گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان![]()
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! "تحمیل به جای تحریم" راهبرد كاندیداتوری تحولخواهان در انتخابات مجلس دهم، عمار ملکی![]()
۲ ـ پیروزی حسن روحانی در انتخابات ۹۲ با حمایت ٢٥ درصدی پایگاه رای اصلاح طلبان و رای حدود ١٠ درصد از ناراضیان و تحول خواهان به او حاصل شد. دولت جدید در داخل و خارج چهره معقول تری از حکومت را عرضه کرد و با اتکا به دیپلماسی و گفتگو با قدرتهای غربی توانست به یکی از وعده های خود که حل بحران هسته ای بود جامه عمل بپوشاند. در سیاستهای داخلی هم نگاه کارشناسی به مسایل اقتصادی و زیست محیطی و ادعای دولت در زمینه باز کردن فضای فرهنگی با اقبال بخشی از طبقه متوسط همراه بود. البته جناح قدرتمند و اقتدارگرای حکومت که نهاد رهبری، مجلس، قوه قضاییه و نهادهای امنیتی ـ نظامی و بنگاههای اقتصادی را در اختیار دارد، در برابر سیاستهای بازتر دولت موانع جدی ایجاد کرد و دولت در بسیاری موارد مجبور به عقب نشینی شد. از این رو حامیان دولت و بخش قابل توجهی از مردم بر این باور هستند که باید در انتخابات ۹۴ شرکت کرد و به حامیان دولت رای داد تا با حذف «دلواپسان» و محافظه کاران بتوان مجلسی هم راستا با دولت ایجاد کرد تا شاید گشایشی در فضای فرهنگی، اقتصادی و سیاسی ایجاد شود. از سوی دیگر بخش اقتداگرا نیز با استفاده از اهرمهای اصلی که در دست دارد (مانند شورای نگهبان، سازمانهای تبلیغاتی و نهادهای امنیتی ـ اطلاعاتی ـ قضایی) سعی خواهد داشت که نمایندگان مطلوب خود را به مجلس بفرستد تا كنترل این نهاد را از دست ندهد. در نتیجه به احتمال زیاد انتخابات ۹۴ انتخاباتی داغ و رقابتی خواهد بود که احتمالا مورد استقبال مردم هم قرار خواهد گرفت. ۳ ـ پس از رسیدن به توافق هسته ای، تحولات ایران بیش از پیش مورد توجه جامعه جهانی قرار خواهد گرفت. انتخابات ۹۴ اولین رویداد سیاسی مهم در ایران پس از توافق هسته ای است. تغییر چیدمان مجلس و قدرت گرفتن نیروهای نزدیک به دولت روحانی برای قدرتهای جهانی که در انتظار اجرای مفاد توافق نامه هسته ای (برجام) هستند دارای اهمیت خواهد بود و از این رو آنها نسبت به روند انتخابات ۹۴ و نتایج آن حساسیت بیشتری خواهند داشت. این مساله موجب توجه بیشتر ناظران بین المللی به انتخابات پیش رو خواهد بود. ۴ ـ مقامات جمهوری اسلامی در هر دو جناح تلاش دارند که چهره دموکراتیک و مشروعی از جمهوری اسلامی در جهان به نمایش بگذارند. بدین منظور مقامات نظام همواره ادعا کرده اند که انتخابات در جمهوری اسلامی، انتخاباتی «آزاد»، «عادلانه» و «سالم» بوده است تا ساختار سیاسی جمهوری اسلامی دموکراتیک جلوه داده شود. انتخابات دموکراتیک باید دارای ۶ شرط اصلی باشد: ۱ ـ تناوب (برگزاری منظم و دوره ای انتخابات)، ۲ ـ حق رای عمومی (تمامی شهروندان دارای حق رای برابر باشند)، ۳ ـ سالم (عدم دستکاری در آرای مردم و نتیجه انتخابات)، ۴ ـ آزاد (آزادی بیان، تشکل و مشارکت تمامی افراد و گرایشهای سیاسی)، ۵ ـ عادلانه (توزیع عادلانه امکانات برای فعالیت و تبلیغ گروههای سیاسی)، ۶ ـ موثر (انتخابات، تصمیم گیرندگان اصلی را تعیین کند و