت، معلوم نبود چه اتفاقی می‌افتاد. شاید خیلی‌ها یادشان نباشد كه یك بار در ۳۰ یا ۴۰ سال پیش، تورم در تركیه روزانه بالا می‌رفت، یعنی لیره آنها سقوط می‌كرد. یادم است زمانی كه در سفری به تركیه رفتم، ۱۴ لیر یك دلار بود، اما به حدی رسیده بود كه یك دلار برابر با یك گونی لیر بود.
- برنامه جدی دولت در بعد داخلی جلوگیری از رشد لجام گسیخته تورم بود كه انصافا موفق بود و الان رشد آن به یك رقمی رسیده كه كار بزرگی است. البته عامه مردم به این مساله توجه ندارند. ما می‌گوییم الان تورم ۱۲ تا ۱۴ درصد است كه معنایش این است كه هنوز ۱۲ درصد در حال گرانتر شدن است. مردم انتظار ارزانتر شدن دارند. در تمام این ۲ سال از ۵۰ درصد پایین آمد و هنوز هم ادامه دارد. درشرایط فعلی به حد مطلوبی رسید اما هنوز می‌گویند در سال آینده هم ۱۰ درصد گرانتر می‌خریم. در هر حال دولت توانست رشد تورم را كنترل و آن را پایین بیاورد.

* مساله‌ای كه در چنین شرایطی پیش آمده، ركود است. شما هم به طور جدی می‌دانید كه در دولت گذشته، رشد اقتصادی ما منفی ۶ درصد شده بود و این ركود خطرناك و به معنای فلاكت است. به اینجا رسیده بودیم. البته دولت جدید كه آمد، مثبت شد. من می‌خواهم بگویم كه كارهای زیربنایی اینگونه انجام شده و این طور نیست كه بگوییم كاری نشده است. منتها برای مردم نان، غذا، منزل و حقوق و امثال اینها مهم است. در این قسمت مردم توقعاتی دارند كه به حق است. دراین زمینه توصیه‌ای به دولتمردان داشته‌اید؟
- من نظریه‌ای داشتم و مكرر هم اعلام كرده‌ام و یك بار در وزارت كشور جلسه‌ای بود كه همه‌ مدیران و استانداران بودند و من در آنجا گفتم و هنوز هم می‌گویم. به صورت مكرر با آقای روحانی و اقتصاددانان هم صحبت كرده‌ام و آن اینكه می‌توانیم با اقداماتی تهدید نقدینگی را به فرصت تبدیل كنیم. اما آنها احتیاج به مطالعه داشتند و می‌ترسیدند كه تورم را دوباره بالا ببرد و از این بابت نگرانی داشتند. نقدینگی خیلی زیادی در كشور داریم و خودشان می‌گویند كه ۸۵۰ هزار میلیارد تومان است. این نقدینگی‌ها به جز بخش كوچكی، بقیه در بانك‌هاست و جای دیگری نیست. حتی شما با پولی كه در بازار اقلام مورد نیازتان را می‌خرید، فروشنده پول شما را به بانك می‌دهد تا زمانی كه بخواهد مصرف كند. وقتی مصرف كرد، هر كسی كه پول را گرفت، دوباره آن را در بانك می‌گذارد. بانك‌ها هم به این پول‌ها عمدتا سود می‌دهند. چون الان مردم سرمایه‌گذاری می‌كنند. وقتی این پول در بانك‌ها جمع می‌شود، می‌توانیم از آن استفاده بهتری كنیم.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


