گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! "واهمه زوال قدرت" یادداشتی که روزنامه بهار به خاطر آن توقیف شدعلیرضا کفایی تصویری که این روزها از دین به جامعه بشری ارائه میشود نمایشی تلخ و پر از ابهام است که آثار آن فقط وحشت افزایی فراگیر در میان ملل و جوامع انسانی و ایجاد بدبینی نسبت به دینمداری نیست بلکه اهداف شوم دیگری را تعقیب میکند تا ضمن سست کردن پایههای خداباوری و دینورزی شیوه نوینی از رویکردهای اخلاقی و اجتماعی به بشریت تحمیل کرده و اجباری را در اندیشهها پدید آورد یا بهنوعی القاء کند تا هرکس به خرد خود بپذیرد که تحت سلطه قرار گیرد. اگر زمانی استعمارگران برای استیلا یافتن به جنگ متوسل شده و بر ملتهای ضعیفتر مسلط میشدند اکنون بهاین نتیجه رسیدهاند تا ملتها را در وضعیتی قرار دهند که خود خواهان استعمارشدن شوند. آنان بنیان دین را هدف قرار داده و با راه انداختن جنگ میان ملل مسلمان و همچنین ایجاد وحشت از اسلام و مسلمانان در میان سایر ملل بهویژه اروپا توانستهاند تاحدی به مقصود خود نزدیک شوند. پروژهای بسیار خطرناک و درعینحال حساب شده و براساس طرح و برنامه مبتنی بر مطالعات جامعهشناسانه و روانشناسانه درحال اجراست و مقدمه آن تئوری نفوذ است. عدم توفیق آنان هم بهخاطر انسجام مبانی اعتقادی مکتب تشیع و دستورات لازمالاجرای مذهبی و نیز هشیاری ائمه شیعه و بزرگان دین است. اولین و اصلیترین سد راه نفوذ، قرآن کریم و تعالیم عالیه و همهجانبه کتاب آسمانی و الهی مسلمانان و معجزه بزرگ پیامبر خاتم(ص) و هشدارهای مکرر و روشنگرانه پیامبر رحمت است که متصل به منبع فوق بشری وحی الهی و اشراف کامل بر راه رستگاری و نجات بشر است. قرآن کریم مکرر خطر نفوذ را یادآور میشود و بیدارباش میدهد. راه مقابله با نفوذ در تعبیر قرآنی قبل از هر چیز پالایش درونی و دوری از منکرات و ایمان و عمل صالح و مسئولیتشناسی درقبال یکدیگر و جامعه است. هرچند تز «تفرقه بینداز و حکومت کن» هنوز هم کارآیی دارد، اما قبل از آن باید نفوذ صورت گیرد و در بطن و متن جامعه در سطوح مختلف و در زمینههای اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، اخلاقی، سیاسی، علمی و دانشگاهی و در میان نخبگان و مسئولان جا باز کند و عادی شود. نفوذ به خودی خود انجام نمیگیرد مقدماتی میخواهد و زمینههایی طلب میکند. اول) ایجاد اطمینان در طرف مقابل؛ دوم) امید واهی دادن به زندگی بهتر و خلاصی از تنگناها؛ سوم) بالا بردن توقعات و ایجاد امید کاذب؛ چهارم) حریص کردن جامعه؛ پنجم) غلبه بر فضای سیاسی کشور؛ ششم) غبار آلود کردن جو اجتماعی، اخلاقی و سیاسی؛ هفتم) سیطره بر اندیشه حاکمیت؛ هشتم) سرمایهگذاری روی متعصبین و ایجاد بحثهای کلامی آنچه امروز در ایران درحال رخ دادن و نگرانکننده است، مسائل حاشیهای است که در تراز بالای جامعه بهخصوص میان نخبگان پدید آمده است. بدون توجه به اینکه جامعه در معرض خطر جدی است به کارزار بیهوده پرداختهاند. این کارزار بیهوده موجب غفلت از جوانان و آینده میشود. آنها یکدیگر را متهم میکنند و تا حد فحاشی و تهمت زدن پیش رفتهاند و از یکدیگر برائت میجویند. گروهی خاص که پیشتر مورد عتاب امام بودند امروزه یاران امام را مورد تهاجم قرار داده و با کنار نهادن اخلاق و ادب، حرمتی برای هیچکس قائل نیستند و بیمحابا بیت امام و نوه امام را شماتت میکنند. اشتباهی که سالهای قبل هم مرتکب شدند و به عمد و از روی انتقامگیری بدون درنظرگرفتن مصالح نظام و منافع ملی، بزرگان انقلاب و یاران امام و زجر کشیدگان اوایل انقلاب را که در میان موج ترورها و اوج تحریمها و شدت جنگ و ویرانی مدبرانه امور را مدیریت کردند و ملت را سرافرازانه از بحرانهای بزرگ رهاندند به انزوا انداختند. آنانی که از دولتهای پاکدست! و بحرانآفرین نهم و دهم حمایت کردند باید پاسخ ملت را بدهند. برخی هنوز هم از آن دولت حمایت میکنند. آنانی که مدلی از خشونت را تایید میکنند و مریدانشان براساس رأی و نظر آنها جامعه را بسوی ناامنی وترس میبرند، هیچ فکر کردهاند که خودشان میتوانند به مهره آمریکا برای نفوذ تبدیل شوند؟ تاسف از آن است که برخی کسانی که باید متولی امر هدایت جامعه باشند و براساس دستورات صریح دینی و الزامات منافع ملی و تلاش برای تثبیت نظام و تحقق بخشیدن به شعارها و اهداف انقلاب و امید دادن به مردم و نشاندادن چهره رحمانی از اسلام عزیز و پرهیز از خشونت در کلام و عمل و پرهیز از بحثهای بیحاصل و در فکر توده مردم باشند، متن جامعه را میدان مبارزه فرض کردهاند و هل من مبارز سر میدهند. اعمال قدرتی که از سنخ قدرت تفکر نباشد به جزم اندیشی منجر میشود و جزم اندیشان بهدلیل ایدئولوژی معیوب از استدلال روی گردانند و به مهمل بافی و لاجرم استفاده ابزاری از دین روی میآورند و با مدد گرفتن از نیرنگهای سیاسی سعی میکنند همچنان بر پاشنه خود بچرخند. اصل قصه، به کف آوردن و حفظ قدرت است که میخواهند بههر نحو ممکن و هر نوع خطری هم که مردم و نظام را تهدید کند حفظ شود و خود را در قدرت تثبیت کنند. هیاهوی اخیر بر سر ولایت فقیه و جایگاه رهبری و نظارت خبرگان و نظارت استصوابی شورای نگهبان و تفاسیری که ارائه میشود به مبانی فقهی و قانونی نظر ندارد بلکه پارهای از افراد، واهمه زوال قدرت دارند و با خودحقپنداری افراطی، افراطیون را تهییج و تحریک میکنند و به مدد مریدان خود و برچسب زدن به دیگران به شیوههای غیراخلاقی سعی میکنند همچنان وبال ملک و ملت باشند و از زوال قدرت خود جلوگیری کنند. اینان نمیخواهند سدی بر نفوذ باشند بلکه میخواهند سدی بر زوال قدرت خود شوند که البته آنچه رخ خواهد داد بدونتردید برخلاف تصورشان زوالشان خواهد بود. جاروجنجال راه انداختن و برهم زدن مجالس و مراسم قانونی مخالفان بههمین منظورترتیب داده میشود و خود بهخوبی میدانند که مردم واقعیتها را میدانند اما در ویلی گرفتار آمدهاند و در باتلاقی فرو رفتهاند و هنگامه زمان آنچنان تنگی و تیرگی را بر آن مستولی ساخته است که چارهای جز دستوپا زدن و فریاد کشیدن ندارند و با نا امیدی برای نجات دست خود را نه بهسوی مردم که بهسوی ماشه دراز میکنند. خوشبختانه اصلاحطلبان در همه مراحل گذر از بحران به منافع ملی نظر داشتند و جفاها را بر خودپذیرفتند و صبر پیشه کردند و سختیها را به جان خریدند تا راه نفوذ مسدود شود تا مردم در آسودگی باشند و مردم هم در همه مقاطع نشان دادند که قدردان و حامی اصلاحات و اصلاحطلبان هستند. مردم با همه تبلیغات و با همه مضایقی که بر آنها رفت همیشه در جبهه اصلاحات وفادار ماندند و تحتتاثیر پروپاگاندا و تبلیغات انحصاری تلویزیون میلی وتریبونهای رسمی قرار نگرفتند و درمقابل نفوذ سد محکمی بودند. اما محافظهکاران تندروی نوکیسه چون گدایان تازه معتبر شده که به مدد فریب غارتگر بیتالمال مسلمین بودند نمیتوانند از قدرتی که به زر و زور و تزویر بهدست آوردهاند دل بر کنند و چون این قدرت را در معرض خطر میبینند زمین و زمان را دشنام میدهند و اهل حق و جبهه اصلاحطلبان را میکروب و ویروس و... میخوانند. ملت هم بهاین تکرار هزلیات و لغزگوییها اهمیتی نداده و مصممند آنان را از این وضعیت به زیر بکشند! هیچ قدرتی براساس دروغ و ریا استوار نخواهد ماند و روزی فرو خواهد ریخت و باید به آن روز باور داشت و امید بست. Copyright: gooya.com 2016
|