نهاد غیرانتخابی بالاتری بر تصمیمات آنها تاثیر نگذارد). از این ۶ شرط تنها سه شرط اول در انتخابات جمهوری اسلامی موجود بوده اگر چه شرط سوم ـ سالم بودن ـ نیز در بعضی انتخابات رعایت نشده است. شرط چهارم یعنی آزاد بودن انتخابات غیر از اولین دوره انتخابات ریاست جمهوری و مجلس، هرگز رعایت نشده و به جای آن شرط «رقابتی» بودن جایگزین شده است. در انتخابات ۹۴ دموکراتیک جلوه دادن انتخابات ـ بدون رعایت شروط ذکر شده ـ یکی از اهداف مهم هر دو جناح جمهوری اسلامی است. ١ ـ شركت بلاشرط در انتخابات ٢ ـ تحریم انتخابات ٣ ـ مطالبه گری فعالانه در انتخابات به دلایل زیر انتخابات ۹۴ از اهمیت ویژه ای برخوردار است: ۱ ـ بعد از توافق هسته ای توجه رسانه های بین المللی به تحولات سیاسی ایران بیشتر خواهد بود. این مساله میتواند فرصتی باشد تا تحول خواهان با استقبال از توافق هسته ای و پایان یافتن این پروژه بحران زا به طرح مطالبات مدنی و حقوق بشری اقدام کنند و از اولین فرصت پیش آمده که انتخابات ۹۴ است برای مطرح کردن بخشی از اصلی ترین خواسته های خود استفاده کنند. توجه رسانه های غربی به انتخابات می تواند فرصت مناسبی را فراهم کند تا توجه افکار عمومی و نمایندگان کشورهای دموکراتیک نسبت به مساله آزادی انتخابات، حقوق بشر و مطالبات مدنی مردم ایران آگاهی پیدا کنند و درباره توجه به این مطالبات به مقامات جمهوری اسلامی فشار آورند. ۲ ـ در دوران پس از توافق و در صورت سکوت جامعه مدنی ایران، احتمال قربانی شدن مطالبات سیاسی و حقوق بشری در پای منافع و مبادلات اقتصادی وجود دارد. در این میان تحول خواهان باید با استقبال از افزایش مبادلات تجاری و سرمایه گذاری خارجی در ایران، مساله بهبود وضعیت حقوق بشر و احترام به آزادی های مدنی را به عنوان پیش شرط توسعه روابط غرب با ایران مطرح کنند و اجازه ندهند که مساله آزادی های اساسی مردم و حقوق دگراندیشان وجه المصالحه توافق هسته ای شود. ۳ ـ همانطور که پیشتر گفته شد در این انتخابات هر دو جناح حاکمیت علاقه دارند تا تصویری دموكراتیك از ساختار سیاسی جمهوری اسلامی به جهان نشان دهند. نشان دادن تصویر دموکراتیک از حکومت در ایران ایرادی ندارد به شرطی که این تصویر واقعی باشد و بر مبنای رعایت شرایط انتخابات دموکراتیک صورت پذیرد. از اینرو جمهوری اسلامی باید انتخابات آزاد و حضور گرایشهای مختلف سیاسی و مدنی را برسمیت بشناسد. اما مقامات جمهوری اسلامی تلاش دارند با حضور نمایندگان دو گرایش اعتدال گرا و اقتدارگرا یک انتخابات رقابتی را به تصویر کشند. توافق نانوشته ای برای عدم حضور کاندیداهای سرشناس اصلاح طلب که امکان رد صلاحیتشان می رود، مساله رد صلاحیتها را تا حد زیادی کاهش خواهد داد و در نتیجه در صورت عدم حضور کاندیداهای تحول خواهان، شورای نگهبان مجبور به رد صلاحیت گسترده ای نخواهد شد و ظاهر امر نشان دهنده انتخاباتی رقابتی و آزاد خواهد بود که در صورت سالم برگزار شدن آن، جمهوری اسلامی را بعنوان حکومتی شبه دموکراتیک معرفی خواهد کرد. این تصویرسازی از ارتقای وضعیت سیاسی درحالیکه در عمل هیچ تغییر و گشایش سیاسی صورت نگرفته است، به نفع دموکراسی در ایران نخواهد بود. وظیفه تحول خواهان در