* چه پیشنهاد مشخصی ارائه كردید؟
- پیشنهاد من درباره كارخانه‌هایی بود كه در دوره احمدی‌نژاد تعطیل شده كه تقریبا نصف كارخانه‌های ما بوده و نصف شهرك‌های صنعتی تعطیل و چراغ‌ها خاموش شد و كارگرها، كارمندان و مدیرانشان بیكار شدند. من ‌گفتم: شما می‌توانید با بانك‌ها برنامه‌ریزی كنید و بخشی از این پول ـ نه همه پول ـ را برای كسانی كه معوق دارند، برنامه‌ریزی كنید و تسهیلاتی بدهید كه كارخانه خودشان را راه بیندازند. هم تولید بالا می‌رود و هم نیروهایشان برمی‌گردند و هم صادرات ما بالا می‌رود. الان ما چیز زیادی برای صادر كردن نداریم. با این كار تحرك مهمی پیش می‌آید. خیلی‌ها آمدند و با من بحث كردند. آقای دكتر روحانی افراد متخصصی را به اینجا فرستاد و بحث كردند. یكی از آقایان كه آمده بود، برای من مثلی زد كه مرا قانع كند. می‌گفت: مجموعه بانك‌ها مثل یك استخر هستند. استخر معمولا یك ورودی از یك رودخانه یا چند رودخانه دارد، آب وارد آن می‌شود. شیرهای زیادی اطراف استخر هست كه آب را بیرون می‌برد. اگر ما بخواهیم از این استخر زیاد ‌برداریم، خالی می‌شود و باید تعادل حفظ شود. من یك سوال كردم كه در آن تامل كرد و رفت. سوال این بود كه آب استخر كه توسط شیرها خالی می‌شود، آخرش به كجا می‌رود؟ اول گفت: در گردش است. گفتم: اگر در گردش باشد، خیلی خوب است و در این صورت ما ركود نداریم و به بانك برمی‌گردد. حتی مسكن آن مقداری هم كه در گردش است، بانك است. پس این استخر هیچ‌وقت خالی نمی‌شود و هر سال آب استخر ۲۰ درصد بالا می‌رود. چون اینها با سودش به استخر برمی‌گردد. الان یك یا دو ماه است كه دولت بحث كرده و به استانداران دستور داده كه از این موقعیت استفاده كنند و این پول فراوان را به گونه‌ای برای احیای كارخانه‌های تعطیل شده و ایجاد شغل، به‌كار بگیرند. نخستین کسی كه پیش من آمد، استاندار همدان بود كه چند هفته قبل به اینجا آمد و گزارش را داد. ایشان مدت یك سال و نیم در همدان است و می‌گفت: من كه به آنجا رفتم، كارخانه‌ها تعطیل بود و از ۱۵۰۰ واحدی كه داشتیم، نصف آن تعطیل بود. من مسئولان كارخانه‌های تعطیل شده را خواستم و گفتم: چرا واحدهای شما تعطیل است؟ گفتند: برای اینكه معوق داریم و به ما تسهیلات نمی‌دهند و ما دیگر نقدینگی در گردش نداریم و نمی‌توانیم مواد بیاوریم. من بانك‌ها را خواستم و گفتم: چرا شما تسهیلات نمی‌دهید؟ آنها گفتند: اینها نمی‌توانند بپردازند. گفتم: اگر ما ترتیبی بدهیم و دولت هم تضمین كند كه شما تسهیلات بدهید و برگشت داشته باشد، حاضر هستید این كار را بكنید؟ گفتند: برنامه بدهید. ما برنامه تهیه كردیم و گفتیم كه در ابتدا ۵ درصد معوقه را بپردازند و بعد شما نقدینگی مورد نیازشان را با نظارت، یعنی وجوه اداره شده كه در همانجا مصرف شود، برای راه‌اندازی واحدها بپردازید و ۵ ساله هم برگردد كه اینها كارشان را انجام بدهند. می‌گفت: الان ما كارخانه‌ای كه به خاطر نقدینگی تعطیل باشد، نداریم. مگر اینكه بعضی‌ها كه ضررده شدند و نمی‌خواهند راه بیندازند. می‌گفت: الان یازده هزار نفر به سركارشان برگشتند. شما به عنوان صاحب روزنامه می‌توانید خبرنگارتان را به آنجا بفرستید و یك بررسی میدانی كنید. البته خود ما بررسی كردیم و دیدیم كه درست است.

