گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
6 تیر» "مهاجرانی و نتایج ناخوشایند خوردن شیر خر" 16 خرداد» چرا سگ اصولگرایان گاهی بر اصلاحطلبان حکومتی و هاشمیستها شرف دارد؟ یادداشت نیک آهنگ کوثر در سایت خودنویس
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! خرّیت بدتر است یا تکرار خرّیت؟ نیک آهنگ کوثرنیک آهنگ کوثر - سایت خودنویس من معمولا به انتخاب مردم، احترام میگذارم. انتخاب دین، انتخاب آئین، انتخاب ...اما انتخاب خمینی، بنا به نتایجی که از این انتخاب نصیب وطنمان شد، جز خرّیت چه نامی دارد؟ آیتالله خمینی، در پاریس یک حرف زد، و در ایران، کاری دیگر کرد و بعدها به ریش مردم خندید بابت «خدعه شرعی». یک ملت معمولا از یک نقطه، دو بار گزیده نمیشود، مگر اینکه خودش بخواهد. سید حسن خمینی، جز در تایید پدربزرگ جنایتکارش، حرفی نزده است. سید حسن، خمینی را فراتر از یک رهبر دینی میبیند و هرگز جنایتهای پدربزرگش را محکوم نکرده، و نخواهد کرد و طبیعتا به دنبال جبران کردههای پدر و بدربزرگش نیست. سید حسن، یک سلبریتی است که بسیاری پشت سرش قایم شدهاند.
سید حسن، یک امامزاده مدرن است. همیشه پرسیدهام که مگر امامزادههای ما چه کار مهمی کردهاند که ملت به قفس فلزی روی قبرشان دخیل میبندند و قفس را به خاطر «تبرک» میبوسند؟ کدام تبرک؟ امامزادههای ایران، محل گسترش بیماری هستند. ملت خیال میکنند قفس فلزی روی قبر امامزاده میکروبزدایی میشود... امتی که به دنبال «امام زمان» در ته چاه جمکران میگردند، خب طبیعتا یک جای کارشان عیب دارد، و کسانی که با آمدن حسن خمینی ناگهان خوشحال میشوند که مثلا یک کفندزد دیگر جانشین خامنهای شود، فراموش کردهاند که چند هزار نفر در دوران خمینی، اعدام شدند؟ چند صد هزار نفر در میدانهای جنگی که باید در سال ۱۳۶۱ پایان مییافت(حتی ۱۳۶۰) کشته یا معلول شدند؟ چند هزار نفر قربانی تبعیض ایدئولوژیک و نژادی خمینی و خمینیستها شدند؟ ما با گروهی طرفیم که همه کارهای خمینی را تایید میکند و رانت موقعیت و جایگاه اولین رهبر انقلاب اسلامی ۵۷، نهایت بهره را میبرد. ببینید چه خرجی برای قبر خمینی کردهاند؟ این پول از کجا آمده؟ اینجلال و جبروت برای چیست؟ قاعدتدا هیچ کسی را نباید به گناه پدر مجازات کرد، اما اگر قرار است به اعتبار پدر و یا پدربزرگ به موقعیتی دست یابد، تکلیفش را هم باید با خطاهای پدر و پدربزرگ معلوم کند! خوب و بد را بگوید و معلوم کند اگر در شرایط مشابهی با نسلهای قبلیاش قرار گیرد، چه خواهد کرد، و آیا روشهای نسلهای قبلی را تایید میکند یا محکوم؟ علاقه به پدر کاریزماتیک، قابل درک است، اما مسوولیت اجتماعی و سیاسی فعالان، بالاتر از عشق است. من در شعور همه کسانی که به حسن خمینی امیدوارند، آن هم کسی که حرفهای پدرزنش علیه بهائیان و کارهای پدربزرگش علیه جان انسانها را تایید میکند، شک میکنم. زندگی ما کوتاهتر از آن است که دو بار به خاطر اشتباه احمقانه امتی، هدرش بدهیم. از ما گفتن... Copyright: gooya.com 2016
|