برابر این پروژه «بزک سیاسی» این است که مسئولانه عمل کنند و از حضور خود سنگ محکی سازند برای راستی آزمایی بهبود وضعیت سیاسی در ایران. ۴ ـ بخشی از طرفداران دولت که زمانی خود را از طرفداران جنبش سبز میدانستند و مدعی دموکراسی خواهی و حقوق بشر هستند، در پی پیروزی دولت حسن روحانی در دیدگاههای سابق خود تجدیدنظر کرده و بدنبال ایجاد یک «جامعه مدنی» کنترل شده و غیر مطالبه گر هستند. آنها معتقد به کنترل سطح مطالبات هستند و با تفسیری محافظه کارانه از گفتمان اصلاحات و انحصارگرایانه از اعتدال و میانه روی، به دنبال نوعی از یک دست سازی سیاسی در کشور هستند. این افراد هر نوع مطالبه گری و اعتراض مدنی را که حکومت و دولت را مخاطب قرار دهد، رادیکالیسم و افراط گری میخوانند و به سرزنش، برچسب زنی و تخریب فعالان مدنی اقدام می کنند و تنها روش خود را در راستای منافع ملی میدانند. این گروه در انتخابات پیش رو معتقد به حضور بلاشرط در انتخابات هستند و تفکری انحصارطلبانه را نمایندگی میکنند. راهبرد کاندیداتوری تحول خواهان می تواند صدای دیگری در برابر این یکدست سازی سیاسی باشد و محکی باشد از دموکراسی خواهی و پذیرش تکثر توسط دولت و جریان حامی آن. ۱ ـ حمایت چهره های سرشناس در میان تحول خواهان و فعالان مدنی و حقوق بشری از راهبرد کاندیداتوری تحول خواهان و آمادگی گروه قابل توجهی از آنها برای كاندیداتوری، شرط اولیه اجرایی شدن این راهبرد است. آن دسته از فعالان مدنی سرشناس که در سالهای گذشته در عرصه کنشگری مدنی حضور فعال و مسئولانه داشته اند و بنا به سابقه و سرشناس بودنشان، محبوبیت و مصونیت بیشتری دارند اصلی ترین بانیان این راهبرد میتوانند باشند. بانیان این راهبرد باید كسانی باشند كه هم معتقد به کنشگری مدنی هستند و هم اینکه درسالیان گذشته و در عمل نشان داده اند كه علیرغم محدودیتهای حكومتی و سرزنش حامیان دولت، با شجاعت مدنی به اعتراضات خود ادامه می دهند و خلاقانه از هر فرصتی برای طرح مطالبات دموکراسی خواهانه استفاده می كنند. همچنین حضور فعالان مدنی شناخته شده در جهان بعنوان بانیان این راهبرد جهت کاندیداتوری (یا اعلام حمایت از این کارزار) اهمیت بالایی در توجه جهانی به این حرکت دارد. ۳ ـ این راهبرد باید به شكل یك كارزار (کمپین) آغاز به کار و فعالیت كند. بدین صورت که در آغاز جمعی از فعالان مدنی و سیاسی سرشناس كه بانیان این راهبرد هستند با تهیه و نهایی کردن لیست مطالبات و برنامه ها، و همچنین لیست اولیه كاندیداها اعلام حضور می كنند و در ادامه با پیوستن دیگر افراد به این كارزار، در نهایت كاندیداهای تحول خواهان در شهرهای مختلف مشخص شوند. در همین حال بدنه اجتماعی حامی این كمپین به حمایت از آن و اطلاع رسانی در داخل و خارج از كشور می پردازد و وارد تعامل و بحث درباره برنامه ها و مطالبات در فضای سیاسی خواهد شد. یقینا برنامه و اعلام حضور این کارزار در رسانه های ایرانی و غیرایرانی بازتاب خواهد داشت. فعالان سیاسی و مدنی سرشناس و پیشكسوت كه خود قصد یا امكان كاندیداتوری ندارند می توانند با اعلام حمایت از این راهبرد و كارزار انتخاباتی مربوطه، موجب اعتباربخشی و شناساندن و مطرح كردن آن شوند. برای این