در استان‌های دیگر هم این تفكر اجرایی شده است.
- استاندار كرمان هم همین كار را كرده كه خیلی موفق است. پول بخش خصوصی را در كارهای مولد جذب كرده است. اصرار من این بود. یك بار در همان جمعی كه همه‌ استانداران بودند و سالن بزرگ وزارت كشور پر بود، من این مساله را مطرح كردم و گفتم: هر كس جوابی دارد، بیاید و به من بگوید. خیلی‌ها آمدند و تایید كردند و گفتند كه ما همین نظریه را كه شما توضیح دادید، می‌پذیریم. شما می‌توانید آن سخنرانی را پیدا كنید و احتمالا در سابقه‌ و فایل روزنامه هست. اگر این كار را از ابتدا هماهنگ با همین دو كار مهم‌شان انجام داده بودند، الان ركود و بیكاری ما تا این حد نبود. یك كار دیگری هم بود كه الان تعداد زیادی طرح‌های مهم آزمایش شده در دانشگاه‌ها داریم كه اساتید و دانشجویان، آنها را طراحی كرده‌اند و آزمایش هم شده و از مرحله آزمایش به بعد، دیگر نه مهندسی و نه اجرا شده است، یعنی تجاری‌سازی نشده است. دانشگاه آزاد پیشقدم شد و گفتیم كه شركت‌های دانش بنیان براساس اسناد بالادستی، مثل چشم‌انداز ۲۰ ساله و اصل ۴۴ كه اصلاح شد، برای اجرای این نظریه برنامه‌ریزی كند. در تمام استان‌های كشور همه دانشگاه‌ها مامور شدند كه برای خودشان یك پارك علمی تاسیس كنند. امكانات دانشگاه خوب است، یعنی دانشگاه می‌تواند به اینها وام بدهد. چون ما پول‌هایی را كه به صورت شهریه می‌گیریم، در بانك می‌گذاریم و بانك به ما وام ارزان می‌دهد و تا آخر سال مصرف می‌شود. ما گفتیم كه ما زمین، گاز و آب داریم و برای شما ساختمان هم تهیه می‌كنیم، شما طرح‌تان را به آنجا بیاورید و تجاری‌سازی كنید. الان شروع شده و تعداد زیادی آمدند و در حال ارزیابی هستیم و می‌خواهیم آنهایی را كه بازده دارند، شروع كنیم.دانشگاه‌های دولتی‌ها هم می‌توانند این كار را بكنند. ما می‌توانیم در این شركت‌های دانش بنیان همه‌ نیروهای تحصیلكرده را به كار بگیریم. اینها كارهای است كه می‌توان انجام داد و من به آینده امیدوار هستم.

* برخی با تفكرات خاص در جامعه القا می‌كنند كه آیت‌ا... هاشمی تغییر كرده و معنای این تغییر هم بیشتر دیدگاه‌های جنابعالی در ارتباط تعامل با دنیا و به ویژه بحث رابطه با آمریكاست كه برای هجمه به شما مستمسك قرار می‌دهند. نظر شما درباره اینكه می‌گویند آیت‌ا... هاشمی تغییر كرده، چیست؟
- من مكرر به این سوال جواب دادم. افكار من در جوانی با معیار اسلامی قرآنی شكل گرفته و الان با همان افكار زندگی می‌كنم. یكی از شعبه‌های افكارم، همان بحث قبلی شما یعنی جوان‌ها بود. اسلام می‌گوید: «من ساوا یوماه فهو مغبون» (وسایل الشیعه، ج ۱۶، ص ۹۴) یعنی دو روز ما نباید یكسان باشد و باید به جلو برویم. وقتی كه جوان‌ها می‌آیند، افكار تازه می‌آید و چیزهای جدیدی هم می‌آید. این جزو اصول ماست. اینكه زمان و مكان در اجتهاد موثر است، در این حد راستاست و شرایط در خیلی چیزها فرق می‌كند. اما اصول افكارم محكم است و از پیش از انقلاب و از جوانی این افكار را داشتم و الان هم كاملا روی آنها ایستاده‌ام. یكی این است كه ما نباید زیر بار استكبار و استعمار برویم و استكبارستیزی جزو مقدمه‌ كتاب من در سرگذشت فلسطین است و این كتاب مربوط به ۵۰ سال قبل است و تفكر آن زمان من بوده است. كتاب امیركبیر را برای توسعه بخوانید. این افكار من مربوط به سال ۳۸ تا ۴۵ است. من هنوز همان افكار را دارم. باید ارتباط جهانی داشته باشیم، ولی وابستگی نداشته باشیم. در زمان امام (ره) كه كمتر كسی جرأت طرح اینگونه موضوعات را داشت، من به امام (ره) نامه نوشتم و حدود ۷ مورد مهم را برشمردم و حل آنها را از ایشان تقاضا كردم. با خط خودم نوشتم و تایپ هم نكردم و فقط در یك نسخه هم بود. الان خودم آن نسخه را ندارم. ولی دفتر امام (ره) دارد. نزد حاج حسن آقا موجود است. ایشان آن را برای انتشار آماده كرده بود كه گفتم: یك مقدار صبر كنید. شما می‌توانید از آنجا بگیرید و بخوانید. من به امام (ره) نامه نوشتم كه شما باید چند موضوع را در زمان حیات خودتان حل كنید. والا بعد از شما، ما نمی‌توانیم. یكی درباره آمریكا بود، یكی هم عربستان بود كه آن موقع حج تعطیل بود. یكی شورای نگهبان بود كه بن بست درست كرده بود كه امام (ره) مجمع تشخیص مصلحت نظام را تاسیس كردند. یكی هم جنگ بود. من گفتم كه اگر شما جنگ را تمام نكنید، بعد از شما مقدس می‌شود و هیچ‌كس نمی‌تواند جنگ را تعطیل كند. هفت تا ده مساله را در نامه نوشتم. نمی‌گویم الان منتشر كنید. چون نمی‌خواهم منتشر شود. امام (ره) چند مورد را تایید كردند. پس مساله آمریكا مربوط به الان نیست. ما با آیت‌ا... خامنه‌ای در جلسات متعددی بحث كردیم. در همین اواخر یعنی دو، سه سال قبل كه با خبرگان خدمت ایشان بودیم، همین مساله مطرح شد و ما بحث‌هایمان را گفتیم. البته تسلیم نظر ایشان شدم و گفتم: این به خاطر ولایت است. گفتم: شما حجت ندارید كه حرف مرا بپذیرید. ولی من پیش خدا حجت دارم و می‌گویم كه رهبرم گفته است و من باید عمل كنم. من فكر می‌كنم اصول افكار من تغییر نمی‌كند، چون متكی به استدلال قرآنی و اسلامی است. ولی با توجه به شرایط مختلف، می‌تواند تغییر كند. فكر می‌كنم الان باید كاری كرد كه جوان‌هایمان برای حضور در جامعه به طور موثر قانع باشند و همین كارهایی است كه دارم می‌كنم و از آنهایی كه مخالف این كار هستند و می‌گویند كه رأی مردم زینتی است، انتقاد دارم و همیشه مخالفشان بودم و الان هم مخالف این دیدگاه هستم.