كارزار، نام "حامیان راهبرد كاندیداتوری تحول خواهان (حركت)" یا به اختصار "كارزار حركت" پیشنهاد می شود. ۴ ـ کاندیداهای تحول خواهان باید بدون توجه به ممنوعیتها و محدودیتهایی كه موجب رد صلاحیت می شود مانند داشتن محكومیتهای سیاسی جهت کاندیداتوری اقدام کنند. فعالان اصلی و بانیان اولیه كارزار باید آمادگی حضور و ثبت نام رسمی بعنوان كاندیدای انتخابات مجلس را داشته باشند. مشابه آنچه در انتخابات مجلس ششم توسط بخشی از تحول خواهان انجام شد، کاندیداها در صورت صلاحدید می توانند در هنگام ثبت نام بر روی عبارت «اعتقاد به اصل مترقی ولایت فقیه» در فرمهای مربوطه خط كشیده و تنها التزام داشتن به قانون را اعلام كنند. ۵ با توجه به تبصره یک ماده ۴۵ قانون انتخابات مجلس، كاندیداتوری افراد خارج از كشور که تابعیت ایرانی دارند در انتخابات مجلس امکان پذیر است و در نتیجه بخشی از فعالان خارج از کشور هم میتوانند به این کارزار بپیوندند. ۶ ـ اگرچه كاندیداتوری در انتخابات و مطرح كردن مطالبات مدنی به هیچ عنوان جرم نیست، اما رفتار غیرقابل پیش بینی جمهوری اسلامی اقتضا می كند كه بانیان و كاندیداهای حامی این راهبرد در داخل کشور از شهامت و ایستادگی مدنی لازم برخوردار باشند و آماده فشارهای احتمالی باشند. البته در یک تحلیل کلی و در شرایط فعلی که توجه بین المللی به انتخابات زیاد خواهد بود بسیار بعید است که حکومت بدلیل کاندیداتوری در مجلس بخواهد با افراد سرشناس برخورد کند یا آنها را تحت فشار قرار دهد. ۷ ـ بانیان و حامیان این راهبرد در قالب یك کارزار و به شکل شبکه ای از کنشگران فعالیت خواهند داشت و نه به شكل یك حزب، گروه یا ائتلاف، چرا كه آنها بر مبنای مطالبات مشخص و تعیین شده فعالیت می كنند و الزاما دارای عقاید و باورهای سیاسی، اجتماعی و ایدئولوژیك مشابهی نیستند. ۸ ـ رد صلاحیت فعالان و بانیان این کارزار ـ که قابل پیش بینی است ـ الزاما به معنای تحریم انتخابات توسط آنها نخواهد بود بلكه در صورت وجود لیست انتخاباتی دیگری كه بعضی از مطالبات و برنامه های طرح شده را پوشش دهد و درصورت وجود تعامل مثبت توسط دیگر نامزدهای انتخابات با این کارزار، ممكن است بعضی حامیان/بانیان این راهبرد تصمیم به رای دادن یا اعلام حمایت از لیست مشخصی بگیرند و البته بخش دیگری رای ندهند و از راهبرد تحریم حمایت کنند. رای دادن یا ندادن آخرین تصمیم برای فعالان و حامیان این راهبرد است. ۹ ـ حامیان این راهبرد قصد تقابل با دو راهبرد دیگر را نخواهند داشت و حتی می توانند با حامیان دموكراسی خواه و مدنی در هر یك از دو راهبرد دیگر وارد گفتگو شوند و از طریق مطالبه محوری با آنها تعامل داشته باشند. همچنین بانیان این کارزار از اینکه هر نیروی سیاسی و اجتماعی با اعلام برنامه ها، مطالبات و کاندیداهای خود، حرکت مشابهی انجام دهند کاملا استقبال میکند و حضور فعال و مطالبه محور در عرصه انتخابات را برای آزادسازی انتخابات و طرح مطالبات دموکراتیک مردم ایران مفید می داند. حامیان این راهبرد جا را برای حضور دیگران تنگ نمی كنند و تنها انحصارطلبان و اقتدارگرایان از حضور و فعالیت آنها ناراضی خواهند بود. کلام آخر عمار ملکی Copyright: gooya.com 2016
|