* بعضی‌ها خیلی نگران حضور زنان هستند. چرا اینقدر نسبت به حضور زنان حساس شده‌اند؟ حتی می‌گویند كه زنان نباید فرماندار یا بخشدار هم بشوند، در صورتی كه نیمی از جمعیت ما زنان هستند.
- بالاخره ترس دارند و می‌گویند وجود زنان عرصه را بر آنان تنگ می‌كند و هر جا كه آمدند، جلو می‌روند و جای خودشان را باز می‌كنند. زنان ما رشد كرده‌اند. در دانشگاه‌ها آمدند و الان این مساله را مشكل می‌دانند و می‌گویند اگر جلوی این كار را نگیریم، زنان همه دانشگاه‌ها را می‌گیرند و بعدا هم همین‌ها، مدیران كشور می‌شوند. چون تحصیلكرده هستند و تخصص دارند. من فكر می‌كنم بعضی‌ها اشتباه می‌كنند. اگر خانم‌های ما پیشرفت كنند و كاملا امروزی باشند، نخستین اثر آن این است كه روی افكار بچه‌هایمان هم تاثیر می‌گذارند. خانواده انسان‌ساز است و كانون خانواده، مادر است. پدر بیرون از خانه است و این مادر است كه از لحظه‌ای كه باردار می‌شود تا آخر، بچه را تحت تاثیر دارد. بالاخره ما از پیامبر(ص) كه بهتر نیستیم. پیامبر(ص) دختر جوان خودش را به گونه‌ای تربیت كرده بود كه بهترین سخنرانی را بعد از رحلت پیامبر (ص) در مسجد كرد. كاری كه حضرت علی(ع) هم نكرد. حضرت علی(ع) ملاحظات دیگری داشت. ولی واقعا آن سخنرانی حضرت زهرا(س) را كه مرحوم آیت‌ا... منتظری آن را خوب ترجمه و تفسیر كرده، یك بار با دقت بخوانید و ببینید كه یك زن جوان خانه‌دار چگونه در جامعه‌ آن روز این سخنرانی را انجام داده است. یا حضرت زینب(س) را می‌بینید كه همه‌ حفظ آثار عاشورا و اربعین‌ها، نتیجه‌ كارهای ایشان است. یك كاروان تبلیغی درست كرد كه تا قیامت این كاروان كار می‌كند. الان زن‌ها استعدادشان را نشان داده‌اند. چرا در كنكورها بیشتر زنان برنده هستند؟ البته یك دلیل هم شاید این باشد كه چون مسئولیت مالی در خانه ندارند و وقت زیادی هم دارند، می‌توانند بهتر درس بخوانند. ولی همه این نیست. خودشان استعداد دارند. زمانی استدلال می‌كردند كه مغز زن‌ها از مردها كوچك‌تر است. دیگر از این حرف‌ها گذشته و اگر هم كوچك باشد، قوی است و الان زنان می‌توانند، كاری مهمی انجام دهند. فكر می‌كنم هر كسی این حرف را بزند، جا نمی‌افتد.

* البته این حضور بر خلاف قانون اساسی نیست. به اعتقاد کارشناسان در قانون اساسی و حتی در بحث ریاست‌جمهوری كلمه رجال به معنی جنسیت نیست. حتی رئیس‌جمهورشدن زنان هم قابل تصور است و منع قانونی ندارد.
- در همان موقع هم این كلمه دو پهلو عنوان شده است.

* می‌توانستند خیلی راحت کلمه «مرد» بنویسند.
- این كار را به همین دلیل نكردند. ما آن موقع ملاحظات دو طرف را می‌كردیم.

* آن هم شرایط زمان خودش را داشت.
- بله، الان دیگر روشن شده كه زن‌ها باید به میدان بیایند و می‌آیند و اگر ما هم نخواهیم، به میدان می‌آیند. به ویژه در ایران كه زن‌ها بعد از مدتی منزوی بودن، الان آگاه شده‌اند و كوتاه نمی‌آیند.

* پس از برجام، برخی از كشورهای منطقه، نسبت به ما یك مقدار موضع منفی گرفتند و اتفاقاتی هم افتاد. مثلا در عربستان (حادثه منا) و بحث و جدل‌هایی بین ما و تركیه شكل گرفته، فكر می‌كنم اینها اثرات برجام باشد.
- هیچ ربطی به برجام ندارد.

* چه كار باید كنیم كه این ارتباط و تعامل با كشورهای منطقه حفظ شود؟
- اتفاقا بعد از برجام كه تحریم‌ها برطرف شود، روابط ما با كشورهای منطقه خیلی بهتر می‌شود. ما تجربه بعد از جنگ را داریم. بعد از جنگ، چون كشورهای منطقه شریك صدام شده بودند، بین ما خصومت و خون بود. ولی با رفتار درست ما در دولت، همه‌ اینها دوست صمیمی ما شدند و واقعا نوعی تعامل خوب و سازنده بین ایران وآنها برقرار شد و از ما حرف شنوی داشتند. عربستان كه تا آن زمان حاضر نبود قیمت نفت را بالا ببرد و می‌گفت كه اگر قیمت نفت را بالا ببریم، دنیا به سمت انرژی دیگر می‌رود و انرژی دیگری را پیدا می‌كند و نفت اعتبارش را از دست می‌دهد. آن را پذیرفت. من یك بحث طولانی با آنها داشتم. با ملك‌عبدا... در اینجا و عربستان بحث‌های طولانی كردیم و ایشان پذیرفت و همكاری كرد. فكر می‌كنم ما بهترین موقعیت را داریم. بعد از جنگ كه مصر را تحریم كرده بودیم، در تركیه بودم كه با نخست وزیر مصر، ‌میهمان اربكان بودیم كه در كشتی و روی دریا به ما ناهار داد و او در كنار من نشسته بود، در حالی كه روابطی نداشتیم. او از من درخواست داشت كه رابطه‌مان را برقرار كنیم. من گفتم: الان شما كمپ دیوید و صلح با اسراییل را دارید و به همین خاطر امام (ره) رابطه را قطع كرد. در پاسخ به من گفت: كمپ دیوید مرده است و شما دیگر دنبال آن نروید. همین مصر در عراق نیرو داشت و علیه ما می‌جنگید. بعد از جنگ به آن شرایط رسیده بودیم. وقتی برجام اجرا شود، خواهید دید و می‌بینید كه همسایه و غیرهمسایه در حال آمدن به ایران هستند. با اجرای برجام، می‌توانیم، به كشورهای نیازمند اسلامی و همسایه‌هایمان كمك فنی و علمی كنیم و ارتباطات دانشگاهی داشته باشیم و خیلی از مسائل و مشكلات را حل كنیم. به نظرم آن حرف‌ها جزو مغالطه‌های بسیار دروغ است كه می‌گویند.

* ائتلاف اصلاح‌طلب‌ها، اعتدالیون و حامیان دولت كه سه ضلع یك مثلت هستند، می‌تواند زمینه تشكیل مجلس كارآمدی را به وجود آورد؟
- خیلی خوب می‌تواند این كار را بكند. الان هم اینها خوب دارند حركت می‌كنند و اگر هماهنگ عمل كنند، موفق می‌شوند. ما طلبه‌ها هم اینگونه بودیم، بعد از انقلاب حزب جمهوری اسلامی می‌توانست تعداد معینی نامزد بدهد، اما داوطلب خیلی زیاد بود. یكی، دو بار كه ما مجلس را انحصارا در اختیار گرفتیم، اختلاف با حزب شروع شد و تقریبا به جایی رسید كه حزب فتیله‌اش را پایین كشید. چون دیدیم كه دارد اختلاف ایجاد می‌شود و به این صورت افتادیم. در انتخابات این مساله هست. اما اكنون شرایطی نیست كه به دنبال این كارها باشند. باید همه هماهنگ باشند و هر كسی بین خودشان بیشتر رای ‌دارد، او را جلو بیندازند. اگر هم كسی را رد كردند، جایگزینش را بیاورند. بعد هم كه انتخابات شد و هركس به مجلس رفت، مشاغل دیگری هم هست كه می‌توانند همكاری كنند. من فكر می‌كنم باید متحد عمل كرد و اگر با اتحاد عمل كنند، می‌توانند كارآمد باشند. البته این كارآمدی می‌تواند از عقلای اصولگرا، عقلای اصلاح‌طلب و معتدلین باشد، یعنی یك مجموعه با هم باشند.

* برخی از اعضای خانواده شما، از جمله آقا محسن و خانم فاطمه هاشمی هم تلویحا اعلام كرده‌اند كه در انتخابات نامزد می‌شوند. آیا در این زمینه با شما مشورتی كرده اند؟
- بله، همیشه صحبت می‌شود. البته خبر این موضوع در حد گمانه زنی‌های رسانه‌ای است و هنوز قطعی نشده، اینها عضو حزب هستند. محسن در كارگزاران و فاطمه در حزب اعتدال و توسعه عضو هستند و شاید در انتخابات شركت كنند. من آنها را منع نكردم.

* با توجه به سفر اخیر آقای پوتین به تهران و تفاوت نگرش ما به بحران سوریه با نگاه روسها، آیا این كشور می‌تواند متحد خوبی برای ما باشد؟ كلا سفر پوتین را چگونه ارزیابی می‌كنید؟
- ما راه خودمان را حفظ می‌كنیم. حضور ما در لبنان، سوریه و امثال اینجاها در مقابل اسراییل است و سیاست ما این است كه جبهه مقاومت در مقابل اسراییل را حفظ كنیم. روابط ما با الجزایر و لیبی هم به خاطر همین‌هاست. الان لیبی دچار آن مشكل شده و ان‌شاءا... از آن مشكل بیرون بیاید. من فكر می‌كنم راه ما روشن است و روسیه به آن صورت در این راه نیست و منافعی دارد. ولی فعلا در اینكه باید سوریه را به جایی برسانیم كه از این حالت هرج و مرج و كشتار و آوارگی و تخریب نجات پیدا كند، حضور روسیه هم می‌تواند كمك كند. باید سوریه را به یك جای آرامی رساند. سفر آقای پوتین هم در راستای نشست همكاری‌های كشورهای دارای گاز بود كه البته اهداف سیاسی هم داشت.

* حاج‌آقا از آقا‌مهدی خبر جدیدی دارید؟
- مهدی در زندان است ولی به هر تقدیر از زندان راضی است. برای اینكه در آنجا به امور خود و دیگران می‌پردازد. او می‌خواهد دكترایش را تمام ‌كند. مهدی دو دكترای نیمه تمام دارد كه یكی در آكسفورد و یكی هم در تهران است. مطالعات فراوانی هم دارد. در آنجا كه هست، معمولا فقرای زندانی هستند و به آنها كمك می‌كند و در حد توان سعی می‌كند نیازهایشان را مرتفع كند، از ما و رفقایش كمك می‌گیرد و به آنها كمك می‌كند. آنها را با هم متحد و همه را سر یك سفره جمع كرده است. زندان هم مشكل دارد و همین الان وسایل گرمایشی زندان خاموش و سرد است و از لحاظ سوخت مشكل دارد كه مهدی در حال تلاش است تا مشكل را حل كند. در زندان سرگرم است. خوشبختانه الان زندانی‌ها تلفن دارند و هر وقت كه بخواهند، می‌توانند تماس بگیرند و ما از او بی‌اطلاع نیستیم. اخیرا سه روز به او مرخصی دادند كه تازه برگشت. آنقدر كه برای ما سخت است، برای او سخت نیست و صبر و تحمل می‌كند.

* اینكه درخواست شد دادگاه مهدی علنی پخش شود، به كجا رسید؟
- مهدی خیلی اصرار دارد و حتی می‌گوید كه اگر پخش نكنند، من اعتصاب غذای خشك خواهم كرد. چرا پخش نكنند؟ بالاخره باید روزی آن را پخش كنند، این یك واقعیت و حقیقت تاریخی است. یك دادگاه بوده، حال که خودش مایل است بگذارید مردم بفهمند كه جرمش چیست و روشن شود. من هم موافق این هستم كه اصرار كنیم تا پخش شود. هیچ متهمی مایل نیست كه همه‌چیزش را به دنیا بگویند، ولی ما عاشق این كار هستیم و فكر می‌كنیم باید همه‌چیز گفته شود. البته قوه قضائیه فعلا دراین خصوص چیزی نگفته، اما مهدی اصرار دارد و من جلوی اعتصاب غذایش را گرفته ام. وقتی به زندان می‌رفت، متنی خواند كه صداوسیما پخش كند و حتی تهدید كرد كه اگر پخش نكند، ما راه دیگری را برای پخش پیش می‌گیریم. واقعا یك دادگاه تاریخی و خواندنی است.

* وضعیت داعش موجب نگرانی درجامعه شده است. گاه وضعیت تهران هم یك مقدار امنیتی می‌شود و در مترو هم نگرانی‌هایی به وجود آمده. نظر شما در این باره چیست؟
- البته داعش موجود خطرناكی است و حضورش هم به صورت سفید در خیلی از جاها هست. یعنی بذرپاشی می‌كند و آدم‌هایی را هم دارد و در ایران هم دارد كه بعضی‌ها شناسایی شدند و آنها را گرفتند و بعضی‌ها هم زیرنظر هستند. وزارت اطلاعات خیلی وسیع اینها را زیرنظر دارد. اما بعضی‌ها هم شناخته شده نیستند. هر روز درجاهایی ممكن است مثل آمریكا اتفاقی بیفتد، در آمریكا یك زن و شوهر به خانه معلولان رفتند و عده زیادی معلول را كشتند. بعدا معلوم شد كه اینها عضو نبودند، ولی با افكار آنها كار می‌كردند. در فرانسه دیدید كه چه اتفاقی افتاد! این خطر در همه دنیا هست و می‌خواهند انتقام بگیرند و به آسانی از روسیه انتقام گرفتند و آنگونه هواپیمای روسیه را سرنگون كردند. در جاهای دیگر هم این اتفاقات می‌افتد. حقیقتا یك خطر است. منتها وزارت اطلاعات ما مسلط و مشغول كار است و ان‌شاءا... برای ما خطری پیش نخواهد آمد.

* سی و هفت سال از عمر انقلاب می‌گذرد و انقلاب با فراز و نشیب‌های زیادی همراه بود، جنگ، تحریم و تهدید بود، آیا جایی در این مسیر بود كه حساس خستگی كنید یا در بن بستی قرار بگیرید كه ناامید شوید؟
- نه. من ناامید نمی‌شوم. اما گاهی خسته می‌شوم. یك نمونه‌اش را می‌گویم و از اینها زیاد دارم. وقتی كه صدام حلبچه را بمباران شیمیایی كرد و شهر خودشان را آنگونه كرد، من وقتی آن منظره و كشته‌ها را دیدم كه در پله‌های زیرزمین زن، بچه و كودك روی هم ریخته، یا در راه افتاده بودند و دهانشان كف كرده بود و مرده بودند، منظره خیلی بدی بود. ما این منظره را منتشر را نكردیم، فیلم‌هایش هست. من دو روز بعد به آنجا رفتم و آن منظره را دیدم، در آنجا یك دفعه به این فكر افتادم كه الان صدام می‌تواند در تبریز، كرمانشاه و حتی در تهران این بمب را بیندازد. چون آنها آن موقع موشك‌های دوربرد داشتند و هواپیماهایشان حتی به نكا هم می‌رفتند و بمباران می‌كردند. من دیدم كه جنگ ما به جای خطرناكی رسیده است. ما كه نمی‌توانستیم با مردم عراق آن كارها را كنیم. با خود فكر كردم كه چه كار باید بكنیم؟ با آقای روحانی در آنجا بودیم و وقتی كه از آنجا بیرون آمدیم، از مرز تا قزوین به هر شهری كه می‌رسیدیم، قبل از رسیدن یا لحظه رسیدن ما، شهر بمباران می‌شد و وقتی كه می‌رسیدیم، از خرابه‌های شهر عبور می‌كردیم. نیمه شب به قزوین رسیده بودیم كه در قزوین هم آژیر قرمز پخش می‌كردند. كار ما در جنگ به اینجا رسیده بود كه الحمدلله با تدبیری كه شد و امام هم خیلی منطقی برخورد كردند كه وقتی سران قوا با منطق اعلام كردند كه دیگر نمی‌توان با این وضع جنگید، پذیرفتند. چون غربی‌ها، روسیه، چین و همه تصمیم گرفته بودند كه ما را آنچنان تحت فشار قرار بدهند كه جنگ را ختم كنیم. البته ناامید نبودیم. به همان دلیل خدمت امام(ره) رفتیم و استدلال كردیم و ایشان هم پذیرفتند. من در سخت‌ترین شرایط امیدم را به خدا، مردم و زندگی از دست نمی‌دهم. تعبیر قرآن این است كه غیر از افراد ظالم و كافر، از رحمت خداوند نا امید نمی‌شوند. اگر ما در راه خدا باشیم، خداوند درها را باز می‌كند.

* خیلی متشكراز پاسخ‌های شما و از اینكه وقت گذاشتید. البته بیشتر سوالاتی را كه مردم می‌خواستند، مطرح كردیم.
- هر چه میل شما بود، مطرح شد.

* سپاسگزارم.
- موفق باشید.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016